eitaa logo
گنبد فیروزه
63 دنبال‌کننده
516 عکس
153 ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 🤡خیانت بزرگ مصدق! کودتای نمایشی ۲۸مرداد (خطاب به آنهائی که بمناسبت سالمرگ وی در ۱۴ اسفند، علیه شمشیر کشیده‌اند): یک رذل بود. او نفوذی بود. دو مسئله بزرگی که و را ویران کرد عبارت بودند از: ۱) ۲) ، «جای‌گاه سیاسی» و «وابستگی حکومت به نفت»، «جای‌گاه اقتصادی» را تحت‌الشعاع خود قرار داد تا آنجا که مصمم شد برای نابودی هر دوی آن‌ها و انتقام از ملت، به در آمده و کودتای ۲۸ مرداد را علیه ملت و ، فراهم سازد! او در ۹ سالگی (در زمان پیشکاری پدرش برای ) - مالیات جمع‌کن - و سپس و... شد. در همان زمان مستوفی‌گری خود مرتکب خیانت‌ها و جنایت‌ها و رذالت‌هائی گردید که او را از دایره مسلمانی خارج کرد. کما اینکه ، نبودن وی را مورد اشاره قرار داد! ، عمدتاً با هدف قطع درآمد از نفت و انتقال آن از به بود که جایگزین شده بود. این مهم تبدیل به نهضتی گردید که بویژه آنرا رهبری نمودند و یاران از مبارزین گروه با حذف در آن نقش‌آفرینی مؤثری ایفاء کردند. درآمد ناشی از خام‌فروشی نفت، بساط مستوفی‌ها را به هم ریخته بود و مرکزی از وابستگی به جمع‌کن‌ها خارج شده بود و سلطه به حضیض فروپاشی رسیده بود و تخصص امثال مصدق، باد هوا شده بود و همین مسئله کافی بود تا وی هم شود. اما وی که در صدد بازگردانیدن «حکومت+نفت» به قاجار منقرض بود، به افتاد و اولین مزد مزدوری هم که گرفت، مدرک و عنوان بود تا بتواند خود را به و سپس به مقام برساند که رسانید. با وجود (متأثر از نهضت مشروطه و اشخاصی مثل در آن)، هرگز نمی‌توانست به خود در ایران برسد ولیکن با ، راحت‌تر به تبانی‌های لازم دست می‌یافت. از طرف انگلیس تغییر یافت به نابودی و «اضمحلال آثار نهضت مشروطه» از جمله مجلس شورای ملی، از طریق بازگردانیدن به که بزرگترین خیانت سیاسی در تاریخ این ملت بود. و بزرگترین خیانت آشکار او فراهم‌سازی زمینه کودتای نمایشی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود! در واقع کودتاچی اصلی، خود مصدق بود! زیرا وی بعنوان یک حقوق‌دان مثلا برجسته، بهتر از هر کسی می‌دانست که ملی توسط ، طبق قانون وقت، باعث هم هست و در خلاء مجلس و دولت، طبق وقت، شاه مسئول مطلق امور حاکمیتی می‌شود. وقتی که وی (که فرزند مجلس بود) مجلس شورای ملی را کرد، در واقع همزمان دولت خود را هم عملاً طبق قانون، کرد و در واقع حکومت را دو دستی به فرصت‌طلب تقدیم کرد. بنابراین قبل از آنکه کودتائی رخ بدهد، او دولت خود را بدست خودش قانوناً ساقط کرده بود زیرا دولت وی با انحلال مجلس شورای ملی، دیگر و قانونی نداشت که لازم باشد فرضا با کودتا ساقط شود. و اما کودتای ۲۸ مرداد، مضحکی بود برای ساده‌لوحان و سطحی‌نگران که توسط انگلیس همیشه مکار شد تا با جعل عنوان این خود را تبدیل به یک و البته (پوچ+شال) بکند و را فریب بدهد! و اما زمین‌های مصدق؛ وی در دوران مستوفی‌گری خود، آنها را از ملتی که نتوانسته بودند مالیات بدهند، غارت کرده بود و یا از آن‌ها رشوه گرفته بود تا مالیات کمتری بپردازند. و همچنین به طرقی دیگر 👇 تحصیل کرده بود: https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2003 بخشیدن زمین به دیگران هم نمایشی بیش نبود تا سابقه زمین‌خواری‌های خائنانه خود را بپوشاند که این بذل و بخشش‌ها هم بسیار ناچیز بود و هنوز که هنوز است، با ، کسانی در ایران مسئول فروش زمین‌های مصدق و آن به هستند (حتی همین امروز!) تا به مصرف و سایر کثافت‌کاری‌های فرزندان و برسد! هنوز هم بخشی از زمین‌های جنوب‌شرقی ، متعلق به مصدق است و عجیب آنکه چرا نشده‌اند! ووو... لطفاً را و را جلوه ندهید. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) اسفند ۱۴۰۰ (بازنویسی بمناسبت سالیاد کودتای ۲۸ مرداد ۱۴۰۲) این را هم ببینید 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2005 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۲۵): «جمهوری رضاخانی»؛ شعبه‌ای از اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی! از زمانی که و در پدیدار گشت، دولت‌های اروپایی صرف‌نظر از جنگ‌های داخلی، پایایی خود را در معرض تهدیدات فراقاره‌ای می‌دیدند و برای دفع آن‌ها به اموری پرداختند که و نیرنگ، عنصر تفکیک‌ناپذیر آنها بود. بویژه بعد از دو شکستی که از مسلمانان خوردند. الف) نخستین تهدید از طرف مسلمانان بود: اولین حمله از جانب اعراب غرب آسیا و جنوب‌شرق اروپا به رهبری فرزندان ابوسفیان در زمان ابوبکر و عمر صورت گرفت که به فتح انطاکیه تا قسطنطنیه (اسلامبول/استانبول) انجامید. (پیامبر اکرم(ص) قصد رهاسازی بیت‌المقدس را داشتند ولیکن خلفای آن‌حضرت، بعد از فتح شامات تا قسطنطنیه پیش رفتند!) دومین حمله؛ توسط اعراب و بربرهای آفریقا در سال ۹۲هـ.ق. به رهبری طارق‌بن‌زیاد از ناحیه جنوب‌غربی اروپا بود. ولیکن اروپایی‌ها بعد از ششصد سال توانستند با حیلت ، را در اسپانیا قتل‌عام کنند. همچنانکه طی جنگهای صلیبی، مسلمانان زیادی را در جنوب‌شرقی اروپا قتل‌عام کردند. در ادامه این نبردهای حدود ۲۰۰ ساله توانستند با بهره‌گیری از ایرانیان، امپراتوری عثمانی را درهم بکوبند. ب) دومین تهدید جدی اروپا توسط مغول انجام گرفت ولیکن از این لحاظ خوش‌شانس بودند که مغولها فقط با اسب، جابجا می‌شدند و به دریاها که می‌رسیدند، قادر به پیشروی نبودند وگرنه آن‌ها آفریقا و اروپا را هم در می‌نوردیدند. ج) سومین تهدید عمیق از طرف شرق اروپا صورت گرفت که توسط روس‌ها هدایت می‌شد و عمدتاً جنبه نرم‌افزاری داشت و آن اشاعه گرایشات کمونیستی بود. روس‌ها ابتدا گرایشات کمونیستی خود را در سرزمین‌های پیرامونی و حتی دور از خود، اشاعه می‌دادند و حکومت آن‌ها را به سوق می‌دادند و سپس آن‌ها را در قالب در می‌آوردند. (تهدیدات فراقاره‌ای سه‌جانبه اروپا کماکان به قوت خود باقیست!) در ایران هم روس‌ها از طریق در صدد بودند که را در اشاعه و توسعه داده و آنگاه را تبدیل به جمهوری نموده و به اتحاد جماهیر شوروی، ملحق سازند! چنین تصوری، موجب وحشت مذهبیون ایران بویژه روحانیت و مرجعیت گشته بود! خصوصاً که نظام میلیتاریستی شوروی، با چنگ‌اندازی‌های نظامی، مناطقی از ایران را مورد جداسازی و اشغال خود قرار داده بود. از طرفی اروپا به رهبری بریتانیا برای مهار پیشروی‌های شوروی، روی ایران، حساب خاصی باز کرده و بر آن بود که مثل قضیه شکست عثمانی، مجدداً از ایران، بهره‌برداری نماید و رضاپالانی را بدین‌منظور برانگیخت. البته مغز متفکر اصلی «سید ضیاءالدین طباطبایی» بود! وی آقاسیدعلی یزدی، معجون شگفت‌انگیزی بود و بسیار ملون‌المزاج! پدرش یزدی، مادرش شیرازی و خودش بزرگ‌شده تبریز و روزنامه‌نگاری مسلط به زبان‌های ایرانی، عربی، روسی، فرانسوی و انگلیسی. آقاسیدعلی از طرف بزرگ (صاحب فتوای تنباکو) از نجف به ایران اعزام شد جهت تبلیغ دین اسلام به دعوت ولیعهد قاجاری. این آقازاده که بمنظور انتشار نشریاتی از قبیل شرق، برق، ندای اسلام و... از همه پول می‌گرفت، عملاً نوکر پول شده بود! ارمنی‌ها به او پول می‌دادند تا وی اسلام را تبلیغ کند!! تا اینکه انگلیس در خریدن او، گوی سبقت را ربود و او که مدتی به نوکری روس‌ها در آمده بود، مطلقاً طوق را تا آخر عمرش بر گردن افکند و جاده‌صاف‌کن گماشتن رضاخان بر ایران گردید. خانه وی بعد از مرگش تبدیل به شد! پدرش مورد اعتماد میرزای شیرازی بود ولیکن وی چنین پسر ناخلفی از آب در آمد! کمیته مشترک «ضیآء-رضا» تحت نقشه‌های انگلستان، در صدد تغییر سلطنت قاجار به برآمدند و برای مشروعیت بخشیدن به این اقدام خود متوسل به آیات عظام قم شدند! شیخ عبدالکریم حائری یزدی (مؤسس حوزه علمیه قم) و سایر مراجع عظام وقت، مطلقاً طرح تبدیل سلطنت به جمهوری را نپذیرفتند ولیکن برای سپردن سلطنت به خود رضاخان، چراغ سبزی نشان دادند البته بشرطها و شروطها! اما او بعد از تسخیر تاج و تخت پادشاهی، همه شروط را معکوس عمل کرد! سیدضیاء بگونه‌ای پیشتاز تعویض لباسش شد که گویا قلع و قمع کسوت روحانیت و حجاب زنان، زیر سر خود او بوده تا انگلیس همیشه خبیث و مکار! غرض از ذکر این مقدمات، این بود که در فضای و مرجعیت از ایجاد ، (طرح مشترک حزب توده و ضیاء+رضا!) و افکندن ایران به حلقوم لامذهب‌های شوروی، قاعدتاً هیچگونه زمینه‌ای مهیا نبود که امام خمینی نیز از جمهوری دم بزنند! چنانچه چنین جو سیاهی در معرکه نبود، ای‌بسا حضرت امام از همان اول می‌فرمود جمهوری اسلامی! ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳۰بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