eitaa logo
گلزار شهدا
5.9هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
💢به یاد که جانشان فدای سلامتی مردم شد...🇮🇷 🔹چند باری پیش آمد که ما با توجه به وضعیت بارداری از ایشان خواهش کردیم که اگر نیاز به استراحت دارد از مرخصی استفاده کند. دخترم مشتاق خدمت به مردم به ویژه بیماران و خانواده‌های آن‌ها بود. 🔹حتی در شب‌های ماه رمضان و شب های قدر بیمارستان را ترک نکرد و بر بالین همین بیماران ماند و  قرآن تلاوت کرد. 🔹 هر زمان که از مرخصی صحبت می شد ایشان خیلی صریح می‌گفتند الان اصلا وقت این صحبت‌ها و درخواست ها نیست. بیماران به ما احتیاج دارند. چشم امید خانواده‌های شان به ماست. یا مدام می‌گفتند همین طوری در بیمارستان نیرو کم است و کادر درمان در چند شیفت کار می کنند و خسته می‌شوند. من در این شرایط چطور می‌توانم مرخصی بگیرم در حالی که سالم هستم و مشکلی ندارم. 🔹هر وقت گره کوری به کارش می‌افتاد از شهدا استمداد می‌طلبید. سر آخر قسمت خودش و فرزند 6 ماهه در زهدانش هم پیوستن به قافله رو سپید شهدا شد(راوی پدرشهید) مریم رحیمی 🌹 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * ✍از تبریز تا دمشق / 🔷کمیل را باید فهمید. 🔹اوایل دههٔ 70، وقتی تازه به محل آمده بودیم، پنجشنبه شب ها یک دستگاه اتوبوس می آمد جلوی مسجد، نمازگزار هارا بعد از نماز مغرب و عشا میبرد مسجد جامع برای دعای کمیل. راه دوری بود؛ از این سرِ شهر تا آن سرِ شهر. من بیشترِ وقت ها بعد از نماز به دلیل اشتغالات درسی به خانه بر میگشتم و کمتر توفیق شرکت پیدا میکردم، اما محمودرضا هر هفته میرفت. یادم هست بار اولی که رفت و بعد از دعا به خانه برگشت، حسابی اشک ریخته بود. گفتم :« خوب بود ؟» گفت :« حیف است آدم این دعا را بخواند، بدون اینکه بداند دارد چه میگوید.» توقع این جواب را نداشتم. سنی نداشت آن موقع. این حرفش از همان شب توی گوشم مانده. هروقت نوای دعای کمیل را می شنوم، همیشه به یاد محمودرضا و این جمله اش می افتم. ✍به روایت"احمدرضا بیضائی" ادامه دارد.. http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
ᔢ✯✯🍃🌸🍃✯✯ᔢ 😁😂😁 ☀برای مراسم ختم شهید شهبازی راهی یکی از شهرهای مرزی شدیم. طبق روال و سنت مردم آنجا مراسم ختم از صبح تا ظهر برگزار می شد. ظهر هم برای میهمانان آفتابه لگن می آوردند. با شستن دست های آنان مراسم با صرف ناهار تمام می شد. ▪️در مجلس ختم که وارد شدم جواد بالای مجلس نشسته بود و ابراهیم کنار او بود. من هم آمدم و کنار ابراهیم نشستم ابراهیم هادی  و جواد دوستانی صمیمی و مثل دو برادر برای هم بودند. 🍶شوخی های آنها هم در نوع خود جالب بود. در پایان مجلس دو نفر از صاحبان عزا ظرف آب و لگن آوردند. اولین کسی که به سراغش می رفتند جواد بود. ابراهیم در گوش او که چیزی از این مراسم نمی دانست حرفی زد. جواد با تعجب و بلند پرسید: جدی می گی؟! 😀ابراهیم هم آرام گفت: یواش بابا هیچی نگو! بعد به طرف منبر گشت. خیلی شدید و بدون صدا می خندید. گفتم: چی شده ابرام؟ زشته نخند! گفت: به جواد گفتم آفتابه رو که آوردن سرت رو قشنگ بشور رسمه. چند لحظه بعد همین اتفاق افتاد. جواد بعد از شستن دست سرش را زیر آب گرفت و..😂😁 💦جواد در حالی که آب از سر و رویش می چکید با تعجب به اطراف نگاه می کرد. گفتم:" چیکار می کنی جواد؟مگه اینجا حمامه! بعد چفیه ام را دادم سرش را خشک کند! 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐یادی از سردار شهید محمدرضا ایزدی⭐ 🌷 ما دوره 22 آموزش پاسداری شیراز بودیم. رضا هم همراه ما بود. اخلاق بسیار شیرینی داشت، همه را با لبخند و برخورد خوبش جذب خود می‌کرد. سعی می‌کرد با همه دوست شود. همیشه خندان بود، حتی در سخت‌ترین شرایط آموزش خنده از لبش نمی‌افتاد و همه را با اسم کوچکشان با لهجه شیرازی و لفظ کاکو صدا می‌زد. گاهی در طول آموزش ما را وارد کانال‌های پر از گل‌ولای و لجن پادگان می‌کردند، وقتی از آن سمت بیرون می‌آمدیم، همه اخمو و گرفته بودند جز رضا، می‌خندید و می‌گفت: کاکو چه کیفی داشت، عالی بود! خیلی سخت می گرفتند، هفته اول فقط نان و خرما می دادند. خیلی ها منصرف شدند به خصوص شهرستانی ها که ازشیراز به آنها غذا نمی رسید. رضا به مادرش سپرده بود، هر شب مقداری غذا درب پادگان برایش می آورد، آن را بین بچه های شهرستانی گروهانش تقسیم میکرد... 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اغتشاشگران چه بر سر سید روح‌الله عجمیان آوردند؟! پخش تصاویری از جنایت رخ داده در کرج برای اولین بار و همزمان با برگزاری اولین جلسه دادگاه بررسی شهادت شهید عجمیان 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه⁉️ گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره،...☝️ بروم یک گوشه‌ای از این مملکت تو یک مسجدی، تو یک پایگاه بسیجی برای بچه‌های نوجوان و جوان کار فرهنگی انجام بدم و برای ‌ عجل الله تعالی فرجه الشریف آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که تاحدودی کوتاهی کردیم و آن دنیا باید جواب بدیم....!!! 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 هر طرف که می‌نگری، شهیدی را می‌بینی که با چشمان نافذ و عمیقش نگران توست که تو چه می‌کنی؟ سنگین است و طاقت فرسا زیر بار نگاهشان حس می‌کنی که در وجودت چیزی در هم می‌ریزد شهدا توانستند، آمده‌ایم تا ما هم بتوانیم! ای که مرا خوانده‌ای راه نشانم بده 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
🌿 خواهرم، حجاب تو سنگری آغشته به خون من است ولی بدان تفنگی که در دست من است ، چادری است که بر سر توست، اگر میل به سلاحم داری چادرت را سلاحم بدان. 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌹 *میهمانی لاله های زهرایی* 🌹 🎊 وجشن میلاد حضرت زینب( س)🎊 گرامیداشت شهید فرهاد شاهچراغی 🌹 🔹همراه با قرائت زیارت عاشورا 🔹 💢 برادر کربلایی حسن پورحسن 💢 : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام : ◀️ *پنجشنبه ۱۰ آذر ماه/ از ساعت ۱۶* 🔺🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * ✍از تبریز تا دمشق / 🔷زاهد نوجوانِ شب 🔹معمولاً توی اتاق پذیرایی درس میخواندیم. پذیراییمان اتاق بزرگی بود که فقط مواقعی که مهمان داشتیم یا میخواستیم درس بخوانیم، اجازه داشتیم به آنجا برویم. یک بار بعد از نصفه شب بود که برای مطالعه به اتاق پذیرایی رفتم. دیدم محمودرضا قبل از من آمده و آنجاست. داشت نماز شب میخواند. آن موقع دوازده سیزده سال بیشتر نداشت.جا خوردم. آمدم بیرون و به اتاق خودم رفتم. شب بعد، باز محمودرضا توی پذیرایی بود و نشد آنجا درس بخوانم. چند شب پشت سر هم همین طور بود؛ محمودرضا بعد از نیمه شب بلند میشد می آمد توی اتاق پذیرایی و نماز میخواند. هر شب هم که میگذشت، نمازش طولانی تر از شب قبل بود. یادم هست یک شب نمازش حدود دو ساعت طول کشید.صبح روز بعد به او گفتم :« این طوری کسر خواب پیدا میکنی و صبح توی مدرسه چُرت میزنی. ضمناً تو هنوز به تکلیف نرسیده ای و نماز یومیه بهت واجب نیست، چه برسد به نماز شب!» محمودرضا قبول نداشت. ظاهراً طلبه ای از فضیلت نماز شب برای محمودرضا گفته بود و او چنان از حرف های آن طلبه تاثیر گرفته بود که تا یک هفته مرتب نماز شب را ادامه داد. به خاطر مدرسه اش مانع او شدم و قانعش کردم که لازم نیست نماز شب بخواند؛ ولی محمودرضا آن نماز ها را واقعاً با حال میخواند. هنوز چهره و حالت ایستادنش سر نماز یادم است. ✍یه روایت"احمدرضا بیضائی" ادامه دارد.. http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
⚘﷽⚘ پنجشنبه است... وباردیگر مزار شهدا دل ها را به سوی خود می کشاند... دل هایی که این مکان راخلوتگاه خویش قرارداده اند و یکدل سیر دلتنگی را بر مزارشان می بارند... 💔 🍃🌹🍃🌹
⭐یادی از سردار شهید محمدرضا ایزدی 🌷با رضا برای پاکسازی میدان مین رفتیم. خیلی اصرار داشت که من جلو نروم و او جلو باشد، قبول نکردم. در آن قسمت جریان آب مین‌ها را جابه‌جا کرده بود، زمین هم کاملاً خشک نشده بود و پا که می‌گذاشتیم در گِل فرو می‌رفت. در حالت خمیده در حال سیخک زدن به زمین بودم. در لحظه با انفجار مین به هوا پرت شدم و محکم روی زمین افتادم. پای راستم روی مین قمقمه‌ای رفته بود. همه بدنم می‌سوخت. جایی را نمی‌دیدم. صدای رضا را می‌شنیدم که با فریاد می‌گفت: آی محمود رفتی روی مین! سریع من را روی دو دستش بلند کرد و روی شانه‌اش گذاشت. حس می‌کردم شکمم روی شانه‌اش است و دو سمت بدنم آویزان شده است. من را از میدان مین بیرون آورد. روی زمین گذاشت و گفت: کاکو محمود همین‌جا باش تا بیام. با اینکه به شدت با موج انفجار آسیب دیده بود، رفت و یک ماشین آورد و من را برد... 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «بالای ۳۰ نفر دوره‌اش کرده بودند و با مشت، چاقو و سنگ داشتن می‌زدند» ۱۵۰ ثانیه روضه مجسم از آنچه بر سر سید روح‌الله عجمیان آوردند.😭 شب جمعه همین روضه برای دلمان بس است 😭 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃من تشنه رو جرعه آبم بده 🍃سلام دادم و آقا جوابم بده 🎤 🌷 🌷 کربلا می خواهم .... 🌱🍃🌱🍃🌱 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌷🕊🍃 🌱می بینی ای آرام جان، دل بی قراری را پایان بده با آمدن چشم انتظاری را.... 🌱بی تــو تمام فصلها زرد است و پاییزی برگرد تا معنا کنی سبز بهاری را تعجیل در فرج مولایمان صلوات 💚 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
📌نزدیک یک هفته بود که بودیم. موقع ناهار و شام که می شد علیرضا غیبش میزد. بهش گفتیم: مشکوک میزنی علیرضا، کجا میری؟ گفت: وقتی شما مشغول ناهار خوردن هستین، من میرم به و ( دختر شش ساله و هشت ماهه اش ) زنگ میزنم... 📌یه شب رفتیم توی خانه هایی که شده بود، تا از اونجا به دفاع از شهر پرداخته و جلوی نفوذ به شهر رو بگیریم. فرمانده مون گفت: می تونین از وسایل خانه ها مث استفاده کنین. شب که خواستیم بخوابیم، دیدم علیرضا بدون و ملحفه توی خوابید ، گفتم چرا از ملحفه استفاده نمی کنی؟ علیرضا گفت: شاید صاحب خانه راضی نباشه ... 📌شبها می خوند. اولین نفر بود که بلند میشد می گفت و نماز جماعت برگزار می کرد. استاد قرانمون بود. شبها می یومد و می گفت بیایم سوره بخونیم... شهید علیرضا قلی پور 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
