🦋زینـبْ جآنِ حُسیـن~حُسیـنْ جآنِ زینـب
🌸من به نام دو برادرم، به حالشان،به صدای حسن و حسینم از همان همراهی نُه ماهه با مادر مأنوس شده بودم؛ تاب اندوه و غمشان توانم را میبرد و این شده بود علت گریههای من! مادرم با اشک چشمانش در آغوشم گرفت و من درمانده غم مادر شدم..! پدرم علی با اشک دیدگانش مرا به آغوشش فشرد و من محزون ترین دختر بودم بر اندوه پدرم :) برادرم حسن مرا به سینهاش فشرد و بغض گلویش دگرگون ترم کرد... اما وقتی بر روی دستان حسین قرار گرفتم، توانستم دیگر گریه نکنم؛ حسین آرام جان عالمیان بود، روح و روان همه بود! لبخند من به چشمان حسین، لبخند شد بر لبان پر بغضش و آرامش را برگرداند به اهل خانه...
#معرفی_کتاب | 📖📚 کتاب خواهر
#درمکتب_زینب #سبک_زندگی_اهلبیت
#سخن_از_عشق_میگوییم
رواقِ دل
آرش افسانه نیست ،آرش تویی! مرز ایران آنجاست که موشک های تو تعیین میکنند🔥🇮🇷. کاش فردوسی بود و تورا
.
📖✨ما اعتقاد داریم همه کارۀ عالم اهل بیت علیه السلام هستند! اگر ما قابلیت و اعتقاد نداریم و بلد نیستیم درست توسل کنیم تا دردمون چاره بشه که تقصیر اون بالایی نیست! ... بچهها! یادتون نره! مَن کان لِلّه کان اللّه لَه! اگه تو برای خدا باشی، خدا برای تو خواهد بود! مگه ممکنه دیگه راهی بسته باشه؟!✨
با این ایمان، غیرممکنی برای حاج حسن نبود. ارتباطش با خدا قدرت یافته بود. چیزی برای دنیای خودش نمیخواست، اما دنیا دنبالش بود. میگفت: «من از پول فرار میکنم، اما پول میاد دنبال من! ... بچهها خاصیت دنیا همینه! اگه کار خودتون رو بکنیدو دنبال دنیا نرید، او میاد پشت سر شما! اما اگه برین دنبال دنیا، مثل ماهی از دستتون لیز میخوره! »
خیلیها که ظاهر تمیز و باکلاسش را میدیدند فکر میکردند تمام هوشوحواسِ حسن مقدّم به همین چیزهاست! حتی برخی میخواستند ادایش را دربیاورند، اما جا میماندند چون فقط به ظاهر او توجه داشتند :) ! حسن، همان قدر که به تمیزی لباس و محیط کار و ماشینش اهمیت میداد، مراقب تمیزی افکار و گفتارش هم بود و با چنین اخلاقی، کار عظیمش را پیش میبرد🌊. کاری که همه نتیجهاش را میخواستند و او برای صبور نگه داشتنِ دیگران، باید بزرگتر و مقاومتر از همه میبود. برای خلق هر کار بزرگی باید صبور باشی ،صبور و بزرگ، بزرگتر از فهم دیگران...
پ.ن: این تیکه کتاب رو خیلی دوست دارم🌸 📖برای شماهم میذارم که بخونید.زندگی نامه شهید طهرانی مقدم فوق العادست،او به حق مردی ابدیست برای عزت و قدرت اسلام و ایران 🌱 ...
#معرفی_کتاب | 📖بخشی از کتاب مردِ اَبدی
#برای_خدا_بمان... #مردان_خدا
#عشق_را_باید_سَر_کشید... #صدیقین
#ابد_درپیش_داریم #سویِ_نور
#نخبه_مهدوی_باش #که_گرهی_ازظهور_بگشاید
هدایت شده از رواقِ دل
اینو ازکتاب فاطمه علی است نوشتم ببینید چه قشنگه 😊
برای گردش بھ صحرا رفته بودند.
سرگرم و خندان، مشغول به تماشای
کویر،در راھ علے بھ شوخی بهـ
فاطمه گفت: پیـٰامبر منرا بیشتر
دوست دارد. فاطمه باخندھ جـواب
داد: من تنھا دخترِ او هستم، آن وقت
شما را بیشتر دوست بدارد !؟
بھ محضر پیامبر شرفیاب شدند.
پیامبر که در نظرش شیرین آمدھ
بود، لبخند بر لب گفت: جانِ پدر
تو محبوبتَری و علے عزیزتر .
📚#معرفی_کتاب |کتاب فـٰاطمھ علـۍ؏ است
#سبک_زندگی_اهلبیت
#کتاب_خوب_بخوانیم
رواقِ دل
اینو ازکتاب فاطمه علی است نوشتم ببینید چه قشنگه 😊 برای گردش بھ صحرا رفته بودند. سرگرم و خندان، مشغ
.
سن چندانی نداشت اما از همان سالهای
جوانی معلم زنان مدینه بود...
به همۀ آنها بی رغبتی به دنیا را می آموخت
اما همیشه میگفت از دنیای شما سه چیز را
دوست دارم تلاوت قرآن 🌸، نگاه به چهره رسول خدا(ص)✨و انفاق در راه خدا 🦋گاهی به تلاوت برخی از سوره ها بیشترسفارش میکرد و میگفت هر کس سوره
های حدید، واقعه و الرحمن را تلاوت کند در
آسمانها و زمین اهل بهشت شناخته میشود...
📚 #معرفی_کتاب|کتاب فـٰاطمھ علـۍ؏ است
#سبک_زندگی_فاطمی
#کتاب_خوب_بخوانیم
#عشق_ماراپیِ_کاری_به_جهان_آورده_است
رواقِ دل
به مرور که مبارزه ادامه پیدا میکند. افراد و نسلهایی که سستی و ضعف و زبونی به خودشان راه میدهند غربال میشوند و فقط زُبدهها و آنهایی باقیمیمانند که توانستهاند از کورهی همهی آزمایشها سالم بیرون بیایند...
📚📖برشی از کتابِ صبـر ضابطه حرکت بر صراط مستقیم نخبه ی شهیـد ؛دکتـر عبدالحمید دیالمـه :)
_صفحه ۱۴
به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی 🌸
میتونید برای دیدن مطالب بیشتر #معرفی_کتاب رو دنبال کنید ...
#سخن_از_عشق_میگوییم | #ادبِ_بندگی
#برای_خدا_بمان...|#قوی_وباایمان
#نخبه_مهدوی_باش
#که_گرهی_ازظهور_بگشاید
#مثل_شهید_دیالمه
به مناسبتِ ده سالگیِ طاقچـه؛ تعدادِ زیادی از کتابهای موجود در این نرمافزار تخفیفهایِ خوبی خوردند. مثل «کتاب خار و میخک» که شهید یحییسنوار در طولِ سالهای طولانی اسارت در زندانهای اسرائیل نوشتندکه ۷۰٪ تخفیف خورده. پیشنهاد میکنم ازاین فرصت بهره ببرید📚⏰...
#معرفی_کتاب
#نخبه_مهدوی_اهلِ_مطالعست
#برای_زندگی #برای_او_عج
رواقِ دل
. سن چندانی نداشت اما از همان سالهای جوانی معلم زنان مدینه بود... به همۀ آنها بی رغبتی به دنیا را می
.
باران بود بالای سرِ فاطمه(س).بانو چشم گشود.نگاهش که به نگاه علی (س)گره خورد،چشمان زیبای او هم ابری شد.
_فاطمه جان !تو چرا گریه میکنی؟!قرار است تا دردنامه ی فراق را برای من بنویسند.🌧💔
_علی جان! برای غم خود نمی گریم. اشک های من برای تو و آن همه مصیبت است. آن همه رنج و آن انبوه سختی که در پیش داری. برای مظلومیت تو گریه میکنم و برای زمانی که فاطمه درکنارت نیست تا یاری ات کند :)❤️🩹
📚 #معرفی_کتاب|کتاب فـٰاطمھ علـۍ؏ است
#فاطمه_جآنِ_علی #داریخدی🌧️
#ازمادر_بخوانیم #فاطمیه🖤
#سخن_از_عشق_میگوییم...
رواقِ دل
. باران بود بالای سرِ فاطمه(س).بانو چشم گشود.نگاهش که به نگاه علی (س)گره خورد،چشمان زیبای او هم ابری
.
🩵‹⃟🦋همیشه دستان دعایش بالا بود. همه را هم به دعا سفارش میکرد. میگفت:« نمک غذا و حتی بند کفش را باید از خدا خواست » اهل کار و تلاش خستگیناپذیربود :) از بیکار و بیکاری نفرت داشت.دستان کارگر زحمت کش را بوسه میزد. دعا را مغز عبادت و ریشه بندگی می دانست. بیش ازهمه دختر رابه تلاشو دعا توصیه می کرد. از نگاه او شیرینی زندگی به کار و برکت آن به دعا بود. فاطمه ۜ که به نماز میایستاد و دستهای دعا را برای فرشتگان میگشود و نورافشانی می کرد، فرشته ها این نور زمینی را فاطمه زهرا صدا میزدند.
📚#معرفی_کتاب|کتاب فـٰاطمھ علـۍ؏ است
#سبک_زندگی_فاطمی #عاشقانه_زیستن
#عشق_ماراپیِ_کاری_به_جهان_آورده_است #ادبِ_بندگی #برای_خدا_بمان...
هدایت شده از رواقِ دل
.
📖✨ما اعتقاد داریم همه کارۀ عالم اهل بیت علیه السلام هستند! اگر ما قابلیت و اعتقاد نداریم و بلد نیستیم درست توسل کنیم تا دردمون چاره بشه که تقصیر اون بالایی نیست! ... بچهها! یادتون نره! مَن کان لِلّه کان اللّه لَه! اگه تو برای خدا باشی، خدا برای تو خواهد بود! مگه ممکنه دیگه راهی بسته باشه؟!✨
با این ایمان، غیرممکنی برای حاج حسن نبود. ارتباطش با خدا قدرت یافته بود. چیزی برای دنیای خودش نمیخواست، اما دنیا دنبالش بود. میگفت: «من از پول فرار میکنم، اما پول میاد دنبال من! ... بچهها خاصیت دنیا همینه! اگه کار خودتون رو بکنیدو دنبال دنیا نرید، او میاد پشت سر شما! اما اگه برین دنبال دنیا، مثل ماهی از دستتون لیز میخوره! »
خیلیها که ظاهر تمیز و باکلاسش را میدیدند فکر میکردند تمام هوشوحواسِ حسن مقدّم به همین چیزهاست! حتی برخی میخواستند ادایش را دربیاورند، اما جا میماندند چون فقط به ظاهر او توجه داشتند :) ! حسن، همان قدر که به تمیزی لباس و محیط کار و ماشینش اهمیت میداد، مراقب تمیزی افکار و گفتارش هم بود و با چنین اخلاقی، کار عظیمش را پیش میبرد🌊. کاری که همه نتیجهاش را میخواستند و او برای صبور نگه داشتنِ دیگران، باید بزرگتر و مقاومتر از همه میبود. برای خلق هر کار بزرگی باید صبور باشی ،صبور و بزرگ، بزرگتر از فهم دیگران...
پ.ن: این تیکه کتاب رو خیلی دوست دارم🌸 📖برای شماهم میذارم که بخونید.زندگی نامه شهید طهرانی مقدم فوق العادست،او به حق مردی ابدیست برای عزت و قدرت اسلام و ایران :)
#معرفی_کتاب | 📖بخشی از کتاب مردِ اَبدی
#برای_خدا_بمان... #قوی_وباایمان
#عشق_را_باید_سَر_کشید...
#ابد_درپیش_داریم
#نخبه_مهدوی_باش
#که_گرهی_ازظهور_بگشاید
#مثل_شهیدطهرانی_مقدم
رواقِ دل
این یادداشت یک عزیزِدل بودکه روزِ گذشته به فیضِ شهادت رسیدن و به جمعِ عشاق پیوستند .🌊 آقامصطفی عبدال
.
بعد از شهادت مرتضی مردانه روی قولش ایستاد.همان قولی که ساعت آخر قبل رفتن داده بود:کوله اربعینم را کنار کوله سفر سوریه مرتضی گذاشته بودم و داشتم لباسهایش را اتو میزدم. صدایم کرد و گفت زهرا سادات بیا بشین باهات حرف دارم...وقتی پشت میز ناهارخوری آشپزخانه روبرویش نشستم شروع کرد تک به تک اعضای خانواده را به من سپرد.
به استکان چای که جلوی دستم بود خیره شده بودم و از شنیدن این حرفها بیاختیار اشک از چشمانم جاری بود. خیلی سعی کردم با آرامش به همه حرفهایش گوش بدهم و دائم منتظر بودم بین همه اینها که دارد سفارششان را میکند یک حرفی، سفارشی هم برای خودم داشته باشد. ولی هرچه منتظر شدم چیزی نگفت همه را که به من سپرد از روی صندلی بلند شد با همان چشمهای اشکبار گفتم: تو که خیلی با معرفت بودی؛ همه رو سپردی به من. پس من چی؟ منو به کی میسپری!؟ لبخند آرامی زد و گفت :نگران نباش "خودم هواتو دارم🌧 "
#معرفی_کتاب |📚برشی از کتابِ هواتو دارم
#صدیقین #عاشقانه_زیستن #آسمان_را_بغل_کن...
رواقِ دل
. سن چندانی نداشت اما از همان سالهای جوانی معلم زنان مدینه بود... به همۀ آنها بی رغبتی به دنیا را می
خورشید شعاع هایش را جمع کرد تا در سوی دیگر زمین بگستراند تا اذان اما هنوز دقایقی مانده بود. عروس و داماد را به خانه ام سلمه آوردند. پیامبر ﷺ از ام سلمه خواست تا فاطمه(س) را بیاورد.
امّ سلمه دست فاطمه (س) را گرفت،در حالی که لباسش بر زمین کشیده میشد 🪽🌸و از خجالت عرق برچهره اش نشسته، بود پیش حضرت پدر آورد. از شدت شرم پایش لغزید پدر برایش دعا کرد: " خداوند تو را از لغزشهای دنیا و آخرت نگه دارد... "
دست علی را گرفت .چادر را از صورت فاطمه (س) کنار زد. سپس دست آن دو را در دست یکدیگر گذاشت✨️...
📚 #معرفی_کتاب| فـٰاطمھ علـۍ؏ است
#نور #سبک_زندگی_اهلبیت #بویِ_مهربانی_می_آید
رواقِ دل
به مناسبتِ ده سالگیِ طاقچـه؛ تعدادِ زیادی از کتابهای موجود در این نرمافزار تخفیفهایِ خوبی خوردند.
نرم افزار طاقچه ،اشتراک بی نهایتِ یک ساله اش رو با۸۰ ٪ تخفیف برایِ اهالی کتاب خوان گذاشته .اگر مایل بودید از این فرصت استفاده کنید☘️📚...
#معرفی_کتاب #به_او_میرسیم..