گلزار شهدای کرمان
قسمتی از وصیت نامه شهید غلامرضا آتشی گوهری خداوند مرا بیامرز که تو آمرزنده و پوشاننده ی هر خطایی ه
#سالروز_شهادت 🌷
#شهید_غلامرضا_آتش_گوهری
🍃فرازی از وصیت نامه شهید:
مرا #شهید نخوانید چرا که شهید افضل و برتر است، مرا شهید نخوانید که شهید بهتر وبالاتر از هر نامی ومقامی است نمی توانم قبول کنم که مرا هم شهید می خوانند و تشییع می کنند کاش می شد تمام تکه تکه های این جسم بی ارزش فدای آرمانهای اسلام بزرگ می شد.
کاش می شد این جان ناقابل بی ثمر فدای انسانهای پاک همچون امام می شد.
کاش این بنده گنه کار می توانست و لیاقت آن را داشت که خود را فدای مهدی (عج) و قران می کرد.💚
کاش این بنده ذلیل بی مقدار می توانست در این سرای ناپایدار خود را فدای آرمانهای جاویدان قران می کرد، وحرکتی وجنبشی به نسل جوان می داد ،
✨کاش می توانستم با خونم بنویسم که حکومت در دو جهان ودر همه حال از آن خداست و او پایدار است ، کاش می توانستم همراه با اشک چشم گنه کارم مهدی موعود (عج) را صدا بزنم و از او بخواهم که محرومین و مظلومین را نظری کند ومنتظران را اشاره ای، کاش می توانستم ولیاقت داشتم در رکاب حضرتش جسم و جان بی مقدار خود را فدای امانتی که در دستش گذاشته شده است کنم، اما چه کنم نه سعادت آن را پیدا می کنم ونه لیاقت آن را دارم.
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان همه چیز اینجا بوی عشق میدهد.😍 حالا با حضور این جوانان، مزار شهدا تبدیل به جایی
#گلزار_شهدای_کرمان
🌸پیوند آسمانی
آمده بودند تا با آغاز زندگی مشترکشان در کنار مزار #شهدا،
به این گلگون کفنان عاشق، ادای احترام کنند...
✨دعای شهدا بدرقه زندگیتان...
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
🍂روضه هایی عجیب میخواند
از شب و روز کربلای حسین
با خجالت به زینبش میگفت:
پسرانم همه فدای #حسین
🖤سالروز #وفات_حضرت_ام_البنین علیهاالسلام تسلیت باد🖤
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خو
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم »
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖
"خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده"
🔹صفحه : ۸۲ _ ۸۱
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خ
#قسمت_سی_و_هفتم🦋
«به سوی فرسیه»
اول اردیبهشت ماه بود. هنوز نمی دانستیم که قرار است #عملیات بشود.
اما وقتی آیفاها از راه رسیدند و گردان "شهید باهنر" را که ما بودیم، سوار کردند و از پادگان خارج شدیم، معلوم شد شبی از همین شبها عملیات شروع خواهد شد.
چهار، پنج کیلومتر که از شهر زخمی حمیدیه رد شدیم، آیفاها از سمت چپ جاده آسفالت به زیر آمدند و ده کیلومتری در جاده ای خاکی پیش رفتند.
رسیدیم به جایی که یک ردیف درخت گز، جاده را تا محوطه ای باز، که از قبل در آن چادر زده بودند، همراهی میکرد.
چادرها خالی بودند و منتظر چادرنشینانی که ما بودیم.
آن لیوان چای داغ که در پادگان دشت آزادگان مهمان اشرف بودم، همچنان وسیله ای بود برای ادامه دوستی گرم گروه سه نفره ما و گروه پنج نفره بچه های #کرمان.
با هم در یک چادر بار و بنه گذاشتیم. از میان بچههای کرمان، ارتباط برقرار کردن با "مجید ضیغمی" راحتتر بود.
مجید دستانی ظریف داشت و صورتی کشیده، با خال های قهوهای ریز.
دو دندان درشت پیشینش، که اندکی از هم فاصله داشتند، خندههای او را دوست داشتنی میکرد.
عادت داشت وقتی با تو صحبت می کرد، سرنخ یکی از دکمه های لباس نظامی ات را پیدا کند و بعد آن را آهسته آهسته طوری که متوجه نشوی، بکشد تا جایی که دکمه بیفتد و تو متوجه بشوی و به زنی زیر خنده! 😄
علی و محمود و مجید و رسول، دو به دو با هم پسرعمو بودند.
محمود که سن و سالش از علی بیشتر نبود، کار رسمی سپاه بود و لباس سبز پاسداری می پوشید.
تپل بود و برخلاف همشهری های سرخ و سفیدش، به سبزه می زد.
در فرسیه هم، مثل همیشه، هر روز دویدن صبحگاهی داشتیم. 🏃♂
از جاده خاکی و از کنار شه گزها رد میشدیم و درست وقتی که نفس هایمان به شماره می افتاد، فرمانده گروهان دستور بازگشت میداد.
در مسیر، گاهی به گروهان دیگری بر می خوردیم.
این طور مواقع، رسم بود و فرمانده با صدای بلند نیروهای گردان عبوری را به نیروهای تحت آموزش خودش نشان دهد و بلند، طوری که همه بشنوند، بپرسد:
«اینا کی اَن؟»
و نیروهایش بگویند: «منتظران مهدی اَن!»💚
تکرار دوی صبحگاهی و دیدن مکرر گروهان همسایه، زمینهای برای شوخی و سرگرمی درست می کرد.
گاهی فرمانده، به روال معمول، میپرسید: «اینا کی اَن؟» و بچهها به شیطنت و با هماهنگی قبلی بلند می گفتند: «افغانی اَن!»
زندگی میان قیل و قال چادرها خوش می گذشت.
ورزش صبحگاهی، جلسات دعا و مناجات و نوحه خوانی، جمع شدن اطراف زمین والیبال و تماشای آبشار زدن "اکبر دانشی" و "صادق هلیرودی"بچه رابر، رفتن برای شنا در رودخانه ای که از آن حوالی، پر آب، می گذشت و پریدن از بلندترین شاخه درخت پیر لب رودخانه در آب.
این همه، اوقاتی خوش در آن سبزدشت بهاری خوزستان برای ما درست میکرد. ☘
همان جا که پیرمردی عرب، بی دغدغه از جنگی که کمی آن طرف در جریان بود، توی مزرعه اش زحمت میکشید؛ چنان جدی و امیدوار که انگار جنگی در مملکت نیست.
صبح ها از دوی صبحگاهی که بر میگشتیم، پیرمرد مشغول آبیاری یا علف زنی کرتهای کلم بود و من در احوال او دقیق می شدم که چگونه در فاصله کمی از مواضع دشمن زندگی اش را عادی پیش می برد! 🤔
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#مناجات_نامه ✨ 🍃وَ هُوَ بِكُلِّ شَیءٍ عَلِيمٌ ... یعنی تو از حال دلم خبر داری...؟ مطمئن باش وقت
💎 #مناجات_نامه
✍ شیخ رجبعلی خیاط:
🍃 سعی کنید «صفات خدایی» در شما زنده شود، #خداوند «کریم» است،
شما هم کریم باشید... «رحیم» است،
رحیم باشید... «ستّار» است، ستّار باشید.
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 ♦️به روایت: نصرالله جهانشاهی (راننده شهید سلیمانی) 🌱قسمت پنجم .. #حاج_قاسم اراد
#سردار_بی_مرز 🦋
♦️به روایت نصرالله جهانشاهی
(راننده شهید سلیمانی)
🌱قسمت ششم
‼️قسم جلاله میخورد که #امام_خامنه_ای در هیچ جای جهان نمونه ندارد.
اعتقاد داشت آقا به بالا وصل است!
میگفت من این را درک کردم.
شما این ارادت حاجی را زمانی که ملاقات حضوری با آقا داشت ، ببینید..همیشه با سرِ پایین و ارادت خدمت آقا میرسید، آقا هم خیلی #حاج_قاسم را دوست داشت. حاج قاسم مرید خاصِ آقا بود.
💠 در ولایت مداری واقعاً در خط #حضرت_زهرا (س) ، فدایی #ولایت بود.
حرف از دهان آقا خارج نشده، به دنبال انجامش بود.👌
به محض اینکه آقا می گفت فلان کار بشود، حاج قاسم تمام وجودش را برای تحقق همان حرف آقا میگذاشت.
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🎥 نماهنگ زیبا... حرم #امام_رضا علیهالسلام ┄┅┅┅┅❁♥️❁┅┅┅┅┄ ~سلام آقااا 😭✋ نگاه کن خیسِ بارونم.