شهید زین الدین: در زمان غیبت کبری، به کسی منتظر گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد؛ منتظرِ شهادت، منتظرِ ظهور امام زمان(عج) است. خداوند امروز از ما اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد! لولیک الفرج 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مذاکره میرزا کوچک خان جنگلی با افسران انگلیسی : آقایون ، خواب جوون‌های مشرق زمین خیلی سنگینه مراقب باشید صدای بمب‌هاتون اونا رو از خواب بیدار نکنه ... 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 : من در دعاهای خودم، عموماً به حضرت زینب(س) و حضرت فاطمه (س) توسل پیدا می‌کنم چـــــون.... 🌺 س س 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐یادی از سردار شهید محمدرضا ایزدی⭐ 🌷یک روز صبح آمد. پریشان، آشفته و بی‌قرار بود. - چی شده رضا؟ - دیروز محمود رجایی رفت روی مین! پشت خاکریز نشست.ناگهان بغضش ترکید و شروع به گریه کرد. گفتم: چی شده رضا، چرا گریه می‌کنی، بالاخره ما که اینجا آمدیم، می‌دانیم که به استقبال چه چیزی می‌رویم. با بغض و اشک گفت: این بچه‌ها چه گناهی دارند، هرروز یکی می‌رود روی مین، یکی قطع عضو می‌شود، یکی شهید می‌شود... من چه‌کار می‌توانم بکنم، چه طور می تونم جلو این بچه‌ها را بگیرم... ما باید آموزش‌ها را قوی‌تر کنیم... سخت‌گیرتر باشیم.. ما باید بیشتر مراقب این بچه‌ها باشیم... دیدم این گریه، گریه دلسوزی است، واقعاً دلسوز این بچه‌ها بود. برای همین وقتی وارد بحث آموزش می شد، بسیار سختگری می کرد تا آسیب به نیروها در عملیات به حداقل برسد. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | مهمان یک مهمانی خاص 🔸همه‌ی ما به مهمانی دعوت می‌شویم و از قبل می‌دانیم که صاحب آن مهمانی کیست، این‌بار اما شما روایت یک مهمان را می‌بینید که نمی‌داند به کجا دعوت شده است! اما به محض رو در رویی با میزبان... 🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 یعنی؛ زندگی کن، اما فقط ... اگر شهادت میخواهید زندگی کنید فقط ‌برای‌ خدا... 🌷 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
دست راست شهید حسن باقری بود. همین همراهی، او را متخصص اطلاعات عملیات کرده بود. شناسایی را در هر کاری ضروری می دانست و همیشه می گفت تا می توانید شناسایی کنید و بعد عملیات. حاج قاسم هم خیلی دوستش داشت، چون حاج رسول مرد عملیات های سخت بود. یک بار وسط بحبوحه جنگ سوریه، حاج قاسم وارد سنگر شده بود و دیده بود حاج رسول نقشه اسرائیل را گذاشته وسط و دارد نقشه عملیاتی طراحی می کند. بهش گفته بود: چه می کنی حاج رسول؟ گفته بود: دارم نقشه عملیات حذف اسرائیل بعد از داعش را طراحی می کنم. حاج قاسم گفته بود: وسط این شلوغی جنگ و حضور داعش؟ حاج رسول پاسخ داده بود: فرضش که محال نیست. ان شاءالله با فرماندهی شما اون روز هم میاد. سردار شهید عبدالرسول استوار 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * ✍از تبریز تا دمشق / 🔷مقاومت به اعتباز یا زهرا(سلام الله علیها) 🔹تعریف میکرد در دوره ی دانشکده،یک بار یکی از مقامات مهم حماس به جمع آنها آمده بود.میگفت آمد سخنرانی کرد.وقتی صحبت از پیروزی حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه شد گفت :《ما هم سال ها در برابر اسرائیل مقاومت کرده ایم،اما ما این پیروزی ای را که حزب الله در جنگ ۳۳روزه به دست آورد،هیچ وقت نتوانسته ایم به دست بیاوریم. اگر دنبال رمز پیروزی حزب الله و علت موفق نشدن ما هستید رمزش این است که آنها یا زهرا(سلام الله علیها) دارند و ما نداریم》محمود رضا از قول این شخص در آن جلسه حرف جالب دیگری هم نقل کرد. گفته بود اگر رزمندگان مقاومت،علیه صهیونیست ها عملیات استشهادی انجام میدهند،این روش را از عملیات شهادت طلبانه ی شهید حسین فهمیده در ایران الگو برداری کرده اند. ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*