eitaa logo
کانال خبری گلستان شهدا
44.1هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
8.5هزار ویدیو
4 فایل
ارتباط با کانال و تبلیغات👇 https://eitaa.com/Admin_GolestanShohada ✅ کانال خبری گلستان شهدا با کد ۱-۱-۶۹۲۶۷-۶۱-۴-۲ در سامانه شامد وزارت ارشاد ثبت گردیده است. این کانال شخصی بوده و هیچ ارتباطی به ارگان خاصی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
از ردِ پای #تو می گیرد نشان هر که دارد آرزویِ #آسمان... #شهید_قربانعلی_عرب کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @Golestanshohadaesf
رفیق #شهید من یک نظرِ تو، برای من‌ کافیست تا مرا رساند به #آسمان #شهید_جاویدالاثر_جواد_الله_کرم #سالروز_ولادت کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @Golestanshohadaesf
#آسمان مسیری است برای پرواز اما پروازی می شناسم که مقصدش #آسمان بود. ۱۲تیر سالروز هدف قرار گرفتن ایرباس مسافربری ایران توسط ناو آمریکا #هیچگاه_فراموش_نمی‌کنیم کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @Golestanshohadaesf
اینجا کانال #کمیل است کانالی که معبری شد برای رسیدن به #آسمان مکانی که جان فدا کردند و ‌پیکرشان جاماند و جاماند و قرارگاهی شد برای #تشنگان_وصال کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @Golestanshohadaesf
کبوترانه پريدند #عاشقان خدا به بيکرانه‌ترين سمت #آسمان خدا و عرش زير #قدم‌هايشان به خود لرزيد چه سربلند گذشتند از #امتحان خدا کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @Golestanshohadaesf
لباس رزم و دلی #مهربان به وسعت #آسمان اسفند سال ۶۵ رزمنده‌ی نوجوان در یکی از روستاهای فتح‌‌ شده کردستان عراق کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @Golestanshohadaesf
خوشبخت‌تر از #آسمان نبود، آنگاه که هر صبح و شام چشم می گشود بر این #لباس_خاکی‌ها پس خرده مگیر، #غبار روزهای پساجنگ را.. شاید دل‌تنگ لباسهای خاکی شده! #هفته_بسیج_بر_لباس_خاکی‌ها_مبارک کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @Golestanshohadaesf
#زمین حقیر بود برای داشتنت #آسمان به تو بیشتر می‌آید...🌺🌹 #شهید_مدافع_حرم #یدالله_قاسم_زاده #سالروز_شهادت کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @Golestanshohadaesf
: این جمله را بارها و بارها به زبان آوردم. هروقت جمع‌مان جمع بود، رو به سعید و پدرش می‌کردم و می گفتم هرکدام‌تان می‌خواهید بروید، بروید! نمی‌خواهم یک روزی بهانه بیاورید که ما به خاطر تو نرفتیم جنگ و بعدش من بمانم و یک دنیا عذاب که روی وجدانم تلنبار شده است! معتقد است همین سه کلمه‌  «اسلام»، «خون»، «می‌خواهد»؛ انگار تلنگری زد به پسرش سعید برای رفتن و نماندن؛ رفتنی که حالا سال هاست عزیزش را با خود برده است. صدیقه نیلی‌پور مادر شهید _براه با اینکه سی‌ و دو سال از شهادت پسرش در والفجر هشت می‌گذرد اما طوری از خاطرات او تعریف می‌کند که ‌انگار همین دیروز بود پسر پانزده شانزده‌ساله‌اش را بدرقه‌ کرد سمت جبهه و پشت سرش گفت: «مامان برو به امید خدا...» می‌گوید: «وقتی رفت، دویدم زیر . سرم را بلند کردم و گفتم امانت بود، مال خودت بود، فرستادمش، اما در عوضش این چند خواهش من را پذیرا باش. اول اینکه پسرم اسیر نشود، دوم اینکه مفقود نشود و سوم اینکه جانباز نشود. بقیه‌اش با خودت!»    «بابا الان تابستونه و مدرسه‌ها تعطیل. شما میگید من چیکار کنم؟ برم جنگ یا همین جا برم جایی سرکار؟»    «دل خودت با کدومه؟ رفتن یا موندن؟»    «رفتن...»    «اگه بری شاید از درس و مدرسه‌ات عقب بیفتی!»    «قول میدم بعد از پایان تعطیلات تابستان برگردم و درسم رو ادامه بدم» بالاخره دودلی‌های سعید با خودش برای ماندن یا رفتن تمام و او راهی جبهه می‌شود تا شاید بتواند به قول مادر، کاری برای اسلام کرده باشد و شرمنده (س) نباشد. سعید که به پدرش قول داده با تمام شدن تابستان برگردد، اما پایش که به میدان جنگ می‌رسد، همه قول و قرارها یادش می‌رود. او حالا به هرچیزی فکر می‌کند جز برگشتن. ترجیح می‌دهد همان‌جا بماند و درس و مشقش را در سنگر جبهه بخواند. مادر می‌گوید: وقتی حاج آقا متوجه شد سعید قصد برگشتن از جبهه را ندارد، به او گفت پس تکلیف درس و مدرسه‌ات چه می‌شود؟ سعید اما در جواب پدرش ‌می‌گوید اینجا الان بیشتر از مدرسه به وجودش نیاز دارند و بعد هم  قول می‌دهد درسش را همان‌جا بخواند و برای امتحاناتش بیاید و باز به جبهه برگردد. حالا سعید قرار است در جبهه هم درس بخواند و هم جهاد کند. آنطور که مادر می‌گوید خیلی کم می‌آمد. همه‌اش هم عجله داشته که زود برگردد و اصلا برای رسیدن به منطقه دل توی دلش نبوده است. یک بار توی همین پرپرزدن‌های دلش برای برگشتن به جبهه و پیش رفقایش، پدر به او می‌گوید: «سعید، بابا، مگه اونجا چیکار می‌کنی که آنقدر عجله داری برگردی؟ گفته بود: هیچی بابا! می‌خوریم و می‌خوابیم و توپ بازی می‌کنیم. حالا نگو منظورش از توپ بازی این بوده که روی تانک کار می‌کرده است.»سعید در جبهه بوده است ولی نه پدر از این قصه خبر داشته، نه مادر تا موقعی که به می‌رسد و پلاکاردهای شهید در محله و روی در و دیوار نصب می‌شود. مادرش می‌گوید: خودش که هیچ وقت در این خصوص حرفی با ما نزده بود، ما از روی پلاکاردهای بنیاد شهید بود که فهمیدم سعید در جبهه بوده است. مادر می‌گوید زیاد اهل تعریف کردن از جبهه و اینکه آنجا چه می‌کند، نبود. فقط یادش است که یکبار که سعید اصفهان بود و صدای آژیر قرمز بلند شد، رنگ صورتش یکدفعه مثل گچ می‌شود. به پسرم گفتم مامان سعید شما که بدتر از اینها را آنجا می‌بینی، چرا برای یک آژیر قرمز این حال شدی؟ گفت: مامان اینجا ناموس مردم زندگی می‌کند. مادر حالا از خصوصیات خوبی که در وجود پسرش دیده است، می‌گوید. از منظم بودنش، از احترام خاصش به بزرگترها؛ به ویژه به پدر و مادرش، از گذشتی که از همان ابتدای دوران کودکی‌اش با او همراه بود و البته از و کمک‌حالی‌اش. اکثرا وقتی که از جبهه می‌آمد، شب بود. از راه رسیده و نرسیده، می رفت حمام و تا زمانی‌که تمام لباس‌های داخل حمام را نمی‌شست، بیرون نمی‌آمد. با اینکه خسته راه بود اما عجیب در مقابل من و کارهای خانه احساس مسئولیت می‌کرد. مادر از سعید هم غافل نمی‌شود و می‌گوید: «همیشه به اطرافیانش توصیه می‌کرد اگر دنیا و آخرت می‌خواهید، فقط و فقط برای خدا کار کنید و برای کسب رضای او قدم بردارید.» کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @Golestanshohadaesf
من ماندم و هوایِ رسیدن به #آسمان همسایه‌ی مهتاب شدن کارِ تو بود. #پاسدار_مدافع_حرم #شهید_عبدالمهدی_کاظمی #سالروز_شهادت کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @Golestanshohadaesf
#مهندس باشی و #شهید شوی معلوم است، راهی به #آسمان هم خواهی ساخت... شادی روح #شهید_مهندس مدافع حرم "قدیر سرلک " #صلوات 📚 #روز_مهندس کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @GolestanShohadaEsf
لباس رزم و دلی #مهربان به وسعت #آسمان اسفند سال ۶۵ رزمنده‌ی نوجوان اصفهانی در یکی از روستاهای فتح‌‌ شده کردستان عراق کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @GolestanShohadaEsf
#زمین حقیر بود برای داشتنت #آسمان به تو بیشتر می‌آید.🌺🌹🌺 #سردار_شهید_غلامرضا_محمودی #بیست‌‌و‌نهم_فرودین‌_سالروز_شهادت #روحش_شاد_یادش_گرامی_باد لازم به ذکر است سردار شهید #غلامرضا_محمودی پدر بزرگوار سرکار خانم #سمیه_محمودی نماینده مردم شریف شهرستان‌های شهرضا و دهقان در مجلس شورای اسلامی می‌باشد. کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @GolestanShohadaEsf
ای #شهید دستی بر آر؛ نفْس ما را هم #تخریب کن. تا معبرِ #آسمان به ‌روی ما هم باز شود. #تخریب‌چی_مدافع‌_حرم #شهید_علی_شاه‌سنایی کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @GolestanShohadaEsf
خوشبخت‌تر از #آسمان نبود، آنگاه که هر صبح و شام چشم می گشود بر این #لباس_خاکی‌ها پس خرده مگیر، #غبار روزهای پساجنگ را.. شاید دل‌تنگ لباسهای خاکی شده! #هفته_بسیج_بر_لباس_خاکی‌ها_مبارک کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @GolestanShohadaEsf
#پلاکش را برای ما جا گذاشت، تا فراموش نکنیم از جنس ما بود... هویتش خاکی بود، اما #دلش را به #آسمان زد... #شهید_گمنام کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @GolestanShohadaEsf
گاهی از آن بالا، به ما اسیران دنیا کن...دیدنی شده حال ما و چشم‌های پر از حسرتمان... حسرت پرکشیدن تا ... کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @GolestanShohadaEsf
باید باشی تا بخیر شود. آفتاب در همه هست.. و در روز، تو باید باشی تا گرم شود و چشمانم روشن... شهید کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @GolestanShohadaEsf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از عارفی پرسیدند: از اینجا تا خدا چه مقدار راه است...؟ فرمود: گفتند: این یک قدم کدام است؟! فرمود: پا بگذار روی خودت.... از جان و مال و فرزندان خود گذشتند، را یافتند... کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @GolestanShohadaEsf
ای ماه دلکش و سخت چون ‌، ای تنهای انتهای افق، ای از جنس خاک اما اهل ، ای آنکه از زنده بودن تو هنوز در ، ای شیر همیشه مسلح 🌹 جاویدالاثر کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان: @GolestanShohadaEsf