السَّلام ای حضرتِ سلطان عشق
یا علی موسیالرضا ای جانِ عشق
السَّلام ای بهرِ عاشق سرنوشت
السَّلام ای تربتت باغِ بهشت
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَمْسَ الشُّمُوس أَلْمَدْفُون بِأَرْضِ طوس»
┄┅┅┅┅❁🕊🌼🕊❁┅┅┅┅┄
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•ویژه #استوری
🥀😔💔
ای بانیِ اشک و روضه های سقا
ای فاطمهٔ دومِ بیت مولا
از دامن تو روح ادب را آموخت
آن تشنه بی دست کنار دریا
⚫️ وفات مظلومانهٔ #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها تسلیت باد
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان 🌷 🔸عصر امروز یادواره #شهید_غلامرضا_لنگری_زاده در سالروز شهادت ایشان. دختر #شه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گلزار_شهدای_کرمان
♻️ساعتی پیش...
🎙گزیده ای از خصوصیات اخلاقی،
#شهید_عبدالمهدی_مغفوری به روایتگری سردار حسنی سعدی، در جمع دانش آموزانی که از کانون فرهنگی #شهید_سلیمانی، شهرستان بافق، استان «یزد» به زیارت مزار مطهر «سرداردلها» آمده بودند...
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
35.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #کلیپ مدافع حرم
(منم باید برم... 😭💔)
👈 اگر شهدای مدافع حرم نبودند اثری از حرم اهل بیت نبود...
⚫️ در سالروز #وفات_حضرت_ام_البنین علیه السلام، یادی کنیم از شهدای مدافع حرم، بالاخص اولین بسیجی مدافع حرم استان کرمان، #شهید_غلامرضا_لنگری_زاده
✓ کُلّنا فِداکِ یا زینب 💚
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
khdaya-be-eshgho-be-suze.mp3
3.24M
🍂خدایا به عشق و به سوزِ
غم مادران شهیدان
به صبر و به اشک و به آه
دل همسران شهیدان
که یک دم مگیر از دل ما
ره مهر و رسم وفا را....
🎼 با نفس #میثم_مطیعی
🌷سیزدهم جمادی الثانی، سالروز وفات مادر حماسه سازان دشت کربلا، #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها روزِ تکریم مادران و همسران شهدا ...
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#آیا می دانید.... ✅آیا میدانید خانواده شهیدان سیف الدینی تنها خانواده ایست که ٣ فرزند شهید (محمد ح
📸 مقبره مادر شهیدان #سیف_الدینی
🍃 با ذکر ۳صلوات، یادی کنیم از
مرحومه بی بی جلیله قوام، معروف به
« #ام_البنین دیار کریمان» مادر سه فرزند و یک نوه شهید...
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خ
« بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیٖم »
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖
"خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده"
🔹صفحه : ۸۴ _ ۸۳
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیٖم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرا
#قسمت_سی_و_هشتم🦋
ادامه...
«به سوی فرسیه»
🍃 پیرمرد مشغول آبیاری یا علف زنی کرتهای کلم بود و من در احوال او دقیق می شدم که چگونه در فاصله کمی از مواضع دشمن زندگی اش را عادی پیش می برد!
اول بار که به مزرعه کلم پیرمرد برخوردیم، او توپهای کلم را از بوته ها کنده بود که برای فروش به شهر بفرستد.
فکر کردم با کوتی هندوانه رو به رویم و برای مزه کردن آن هندوانههای شیرین چه فکر ها که به ذهنم خطور نکرد.
اما آنها کلم بودند؛ سفت و تودرتو.
یکی از آنها روزها امام جمعه کرمان، "سید یحیی جعفری" و روزی دیگر آقای "فخرالدین حجازی" به دیدنمان آمدند.
حجازی با خطبه های غرّایش سرشناسترین خطیب کشور بود. لباس فرم #سپاه را پوشیده بود که چندان هم به قد و قامتش نمیآمد.
یک روز هم یک لباس روحانی خوش سیما و سِتَبر قامت آمده بود برای تبلیغ.
زیر عبایش لباس فرم سپاه پوشیده بود و چقدر اصرار داشت که در حال سخنرانی و بازدید از رزمندگان عکس یادگاری بگیرد. 📷
هرقت عزم منبر می کرد از جیب شلوارش دوربین کوچکی بیرون می آورد و می داد به دست یکی از رزمندهها و بعد، عکس گرفتن با آن را یادش میداد.
آن گاه سخنرانی اش را آغاز میکرد و در حین سخن گفتن حواسش هم به عکاس هم بود که از کدام زاویه دارد از او عکس می گیرد. 😐
از این کار های او احساس خوبی نداشتم. کمتر از یک هفته از آمدن ما نگذشته بود که هوای اهواز به سرم زد و بامیه خوردن لب کارون.
