eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
175 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
مستمع، صاحب‌سخن را بر سر کار آوَرَد غنچه‌ی خاموش، بلبل را به گفتار آورد (صائب تبریزی) مجموعه‌ی رنگین گل، قهرمان، ص ۱۹۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
درخت روشنایی☘☘☘ از دکتر شفیعی کدکنی تو درخت روشنایی، گُلِ مهر، برگ و بارت تو شمیم آشنایی، همه شوقها نثارت تو سرود ابر و باران و طراوت ِ بهاران همه دشت، انتظارت. هله ای نسیم اشراقِ کرانه‌های قدسی بگشا به روی من، پنجره‌ای ز باغ فردا که شنیدم از لب شب نفسِ ستاره‌ها را دلم آشیانِ دریا شد و نغمه‌ی صبوحم گُل و نکهت ستاره همه لحظه‌هام محرابِ نمایشِ محبت تو بمان که جمله هستی، به صفای تو بمانَد... بر کران بیکران، دکتر صبور، ص ۴۸۴ و ۴۸۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرِ سعدی معروف است که سر شیخ سعدی، بی‌مو و طاس بوده است. روزی با یکی از علما، سرگرم مباحثه و مناظره بود. عالم مزبور که مغلوب شده و بدون برهان و دلیل مانده و در برابر تیغ زبان سعدی درمانده بود، به پرخاش پرداخته که: من به قدر موی سر تو، درس خوانده‌ام! سعدی فوراً کلاه را از سر برگرفته، به حضّار گفت: سر مرا بنگرید تا پایه‌ی فضیلت آقا، بر شما معلوم گردد. گلشن لطائف ۱، ص ۱۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی - علیه السلام - فرمودند: حق را مراقب باش اگر چه مخالف آرزویت باشد و آخرتت را به دنیایت مفروش. غُرَر الحکم، مترجم محمدعلی انصاری، ج ۱، ص ۱۱۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیده‌ای از مثلهای فارسی🌹🌹🌹 ۱ - عمر اگر خوش گذرد، زندگی نوح کم است (حسن‌بیگ رفیع قزوینی) ۲ - عنقا، شکار کس نشود، دام بازچین (حافظ) ۳ - عنکبوتی، کی تواند کرد سیمرغی شکار؟ (سنایی) ۴ - غم نو، غم کهنه را از یاد می‌برد. ۵ - فال نیکو زنید تا نیکی‌تان پیش آید. دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۷۲۷، ۷۲۹، ۷۳۹ و ۷۴۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انوری و سرقت شعرش🌺🌺🌺 انوری شاعر معروف، روزی در بازار بلخ می‌گذشت. شخصی را دید که به خواندن قصاید وی مشغول است و مردم، او را تحسین می‌کنند. انوری پیش رفت و گفت: ای مرد، این اشعار از کیست؟ گفت: از انوری است. انوری گفت: تو انوری را می‌شناسی؟ گفت: چه می‌گویی؟ من خود انوری‌ام. انوری بخندید و گفت: سرقت شعر را شنیده بودم؛ ولی تا کنون نشنیده بودم که شاعر را بدزدند! گلشن لطائف ۱، ص ۱۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیکته🗒🗒🗒 از غلام‌علی شکوهیان بنویس"بابا مثل هر شب، نان ندارد سارا به سین سفره‌مان، ایمان ندارد" بعد از همان"تصمیم کبری" ابر، دیگر یا سیل می‌بارد و یا باران ندارد بابا، انار و سیب و نان را می‌نویسد حتی برای خواندنش، دندان ندارد انگار بابا، همکلاس اولی‌هاست هی می‌نویسد: این ندارد، آن ندارد بنویس: کی آن مرد در باران می‌آید؟ این انتظار خیس‌مان، پایان ندارد؟ ایمان برادر، گوش کن... نقطه سر خط بنویس: "بابا مثل هر شب، نان ندارد" دادخواست، مهدی‌نژاد و سیار، ص ۱۴۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا