داستانهای جوامع الحکایات عوفی📚📚📚
افلاطون و جاهل
مردی نزد افلاطون حکیم آمد و گفت: در فلان مجلس، فلان شخص را دیدم بسیار از تو تمجید و تعریف میکرد.
افلاطون، بسیار ناراحت شد؛ به طوری که نشانههای غم و اندوه، از چهرهاش دیده میشد. آن مرد، به افلاطون عرض کرد: ای حکیم، به چه میاندیشی؟ چرا غمگین شدی؟ من که چیزی که باعث ناراحتی تو شود، نگفتم.
افلاطون گفت: ناراحتی من، به خاطر تو نیست؛ بلکه به خاطر عمل خودم است. در این فکرم که از طرف من، چه کار جاهلانه یا چه گناهی سر زده که به طبع آن شخص نادان، خوش آمده و آن را پسندیده؛ از این رو مرا تعریف و تمجید میکند. چرا که تا کار، جاهلانه نباشد، نادان آن را نمیپسندد و تا گناهی نباشد، به طبع گنهکار خوش نمیآید.
داستانهای جوامع الحکایات، عوفی، بازنویسی محمدی اشتهاردی، ص ۱۶۳.
#داستان
#افلاطون
#نادان
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
دوستِ شخص نادان، همواره رنجدیده و نکبتیافته است.
غرر الحکم، ج ۱، ص ۴۵۴.
#امام_علی(ع)
#دوست
#نادان
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
همنشینی با نادان، روح را رنج میدهد.
غرر الحکم، ج ۱، ص ۴۵۵.
#امام_علی(ع)
#همنشینی
#نادان
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303