با "حسن اسکندری"، به چادر "محمدرضا حسنی سعدی"، معاون گردان رفتیم تا پای برگه مرخصیِ مان را امضا کند.
نشسته بود روی تکه حصیری که انتهای چادر روی خاکها فرش شده بود و داشت به کسی
بی سیم میزد.
کلمن آبی کنارش روی خاکهای کف چادر بود که چکه هایش سوراخ درست شده در خاک را به تقلا عمیق و عمیق تر می کرد.
معاون گردان بیش از آنچه انتظار داشتیم تحویلمان گرفت. لباس سپاه تنش بود.
من به خوش خلقی هر که در این لباس دیده بودم عادت داشتم. پرسید: «اهواز چه کار دارید؟»
کار واجب داشتیم!
باید ساک هایمان را، که عکس ها و وصیت نامه و کلی لباس چرک داخلشان بود، تحویل تعاون سپاه می دادیم تا به خانواده هایمان برسانند.
کار دیگرمان هم البته قدم زدن لب کارون بود و یک بار دیگرخوردن بامیه های پر شیره و براق آن مرد عرب دوره گرد. 😋
مهم تر از این ها گرفتن عکس یادگاری کنار پل قوسی اهواز بود.
اگرچه همه اینهارا به آقای حسنی سعدی نگفتیم، اما او بهسادگی زیر برگه هایمان را امضا کرد، و دو ساعت بعد، تکیه داده بر کنار نردههای کناره کارون، عکاسی دوره گرد اخرین عکس دوران رزمندگی را از ما گرفت. 📸
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
💎 #مناجات_نامه ✍ شیخ رجبعلی خیاط: 🍃 سعی کنید «صفات خدایی» در شما زنده شود، #خداوند «کریم» است،
#مناجات_نامه
✍شهید سید حسن هاشمی زهان(از شهدای خراسان جنوبی) :
خدایا!
ما را ببخش به خاطر شاكر نبودنمان😔
و ما را ببخش به خاطر قدردانى نكردن از نعمتهايت
و ما را ببخش به خاطر فراموش كردن خودمان، كه چه بوديم و چه شديم و چه خواهيم شد.
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 ♦️به روایت نصرالله جهانشاهی (راننده شهید سلیمانی) 🌱قسمت ششم ‼️قسم جلاله میخورد ک
#سردار_بی_مرز 🦋
♦️به روایت : نصرالله جهانشاهی (راننده شهید سلیمانی)
🌱قسمت هفتم
#حاج_قاسم «حضرت زهرایے» بود.
خیلی جاها در جنگ و بعد از #جنگ با توسل به #حضرت_زهرا (س) مشکلات را حل میکرد.
یک فاطمیه هم در روستای خود در #کرمان ساختند که در آن مراسم میگیرند.
💢از همه اینها بگذریم، باید به نماز شبهای حاجی اشاره کنم. هر شب #نماز_شب میخواند، آن هم با ناله و گریه و نجوا.
من خودم شاهدم؛ چون در همه مأموریتها من با حاجی بودم. اگر خیلی خسته هم بود ، باز یک ساعت میخوابید، بیدار میشد و بعد شروع میکرد به نماز.
واقعاً این صحنه عشقبازی و نجواهای حاجی در نماز شبهایش تماشایی بود! 😍
ما هم که میخواستیم نماز بخوانیم ، در مواجهه با این حال حاجی ، از خود بی خود میشدیم و دیگر نمیتوانستیم نماز بخوانیم؛ فقط مبهوت حاجی بودیم!!
باید در آن صحنه باشید تا متوجه حرف من بشوید!
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان ♻️ساعتی پیش... 🎙گزیده ای از خصوصیات اخلاقی، #شهید_عبدالمهدی_مغفوری به روایتگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گلزار_شهدای_کرمان 🎥
•مضجع شریف شهید سلیمانی
یڪ ویژگے هست
ڪہ خاصِ شهـداست؛
👈🏻"زنده" اند ..
و ما را مشاهده مےڪنند..
#حاج_قاسم و یاران شـهـیــد #امام_زمان (عج) ، نظاره گر ڪارهاے ما هستند.
و چقدر دلشان مےخواهد ڪہ ما هم مثل خودشان ، زندگیمان را رو به #ظهور حضرت صاحب ، متفاوت از میلـیاردها آدم ببندیم.
#فرج آقا که بشود ، آدم ها حسرت مےخورند ڪہ چرا ڪم ڪار ڪردند در دوران غیبـت! 😔
همراهِ شهدا مےشود خیلے ڪارها ڪرد.
حسرت زده نمانے رفیق ؛)یاعلے! 🖐🏻 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان 🎥 •مضجع شریف شهید سلیمانی یڪ ویژگے هست ڪہ خاصِ شهـداست؛ 👈🏻"زنده" اند ..
#گلزار_شهدای_کرمان
💠از دیار یار #حاج_قاسم ،
" #شهید_احمد_کاظمی " به گلزارشهدای کرمان آمده بودند.
پس از زیارت و ادای احترام به مقام شهدا، در حسینیه شهدا جمع شدند تا به سخنان یکی از روایتگران شهدا ،
گوش جان بسپارند..
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
⚪️یار عراقیِ #حاج_قاسم
از #ابومهدی_المهندس سؤال کردیم که کجا دوست دارید دفن شوید؟
به ما گفت:
«دوست دارم در کنار شهیدان رجایی و بهشتی و یارانش مرا خاک کنند.»
این نکته برای ما خیلی جالب بود❗️
به هر بچه شیعه بگویی "دوست داری کجا دفن شوی؟" میگوید: "وادیالسلام نجف" ...مخصوصا اگر آن فرد «عراقی» باشد.
این نشاندهنده عمق فکری ابومهدی است.
برایش مرزبندی مفهومی نداشت و به دنبال حکومت اسلامی بود.👌
🗣 سید هاشمی موسوی(تهیهکننده مستند «سلفی با ابومهدی» )
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان 💠از دیار یار #حاج_قاسم ، " #شهید_احمد_کاظمی " به گلزارشهدای کرمان آمده بودند. پ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گلزار_شهدای_کرمان
#حاج_قاسم
💠سه شنبه،هفتم بهمن ماه ۹۹ ،
تعدادی از خادمین افتخاری گلزار ضمن ادای احترام به مقام شامخ شهدا،
علی الخصوص خادم الرضا، #شهید_سلیمانی عزیز،
رهسپار #مشهد مقدس شدند..
خادمین شهدا، نائب الزیاره تمام مخاطبان دلتنگ صحن و سرای حضرت موسی الرضا علیه السلام هستند.💐🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
••• 🍃اصلا باور نمےڪردم کسے ڪه روے تخت خوابیده، حسین است.. بہ قدرے سوختہ بود ڪه حتے نمےتوانست چشمانش
✨کرامات شهدا✨
اوایلِ #شهادت همسرم بود و من بسیار بی قرار و دلتنگ بودم.💔
یک بار آن قدر گریه کرده بودم که به گلو درد شدیدی دچار شدم.
همان شب، همسایه مادرم، شهید را در خواب میبیند که می گوید:
"به همسرم بگویید این قدر بی تابی نکند!
از بس گریه کرده است، گلو درد شده.."
صبح روز بعد، هنگامیکه همسایه خوابش را برایم تعریف کرد و وقتی فهمید من واقعا گلو درد هستم،
بسیار متعجب شد!!
#شهید_حسین_آتش_افروز
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
••• ✨هیچگاه نماز شب و مناجات شبانہاش ترڪ نمےشد،، یادم هست یڪ شب سرد زمستانے ڪه ایشان مےخواست #نماز
🌀 نهم بهمن ماه ، سالگرد شهادت #شهید_ماشاالله_راسخی_فر
- #امام_خمینی (ره) را انسانی وارسته و از اولیاءالله می دانست که توانسته عزت ، شرف ، سربلندی و رهایی از قید بندگیِ انسان ها را برای ما به ارمغان بیاورد.
- علاقه بسیار زیاد این شهید عالی مرتبه نسبت به امام ، حتی در چاپ کارت عروسی و اعلام شروع زندگی مشترکش هم نمودار بود؛ آنجا که عکس امام ، زینت بخش کارت عروسی او بود.💚
🔶به نقل از: آقای علی رضایی (دوست شهید)
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
362900_101.mp3
4.95M
⏯روضه سه ساله #کربلا
با نوای حاج محمود #کریمی
در میان بچـہ ها
دخترت معروف شد به « قد ڪمانِ بچہ ها»
بے تو اے مهتاب من..
نیزه باران است هر شب آسمان بچہ ها !
#شب_زیارتی_ارباب ✨
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman