eitaa logo
رواقِ دل
124 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
234 ویدیو
26 فایل
| به نام‌ِخالقِ‌بامعࢪفت | - رواقِ دل ؟! رواق حرف هایِ دلے🫀✍️🏻 از عمقِ صحنُ رواقِ قلبِ یک دلدادھ🦋 - نذرِحضرتِ دلدار (منتقـم‌ زھــࢪا‌ۜ) ✨️ • درمسیرِ حُبّ🩺 •خادم الرضا؛ مکتب نشیـنِ خمینی ویاران 🪽ختمِ کلامِ دوست داشتن؛برای خدا بمان،قوی وباایمان...
مشاهده در ایتا
دانلود
هروقت که باهم صحبت میکردیم، سعی داشت منو با یه شهید آشنا کنه.. زندگینامه شهید، نحوه شهادت، رفتار و اخلاق و منش شهید و... چون علاقه زیادی به شهید بیضائی داشت، اول از او گفتیم. پرسید: دربارش چی میدونی؟! برام تعریف کن... منم اطلاعاتی که درباره شهید داشتم رو بهش گفتم. جاهایی که اشتباه بود رو اصلاح میکرد.اطلاعاتش واقعا کامل بود. انگار سیره و منشش، خودِ خودِ سیره و منش شهید بود.. بعد درباره شهید حامد جوانی، شهید رسول خلیلی، شهید مهدی عزیزی و شهید عقیل خلیلی گفتیم. اینها رو میشناختم. تا اینکه اسم شهدایی رو گفت که تاحالا به گوشم هم نخورده بود! شهید امیر کاظم‌زاده، شهید حسن شاطری، شهید مهدی نوروزی.. وقتی به شهید نوروزی رسیدیم، دل نداشت نحوه شهادتش رو بهم بگه.. قرار شد گلزار شهدا سر مزار هرکدومشون بریم و برام تعریف کنه، اما...💔 راه شهدا رو پیش گرفت و به دیدارشون شتافت... 📝نقل از دوست شهید شهید محمدرضا دهقان 🌷🕊️
اولین شهید ۱۴۰۳🕊️ ⚘️ تصویری از رزمنده شهیدبهروز واحدی رزمنده مجاهد سپاه اسلام ~اولین شهید راه قدس در سال ۱۴۰۳ 🌷‌شهید القدس بهروز واحدی شب گذشته بر اثر حملات ارتش تروریستی آمریکا به مواضع محور مقاومت در استان دیرالزور سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد 🌹هدیه محضر همه شهدای راه حق صلوات ...
رواقِ دل
خداحافظ بابایی ...می‌دونی که خیلی دوست دارم بااینکه خیلی کوچولوام بااینکه هنوز نمیتونم باباصدات کنم ... بابایی قراره وقتی بزرگ شدم به همه بگم زمانی که خیلی کوچولو بودم بابام شهید شد و من تصویری ازاو در ذهنم ندارم ولی همیشه دلم برای بابا صداکردنش ودراغوش کشیدنش تنگ میشه💔قراره وقتی بزرگ شدم وقتی مادرشدم قصه آزادی قدس رو برای بچه هام تعریف کنم قصه جوانمردی مردایی که از عزیزانشون برای دفاع از حرم گذشتن...قراره خیلی دلتنگ بشم بابایی حتی وقتی مادر بشم حتی وقتی فرزندمو در آغوش بگیرم قراره تالحظه ای که ببینمت دلم برای تو تنگ بشه... ✍️🏻برایِ رقیه ها ... وداع دختر ۲ ساله شهید بهروز واحدی در معراج شهدا ...🥀🕊️
رواقِ دل
هروقت که باهم صحبت میکردیم، سعی داشت منو با یه شهید آشنا کنه.. زندگینامه شهید، نحوه شهادت، رفتار و ا
کمی ازاو بگوییم... سعی می کردم اعتقادات را به شکل عملی در وجود فرزندانم پرورش دهم بچه ها میدانستند اگر مادر پوشش تیره و مشکی دارد یعنی عزا وماتم است. شب شهادت یکی از امامان بود و من مشکی پوشیده بودم.آن موقع دو فرزند داشتم. محمدرضا هفت و خواهرش یازده ساله بود. برایشان از آن امام تعریف کردم. با دقت گوش دادند و موقعیت آن شب را فهمیدند اما همسایه بغلی ما جشن گرفته بود و آهنگ های شاد را با صدای بلند پخش میکرد. نگران شدم مبادا در تصور کودکانه آنها دوگانگی ایجاد شود بنابراین از قبح شکنی عمل همسایه در شب شهادت گفتم. مهدیه تصمیم گرفت تا امر به معروف کند سمت خانه همسایه رفت، محمد که نسبت به خواهرش تعصب داشت بااو رفت ومراقب او بود تا اگر اتفاقی برایش افتاد کمکش کند.انها به خوبی باهمسایه حرف زدند و تذکر آنها نتیجه داد وصدای آهنگ قطع شد:) 📝|نقل شده از مادر بزرگوارشهید محمدرضا دهقان امیری
رواقِ دل
محمدرضا خیلی اهل قرآن خوندن بود ، بعضی شب ها که نیمه های شب بیدار می شدم می دیدم، محمدرضا با نور مو
به نظرم اون چیزی که محمد رو به اینجا رسوند،و باعث شد ره صد ساله رو تو جوانیش بره بصیرت به موقعش بود... ●محمد از همون دوران دبیرستان متوجه اهمیت و آینده دار بودن جریان سوریه شد... خیلی زودتر از وقتی که خیلی از ما بخوایم از خواب غفلت بیدار شیم، دست به اقدام زد... ●البته تو مدت زمان طولانی «تقریبا دو سال» شدیدا پیگیر بود و دست توسل به دامان اهل بیت (ع) زده بود... از طرفی هم دنبال راهی بود که با توجه به سن کمش خیلی زود به دنیای جنگ و جهاد راه داده بشه... ●پیش خیلیا سفارش خواست پیش خیلی ها رفت... ولی آخرش امضای رفتنش رو دستِ ائمه و اولیا الله میدید... با شهدا رفاقت کرد...🦋 ●خیلی زود با شهید رسول خلیلی انس گرفت... قبل از این که مثل الان فضای مجازی و حقیقی پر از نام شهدا و مدافعان حرم باشه... ●به یک شهید اکتفا نکرد... به دنبال زندگینامه شهدا بود مخصوصا شهدایی که نسبت به شأنشون غریب بودند مثل... شهید محمودرضا بیضایی شهید عقیل بختیاری شهید میثم کهندل و و و ... ●تو این مدت واقعا دغدغه داشت به معنای واقعی پیگیر بود و هیچ وقت ناامید نمیشد... از خصوصیاتش هم این بود که شوری که تو وجودش برای جهاد داشت رو به روی خودش نمی آورد مگر اینکه نزدیکانش متوجه این احوالش بشن... اصلا تو این مسیر اهل تزویر و ریا نبود... 🍃فقط با کمی تامل میفهمیم محمد از جنس ما بود ولی واقعا با ما فرق داشت... 📝|نقل از دوست شهید محمدرضا دهقان
رواقِ دل
یادمه قبل شهادتش با یه بنده خدایی که تو نیرو بود در موردش صحبت میکردیم گفت: این حسین وصالی که توی ای
📝|شوخی از آنجایی که اختلاف سنی من و محمدرضا زیاد نبود جدای از فضای خواهـر و برادری فضای‌بین‌ما فضایی‌حمایتگرانه بود.از دوران کودکی تا بزرگسالی هرجا من نیاز به کمک داشتم محمدرضا واقعا کم نمی‌گذاشت و این موضوع دوطرفه بود و چون اختلاف سنی ما کم بود خیلی همدیگر را درک می‌کردیم. دو سـال قبل از شھـادت محمدرضا که هنـوز آموزش‌های نظامی شروع نشده بود سـر مـزار شهید جهان‌آرا بودیم و محمدرضا عادت داشت روی مزارشهدا را با گل تزئین کند در همین حین من درحال فیلم‌برداری از محمدرضا بودم.به من گفت این فیلم‌ها را بعد از شهادتم پخش‌ کن.من هم مثل همیشه شروع به خندیدن کردم و به او گفتم«حالا کو تا شهادت یک چیزی بگو اندازه‌ات باشه».در همین حین به او گفتم«حالا قرار است کجا شهید بشی»،گفت«دمشق»،گفتم «تو بروی دمشق‌،دمشق کجا میره؟!! یک‌چیزی‌بگو‌‌واقعا بشه». گفت«اگر دمشق نشد حلب شهید می‌شوم».همان موقع این‌صحبت‌ها به‌نظرم شوخی‌آمد الان وقتی به شوخی‌های محمدرضا نگاه می کنم میبینم یا میدانسته و این حرف‌ها را می زده🕊 و یا خدا شوخی‌هایش را خریده است... 📝|به نقل از خواهر بزرگوار شهید محمدرضا دهقان مادر معزز شهید دربستر بیماری هستند، لطف بفرمایید برای شفای هرچه زودتر این مادر بزرگوار دعاکنید و حمد شفا قرائت کنید ...                                                         
رواقِ دل
مهربون قارداش تولدون موبارک اولسون...🎂🌹🍒 🪴از خصوصیات اخلاقی اش این بود که همیشه خنده ای بر لب خود داشت و در ارتباط با دیگران روابط عمومی بالایی داشت .او در اولین برخورد انقدر گرم و صمیمی می شد که رابطه ای صمیمی و عاطفی با اطرافیان برقرار می‌کرد.... 💚همزمان با شرکت در کنکور سراسری؛ به خاطر عشق و علاقه ای که به سپاه پاسداران داشت در آزمون ورودی دانشگاه امام حسین(ع) هم شرکت کرد. خبر قبولی در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع)، تقریبا همزمان با خبر قبولی در رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه سمنان به عباس داده شد. قبولی در هر دو آزمون، او را حدود یک هفته در فکر فرو برد که کدام راه را انتخاب کند. از دوستان زیادی مشورت خواست، اکثر دوستان و آشنایان به او پیشنهاد دادند که در رشته کامپیوتر ادامه تحصیل بدهد ولی او در نهایت دانشگاه امام حسین (ع) را انتخاب کرد و بعدها به دیگران می‌گفت در سپاه بهتر می‌توان به اسلام خدمت کرد. 🦋این شهید بزرگوار تا قبل از اعزام اکثر کتاب های شهید مطهری را خوانده بودند و از مرکز بینش مطهر گواهی سطح یک را گرفته بود. مطالعه زیاد در عمق دید و وسعت نظر شهیددانشگر تأثیر بسیار مثبتی گذاشت و کم کم او را به مرحله شعور و خودشناسی رساند (وصیت نامه و دلنوشته هایشان گویای این تاثیر است). 💍جریان خواستگاری شهید عباس دانشگر : عباس روز خواستگاری دو برگه به همراه خود آورده بود که روی آن چیزهایی که در زندگی آینده برایش مهم بود را تیتروار نوشته بود. او به داشتن یک زندگی ساده و تهیه وسایل زندگی از کالاهای ایرانی تأکید بسیاری داشت. من خیلی مخالف رفته به سوریه عباس بودم و اجازه نمی‌دادم که برود، ولی او با حرف‌هایش مرا هم راضی کرد. ♥️دست نوشته ی شهید عباس دانشگر به همسرش: همسر شهید میفرماید:«قرار بود عید به سوریه اعزام شوند، ولی به دلایلی اعزامش به تأخیر افتاد به همین خاطر دوم اردیبهشت ماه اعزام شد. روزی که قرار بود عباس آقا به سوریه برود من کلاس داشتم روزهای قبل از آن هم امتحان داشتم. به همین خاطر نتوانستیم زیاد باهم صحبت کنیم. وقتی به خانه آمدم دیدم که برایم یک نامه نوشته و آن را روی میزم گذاشته بود. خوشحال شدم که عباس برایم نامه نوشته، ولی وقتی نامه را خواندم خیلی نگران شدم چون نوشته‌هایش بوی رفتن می‌داد. احساس کردم آخرین نوشته‌هایش در این دنیا است. خیلی جملات عارفانه نوشته بود. در نامه نوشته بود "رفتم تا وابسته نشوم" چون می ترسید به دنیا وابسته شود و نتواند از آن دل بکند و فراموش کند که در آن سوی مرزها چه اتفاقاتی دارد می‌افتد.» ☘️صحبت های مادر شهید درباره ی فرزندشهیدشان: عباس من برای مردن حیف بود. او باید شهید می‌شد. این اواخر فوق‌العاده شده بود، نماز خواندنش را خیلی دوست داشتم، خیلی زیبا نماز می‌خواند. با نگاه کردن به او هنگام نماز آرامش می‌گرفتم. یقین داشتیم عباس شهید می‌شود. وقتی پسرم رفت از خدا خواستم اگر عاقبت به خیری بچه‌ام در شهادت است، شهید و اگر در ماندن و خدمت کردن است بماند. عباسم از من خواسته بود برای شهادتش دعا کنم. هنگام دفن کردن پیکرش، به او گفتم: «شیرم حلالت مادر! ازت راضیم، سربلندم کردی»
این چتِ شهید مالک رحمتی باخواهر محترمشون نشان دهنده قلبِ زلال ومالامال از عشق حسین بن علی ایشونه و دلِ امام رضایی که همه جوره برای رسیدن به خدا آماده اش میکردن بهتره بگم حفظش میکردن ... به قول شهید چمران : دل ؛ تنھا نردبانـے است کھ آدمۍ را بہ آسمان مۍرساند و تنھا وسیلھ ایست کہ خدارا در مےیابَد ...♡ و چه چیزی بهتر از اینکه دل آدم در گروِ عشق ومحبت آقا حضرت رضا باشه ، شهید رحمتی در یکی از مصاحبه هاشون گفته بودن : ما هرچی داریم از امام رضا داریم ... یادجمله شهید بابایی هم افتادم که وقتی بهشون گفتن عباس جان چه خبر ! فرمودن : به نگهبانی دل مشغولم که جزخدا (ومحبِ خدا) وارد نشود که دلِ را از یارغافل کند :) به راستی که قلبِ مالامال از عشق آقا حسین و محبت آقا حضرت رضا آنقدر ارزشمند هست که خریدار داشته باشه و پَر پروازبشه به سمت معشوق ؛که پرواز دل میخواهد ... پ.ن:این عکسه رو داخل کانال کانون خدام رضوی دیدم ،خیلی دلنشین بود :) حیف بود پستِ رواق دلمون نباشه ... حسینیه رواق دل 🏴 ... ... 🫀
ما اهلِ اینجا نیستیم...🫧🫀🌦 شهید اسماعیل هنیه: شهادت مرحله‌ای از زندگی ماست ...؛ولا تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امواتا بل احیاء عند ربهم يرزقون...🦋⚘️ _و عده‌ای ثابت‌قدم در راه حق می مانند..
🕊️پرواز اندازه‌ی آدمو برملا میکنه؛ هرچی بالا و بالاتر میری دنیا از دید تو بزرگتر میشه و تو از دید دنیا کوچکتر! 🌿به بهانه سالروز شهادتِ سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی 📎پیشنهاد مطالعه ی کتابهای لبیک درآسمان و پرواز تابی نهایت رو میدم، پراز زیبایی وقشنگی وپراز نکات بی بدیلن ... اگر بخوام ازایشون بگم ؛ ازاین جمله استفاده میکنم، که "شهید عباس بابایی یک مردِ غیورِ عاطفیِ عاشق بودند ..." داستانِ ایشون؛ داستانِ عشقِ به خالقِ آسمانِ ،که درقلبشون رخنه کرده بود... | پرواز دل میخواهد ...♡ | ...
قسمتی از وصیت نامه شهید حججی: از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه‌ای نائب بر حق امام زمان است. از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید... همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید: آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند: غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز. از همه ی مردان امت رسول الله می‌خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید. 💚 خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است. " همیشه برای خدا، بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می‌شود." 🖇️📚پیشنهاد مطالعه کتاب :سرمشق_سربلند _زیر تیغ به بهانه ۱۸ مرداد ؛سالروز شهادت برادر شهیدمون آقا محسن حججی و روز شهدای مدافعِ حرمِ عشـق 💚✨ 🌸پنج تاشاخه گل خوشبوی صلوات بفرستید بره بهشت .. _این تصویر حضرت آقا درکنارتابوت شهید حججی خیلی قشنگ بود :)
پیچیده عطرِ اربـعـین اباعبدلله الحسین در سالروز و‌لادتتان، یا بهتراست بگوییم ولادت خیلی از ما ؛ که همه اش را وام دار سفره‌ اهل بیتیم...چقدر زیباست؛ عطرِ حسینی ای که ولادتتان را عطرآگین ساخته است... اکنون سلام بر دوست خدا ،فرماندهٔ مخلصِ لشکرِ همیشه پیروز و حسینی.. وسلام ودرود خداوند بر سید وسالار شهیدان ؛حسین بن علی ... تولدتون مبارک فرمانده 🍬🌹 ..