پارت پنجاه و سوم « علقمه، سلام کربلا!» خیلی اتفاقی اینجا رو هم زیارت کردیم. دم مسئول مون گرم🌱❤️ #سفرنامه‌اینجانب #ماه_شعبان @gomnamradio

پارت پنجاه و چهارم « بانوان شهیده!» شما کدوم یک از این شهدا رو میشناسین؟ #سفرنامه‌اینجانب #ماه_شعبان @gomnamradio

پارت پنجاه و پنجم« به مقتل الشهدا‌ خوش آمدین!» به یاد اولین خاطره‌ای که وارد شلمچه شدم و کودکی بیش نبودم. گره خورد قلبم به شهدا. شاید روزی تعریف کردم چه گذشت. به یاد سال قبل، که نشد وارد این سرزمین شویم.... به یادِ.... #سفرنامه‌اینجانب #ماه_شعبان @gomnamradio

پارت پنجاه و شش « شبِ بله برون» شما هم بله گفتین؟ ... #سفرنامه‌اینجانب #ماه_شعبان @gomnamradio

پارت پنجاه و شش « شبِ بله برون» شب‌های بله برون شلمچه پ.ن: حقیقتا از اینکه احساسی فقط گوش بدم و به دنبالش هیچ فکری نباشه👍، فقط منو تو هاله‌ای از ابهام ببره رو دوست ندارم. اما وقتی تو برنامه شرکت کردم متفاوت بود با تصورم😅 ... #سفرنامه‌اینجانب #ماه_شعبان @gomnamradio

پارت پنجاه و هفتم « یوگا بزن!» ختم مراسم شلمچه با فلافل یوگا بود. تقریبا پرسی می‌ریختند و دو ساندویچ کامل را کفاف می‌داد. مخلفات خیار شور و گوجه در داخل یکی از ساندویچ ها ریخته شده بود و برای تزیین روی آن از چیپس استفاده کردند. سس های مخصوص خوزستان با طعم بسیار تند به جان می‌چسبید. #سفرنامه‌اینجانب #ماه_شعبان @gomnamradio

پارت پنجاه و هشتم « اینجا رادیو پلاک است!» پ.ن: قسمت پایینی درب که چارچوبش رو محکم می‌کرد رو ندیدم، نزدیک بود با سر بخورم زمین😅 نمایشنامه‌ای که نوشته بودم رو رفتیم با یکی از دوستان ضبط 😁 #سفرنامه‌اینجانب #ماه_شعبان @gomnamradio

پارت پنجاه و نهم « قسمت همگی تون!» کار یکی از بچه‌های طراح😁 کپی غیر مجازه دوستان😅 پ.ن: انشاءالله قسمت همگی تون😁😂 #سفرنامه‌اینجانب #ماه_شعبان @gomnamradio

پارت شصتم « نمیشه باورم که وقته رفتنه!» پ.ن: در حال و هوای خودم بودم که دیدم، کاروانی به سمتِ در خروجی می‌روند. عکاس‌شان از جلوی بچه‌ها فیلم می‌گرفت. منم به خاطر اینکه در فیلم‌شان نباشم از حالِ خودم زدم😅 « فیلم رو ببینین😂😅» #سفرنامه‌اینجانب #ماه_شعبان @gomnamradio

پارت شصت و یکم« تو چه می‌کنی؟» 🌱ای دل تو چه می‌کنی؟ می‌مانی یا می‌روی؟ داد از آن اختیار که تو را از حسین(ع) جدا کند... #سفرنامه‌اینجانب #ماه_شعبان #اندکی_تامل @gomnamradio

پارت شصت و دوم « مرگ پایان یک کبوتر نیست!» پ.ن: حبیبی سلام❤️ وقتی اهواز همراه تو می‌بارد. بارشی که شروعی دوباره را برای تو ارمغان دارد... #سفرنامه‌اینجانب #ماه_شعبان @gomnamradio

دارم می‌روم. باران همراهِ‌م اشک می‌ریزد. دلم می‌گیرد. می‌خواهم بمانم اصلا رفتن را دوست ندارم. ماندن را می‌پسندم اما رفتن را نه. می‌خواهم برگردم ولی جبر زمانه مرا می‌برد به سمت خودش. اتفاقات اینجا را در دلم گذاشته‌ام. با قلم محکم نوشته‌ام تا قول و قرار‌هایم بماند در معراج شهدایِ اهواز. این چنین با خودم زمزمه می‌کنم:«لاله‌هایِ وطنم، شما قلبِ تاریخِ کشورم هستید، قوت دهید به قلمم تا بنویسم آنچه حقانیتِ ملت‌م بوده و هست!» به یادگار بماند، آخرین لحظات‌م در شهرِ شهیدان- اهواز #سفرنامه‌اینجانب #ماه_شعبان @gomnamradio