🇮🇷روز شمار انقلاب اسلامی ایران
🗓 ۱۳ بهمن
دیدار گروه های مختلف مردم با امام خمینی «ره» و ادامه درگیری های شدید در شهرهای کشور
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
🇮🇷@golestaneshohada_com🇮🇷
MonajatShab1MaheRajab-1393.mp3
17.26M
خیلی عالیه
مناجات شب اول ماه رجب
میثم مطیعی
🕊#گلستانشهدا
🌷 کانال تخصصی شهدای اصفهان
🇮🇷@golestaneshohada_com🇮🇷
4_5850373140852509090.mp3
10.89M
🌸 #میلاد_امام_محمد_باقر(ع)
💐چه نوری از بالا ظاهر شد
💐شب محمدِ باقر شد
🎤 #محمدرضا_طاهری
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
@golestaneshohada_com
🇮🇷روز شمار انقلاب اسلامی ایران
🗓 ۱۴ بهمن
استعفای شهردار تهران و انتصاب دوباره او به این سمت توسط امام خمینی «ره»
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
🇮🇷@golestaneshohada_com🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام و رزمندگان عاشق شهادت
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
🇮🇷@golestaneshohada_com🇮🇷
فاتح پیروزمند منطقه عملیات فاو
#شهیدسعیدصابرمقدمرنجبر
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
@golestaneshohada_com
🌷🍃گذاری بر زندگی شهید والامقام سعید صابر مقدم از زبان مادرش🍃🌷
🔷تا کلاس اول راهنمایی درس خواند از ۱۳ سالگی در بسیج فعالیت می کرد آن زمان برادر بزرگش مجید هم در بسیج بود.
🔶همیشه تلاش میکرد که من را راضی کند تا به جبهه رفتنش رضایت دهم و به همین خاطر من را به مسجد پای سخنرانی ها می برد.
🔹 تا اینکه بالاخره من بار آخر رضایت دادم ولی به خاطر اینکه سنی زیر ۱۸ سال بود قبول نکردند.بعد از چند روز که گذشت یک روز دیدم با لبخند آمد پرسیدم : چی شده؛ گفت : شناسنامه حمید برادرش که یک سال از خودش بزرگتر بود را برده و اسمش را نوشته.
روز اعزام به پایگاه رفتم دیدم که ساک به دست در صف ایستاده و رفت .
🔸بار آخر که آمد گفت: مادر من ۱۳ روز مهمان شما هستم. و در آن مدت غذایش فقط نان و پنیر و چای بود .شب آخر بعد از خواندن نماز وصیت نامه اش را نوشت و گفت : مادر تا زمانی که شهید نشدم به کسی نده.
🔶بعد زمان خداحافظی یک حسی به من میگفت دیگر بچه ات را نمی بینی و بعد از ۷۵ روز خبر شهادتش را آوردند .روزی که به سردخانه رفتم ابتدا دو رکت نماز خواندم و بعد دیدم که نُه جای بدنش سوراخ شده بود و دماغش هم شکسته بود.
🔷دوستانش می گفتند : سعید هم اسلحه به دست داشت و هم مجروح ها را پانسمان میکرد و زمانی که همه سوار ماشین شدیم که برگردیم سعید گفت: و سایل پانسمان را یادم رفت بیاورم و از ماشین پیاده شد زمانی که وسایل را برداشت و به طرف ماشین میدوید پشت سرش خمپاره زدند و شهید شد.
🔰#زندگینامه
#شهیدسعیدصابرمقدم
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
@golestaneshohada_com
🌸🍃 نزدیک بود مادر شهید بشوی🍃🌸
هر بار که میآمد مرخصی من را به گوشهای میبرد و برایم از جبهه می گفت چون میدانست که من خیلی دوست دارم بدانم.
یکبار گفت ما در نزدیک بود مادر شهید بشوی گفتم من نمیخواهم مادر شهید شوم؛ بلکه می خواهم تو با بقیه رزمندهها صدام را بیرون کنید و راه کربلا را باز کنید و جریان شب قبل را برایم گفت
نوبت من بود که بیرون نگهبانی بدهم خیلی خوابم می آمد که یک پسر ۱۴ ساله آمد و گفت: من خوابم نمیبرد و نمی خواهم بخوابم تو برو بخواب من جای تو نگهبانی می دهم.
گفتم :نه صبح فرمانده من را دعوا میکند. گفت:نه برو بخواب صبح صدایت میزنم.
صبح با صدای اذان بلند شدم و گفتم وای! حسین هنوز نگهبانی می دهد و من خوابم. وقتی بیرون رفتم دیدم سر حسین را بریده بودند و سرنیزه زده بودند و رفته بودند .
📖#خاطره
🎤#مادرشهید
#شهیدسعیدصابرمقدم
🕊#گلستانشهدا
🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان
@golestaneshohada_com