eitaa logo
گلزار شهدا دستگرد
2.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
51 فایل
✅اولین کانال ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و مقاومت منطقه ۱۳ اصفهان ⚘️ 🎋پاسداشت ومعرفی۵۷۰شهید منطقه۱۳شهراصفهان و۱۸۵شهیدمحله دستگردخیار و گلزارشهدا این کانال کاملا مردمی تشکیل شده وتحت نظرهیچ ارگان ومکان خاصی نمی باشد🔺️ ⬅️خادم الشهدا👇 @khademe_shohada263
مشاهده در ایتا
دانلود
📚معرفی کتاب سلام بر ابراهیم مجموعه‌ای است که در قالب زندگینامه و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقودالاثر «ابراهیم هادی» نوشته شده است. 📖 این کتاب حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده و دوستان آن شهید است که همگی در گردآوری این مجموعه ارزشمند همکاری کرده‌اند. ابراهیم هادی از شهدای بزرگ هشت سال دفاع مقدس است و شناخت ویژگی‌ها و رفتارهای شخصیتی این شهید بزرگوار می‌تواند برای رشد و تعالی روحی همه‌ی ما مفید و ارزشمند باشد. 📚📚📚 شهید ابراهیم هادی در اول اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۳۶ به دنیا آمد و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب در بیست و دوم بهمن سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه به شهادت رسید. و پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند. کتاب سلام بر ابراهیم کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است. این کتاب زندگینامه و خاطرات پهلوان بی‌مزار شهید ابراهیم هادی است. این کتاب از کودکی تا شهادت ایشان را دربر می‌گیرد. الگوهایی مثل زندگی ابراهیم‌ها می‌تواند همچون چراغی در تاریکی راهنمای ما باشد. ویژگی‌های خاص این شهید و خاطراتی که بعضاً خواننده را به تحیر وامی‌دارد از مشخصه‌های منحصربه‌فرد این کتاب است. در بخش انتهایی کتاب عکس‌هایی یادگاری از شهید ابراهیم هادی به‌همراه افراد مختلفی، در موقعیت‌های مکانی و زمانی متفاوت به ثبت رسیده ‌است. این مکان‌ها از گود زورخانه تا مسجد و حرم و جبهه را شامل می‌شود؛ اما نقطه‌ی مشترک تمام آن‌ها لبخندی است که هرگز از لبان شهید ابراهیم هادی پاک نمی‌شود. ┏⊰✾✾⊱━━━─»»»━━┓ 📚@golzreshd ┗━━─»»»━━━⊰✾✾⊱┛
📝"شهدا صدای مارا می شنوند" 🕊گذشته جالبی نداشتم. مثل خیلی از افراد بی حجاب بودم و آرایش می کردم. نسبت به مسائل دینی سهل انگار بودم. زندگی ام در پوچی و دنیا پرستی می گذشت، ولی همیشه دنبال راهی بودم که بتوانم خودم را پیدا کنم و به آرامش برسم روزی با یکی از مربیهای بسیج آشنا شدم به خاطر رفاقت با ایشان به کلاسهای آموزشی این مربی رفتم دوست جدید من در یکی از جلسات کتاب را به من داد تا بخوانم و در کلاس ایشان کنفرانس بدهم من در خلوت تنهایی ام کتاب را شروع کردم. 📍هر چه زمان میگذشت نمی توانستم از کتاب و شخصیت اصلی آن جدا شوم ابراهیم زندگی مرا شديداً تحت تأثیر قرارداد چهره نورانی و مظلومش همواره در مقابلم قرار داشت. هر روز در خلوت خودم با این شهید حرف میزدم ولی شک داشتم که آیا صدایم را میشنود یا نه حضور من در بسیج و جلسات آن باعث شد که شهدا مرا نیز دعوت کنند سال بعد با کاروان راهیان نور به مناطق جنگی رفتم. هر چند سفرهای داخلی و خارجی زیادی رفته بودم. اما این سفر خیلی بهم چسبید و یکی از بهترین سفرهای زندگی ام بود. در همان اردوی راهیان نور یک بار ما را به بردند. جایی که قبلاً شهدا در آنجا نگهداری میشد جای بسیار خاصی بود. 🦋🦋🦋 🕯من مدام شهید هادی را در درونم فریاد میزدم و گریه می کردم، همه جا به یاد او بودم. اما باز هم با خودم میگفتم یعنی شهید هادی صدای مرا می شنود؟! یعنی به من با آن گذشته آلوده ام توجه دارد؟ آن روز در معراج شهدا نیز متأسفانه آرایش کرده بودم و وضعیت خوبی نداشتم. توی حال و هوای خودم بودم که خانمی کنارم آمد و با مهربانی دستم را گرفت و بی مقدمه ازم پرسید شهید ابراهیم هادی را می شناسید؟ بر جایم میخکوب شدم و با صدایی آرام گفتم: «بله» با خودم گفتم: این خانم کیه و از کجا میدونه که من تو دلم چه میگذره. آن خانم با حالت مهربانانه ای گفت: «خواهرم)، شهید هادی به شما توجه دارد مگه شما نمیدونی که شهدا روی شما که به زیارتشان آمده اید حساس اند؟ دوست ندارند از شما گناهی سر بزند.» در دستانش دستمال سفیدی بود گفت این دستمال از طرف شهید هادی آمده بگیرش و آرایش صورتت را پاک کن شهدا زنده اند و صدای ما را میشنوند. ✨✨✨ دستمال را ازش گرفتم بغضی گلویم را گرفته بود سرم را پایین گرفتم و گریه کردم پس از چند لحظه که سرم را بالا آوردم، اثری از آن خانم نبود. همان جا در ساختمان معراج نشستم و زارزار گریه کردم. بعد آرایشم را با همان دستمال پاک کردم و بیرون آمدم اونجا بود که فهمیدم صدای ما را میشنوند و به درد دل ما توجه دارند و راه را نشان میدهند. به دوستانم هم توصیه میکنم که رفاقت با شهدا را انتخاب کنند. چون دو طرفه است اگر شما بر اعمالتان نظارت داشته باشید و سعی کنید که گناهی از شما سر نزند آنها نیز با شما خواهند بود. 💫💫💫 🌷🎍🌷🎍🌷 ᨖᨖᨖᨖᨖ❥ᨖᨖᨖᨖ  @golzreshd  ᨖᨖᨖᨖᨖ❥ᨖᨖᨖᨖ