eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
175 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
موسیقی سکوت از فاضل نظری موسیقی سکوت، صدایی شنیدنی است بگذار گفتگو، به زبان هنر شود ضد، نظری، ص ۳۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی - علیه السلام - فرمودند: پُرگو، بیهوده‌گوست. غرر الحکم، ج ۲، ص ۶۱۲. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ضرب‌المثل‌های جهان 🟣 طبیب خوشرو، بهتر از طبیب داناست. (آلمانی) 🟣 ظرف سفالین، چیزی از همسایگی با دیگ مسی به دست نمی‌آورد. (دانمارکی) 🟣 عادت دوستانت را بدان؛ ولی از آن‌ها تقلید نکن. (مجارستانی و یونانی) 🟣 عادت، پیراهن آهنین است که به راحتی از تن در نمی‌آید. (اسلواکیایی) 🟣 عاقلان، علت را جستجو می‌کنند؛ جاهلان، قضاوت می‌کنند. (روسی) 🟣🟣🟣🟣 فرهنگ جامع ضرب‌المثل‌های ایران و جهان، دکتر مسعود هاشمی، ص ۲۲۹ - ۲۳۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بوق 😂😂 از مهدی مجردزاده کرمانی راننده‌ها، بدون سبب بوق می‌زنند هنگام ظهر و نیمه‌ی شب بوق می‌زنند... گاهی به جای زنگ زدن یا که در زدن جان تو را رسانده به لب، بوق می‌زنند گاهی به رسم غصه و اندوه، یا عزا گاهی ز فرط شور و طرب بوق می‌زنند تیم فلان اگر ببرد، وا مصیبتاست گر باخت هم، ز رنج و تَعَب بوق می‌زنند گاهی به معنی غُر و لیچار و اعتراض گاهی ز روی لهو و لعب بوق می‌زنند گر فی‌المثل، عروس‌کشانی به راه بود دیگر بیا ببین که عجب بوق می‌زنند... تا آن که وا شود گِره کور ازدحام رانندگان، وجب به وجب بوق می‌زنند... در حلقه‌ی رندان، مجموعه شعر طنز، دفتر طنز حوزه‌ی هنری، ص ۱۰۱ و ۱۰۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از گلستان سعدی جوان کم‌گوی جوانی خردمند، از فضایل فنون، حَظّی وافِر داشت و طبعی نافِر. چندان‌ که در محافل دانشمندان نشستی، زبان سخن ببستی. باری، پدرش گفت: ای پسر، تو نیز آنچه دانی، بگوی. گفت: ترسم که بپرسند از آنچه ندانم و شرمساری بَرَم. نشنیدی که صوفیی می‌کوفت زیر نَعلین خویش میخی چند؟ آستینش گرفت سرهنگی که: بیا نعل بر ستورم بند لغات: حظّ: بهره، نصیب. وافر: فراوان. طبع نافر: طبیعت و خوی رمنده، دوری‌گزین، کم‌گوی. نعلین: کفش. ستور: چهارپا. کلیات سعدی، گلستان، باب چهارم: در فواید خاموشی، ص ۱۲۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قله‌ی قافِ عشق از فاضل نظری چشمی حقیقت‌بین، کنار کعبه می‌گفت: "انسان" فراوان است؛ اما "آدمی" نیست آن قله‌ی قافی که می‌گویند، عشق است جایی که تا امروز، بر آن پرچمی نیست! ضد، نظری، ص ۶۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کوتاه طعم هدیه روزی فردی جوان، هنگام عبور از بیابان، به چشمه‌ی آب زلالی رسید. آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی‌اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن را برای استادش که پیر قبیله بود، ببرد. مرد جوان، پس از مسافرت چهار‌روزه‌اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد. پیرمرد مقدار زیادی از آب را سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال، بسیار قدردانی نمود. مرد جوان، با دلی لبریز از شادی، به روستای خود بازگشت. اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد. شاگرد، آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب، بسیار بدمزه است. ظاهراً آب به علت ماندن در سطل چرمی طعم بدِ چرم گرفته بود. شاگرد با اعتراض، از استاد پرسید: آب گندیده بود؛ چطور وانمود کردید که گواراست؟ استاد در جواب گفت: تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم. این آب، فقط حامل مهربانیِ سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی‌تواند گواراتر از این باشد. داستان کوتاه، مهرانگیز کیان ارثی، ص ۵۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303