15.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مهدی؛ احمد؛ بهشت...
🔺با حال خوب بشنوید؛ هربار که اینو میشنوم ناخودآگاه گریه میکنم...
🔹️روایت آقا از ساعات قبل از شهادت شهید باکری و مکالمه بیسیم او با شهید کاظمی، به همراه انتشار صوت آخرین مکالمه بیسیم شهید باکری و شهید کاظمی
#سالروزشهادت آقا مهدی باکری
🌱🌹🌱🌹🌱🌹
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
⭐️یادی از طلبه شهید جواد روزی طلب⭐️
🌹هرچه که یاد دارم جواد عاشق امام حسین بود. بچه که بودیم، ماه محرم که میشد، جواد بساط تعزیه و نوحه خوانی برای اباعبدالله(ع) را در کوچه پهن میکرد. یک پیت خالی نفت زیر پایش مـیگذاشت، برای بچهها نوحه میخواند یا آنها را برای سینه زنی آماده مــیکرد.
این چند ماه آخر با هم جبهه بودیم. جواد عادت داشت دو ساعت قبل از اذان، گوشه خلوتی مینشست و کتابی که در آن نوحههای مربوط به حضرت اباعبدالله(ع) نوشته شده بود را میخواند و ابیاتی را حفظ میکرد. یک بار پرسیدم جواد چه اصراری داری به این کار که هر روز تکرار میکنی؟
گفت: من که همه اشعار را از حفظ نیستم. نمیخواهم هم مطلب تکراری بخوانم. من این کتاب را باز میکنم، تفأل میزنم، هر چه آمد همان را برای مراسم شب حفظ میکنم.
به همین علت وقتی برای حضرت اباعبدالله میخواند، جز ذکر اباعبدالله، همه اشعار و نوحههایی که میخواند جدید بود. وقتی سینه زنی برای اباعبدالله شروع میشد، جواد از حالت طبیعی خارج میشد و شاید تا یک ساعت این حالت خوش را داشت.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
10.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
※ طوفان الأقصیٰ مقدمهی صیحه آسمانی پیش از ظهور
🎙 #استاد_شجاعی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان عج
🌱🌷🌱🌷🌱🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
نشردهید
🔹به رسم شهدا....
وقتی در ماشین مینشستیم یا میخواست کاری انجام بدهد، مداحی پخش میکرد و کارش رو شروع میکرد.
صدای همه مداحها را گوش میکرد، حتی هشدارهای گوشیاش برای بیدارشدن یا برای نماز و...، زیر صدای یاحسین(ع) و یا صوت زیارتعاشورا بود و با این صداها بلند میشد.
📎به روایت مادرشهید
#شهید_آرمان_علیوردی
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
نشردهید
🌙 #ماه_رمضان
🗓 #دعای_روز_پنجم_ماه_رمضان
🌹 #یادشهید هاشم اعتمادی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 #استوری |
📹 #کلیپ ...
🤲 #دعای_روز_پنجم_ماه_رمضان
🕌 #دعای_ماه_مبارک_رمضان به نیابت و هدیه به شهدا
📡نشردهید
🔹🔸🔸🔹🔸🔸🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃
شهیدان شاهدان زنده هستند
چو خورشید جهان تابنده هستند
شهیدان گر چه رفتند از بر ما
ولی در قلب ما پاینده هستند
#شهید_جلیل_اسلامی
#سالروز_شهدرت🥀
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢بار آخری که می رفت، خیلی پریشان بود. به مادر می گفت: مادر نمی دانم چرا من شهید نمی شوم. اما این بار می روم و برنمی گردم تا #شهید شوم.
مدتی از رفتنش می گذشت. عملیات بدر تازه تمام شده بود. یک نفر به خانه ما آمد. ساک حسن، که یک دوربین عکاسی، تعدادی عکس و مقدار لباس در آن بود را به ما تحویل داد. با ترس و لرز گفتم: حسن شهید شده!
گفت:
نه... نگران نباشید. حسن مفقود شده است، احتمالاً زنده است.
با گذشت زمان و بی خبری، کم کم احتمال شهادت حسن قوت می گرفت. کارمان شده بود سرکشی به معراج شهدا و دیدن شهدای گمنام، تا دیدن فیلم و عکس هایی که از شهدا و اسرا گرفته شده بود.
اما فایده نداشت، رفته بود که بر نگردد. جنگ تمام شد. شش سالم از جنگ گذشت که بالاخره جنازه حسن در منطقه عملیاتی بدر تفحص و بعد از یازده سال به شیراز برگشت.
#شهید حسن صفرزاده
#شهدای_فارس
#سالگردشهادت
🌿🌷🌿
#ڪانال_گلزارشهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
1_1063474149.mp3
4.79M
📕🎙کتاب صوتی #من_محمدعلی_رجایی
✉️خاطرات متفاوت و کوتاه از شهید رجایی
نویسنده داوود بختیاری نژاد
باصدای محمدرضا نبی
💠 #قسمت_اول
🌱🌷🌱🌷🌱
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰امام خامنه ای(مدظله العالی)
💢شهید باكری در آغاز جنگ یك جوان دانشجو است كه تازه فارغالتّحصیل شده؛ شما نگاه كنید در عملیّات بیتالمقدّس، در عملیّات خیبر، قبل آن در عملیّات فتحالمبین، این جوان یك فرماندهی زبدهی نظامی است كه میتواند یك لشكر را، در بعضی جاها یك قرارگاه را حركت بدهد و هدایت كند و كار كند. اینها معجزهی انقلاب است.
#شهید_مهدی_باکری
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
⭐️یادی از طلبه شهید جواد روزی طلب⭐️
🌹شب عملیات والفجر 8 بود. من لباس غواصی تنم بود و آماده میشدم تا کنار اروند بروم. دیدم جواد به سمتم آمد. مرا در آغوش کشید و بوسید. گفت: مرتضی تو داری میری که شهید بشی؟
گفتم: نه، من شهید بشو نیستم، من میخواهم تا آخر جنگ بایستم!
جواد خداحافظی کرد و از من جدا شد. حس غریبی داشتم. میفهمیدم که این آخرین دیدارم با جواد است، اما نمیدانستم قرار است برای من اتفاقی بیافتد یا برای جواد. به سمت نخلستان رفتم. ده دقیقه نگذشته بود که دیدم جواد دارد به سمت من میدود و من را صدا میزند. ایستادم تا به من رسید. باز من را بغل کرد. صورتم را بوسید، پیشانیام را بوسید. من را محکم به سینهاش چسباند. باز به دلم افتاد که این آخرین بار است که جواد را میبینم. آن شب من به شدت مجروح شدم و به مشهد منتقل شدم. حدود بیست روز بعد از بیمارستان مشهد مرخص شدم و به شیراز آمدم، هم زمان قرار شد جواد هم از جبهه به شیراز بیاید!
آمد، اما...
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید