eitaa logo
گنبد فیروزه
63 دنبال‌کننده
516 عکس
153 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ ؛ عامل اصلی ! با نضج‌گیری نهضت برای کردن ، ناچار به عقب‌نشینی بود ولیکن عقب‌نشینی خود را کرد که فوق‌العاده بود. فلذا یکی از نفوذی‌های جنجالی خود را وارد صحنه کرد و ملی شدن نفت را بنام او تمام کرد تا با یک تیر چند نشان بزند: - را به اولین مدرک رسانید. ( سابق را به تبدیل کرد) - را به و سپس به رسانید. - طی یک البته دارای سناریوئی هوشمندانه، دکتر مصدق را به سکوی رسانید تا برای توسعه ، بستر و عقبه پیشروتری را فراهم نماید. تا اینکه نهایتاً به این رسانیدن‌ها برسد که دو پیامد مهم آنها عبارت بودند از: ۱) آثار - مشارکت روزافزون در و - را در قالب کودتائی نابود سازد که زمینه‌های حقوقی توسط خود دکتر مصدق انجام گرفت و وی را پول‌خورده‌ها و گول‌خورده‌های رسانه‌های در حد یک کوچک تنزل دادند! (که از آن با عنوان یاد می‌شود) ۲) در ایران، مجدداً به شاهی واگذار شد که اجازه داد کماکان بر و سایر معادن و منابع آن بماند. فلذا نه تنها به اوضاع قبل از ملی شدن نفت که به اوضاع قبل از نهضت مشروطه برگشت! طرز رفتار در هم از سناریوهای انگلیسی‌های همیشه و خبیث بود که خیلی ماهرانه به درآمد. در مسئله نفت این نکته را هم نباید فراموش کرد که قبل از نفت در ایران عمده درآمد از محل مالیات‌ها بود که تحصیل آنها بر عهده مستوفی‌ها بود و مصدق از ۹ سالگی شد در و سپس و... با ارزش یافتن نفت بعنوان تارک‌نشین منابع مالی حکومت، بساط مستوفیان و مالیات‌ها تقریبا جمع شد و به پیوست! و آن‌ها را به بی‌کارالدوله‌ها ملحق نمود. ولیکن بعد از نهضت مشروطه ملت به رهبری و تشکیل و ، مسئله اینجا بود که در اختیار قرار بگیرد یا در اختیار منتخب ؟ بنظر می‌رسید مصدق با و خود در نهضت و طرح ملی کردن نفت دنبال آن بود که نفت در اختیار دولت باشد و لذا خود را از کف می‌داد و بستری جهت بازگشت قدرت به قاجار! از طرفی () دنبال چپاول بودند. آنها ترجیح می‌دادند که نفت در اختیار باشد نه دولت و مجلس. لذا مصدق (با که موجب بی‌اعتبار شدن دولت خودش شد و شاه را مجاز به کرد ولو با !) قطعه‌ای از پازل اجانب را بازی کرد تا قدرت مطلقه مجددا به منحوس برگردد. بنابراین نفت در ایران صرفا یک ابزار سیاسی بود. (خیانت) مصدق فراتر از مسئله نفت بود. وی که فرزند پیشکار بود و از ۹ سالگی شده بود بعد از اخذ اولین مدرک دکترای حقوق، از طرف مأموریت یافت تا با نقشه کاملا حساب‌شده‌ای، کلیه دستاوردهای نهضت مشروطه را نابود کند و ۱۰۰٪ را به رژیم سلطنتی برگرداند که با حمایت مشترک انگلیس و موفق هم شد. زیرا رژیم سلطنتی بمراتب راحت‌تر به سلطه در می‌آمد و می‌آید تا متمایل به . بنابراین؛ ملی شدن نفت خواست بود و سکه‌ای دارای دو طرف: _ «ممانعت از غارت آن توسط اجانب» و _ «ممانعت از چنگ‌اندازی سلطنت بر آن». کودتای ۲۸ مرداد هر دو طرف این سکه ملی را نابود کرد. و مصدق هم بود که با انحلال مجلس، وجاهت و اعتبار دولت خود را از کف داد و بهانه به شاه و برای کودتا. «ساقط شدن اعتبار دولت با انحلال مجلس» یک مقوله کاملا حقوقی بود و چیزی نبود که مصدق آنرا نداند یا به سادگی بتواند از آن بورزد! اگر نمی‌دانست و توجه نداشت، حقوقدانی و دکترایش پوچ بوده است. و اگر می‌دانسته که بالتبع بخشی از بوده است. اگرچه تلاش برای بازداشت حامل را هم نباید نادیده گرفت که احتمالا نشانگر توجه دیرهنگام مصدق به بزرگ خود بوده اما بی‌ثمر بود. شاید هم برای واقع‌نمائی حیله‌گرانه‌اش صرفاً بازی کرد تا تمام حلقات دغل‌کارانه‌اش را پوشش فریبکارانه بدهد. «الا لعنة الله علی القوم الظالمین» ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) مرداد ۱۴۰۰ این را هم ببینید 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2004 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۵): ✅ اصلاح و تکمیل (۶)؛ ... در به این حدیث، استناد کرده‌اند و محتوای این حدیث با آیه که هرگونه تسلط کافران بر مسلمان را رد کرده، همخوانی دارد. این آیه و حدیث، متفقاً مانع از این است که اجنبی بر مسلمانان، حکمرانی بورزد. (حتی اخیراً که آمریکا بعد از ساقط کردن صدام، عراق را به اشغال خود در آورد، بلافاصله یک فرماندار آمریکایی - پل برمر؟ - را بر آن گماشت که دوامی نیاورد و مجبور شد امور را به بومی‌های وابسته به خود محول نماید.) در ایران هم انگلیس سعی کرد تا از طریق نفوذ در دربار قاجار، حکمرانی خود بر ایران را تثبیت نماید ولیکن با وقوع ، سرمایه‌گذاری خود را در تعلیق دید. ابتدا در صدد مصادره نهضت برآمد که تجلی آن را در «دیگ‌های پلوی سفارت انگلیس» می‌شد دید! متقابلاً عنوان را بر نهضت خویش افزودند ولیکن «نهضت مشروطه مشروعه» برای انگلیس، قابل تحمل نبود. زیرا مفهوم «مشروعه» دست فقهای شیعه را در امور مملکتی و حوزه اختیارات سلطنت، باز می‌گذاشت. و از آنجا که در مقابل ، تاب‌آوری نداشت، لاجرم در صدد حذف سلطنت برآمد و به همین علت، ضیا+رضا دم از زدند که هم متوجه آن‌ها شده و در مقابل تغییر «سلطنت منفعل در برابر شریعت» به «جمهوریت ضد مشروطه مشروعه»، مخالفت و مقاومت بخرج دادند. بنابراین به دو علت، منفور علمای شیعه و امت اسلام بود: یکی بعلت احتمال الحاق آن به اتحاد کمونیزم لامذهب و شاید مهمتر از آن، بعلت پیشگیری از اضمحلال سلطنتی که همانند معاویه، سعی می‌کرد متشرع باشد و حداقل، ظواهر را حفظ کند، حال آنکه جمهوری رضاخانی هم چیزی نبود بجز یکه‌تازی‌های یزیدانه بهائی‌های وابسته به اجانبی که با اساس اسلامیت، ضدیت و تنافر داشت. در چنین معرکه‌ای چه وجاهتی داشت که دم از جمهوری حتی اسلامی بزند؟! قطعاً نه تنها مورد استقبال قرار نمی‌گرفت بلکه در همان قدم اول، قلع و قمع می‌شد. فلذا ۳۵ سال صبوری پیشه کرد تا زمینه لازمه آن فراهم گردد که در مهرماه ۱۳۵۷ طلیعه آن آشکار شد و حضرت امام برای نخستین‌بار، عبارت را به کار بردند. در خصوص عملکرد انگلیس در ایران در جهت استیلای مطلق، ناگفته نماند که با پیچیدگی‌های عدیده‌ای مواجه بود که بسی متفاوت از سادگی‌های ملل چین و هند و سایر بلاد بود. فلذا هیچگاه از یک سوراخ وارد نشد و همزمان از انواع روزنه‌ها رخنه می‌ورزید. همزمان که با محور ضیا-رضا در صدد برچیدن بساط «سلطنت قاجاری بظاهر مذهبی» و تبدیل آن به «جمهوری منهای شریعت و روحانیت» بود، با اعطای مدرک دکترای حقوق، یک دولتمرد قجری را برانگیخت تا از طریق راهکارهای دموکراسی، رژیمی را بر سر کار آورد که به هیچ عنوان تحت تأثیر «نهضت مشروطه مشروعه» نباشد. از آنجا که دکتر مصدق صاحب تجربه مستوفی‌گری بود و از طرفی انگلیس اصلاً مایل نبود اقتصاد ایران از تغذیه کند و در منافع نفت شراکت بورزد، امیدوار بود که حکومت ایران کماکان از ارتزاق نماید! که در این عرصه، مصدق، بهترین مهره بود. ولیکن «غلبه نفت بر مالیات» در روزافزون بود و نهایتاً مصدق پیر مالیات‌چی مصمم شد نفت را از دست رقیب خود یعنی شاه جوان، بیرون بکشد و اسمش را گذاشت ملی کردن صنعت نفت. اگرچه «ملی کردن نفت»؛ نهضتی بود که علمای شیعه، آنرا تأسیس کردند ولیکن مصدقی که «زبان دنیا را بلد بود» توانست، موج‌سواری کرده و آنرا بنفع خود مصادره نماید و حتی تبدیل به بشود! ملاحظه این پیام هم خالی از لطف نیست: https://eitaa.com/SMHM212/304 خط سومی که انگلیس در ایران، دنبال کرد (و هنوز هم قویاً دنبال می‌کند)، دستکاری در «باورهای مردم» ولو در حد تعصب‌زدایی از آن‌ها بود که امروزه در قالب پروژه منحوس ۲۰۳۰ تعقیب می‌کند. انگلیس از شکست ضیا-رضا و مصدق و امثال اینها دست بکشد از دست نخواهد کشید و کوتاه نخواهد آمد و نفوذ مرکب آن‌ها را همچون در دنبال کرده و خواهد کرد. و اما یک نکته خیلی مهم! گفته می‌شود که؛ بریتانیا در هندوستان و در عربستان را تأسیس کرد و در ایران نیز را که بعداً تبدیل شد به ! نکته مهمی که در اینجا قابل ملاحظه است؛ فرقه بابیت را اول روسیه تأسیس کرد که بعداً افتاد بدست انگلیس! همچنانکه سیدضیاءالدین اول نوچه روس‌ها شد و بعداً طوق نوکری انگلیس را بر گردن افکند! حتی کودتای ۲۸ مرداد هم اول توسط روسیه طراحی شد ولیکن توسط انگلیس و آمریکا به اجراء در آمد! چه رازی در این‌ها نهفته است؟! ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۷ اسفند۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام