🌹 #شناخت_لاله_ها 🌹 شهید اباذر امانی بنی شهید مهرعلی امانی بنی همیشه اباذر در دعای کمیل و مراسم باشکوه و دشمن‌شکن نماز جمعه شرکت می کرد و می گفت من دعای کمیل را خیلی دوست دارم زیرا که در این دعا بود که توانستم خود را به خدا نزدیک کنم . #روحشان_شاد #یادشان_گرامی #راهشان_پر_رهرو #نثارروحشان‌صلوات🌹 🕊#گلستان‌شهدا 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com

🌺 زندگینامه شهید اباذر امانی🌺 🔷در سال ۱۳۴۱ در خانواده ای روستایی در «بن» از توابع شهرکرد به دنیا آمد و بعد از مدتی به اتفاق خانواده به اصفهان هجرت نمود. 🔶 در سال ۱۳۴۸ به مدرسه راه یافت و در تمام مدت تحصیل با موفقیت به هدف های خود دست یافت و در سال سوم تحصیل پدر خود را از دست داد و همچنان با عزمی استوار به ادامه تحصیل خود پرداخت و علاقه خاصی به ورزش داشت و از همان سنین کودکی به ورزش ژیمناستیک پرداخت و در این رشته به موفقیت های مطلوبی نیز دست یافت با تمام موفقیت هایی که در رشته ورزشی ودر تحصیل به دست می‌آورد و در نهایت خلوص و خشوع به سر می‌برد. ♦️شهید امانی مدتی جزوه داوران استان و مدتی مسئول ورزشی فلاورجان و چندی مربی آموزش بود و دارای اخلاق اسلامی و خوش برخورد، فردی آرام و متین و تیزهوش و مسئولیت پذیر بود. 🔹در سال ۶۱ در رشته برق به اخذ دیپلم نائل آمد. وی در زمان درس به برادران خود در امر امرار معاش تا کار کردن در خانه کمک می کرد . 🔸پس از پایان دوران تحصیل در بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ثبت نام نمود و در پادگان غدیر اصفهان مشغول آموزش دیدن شد پس از اتمام دوره آموزشی در آزمون پذیرش کمک پزشکی شرکت و قبول شد ولی یک ماه نگذشته بود که روح بلند و وسیع طاقت ماندن در شهر را نیافت و بی‌درنگ به سوی جبهه شتافت و در لشکر امام حسین در واحد حمل خمپاره قرار گرفت و در عملیاتی والفجر ۱۰ شرکت فعال و همه جانبه داشت و هرچه استطاعت و نیرو داشت به کاربرد. 🥀 سرانجام در عملیات والفجر ۲ همگام با سایر همرزمان خود به خاک عراق هجوم بردند و موانع مهمی را از اشغال ارتش بعثی رها کردند در این صحنه درگیری در اثر ترکش خمپاره همراه با آنکه الله اکبر به خون خود می غلتد و خونه پاکش به خون هزاران شهید گلگون کفن دیگر می پیوندد. 🔰#زندگینامه #شهیداباذرامانی‌بنی 🕊#گلستان‌شهدا 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com

وصیتنامه شهید اباذر امانی بنی 🖋..آن کسانی که گفتند اگر خویشان و برادرانمان سخن ما را شنیده و به جنگ احد نرفته بودند کشته نمیشدند ،ای پیغمبر(ص) به چنین مردم منافقی بگو‌: پس شما که برای حفظ حیات دیگران چاره توانید کرد مرگ را از جان خود دور کنید، اگر راست می گویید. ‌ ◼️حمد و سپاس می کنم خدایی را که این نعمت را به من داد و من را در صف جهادگران قرار داد . درود و سلام بر محمد مصطفی (ص) و سلام بر مهدی موعود صاحب الزمان و درود و سلام بر رهبر عالی‌قدر انقلاب اسلامی ما این بشکن قرن ،این منجی مستضعفان از مستکبران و این قلب تپنده مظلومان جهان و درود و سلام به کسانی که سراپا تسلیم خدا باشند. لبیک ،اللهم لبیک، اللهم لبیک یا رسول الله یا رسول الله, السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین اصحاب الحسین 🖋کرانه های کلام در لغزش قادر به پیاده کردن عقاید و ایده هایم بر کاغذ نیست لکن تا آنجا که در ظرف کلام بگنجد مطالبی چند را بر حسب مسئولیت شرعی و وصیت خودم مفروض می دارم. باشد که این انتهایی ترین سخن ها بر راستای ایده‌هایتان با تمیزی درست از نادرست بنشیند . ◼️از آنجا که اعتقاد ما مسلمانان پوچ و عبس افریده نگشتن است.رسالت ها سنگین تر و سنگین تر می گردد تا در عینیت های ایده‌آل مکتب مان ذهنیت ها را به گوشی بسپاریم و از همین جا که انقلاب اسلامی مان بعنوان مسیری در سیر صعودی خلیفه الله گشتن و جانشینی خدا به زمین گشتن متبلور است، انقلاب عظیمی که با امداد از فرامین و قوانین قرآنی با رهبری پیامبر گونه رهبر و مردم و مرجع امام خمینی عزیز روحی له الفدا و قیام امت معتقد به رهبری و ولایت فقیه صورت گرفت آنچه این مسئولیت را بیشتر متحمل می کند ندای رسای اللهم قد بلغت وهل من ناصر ینصرنی خمینی مان بوده است.و از همه مهمتر مسئولیت شرعی و اسلامی در مقابل این نعمت الهی 🖋 خداوند تو خود میدانی که من فقط برای رضای تو به جبهه آمده ام .بارالها پروردگارا مرگ من را شهادت در راه خودت قرار بده خدایا ما را که لیاقت شهادت مان نبود در ردیف شهیدان خویش بپذیر .خدایا الهی و ربی من لی غیرک ، در غربت ها تو را می جستم و برگناهان خویش اشک می ریختم. ◼️بارالها این گناهان را در زمره مقربان خود قرار بده .خداوندا تو را شاهد می‌گیرم که در پیشگاه تو بهشتی را رجایی را باهنر را تقدیم کرده‌ایم که نه اولین ها بودند و نه آخرین ها که با شهادت بهشتی قلب های مان سوخت . 🖋و ای برادران و خواهران مسئولیتمان بسیار سنگین است و هر روز سنگین‌تر می‌شود برادران برخیزید و خود را آماده سازید تا هرچه زودتر کفر جهانی را محو سازیم. «ادامه دارد» ✍#وصیتنامه‌شهید #شهیداباذرامانی‌بنی🌸 🕊#گلستان‌شهدا 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com

🖋حکومت الله را که خون همه شهیدان به خاطر آن به روی زمین ریخته شده در سرتاسر جهان طنین افکن سازیم . ◼️ای کسانی که این انقلاب را بازیچه خود قرار داده اید بس کنید و خون این همه جوان های بی گناه و پاک را پایمال نکنید باز از امت مسلمان می خواهم نماز جمعه ها و دعای کمیل را فراموش نکنند چون میزان مادر فعالیت هایمان میزان اشکی‌ست که در دعای کمیل ریخته می شود . 🖋و همیشه در اعمال و کارهایشان خدا را ناظر قرار بدهید امام را تنها نگذارید (انشاالله) و اما وصیت به خانواده‌ام ◼️برادران عزیزم من این مدت اندک را با شماها و در کنار شما بودم و اکنون به بزرگ‌ترین آرزویم که شهادت در راه خدا می باشد رسیده‌ام و امیدوارم خداوند قبول فرماید 🖋 برادرانم اکنون با رفتن من مسئولیت شما بیشتر شده پس از برخیزید و سلاح خونینم را به دست بگیرید و در راه خدا و برای رضای خدا مردانه قیام کنید و تا آخرین قطره خون مبارزه کنید و به پیام حسین زمان خمینی کبیر لبیک گفته باشید و هم مسئولیت خود را انجام داده باشید و در پشت جبهه بر دهان منافقین از خدا بی‌خبر بزنید ◼️ و از برادران کوچک من می خواهم که درس هایشان را خوب بخوانند چون مدرسه نیز سنگر است و شما ها نیز در این سنگر انقلاب را یاری کنید و در کنار درس هایتان ایمان و آگاهی خود را بالا ببرید از برادر بزرگم نیز تشکر می کنم که همه جای برادر و هم به جای پدر برای من زحمت کشید و امیدوارم که همه ثواب برادر شهید و هم ثواب پدر شهید را ببرد و در روز محشر سربلند باشد. 🖋 و شما خواهران نیز برای من زحمت کشیدید تشکر می‌کنم و امیدوارم که پیام رسان خون شهید دان باشید .و تو ای مادرم می دانم از آن موقعی که به دنیا آمده‌ام چه زحمت هایی برای من کشیده ای و چنین فرزندی را به سوی جبهه فرستادی. مادر من رفته بودم که با دیگر همرزمانم راه کربلای حسین را باز کنیم هرچند که زنده نماندم قبر شش گوشه حضرت اباعبدالله الحسین را زیارت کنم. ◼️ ولی مادرم از تو می خواهم که هر موقعی که راه کربلای حسین به یاری پروردگار باز شد عکسم را برداری و به آنجا بروید و به جای من دعا کنی و در آنجا برای آزادسازی مستضعفان جهان دعا کنی و در آنجا برای امام عزیزمان دعا کنید و در آنجا از این منافقین جنایتکار شکایت کنیم مادرم برای من ناراحت نباش زیرا من امانتی بودم که خداوند به شما داد و حال از شما گرفت مادرم اگر گریه ات گرفت برای حسین گریه کن . 🖋مادر مبادا بین من و برادران دیگرم فرقی بگذاری مادر برادران مرا لباس رزم بپوشان و آنان را به جبهه بفرست تا به اسلام خدمت کنند و محرومین عالم را نجات بخشند من حدود هفت ماه نماز و چند روزه بدهکارم ◼️ در پایان از همه شما ها می خواهم که برای من گریه نکنید و اگر کسی برای من گریه کرد او را دلداری بدهید و امید باز شدن هرچه سریعتر کربلای حسین و آزادسازی قدس از دست صهیونیست های خونخوار و برافراشته ساختن پرچم لا اله الا الله در سرتاسر جهان را دارم. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار منتظری نستوه برای حفظ اسلام محافظت بفرما فرزند کوچک شما اباذر امانی بنی ۶۲/۲/۵ ✍#وصیتنامه‌شهید #شهید‌اباذرامانی‌بنی🌸 🕊#گلستان‌شهدا 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com

🌷 بیابانهای داغ فکه تابستان ۱۳۶۳ سیر و سلوک واقعی صحرای عرفات مجاهدان آموزش تخریبچیان بسیاری جاودانه شدند🌷 🕊#گلستان‌شهدا 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com

🌺زندگینامه مهرعلی امانی بنی 🌺 🔷 مهرعلی فرزند هشتم خانواده است و هفت سال با اباذر اختلاف سن داشت.نام او را در خانه غلام صدا میکردیم . دوستان ساله بود که پدر را از دست داد. غلام زیر نظر مادرم و به سرپرستی برادر بزرگم رشد کرد. غلام خیلی بازیگوش بود حتی در مدرسه تا کلاس سوم راهنمایی که درس خواند دو بار برای انجمن اولیا و مربیان رفته بودیم که هر دو بار معلم هایش می گفتند خیلی بازیگوش است و دل به درس نمی دهد . 🔶غلام برای اینکه بتواند کمک حال برادر باشد بعد از درس هایش به مغازه برادرم میرفت که رفوگری فرش داشتند. وی در کنار برادرها ورزش هم میکرد از اباذر رژیمناستیک به خوبی یاد گرفته بود. چون برادر بزرگم کشتی انجام می‌داد و مدتی هم کشتی می رفت ♦️ اباذر در اردوهایی که بچه ها را می برد برای آمادگی روحی و جسمانی مهرعلی را هم با خود می‌برد مهربان، خیلی ساکت بود و خیلی تمیز همیشه لباسهای مرتب و منظم می پوشید همیشه عاشق زیبایی های طبیعت بود و از قشنگی های آن عکس می گرفت. 🔹پدرم انقلابی بودن و همان موقع که امام تبعید شدند ایشان می‌گفتند شما نمی دانید که چه کسی را از دست داده ایم که امام به ایران آمدند فهمیدیم که ایشان چه می گویند موقعی که انقلاب شد غلام کوچک بود ولی با این حال در کنار ابوذر به فعالیت‌های انقلابی می‌پرداخت. 🔸موقع شهادت اباذر غلام خیلی ناراحت بود و دلش میخواست هر طوری هست اسلحه او را بردارد ولی چون مادرم تنها بودند و هم غلام کوچک بود همه میگفتند درست را بخوان. 🔷 غلام در کردستان با ضد انقلاب ها درگیر شده بود و روز بعد از عاشورا به شهادت رسیده بود سوم امام حسین بود که خبر شهادت او را آوردند. 🔰#زندگینامه #شهیدمهرعلی‌امانی‌بنی 🕊#گلستان‌شهدا 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com

🌺🍃 دو برادر شهید در یک قبر 🍃🌺 برادرم خیلی قد بلند بود و درشت هیکل بود وقتی شهید شد از کردستان که می خواستند او را در تابوت بگذارند در تابوت جای نشده را در یک چمدان بزرگ گذاشته بودند وقتی که او را آوردن چون برادرم به او قول داده بود که برای مراسم عروسی‌اش فیلمبردار می آورد به هر زحمتی بود فیلمبردار آورده بود. بعد از شهادت اباذر پسر عمویم به شهادت رسید خیلی تلاش کردیم که او را در کنار اباذر به خاک بسپاریم ولی نشد انگار خدا می‌خواست که مهرعلی و اباذر در کنار هم باشند . وقتی مهرعلی شهید شد مهرعلی را در کنار اباذر به خاک سپردیم ولی در قبر کجانمیشد پایین پای او را کنده بودند تا جای او شد و هر دو در کنار هم در گلستان آرامیدن. مادرم همیشه به یاد آنها زندگی می کرد و در حسرت عروسی مهرعلی و اباذر بود تا اینکه یک شب هم مادرم به آنها پیوست . 📝#خاطره 🎤#خواهرشهیدمهرعلی‌امانی‌بنی 🕊#گلستان‌شهدا 🌷کانال تخصصی شهدای اصفهان @golestaneshohada_com