eitaa logo
اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
686 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
133 ویدیو
7 فایل
http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
کسی با روح من آمیخت در طوفان دلتنگی مرا در ابر غم پیچید در کوران دلتنگی تمام آن‌چه با خود داشتم با خود از اینجا برد و اشکم روی دستم ماند بر دامان دلتنگی دلم سیر است ازاین دست شادی‌ها، شبی ای کاش به پای سفره‌ی غم می‌شدم مهمان دلتنگی دلم شد بیت‌الاحزانی، همه اشک و همه اندوه بقیعی تازه شد دل، این غریبستان دلتنگی در این حال و هوا همراه با اندوه شیرینت طراوت می‌دهد جان مرا باران دلتنگی صدایم کن، و گرنه در سکوتی گنگ می‌پوسم رهایم کن رهایم کن، ازین زندان دلتنگی در این فصل پریشانی، نگاهت را مگیر از من کنون من ماندم و یک روح سرگردان دلتنگی سلام ای غربت معصوم ای روح سترگ عشق درود ای بهترین آغاز بر پایان دلتنگی تمام شعر من اندوه شد ای عاشق صادق مگر از خاطراتت پر شده دیوان دلتنگی ✍سید‌مهدی‌حسینی‌رکن‌آبادی http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
۱۷ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۷ فروردین
هدایت شده از شمس (ساقی)
(هشتم شوال روز تخریب قبور ائمه‌ی بقیع) (تخریب بقیع) ظلم، باری‌ا‌‌ست که بر دوش همه سنگین است لب به شِکوه نگشودن، ستمی ننگین است نتوان کرد تحمل، ستم آل سعود... بس‌که این بار ستم، بر دل ما سنگین است «هشتِ شوّال» به تقویم جهانی شد ثبت روز تخریب بقیع است و بسی غمگین است حرم چار امام (ع) از اثر تیشه‌ی ظلم گشت ویران و دلِ شیعه ز غم خونین است ای وهابیت ملعون ستمگر، بس کن! ظالم از روز ازل، مستحق نفرین است تو که دم می‌زنی از شرع پیمبر (ص) آیا... هتک حرمت به حرم‌ها ز کدامین دین است؟ خون انسان نبوَد در رگ حیوانی تو... گرگ‌خویی تو از دشمنی دیرین است ریشه‌ در فتنه‌ی شورای سقیفه داری! کینه‌‌ات حاصلی از یک دُمَل چرکین است نفس دون، چیره شده بر تو ز دنیاطلبی جای حق نیست درآن سینه که جای کین است رسد آن روز که بینید به چشم حیرت این حرم‌ها همه با نام علی تزئین است هر حرم بارگه و صحن و سَرایی دارد که به کوری شما گنبدشان زرّین است گرچه دارید به دل، کینه و بغضی دیرین چاره‌ی خیل شما در بر ما تمکین است « اَشهَدُ اَنّ عَلِیاً وَلیُ الله » گویید تا ببینید چه‌سان بر دل‌تان تسکین است (ساقیا) صبر بر این فاجعه تلخ است ولی به تقابل چو درآییم، بسی شیرین است . سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
۱۷ فروردین
.(شهر بقیع) اى راهیان شهر نور ، این جا بقیع است این خاک عنبر بوى مشک آسا بقیع است این جا هزاران داستان نا گفته دارد این جا دو صد سرّ نهان بنهفته دارد سوز جگرها بس در این خاک بقیع است بیرون ز حدّ عقل ، ادراک بقیع است آیینه ی آیین حق را ، قبر این جاست خاكش عجین با زهر تلخ و صبر این جاست این خاک تا عرش خدا رهتوشه دارد ركن و حطیم و كعبه در هر گوشه دارد بیمار عشق سرمدى را تربت این جاست یک شهر نى، یک دهر حزن و غربت این جاست این جا به «كرّمنا بنى آدم» طراز است از این زمین تا عرش رحمان راه، باز است ایمان و عشق و سرِّ حق را جوهر این جاست انهار نور و چشمه سار كوثر این جاست روح عروج «اِرجعى» پویاست این جا خاكش قرین با تربت زهراست این جا عطرى ز بوى بقعهٔ زهرا در این جاست حزنى ز اندوه شب مولا در این جاست داناى اسرار نهانِ این جهان كو؟ فرزند زهرا، مهدى صاحب زمان كو؟ كو آن كه از هر بى نشان دارد نشانه؟ كو آن كه باشد آگه از دفن شبانه؟ كو آن كه ریزد اشک و از سیلى بگوید با سوز دل ، از صورت نیلى بگوید تا از مزار مخفى مادر بگوید تا از جفاى خصم بد گوهر بگوید اى دست حق، وى حجّت خلاّق دادار زنجیر و غُل ، از گردن بیمار بردار شادروان حاج محمد آزادگان (واصل) https://kouchesaresher.blogfa.com http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
۱۷ فروردین
🍁🍁داغ بقیع🍁🍁 شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع ای خاک پاکت توتیای چشم عالم ای جلوه ای از کبریای عرش اعظم ای درنگاه قدسیان چون قبله ی عشق داری تلالوء چون نگین دست خاتم کروبیان بر خاک تو در حال سجده خیل ملک نازل شود بر تو دمادم منظومه ی عشقی و داری در دل خود خورشید وماه و اخترانی بس مکرم داری فروغ از چار مهر عالم آرا اما بدون گنبد و ایوان و پرچم چون آسمان بی کران در غربت خاک مظلومیت، شان نزولِ درد وماتم از آتش اهل سقیفه سوخت جانت ویران شدی و نظم عالم ریخت بر هم تا تیغ فتنه هست در دست خوارج سر می زند ظلمی از این طایفه هر دم آل سعودی امتداد خط جهل اند ننگین ترین قومی که دیده چشم عالم گرگان خون ریزی که هم عهد یهودند لعنت بر این قابیلیان نسل آدم دستور تخریب تو را وقتی که دادند شوال شد در این عزا هم چون مُحرم نه زائری داری و نی شمع و چراغی شام سیه گردیده روز ما از این غم ای گنج پنهان گشته در شهر مدینه داری حرم در آن دلی که گشته مَحرم پایان شام انتظار است و سپیده ظاهر شده قبل از طلوع شمس عالم آری فرج صبح قریب است و " شقایق" از ابر بغضش می چکد اشک دمادم ✍حمید رضازاده" شقایق" کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/#
۱۷ فروردین
مجلس روضه بزمی سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام سخنران: حجت الاسلام دکتر موسوی شعرخوانی آقای عباس جواهری رفیع با مداحی مداحان اهل‌بیت علیهم السلام زمان: دوشنبه ١٨ فروردین ماه از ساعت ٢٠:٣٠ مکان: خیابان امامزاده ابراهیم کوچه ١٣ پلاک ٢۵/٢ بیت الزهرا سلام الله علیها ویژه برادرانبه زمان شروع مجلس دقت بفرمایید❌ (پخش زنده مراسم از حوالی ساعت ٢٠:٣٠ از طریق کانال ایتا بیت الزهرا سلام الله علیها در دسترس خواهد بود) @beytozahraqom
۱۸ فروردین
چندیست که دلبسته بازی شده‌ایم سرگرم فضاهای مجازی شده‌ایم نزدیک حرم نمی‌رویم ، از غفلت از دور به یک سلام راضی شده‌ایم در صحن و حرم شکسته پر می‌گردم دل سوخته ، با دیده ی تر می‌گردم ای کاش .. تفاوتی کنم با دیروز امروز ، که از پیش تو برمی‌گردم یک قوم ، کنار چشمه منزل دارند یک طایفه حال موج و ساحل دارند خوشوقت کسانی که در این روضه پاک آیینِ " غبار روبی " دل دارند جان ، هستی خود را به تو تقدیم کند جبریل ، به درگاه تو تعظیم کند دل ، عقربه ی امید خود را باید با "ساعتِ سردَرِ" تو تنظیم کند ✍محمد جواد غفورزاده «شفق» http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
۱۸ فروردین
زیارتگاه آفتاب صحنه‌ای بس جان‌فزا و دل‌نشین دارد بقیع رنگ‌وبو از لاله‌های باغ دین دارد بقیع گشته دامانش زیارتگاه قرص آفتاب سایه از بال و پر روح‌الامین دارد بقیع ز آسمان وحی دارد در بغل خورشیدها گر چه جا در دامن خاک زمین دارد بقیع تا چراغش قبر بی‌شمع و چراغ مجتباست روشنی در دیده اهل یقین دارد بقیع خرمنی از مشک جنّت بر سر هر تل خاک از غبار قبر زین‌العابدین دارد بقیع تا توسل بر مزار حضرت باقر برند یک جهان دل در یسار و در یمین دارد بقیع صادق آل محمّد خفته در آن خاک پاک راستی فیض از امام راستین دارد بقیع لاله عباسی از دامان پاکش سر زند خُرّمی از تربت امّ‌البنین دارد بقیع قبر ابراهیم را بگرفته در آغوش جان فیض‌ها از پیکر آن نازنین دارد بقیع خاک آن صحرا صدف، دُرّ فاطمه بنت اسد گوهری چون مادر حبل‌المتین دارد بقیع پیکری گم گشته در اشک امیرالمؤمنین لاله‌ای از رحمة‌للعالمین دارد بقیع بر مشام «میثم» آید بوی قبر فاطمه تربتی خوشبوتر از خلدبرین دارد بقیع ✍حاج غلامرضا سازگار http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
۱۸ فروردین
هدایت شده از شمس (ساقی)
۱۸ فروردین
دلم به غربت شهر مدینه غمناک است چه عقده ها که در آنجا به سینه ی خاک است به شرح صحنه ی جانسوز و جانگداز بقیع ز خاک ، ناله ی وا غربتا به افلاک است هنوز جان و دل شیعه بی‌قرار و شکیب زمین غمین و گریبان آسمان چاک است هنوز مهبط وحی و بقیع ، ویرانه بدست فرقه ی وهابیان سفّاک است به روز، چهره ی خورشید و شب تلألؤ ماه به شرم دیدن آن صحنه ی اسفناک است به ظاهر ارچه خراب است قبر چار امام مقام عصمتشان فوق فهم و ادراک است جهان شیعه نه، اسلام ناب در همه جا اسیر فتنه ی غارتگران بی‌باک است زمین که شاهد هتک حریم انسانی به فتنه ی سلفیّون پست و هتاک است در انتظار ظهور «امید» حق طلبان نشان یأس جنایتگران ناپاک است ✍محمد موحدیان قمی «امید» http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
۱۸ فروردین
بسم الله الرحمن الرحیم ترکیب‌بند مرثیه به‌مناسبت ۸شوال سال‌روز تخریب بقیع نه ضریحی، نه رواقی و نه سقاخانه‌ای چشم‌ها چیزی نمی‌بینند جز ویرانه‌ای زائری اینجا نخواهد دید صحن و گنبدی کفتری اینجا نخواهد خورد آب‌ودانه‌ای سنگ اگر باشد در اینجا آب خواهد شد دلش کوه خواهد بود اگر اینجا نلرزد شانه‌ای روضه ممنوع است، حتی بی‌صدا و زیر لب! پاسخش چوب است وقتی که بجنبد چانه‌ای روز و شب گرم طواف قبله‌های خاکی‌اند با دوچشم کاسه‌ی خون دسته‌ی پروانه‌ای «بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را» عاقبت آباد می‌بینیم این ویرانه را دردهای ما درِ این خانه درمان می‌شود چون‌که درد شمع با پروانه درمان می‌شود ننگ بر آن دل که این‌جا آمد اما درد او زیر بار منّت بیگانه درمان می‌شود تا نفس دارم در این خانه خواهم بود و بس چون کبوتر در میان لانه درمان می‌شود سر به خاک ای‌کاش بگذارم برای گریه‌ام حال هر آشفته‌ای با شانه درمان می‌شود تازه فهمیدم که در ویران‌نشینی حکمتی‌ست ساکن ویرانه در ویرانه درمان می‌شود ظاهرا ویرانه، اما «خانه‌ی امید» ماست روز آبادانی این صحن خاکی عید ماست چارگل از فاطمه در این چمن خوابیده‌اند از غریبان‌اند، گرچه در وطن خوابیده‌اند چار رکن عالم ایجاد، بی‌شمع‌وچراغ سال‌های‌سال در این انجمن خوابیده‌اند هر یکی مسموم زهر بی‌وفایی‌ها شدند با دلی آکنده از رنج و محن خوابیده‌اند در هیاهوی سکوت قدرنشناسان شهر جمعی از پروردگاران سخن خوابیده‌اند «خوش هوای دلکشی دارد گلستان بقیع ساکنانش جمله با یک پیرهن خوابیده‌اند» غم به دل‌ها می‌رسد چندین برابر در بقیع روضه دارد حضرت زهرای اطهر در بقیع سرّالاسرار خدا اینجاست، پس در بسته است راه در دنیای او چندین برابر بسته است فاطمه در عرش مهمان خداوند است و بس در مقام قُرب او جبریل هم پربسته است هرکسی را نیست اذن گریه بر ناموس حق روضه‌های او خصوصی شد، اگر در بسته است جز پریشانی ندارد حاصلی بی‌مادری چون تمام نظم هر خانه به مادر بسته است از همان روزی که زهرای علی سردرد داشت روضه‌های فاطمیه غالباً سربسته است... یک‌نفر هر روز می‌آید زیارت می‌کند آن‌که روزی این حرم‌ها را مرمت می‌کند ماه پنهانی و از مهر تو هرجا روشن است هم‌زمین، هم‌آسمان، هم‌عرش‌اعلی روشن است با امید انعکاس جلوه‌ای از نور تو چشم هر آیینه از فیض تماشا روشن است از همه دل‌سردم، اما در دلم با یاد تو شعله‌ای دارم که تا روز مبادا روشن است « مدعی گوید که با یک‌گُل نمی‌آید بهار؟ » این‌معما پاسخش سخت‌است، اما روشن است یک‌نفر می‌آید و دنیا گلستان می‌شود هرچقدر امروز تاریک است، فردا روشن است عاقبت یک‌روز این غم‌خانه احیا می‌شود صاحب ایوان‌طلاها و حرم‌ها می‌شود ✍مجتبی خرسندی http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
۱۹ فروردین
هدایت شده از شمس (ساقی)
( المُحْتَكِرُ مَلْعونٌ ) نان می‌خوری ز سفره‌ی مردم؛ حلال تو ـ آیا شود؟... نَه‌نَه!... شود آن نان، وبال تو وقتی که درد فقر نداری، نمی‌کند ـ فرقی ملال و مِحنت مردم به حال تو هر روز ِ اهل درد، به غم طی شود ولی در عیش و عشرت‌است همه ماه و سال تو بیچاره در جدال یکی لقمه نان بوَد اما بگو برای چه باشد جدال تو ؟ هر روزمان گذشت به نانی ز خون دل سهم طعام دیگر ما نیز، مال تو بسیار دیده‌ایم به غیر تو را ولی هرگز ندیده‌ایم کسی را مثال تو چون می‌کنی ز توشه‌ی این مردم احتکار انسان ندیده هیچ کسی... با خصال تو شغل شریف اگرچه ندارد درآمدی دارد شَرف به ثروت و بر اشتغال تو آن جا که می‌خرند گهر را ؛ نمی‌خرند ـ آن صیرفان، به قدر پشیزی، سفال تو! سررشته‌ی امیدِ همه بر خدا رسد ماندم که بر کجا برسد اتصال تو هرچند حاکمی و کنی حکمِ دل، ولی هرگز گمان مکن که بَرَنده است خال تو ای مَنفعت‌طلب که زنی حرص، روز و شب آخر کند تباه، تو را ابتذال تو غَرّه مشو اگر که تو را صبح دولت است چون زود می‌رسد به خدایت، زوال تو تا فرصتی توراست به خود، آی و مَرد باش ترسم از آن دمی که شود طی، مجال تو امشب زدم تفأل حافظ، چه خوب بود اما به جز ملال، ندیدم به فال تو (ساقی) اگرچه مَنفعتی در حرام هست این مَنفعت ولی نرسد بر حلال تو... سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
۱۹ فروردین