مستمع، صاحبسخن را بر سر کار آوَرَد
غنچهی خاموش، بلبل را به گفتار آورد
(صائب تبریزی)
مجموعهی رنگین گل، قهرمان، ص ۱۹۴.
#مستمع
#گفتار
#بلبل
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
درخت روشنایی☘☘☘
از دکتر شفیعی کدکنی
تو درخت روشنایی، گُلِ مهر، برگ و بارت
تو شمیم آشنایی، همه شوقها نثارت
تو سرود ابر و باران و طراوت ِ بهاران
همه دشت، انتظارت.
هله ای نسیم اشراقِ کرانههای قدسی
بگشا به روی من، پنجرهای ز باغ فردا
که شنیدم از لب شب
نفسِ ستارهها را
دلم آشیانِ دریا شد و نغمهی صبوحم
گُل و نکهت ستاره
همه لحظههام محرابِ نمایشِ محبت
تو بمان که جمله هستی، به صفای تو بمانَد...
بر کران بیکران، دکتر صبور، ص ۴۸۴ و ۴۸۵.
#درخت_روشنایی
#اشراق
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سرِ سعدی
معروف است که سر شیخ سعدی، بیمو و طاس بوده است. روزی با یکی از علما، سرگرم مباحثه و مناظره بود. عالم مزبور که مغلوب شده و بدون برهان و دلیل مانده و در برابر تیغ زبان سعدی درمانده بود، به پرخاش پرداخته که: من به قدر موی سر تو، درس خواندهام!
سعدی فوراً کلاه را از سر برگرفته، به حضّار گفت: سر مرا بنگرید تا پایهی فضیلت آقا، بر شما معلوم گردد.
گلشن لطائف ۱، ص ۱۶.
#سعدی
#مناظره
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
حق را مراقب باش اگر چه مخالف آرزویت باشد و آخرتت را به دنیایت مفروش.
غُرَر الحکم، مترجم محمدعلی انصاری، ج ۱، ص ۱۱۱.
#حق
#آخرت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی🌹🌹🌹
۱ - عمر اگر خوش گذرد، زندگی نوح کم است
(حسنبیگ رفیع قزوینی)
۲ - عنقا، شکار کس نشود، دام بازچین
(حافظ)
۳ - عنکبوتی، کی تواند کرد سیمرغی شکار؟
(سنایی)
۴ - غم نو، غم کهنه را از یاد میبرد.
۵ - فال نیکو زنید تا نیکیتان پیش آید.
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۷۲۷، ۷۲۹، ۷۳۹ و ۷۴۰.
#مثل_فارسی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
انوری و سرقت شعرش🌺🌺🌺
انوری شاعر معروف، روزی در بازار بلخ میگذشت. شخصی را دید که به خواندن قصاید وی مشغول است و مردم، او را تحسین میکنند. انوری پیش رفت و گفت: ای مرد، این اشعار از کیست؟ گفت: از انوری است.
انوری گفت: تو انوری را میشناسی؟ گفت: چه میگویی؟ من خود انوریام. انوری بخندید و گفت: سرقت شعر را شنیده بودم؛ ولی تا کنون نشنیده بودم که شاعر را بدزدند!
گلشن لطائف ۱، ص ۱۵.
#انوری
#سرقت_شعر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دیکته🗒🗒🗒
از غلامعلی شکوهیان
بنویس"بابا مثل هر شب، نان ندارد
سارا به سین سفرهمان، ایمان ندارد"
بعد از همان"تصمیم کبری" ابر، دیگر
یا سیل میبارد و یا باران ندارد
بابا، انار و سیب و نان را مینویسد
حتی برای خواندنش، دندان ندارد
انگار بابا، همکلاس اولیهاست
هی مینویسد: این ندارد، آن ندارد
بنویس: کی آن مرد در باران میآید؟
این انتظار خیسمان، پایان ندارد؟
ایمان برادر، گوش کن... نقطه سر خط
بنویس: "بابا مثل هر شب، نان ندارد"
دادخواست، مهدینژاد و سیار، ص ۱۴۰.
#بابا
#نان
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303