فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابل توجه اهالی خیلی غیور امامزاده
💠
علاءالدین در افق آینده؛
(قسمت ۲۰۶):
به مال یتیم نزدیک نشوید،
که آتش جهنم است!
در بلوکبندی و قرعهکشی مایملک میراثی مرحوم حجتالاسلام و المسلمین؛ حاجسیدمیربابا حسینی در روستای امامزاده علاءالدین، رقبه «کاویهلیباغ با اشجار پیرامونی» آن به «بانو طاهرهسادات و پسر یتیم» وی رسید که از جمله آنها درختانی در عمق دره شمالشرقی روستاست.
ولیکن هنگام مراجعه به بازیابی آنها متوجه شدیم که متأسفانه همه آنها در سالهای اخیر قطع شده و به یغما رفتهاند!
سارقین این «درختهای قاراآقاجو» اگر مسلمان هستند، بدانند که قرآن دستور داده است: «لا تقربوا مال الیتیم» (آیات ۱۵۲ و ۳۴ سورههای ۶ و ۱۷) به «مال یتیم» نزدیک نشوید.
و «إنّ الذین یأکلون اموال الیتامی ظلماً إنّما یأکلون فی بطونهم نارا» (سوره ۴ آیه ۱۰) کسانی که اموال یتیمها را به ناروا میخورند همانند آنست که در شکمهای خود آتش میخورند»
و «آتو الیتامی أموالهم و لا تتبدلوا الخبیث بالطیب» (سوره ۴ آیه ۲) اموال یتیمها را به آنها برگردانید و حرام را به حلال نیامیزید.
تخصیص ۲۲ آیه در قرآن به مسائل یتیمها نشان از ضرورت جدی گرفتن حقوق آنهاست.
و اگر مسلمان نیستید و اعتقادی به آیات و روایات اسلامی ندارید، مطمئن باشید، در همین دنیا سخت گرفتار خواهید شد.
و آن دسته از اهالی ...!!! هم که با «نصب دوربینهای مداربسته در مبادی ورودی و خروجی روستا»، مخالفت کردند، در جرائم این دزدهای غارتگر، دخیل و شریک و سهیم هستند و بدون مجازات نخواهند ماند.
..ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۱ آذر ۱۴۰۲
گروه هماندیشی سادات میدان
🎲
قابل توجه اهالی غیور امامزاده
💠
علاءالدین در افق آینده؛
(قسمت ۲۰۷):
✅ مژده به آنها که مادرشان، سیده است!
اخیراً مطلع شدم که دفتری در آستان قدس رضوی که در امر «انساب سادات»، فعالیت دارد، برای «بانوان سیده» هم، «شجرهنامه معتبر» صادر میکند. (جزئیات را لطفاً از آ.میرشجاعالدین بپرسید)
بنابراین؛ کسانی که مادرشان سیده است و از نسل سادات حسینی یا موسوی مندرج در «صورتجلسه حل اختلاف» (مشهور به «وقفنامه اصلی» ۱۲۹۹هـ.ق.) هستند، از قبیل؛ «هفت خواهران موسوی» (دختران مرحومان مغفوران سیدحسین و سیدهثریا موسوی) که از نسل «مرحوم سیداسدالله فرزند مرحوم سید ابول» هستند (چنانچه همان «سید ابول»ی باشد که در سند مذکور، کنار «سیدحسین» اسم برده شده است) میتوانند برای ماترک اجداد مادری خود نیز، «سند مالکیت» بگیرند و بالتبع چنانچه فریب مزدوران نانکلی شیاد را خورده و اقدام به عقد قرارداد استیجاری با اوقاف نمایند، قبل از همه، به خودشان خیانت کردهاند. (هر چی میخوام پای طایفه میرزاییها را وسط نکشم، اما خود به خود کشیده میشوند 😂)
ضمناً پیرو پیامهای اخیر؛ تذکر داده شد:
۱) عطف به پیام شماره ۱۹۰ گنبدفیروزه؛
علت ستارهدار نشدن باغچه آقاحمداله داودی، اینست که؛ «کوچه عمهننه» که به نامبرده واگذار شده، اساساً معبر عمومی نبوده و باز شدن پنجره به «حیاط آنمرحومه» توسط مرحوم حاجسیداسحاق، اگرچه شرعاً و عرفاً اشکال داشته ولیکن عرفاً بلامانع (و بلکه چنین مواردی، مرسوم) بوده است!
۲) عطف به همان پیام فوق؛
مهندس محمد داودی، زمینهای متعلق به سرویس بهداشتی سابق زوار امامزاده و غسالخانه را از اوقاف نانکلی خریداری (یا اجاره؟) کرده است!!
۳) عطف به همان پیام قبلی؛
آقای محمد داودی، قطعه زمین متعلق به مرحومه سیدهمریم (هبه سید اسحاق) را از آقای محمدی خریداری کرده است نه از سیدیداله.
(البته این نکته هم به بنده اطلاع داده شد که آقاغلامحسن بعنوان یکی از وراث سیدهمریم، حق «فروش مال غیر» (به ۳۷ میلیون تومان) را نداشته است و فرزندان آن مرحومه بعنوان مالکین اصلی، و نیز خود آقاغلامحسن بعلت آنکه در چنبره فریب دوگانهای افتاده است، از معامله مذکور متضرر و شدیداً ناراضی هستند و مراتب اعتراض خود را هم به خریدار اعلام کردهاند)
۴) عطف به پیام شماره ۱۹۲ گنبدفیروزه؛
تخصیص قطعه زمینی در پشت منزل آ.میرشجاع به فضای سبز روستا (که بنده به ناروا قلمداد کردم اگر میدانست در قرعهکشی به خود وی میافتد، با آن مخالفت میکرد!)، ایشان تصور مرا تخطئه و خاطرنشان کردند که؛ نشان به آن نشان که؛
۴/۱- وقتی من برای عمران و آبادانی روستا سر از پا نمیشناختم و نمیشناسم و تمام عمر و سرمایه خود را صرف پیشبرد امور مختلف روستا قرار داده بودم، چه لزومی داشت برای فضای سبز روستا، شراکت نورزم؟!
۴/۲- وقتی که برای احداث کیوسک تلفن (زمانی که برای رفاه اهالی پس از دوندگیهایی یک خط تلفن ثابت برای روستا گرفتم) قطعه زمینی هم از خودم را بدان تخصیص دادم، چه معنی دارد که از تخصیص فضای سبزی برای رفاه اهالی، دریغ کنم؟!
ووو...
بنابراین؛ بنده در طراحی معابر و بافتهای روستا هیچگونه دخالتی نداشتم.
ضمناً ایشان افزودند: «برای هزارمین بار میگویم؛ من در زمان تخریبها و آواربرداریهای معابر و منازل، اساساً در روستا حضور نداشتم و لذا اتهام نقشآفرینی من در ترسیم خطوط بافت روستا کاملاً موهوم است.
از ایشان پرسیدم: در باره امضاء خودتان در برگه خوداظهاری آ.سیدابراهیم چه توضیحی دارید؟ توضیح داد؛ هیچکسی خوداظهاریهای تعیین محدوده مالکیتی خود را به من ارجاع نمیداد. مورد مذکور هم از موارد استثنائی بود. زیرا خانه ایشان را کمیته امداد، احداث کرد و از آنجا که خدمت کمیته بدون تشکیل و تکمیل پرونده، امکانپذیر نبود، نیاز به تأییدیه مهردار داشتند وگرنه بقیه که چنین نیازی نداشتند، بالتبع مراجعهای هم نداشتند فلذا عمومیت نداشت.
۵) آقامحمد داودی هم طی تماسی متذکر شدند که نقش وی در طرح هادی اولیه، دخالت نبود و مشاوره دوستانه (نه رسمی) بود و هرچه که بوده، آن طرح اولیه در بنیاد مسکن، اساساً مسکوت نهاده شد و بجای آن، طرح هادی اداره اوقاف بوئین، مورد تأیید بنیاد مسکن آوج قرار گرفت!
ناگفته نماند که بنده مراجعاتی به بنیاد مسکن قزوین و تهران هم داشتم و پیگیر هستم تا ببینم، از طرف روستا بالاخره چه کسی/کسانی، طرح هادی این روستا را امضاء یا تأیید کردهاند؟! و چنانچه با دخالت اوقاف تهیه شده است، باید پیگیر باشیم که به چه حقی، املاک اهالی، مورد تعدی و تخریب و تصرف عدوانی قرار گرفته است؟!
شب جمعه است و یادی از اموات شد. برای شادی روح جمیع متوفیان روستای امامزاده علاءالدین، بفرستید الفاتحة مع الصلوات.
«اللهم صلّ علی محمد و آل محمد»
«اللهم صلّ علی محمد و آل محمد»
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۲ آذر ۱۴۰۲
گروه هماندیشی سادات میدان
🎲
قابل توجه اهالی هوشمند امامزاده
💠
علاءالدین در افق آینده؛
(قسمت ۲۰۸):
صاحب این انگشت کیست؟!
هجوم اوقاف به اهالی روستا در زمان دهیاری آ.میرشجاع با اتکاء به «وقفنامه جعلی» شروع شد.
متقابلاً آ.میرشجاع هم زیر بار آن نرفت و
💠
آخرین نامه تنها دهیار بومی ضمیمهای داشت موسوم به «وقفنامه اصلی» (که آنهم، کپی صورتجلسهای بیشتر نبود!)
آ.میرشجاع در ۲ مرحله اقدام به تحویل کپی وقفنامه اصلی به اوقاف نموده است:
الف) طی دومین پاسخ انفرادی به دومین نامه اوقاف رحمانی
💠
ب) طی صورتجلسهای اجتماعی علیه بخشنامههای اوقاف نانکلی
اما اوقاف لجوج هیچگاه از استناد به آن اختلاسنامه، پرهیز نکرد!
ابهامات بنده در این مسئله؛
۱) چرا آ.میرشجاع، «وقفنامه (موسوم به) اصلی» را ضمیمه نامههای اول و دوم خود به اوقاف رحمانی نکرده بود؟!
زیرا که وی هیچکدام از اصل و کپی آنرا در اختیار نداشته است! چرا؟! (پدرمان هم نداشته؟!!)
اما بمحض دریافت کپی وقفنامه از یکی از سادات حسینی، آنرا طی نامهای به رحمانی تحویل میدهد تا او از وقفنامه خطرناک جعلی، دست بردارد. بعداً به نانکلی هم میدهد.
۲) چرا از این وقفنامه، فقط کپی آن در اختیار سادات است؟! اصل آن در اختیار کیست؟
طی تحقیقاتی بالاخره کشف گردید که؛ اصل آن (چنانچه ملاحظه میکنید☝️) در اختیار یکی از مستأجرین دو دانگ بوده است!
ولیکن این ابهام لحظهای مرا رها نکرد که صاحب انگشتی که در تصویر مذکور دیده میشود، متعلق به کیست؟!
و بالاخره هفته گذشته که در روستا بودم، دریافتم، او کیست!
حال نوبت شماست، کشف کنید!
..ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۲ آذر۱۴۰۲
گروه سادات میدان
🎲
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
مردم حقیقت را فهمیدند چه باید بکنند؟ تجربه وعبرت گرفتن ازتاریخ 👇🌴👇
آنروز که ابوبکر رأی آورد علی(ع) شکست نخورد، مردم سرنوشت خود را به تباهی سپردند...
آنروز که عمر بر مسند خلافت نشست، علی(ع)کوچک نشد، مردم اشتباهشان را تکرار کردند...
آنروز که شورای شش نفره،عثمان را بر علی(ع) ترجیح داد، علی(ع) شکست نخورد، خواص به مردم خیانت کردند..
ولی آنروز که علی(ع) به خواست مردم بر مسند خلافت نشست، خود را پیروز نمی دانست بلکه مسئول میدانست، آنروز فقط مردم پیروز شدند....
آنروز هم که شمشیر اشقیالاشقیا فرق علی (ع) را شکافت، باز هم علی(ع) شکست نخورد، که فرمود: فزت و رب الکعبه..
واین بزرگترین پیروزیست که رستگار شوی... ولی آنروز باز هم مردم شکست خوردند...
و آنروز که در کربلا، سر حسین(ع) و هفتادودو تن از یارانش به نیزه رفت و زینب (س) و اسرا را به نام خارجشدگان از دین! درخرابههای شام گرداندند و مردم هلهلهکنان به دورشان جمع شدند، باز هم این مردم بودند که شکست خوردند....
*شاید تمام روزهایی که مردم شکست خوردند نفهمیدند که شکست خوردهاند و بر طبل شادی کوبیدند و این قصه شکست مردم چیز عجیبی نیست، که تاریخ همچنان ادامه دارد...*
این بحث امامت و ولایت از صدر اسلام خاری شده در چشم خیلی از دشمنان واقعی این دین؛ دردی که بعد از ۱۴۰۰ سال هنوز براشون تازگی داره و حتی دیده میشه بعضی از درون اسلام با این مسئله مشکل دارند! حتی بعضی از آنهایی که ملبّس هستند به لباس پیغمبر!!!؟
سیاسیون در مقام حرف معتقدند، از همه حتی امام زمان وپیامبر هم، میشود انتقاد کرد.
اما در مقامِ عمل، از نزدیکان آنان هم اگرانتقاد کنی تاب نمیآورند
*از شهید نواب صفوی پرسیدن: چرا آرام نمینشینی؟ ببین آیت الله بروجردی ساکت است.
نواب گفت: 👇
آقای بروجردی سرهنگ است، من سربازم!
سرباز اگر کوتاهی کند، سرهنگ مجبور میشود بیاید وسط!!...
هر بار که رهبری دارد میآید وسط میدان ، یعنی ما سربازها کم گذاشتهایم..
ما نسبت به ولایت بی معرفتی کرده ایم .
: 🟩 اگر نماز قضا بشود میشود جبران کرد.
🟩 اگر روزه قضا بشود میشود قضای آنرابجا آورد *
ولی اگر دفاع از "ولایت" قضا بشود، تاریخ به ما میگوید نمیشود جبران کرد. وباید منتظر جام زهر تحمیلی ویا گودال قتلگاه ویا بهم ریختگی جامعه باشیم .
*یکبار در سقیفه قضا شد*، حضرت زهرا "سلام الله علیها" را شهید کردند.
*یکبار در صفین قضا شد*، حضرت علی "علیه السلام" را شهید کردند.
*یکبار در کوفه قضا شد*، تابوت امام حسن "علیه السلام" تیرباران گردید .
*یکبار در کربلا قضا شد*، بر پیکر امام حسین "علیه السلام" اسب تازاندند.
مواظب باشیم "ولایتمان" قضا نشود.
*بصیرت چیست؟ 👇👇
*به زبان ساده و روان* یعنی تشخیص حق از باطل در زمان خاص خودش. بدون وابستگی وعلاقمندی به هر جریانی که منحرف ومقابل ولایت است.
ونکته آخر : امروز اصلاح طلبان وجریان نفوذومعاند دست بردارنیستند وهردولت دلسوز وولایی سرکار بیاید این مصیبت را خواهیم داشت . پس مواظب باشیم که خودمان نیز قضا نشویم .
۲۳ آذر ۱۴۰۲ #فرهادنیا
☝️از پیامهای وارده☝️
سلام
لطفاً
به گروه و کانالهای حسینی منتظر بپیوندید:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
♦️یمنیها را گفتند: غیرت از که آموختید؟
🔹گفتند: از حکام عرب :)
«شیخ شبانی»
@shamime141
☝️از پیامهای وارده☝️
سلام
لطفاً
به گروه و کانالهای حسینی منتظر بپیوندید:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
قابل توجه اهالی غیور امامزاده
💠
علاءالدین در افق آینده؛
(قسمت ۲۰۹):
فراتر از تعارض منافع!!
(بخش ۳۷)
🕸 تارهای عنکبوتی
تنیده بر پارکینگ قاسم (۸)
مالکیت آ.سیدقاسم بر پارکینگ شخصی خودش، دارای ارکان (چهار پایه) محکمهپسندی است که معارضین وی، هیچکدام از آنها را ندارند:
الف) هبهنامهای معتبر
ب) استشهادیه محلی
ج) ید تصرفی مالکانه
د) تأییدیه دهیار وقت
همسر محترم یکی از پسران مرحوم سیدابراهیم طی تماسی تلفنی، حدود چهل دقیقه در حال اعتراض به دخالت بنده در مسئله کوچه جهنمی بود!
وی برای تخطئه حقانیت سیدقاسم، هیچگونه حرف محکمهپسند و خداپسندانهای نداشت. لذا چند نکته صریح را به ایشان متذکر شدم که توجه به آنها شاید برای همه آنها که بدنبال تنیدن تارهای عنکبوتی بر این نقطه جهنمیساز بوده و هستند، مفید باشد:
۱) دخالت اوقاف نانکلی در این مسئله، کاملاً غلط و غیرقانونی بوده و قابل پیگرد قضایی است و بنده هم برای محکومیت فضولیها و زیادهرویهای نانکلی مساعدت خواهم کرد.
ممکنست نانکلی، برای تخفیف جرم خود، اقدام به شریکتراشی نموده و تمامی تقصیرات را به گردن نفوذی خودش (امین اوقاف!) حواله بدهد (که سالهاست گردنفرازی احمقانهای پیشه کرده است!)، در اینصورت هر دو مجرم مذکور باید تحت تعقیب قضایی قرار بگیرند که بدنبال زهر چشم گرفتن از مالکین روستا بودهاند!
فرزندان سیدابراهیم هم که بعلت تحمیق و تحمیل از طرف صادقجنگی و امثالهم، نامههای نانکلی را بعنوان سند حقانیت خود در دعوای پوچ خود علیه برادرشان داخل پروندههای شکایتی خود کردهاند، باید متوجه باشند که تیشه به ریشه خود و اهالی روستا زدهاند و میزنند (و به همین علت هم بنده خود را مجاز و بلکه مکلف به دخالت در این پرونده میدانم) و اگر دخالت نانکلی شیاد در این قضیه نبود، شاید من هم کاری به این دعوای نانجیبانه نداشتم.
شما اگر ادعای نانکلی (تعلق ششدانگ روستا به نانکلی و عدم حقانیت و صلاحیت اهالی در امور محلی خود) را قبول دارید و بدان تمسک میکنید، در واقع، همزمان (و بلکه مقدمتر) مالکیت آ.سیدابراهیم را هم تخطئه و انکار میکنید. اگر صاحب این کوچه، نانکلی است، دیگر به شما چه ربطی دارد که آنرا به پدرتان نسبت بدهید یا از تصرف برادرتان، برافروخته و آشفته گردید؟!!
۲) دومین مسئلهای که لازمست فرزندان مرحوم آقاسیدابراهیم تکلیف خود را با آن روشن کنند و خیلی مهمتر از پرداختن به دعوای خود با برادرشان است، ادعاهای واهی صادقجنگی است که میگوید و مینویسد و در شکوائیههای خود علیه سیدقاسم هم درج میکند بدون آنکه کوچکترین مدرکی برای ارائه داشته باشد!
وی طی دروغی آشکار و مسخره، مدعی است که زمین معوضه (بین سیدابراهیم و آ.زینالدین) ۶۰۰ متر و مشاعی بوده است!! و فرزندان مرحوم سیدشفیع هم در آن سهیم هستند!
اگر شما فرزندان سیدابراهیم هم باور دارید که صادقجنگی در این ادعا (تهمت به سیدابراهیم بابت تصرف نامشروع در زمین مشاعی و تعویض زمین غیر بنفع خودش) کمترین صداقتی دارد، قبل از دعوای مسخره با برادرتان بهتره بروید برای استغفار جویی جهت آمرزش گناه پدر مرحومتان (که متهم به زمینخواری ناحق شده!) و آنگاه محو بدنامی برای پدرتان که شکل گرفته و سپس از صاحبان حق (عموزادههای خودتان از سیدصادق گرفته تا بقیه آنها) حلالیت بطلبید و جبران مافات کنید. و نهایتاً اگر وجاهتی باقی مانده باشد به جان برادرتان بیافتید!
۳) چشمهای خود را به تیزی باز کنید و حق و باطل صحنه را با دقت ببینید. تارهای عنکبوتی اغیار را بعینه مشاهده کنید و فریب انواع ادعاهای غلطانداز را نخورید که بازی با حیثیت خودتان هم است. حتی حرفهای بظاهر منطقی اما بیمبنای اخوی من هم نباید شما را به بیراهه بکشاند. شما بجای اینکه به سیدقاسم کمک کنید تا این تارهای عنکبوتی را درهم بریزد، لااقل خودتان به تنیدن تارهای خود پایان دهید و بیش از این خود را مضحکه خلایق نکنید و آخرت خود را به هیچ و پوچ نبازید.
۴) یکی از پسران مرحوم سیدابراهیم برای من نوشته که؛ اصالت هبهنامه را قبول داریم اما از آنجا که پدرمان بیسواد و سادهدل بود، قاسم او را فریب داده و سوءاستفاده کرده است!!
گیریم که سیدقاسم برای معبرگشایی خانه خود، معاذالله، پدرش را فریب داده و خودش هیچ علاقهای به مساعدت پسرش در اینخصوص نداشته و حتی قبل از اینکه به فکر معبری برای پسرش باشد به فکر رفتوآمد خیلی ضروری (!!!) اهالی روستا از این نقطه به کوچهباغ پشتی بوده است!! (که فقط احمقهای جاهل و لجوج میتوانند چنین حرف یاوهای را باور کنند) آیا براستی کمترین ارزشی دارد که برای انتقامجویی از سیدقاسم، با حیثیت پدرتان بازی کنید و آنمرحوم را متهم به نادانی و سادهلوحی و دهنبینی بکنید و شخصیت محترم او را پایمال سازید؟!!
...ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۴ آذر۱۴۰۲
گروه سادات میدان
🎲
گروه هماندیشی سیدعلاءالدین
🌹
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
✍️ #یادداشت |عینک آخرتبینی
🔻استاد جواد محدثی
🔹دیدها و نگاهها، یا سطحی است یا عمیق، یا محدود است یا وسیع، یا غلط است یا درست، یا نزدیکبین است یا دوربین.
هرکس بهاندازه دید خود، از جهان هستی شناخت پیدا میکند و هرکس به تناسب دید و نگاهش عمل میکند؛ پس نوع عمل هرکس در زندگی، بسته به این است که چه نگاهی دارد و چه عینکی به چشمش زده است.
این است راز تفاوت انسانها.
انبیاء(ع)، از سوی خدا آمدهاند تا به چشم ما عینکی بزنند و به ما دیدی بدهند که عالم هستی را، خود و خدا را، زمان و جهان را، دنیا و آخرت را، عملها و عکسالعملها را آنطور که هست، ببینیم و بشناسیم؛ یعنی نگاه و شناختی داشته باشیم، وسیع نه محدود، عمیق نه سطحی، درست نه غلط.
بعضی عینکها و لنزها و عدسیها، اشیاء را یا کوچکتر نشان میدهند یا بزرگتر، یا دورتر یا نزدیکتر، یا رنگیتر یا بیرنگتر.
📢کانال رسمی هفتهنامه افق حوزه
🔰http://Eitaa.com/ofogh_howzah
🌐 ofoghhawzah.ir
☝️از پیامهای وارده☝️
سلام
لطفاً
به گروه و کانالهای حسینی منتظر بپیوندید:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
📣 ملت ایران هویت خود را فراموش نکند!
✏️رهبر انقلاب: یکی از وظایف ما این است که متوجّه به «خود»، به «خودی خود»، باشیم. ملّت ایران هویّت خود را بایستی فراموش نکند؛ اگر هویّت خود را فراموش کرد، ضربه خواهد خورد، سیلی خواهد خورد، عقب خواهد ماند.
✏️خدای متعال برای کسانی که یاد او را فراموش کردند میفرماید: نَسُوا اللَّهَ فَاَنساهُم اَنفُسَهُم؛ آنها خدا را فراموش کردند، خدا هم آنها را از خودشان غافل کرد و مبتلا به فراموشی از خودشان کرد. این نشاندهندهی آن است که توجّه به خود، هویّت خود، خصوصیّات خود، برای شخص، برای هر ملّت، برای هر مجموعه یک امر لازمی است.
✏️بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره شهدای استان آذربایجان شرقی. ۱۴۰۲/۹/۱۵
📢کانال رسمی هفتهنامه افق حوزه
🔰http://Eitaa.com/ofogh_howzah
🌐 ofoghhawzah.ir
☝️از پیامهای وارده☝️
سلام
لطفاً
به گروه و کانالهای حسینی منتظر بپیوندید:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
قابل توجه اهالی غیور امامزاده
💠
علاءالدین در افق آینده؛
(ق ۲۱۰):
فراتر از تعارض منافع!!
(بخش۳۸)
🕸 تارهای عنکبوتی
تنیده بر پارکینگ قاسم (۹)
۵) هفدهمین تار عنکبوت مکار!
مدیرکل آبفای قزوین، دروغهای مدیر آبفای شهرستان آوج را به بازرسی استانداری قزوین، منعکس کرده است! چرا؟!
زیرا؛ مدیر آبفای آوج هم دروغهای دهیار روستا را به مدیرکل آبفای استان منعکس کرده است! چرا؟!
زیرا؛ دهیار غیربومی، دروغهای شورای روستا را به مدیر آبفای آوج منعکس کرده است! چرا؟!
زیرا؛ شورای خائن روستا بدنبال منکوب کردن آ.سیدقاسم است! چرا؟!
علت خیانت شورای خائن (و اعوان و انصار آن که در حد گروهانی از عشکها و غودوغها را تشکیل داده!) در آنست که تبدیل به بازوی عنکبوتی مکار شده که دنبال تنیدن تارهای شرورانه بر کلیه امور روستاست! چرا؟!
کوچه جهنمی، صرفاً بهانهای است برای تکمیل شرارتهای این عنکبوت شیطانی که دامنه آن تا قزوین هم امتداد یافته و حتی به تهران هم کشیده شده است!
بازرسی وزارت نیرو (طی گفتگویی که با بخش کارشناسی آن داشتم) با توجه به اینکه این تخلفات فراتر از دایره آن وزارتخانه است (بلحاظ دخالت اوقاف و...) معتقد است؛ لاجرم باید از طریق قوه قضائیه مورد رسیدگی قرار گیرد وگرنه خاتمه نمیپذیرد!
اینگونه گزارشات در زبان عربی، «مُــعَــنْـــعَنْ» نامیده میشوند. «عن» یعنی «از» و معنعن یعنی «از ... از»
فلذا چنین «معنعن»ی هم رشته دیگری از تارهای عنکبوتی تنیده بر پارکینگ سیدقاسم است!
غافل از اینکه «إنّ اوهن البیوت، لبیت العنکبوت»!
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۵ آذر۱۴۰۲
گروه سادات میدان
🎲
گروه سیدعلاءالدین
🌹
قابل توجه اهالی امامزاده
💠
علاءالدین در افق آینده
(ق۲۱۱):
فراتر از تعارض منافع!!
(بخش۳۹)
🕸 تارهای عنکبوتی
تنیده بر پارکینگ قاسم(۱۰)
۶) لولهگذاری نامشروع و غیرقانونی و
آب در هاون کوفتن صادقجنگی و...!
لولهکشی آبفای آوج از پارکینگ تجمیعی سیدقاسم، فاقد مجوز قانونی وی و صاحبان قبلی آنهاست.
همه میدانیم که پارکینگ سیدقاسم، قبل از زلزله ۸۱ مسکونی و متعلق به آ.سیدابراهیم و آ.زینالدین بوده است و بالتبع لولهکشی در آنجا اساساً میسر نبوده، زیرا اساساً معبر نبوده است.
و قطعاً بعد از آواربرداری محل و تسطیح آن، صورت گرفته است و آبفا قاعدتاً باید از مالکین آن، مجوز میگرفته که نگرفته! (نه از سیدابراهیم اجازه گرفته و نه از زینالدین و نه بعداً از سیدقاسم)!
بنابراین آبفا، آشکارا مرتکب خبط قانونی شده که احتمالاً ناشی از فریبکاری دهیار یا شورا و یا سایر فضولهای محلی بوده است و حالا ناچار به عذرخواهی و پرداخت خسارت است ولو اینکه سیدقاسم هم اشتراک خود را سالهای سال از همان شبکه دریافت کرده باشد!
بدیهیست که لولهگذاری غیرقانونی و نامشروع مذکور، به هیچ عنوان برای هیچکسی از جمله آبفای آوج و شورا و دهیار و بقیه نابکاران، هیچگونه «حق ارتفاق»ی ایجاد نمیکند که بشود ادعا کرد بموجب لولهکشی غیرقانونی، لابداً اینجا قبلاً معبر بوده است!!
استدلالی کاملاً واهی، پوچ، نامشروع و غیرقانونی که نه متعارف است و نه محکمهپسند و نه خداپسند و جز وقاحت و حماقت، چیزی در ورای آن نیست.
تنها راه شما توبه و جبرانست و السلام!
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۵ آذر۱۴۰۲
گروه سادات میدان
🎲
گروه سیدعلاءالدین
🌹
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی ظرفیتی دنیا، دلیل غیبت امام زمان (علیه السلام)
#حجتالاسلام #قرائتی
🌻أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج
@shamime141
☝️از پیامهای وارده☝️
سلام
لطفاً
به گروه و کانالهای حسینی منتظر بپیوندید:
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
قابل توجه اهالی امامزاده
💠
علاءالدین در افق آینده؛
(قسمت۲۱۲):
سؤال:
با توجه به پیام ۲۰۲ گنبدفیروزه؛ اگر شما بجای اوقاف بودید برای «تقاضای سند ۲ دانگ امامزاده» به چه مدرکی متمسک میشدید؟
جواب:
بنده در فقدان سند و مدرکی اصیل مبنی بر وقفیت ۲ دانگ، صورتجلسه حل اختلاف (مشهور به وقفنامه اصلی!) را معیار تفاهم اهالی و اوقاف قرار میدادم بشرطی که به تأیید ولیفقیه (یا نماینده آن مقام عظمی) برسد.
اگرچه با توجه به اینکه در قدیمیترین وصیتنامه روستا (که تقریباً همزمان با «صورتجلسه حل اختلاف»، تحریر شده)، هیچ اشارهای به وقفیت کل یا جزئی از این روستا نشده است! فلذا نمیتوان به قطعیت امر موقوفه بودن کل یا جزئی از روستا، وقوف و اطمینان یافت!
ولیکن با عنایت به؛
۱) عدم مخالفت اهالی قدیم و جدید با این مدرک «شِبهِ وقفنامه» و بلکه شیاع علمی و عملی محلی در پذیرش و انقیاد در برابر آن (حداقل در دهههای اخیر)
۲) سابقه استناد و اتکاء اهالی امامزاده به آن در زمانی که تعدادی از اهالی روستای نیریج در تکاپوی هجوم میدانی مشکوکی برای تصاحب این روستا بودند. (طبق برخی اقوال محلی)
۳) دارا بودن نزدیکترین شباهتهای متنی و محتوایی به وقفنامههای مرسوم محلی
۴) مورد اشاره قرار گرفتن صورتجلسهای مشتمل بر یاد اشخاصی که بعنوان واقفین در آن ذکر شده، در سوابق مکاتباتی فیمابین ادارات اوقاف و ثبت (ولو اینکه توسط «هیئت نظارت» ثبت، مورد تأیید واقع نگشته و نهایتاً برای تعیین تکلیف به «مراجع قضایی» ارجاع شده و مدرکی از سابقه ۸۰ساله رجوع اوقاف به دادگاه در دست نیست!)
۵) صورت ...
✍️حسینیمنتظر
۲۶ آذر۱۴۰۲
سادات میدان
🎲
May 11
قابل توجه اهالی غیور امامزاده
💠
علاءالدین در افق آینده؛
(قسمت ۲۱۳):
فراتر از تعارض منافع!!
(بخش ۴۰)
🕸 تارهای عنکبوتی
تنیده بر پارکینگ س.قاسم (۱۱)
👌 تناقض محتوائی نامههای «مدیرکل آبفای قزوین» و «مدیرکل بنیادمسکن قزوین» هر دو به «بازرسی استانداری قزوین» در مسئله عجیب «کوچه عنکبوتی روستا»، از شاهکارهای قابل ثبت در «رکوردهای جهانی گینس» است 😂
۶) هجدهمین تار عنکبوت مکار!
امتداد دروغهای شاخدار «شورای خائن دستنشانده نانکلی»، محدود به سلسلهمراتب مجموعه آبفای شهرستان و استان و مرکز نبوده و در سایر شبکه اداری کشور (از دهیاری و بخشداری و فرمانداری تا استانداری و...) هم جریان یافته است!
یعنی سیدقاسم برای تظلمخواهی خود به هر اداره و سازمانی که مراجعه میکند، با آثار نجاسات ممدننگی و... مواجه میگردد که متأسفانه همهجا را به خباثات و کثافات خود آلوده است!
نکته قابل پیگرد و توطئه رذیلانه و در عینحال نقشه احمقانهای که صادقجنگی و ممدرنگی و سایر شرمآوران روستا رقم زدهاند و در گفتگوی هفته قبل خود با حراست آبفای قزوین، متوجه آن شدم برای همگان قابل عبرت است! نقشه مکارانه آنها از این قرار بوده:
۱) صادقجنگی، اقدام به قطع دسترسی سیدقاسم به آب شبکه روستایی میکند!
(لولهکشی خود وی، فاقد مجوزهای لازم پروندهای در آبفای آوج است!)
۲) سیدقاسم متوسل به آبفای آوج میشود.
۳) آبفای فریبخورده اقدام به وصل مجدد آب از انشعاب غیرقانونی قبلی میکند!
تا «حق ارتفاق» معبر بودن پارکینگ وی، تثبیت گردد!!!😳
...ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۶ آذر۱۴۰۲
گروه هماندیشی سادات میدان
🎲
گروه سیدعلاءالدین
🌹
بسمه تعالی
قابل توجه اهالی غیور امامزاده
💠
علاءالدین در افق آینده؛
(قسمت ۲۱۴):
تخطئه بنده در کوچه عنکبوتی توسط اخوی!
آ.سیدمیرشجاعالدین حسینی اگرچه در پیام اعتراضی (بدون بسمه تعالی) خود، از بنده اسمی نبردهاند ولیکن بنظرم در واکنش به پیامهای مداخلهجویانه من در موضوع کوچه عنکبوتی (در قالب سلسله گزارشات مستند خود تحت عنوان «فراتر از تعارض منافع» در کانال اطلاعرسانی گنبد فیروزه)، توضیحاتی را در «گروه هماندیشی عموزادهها» به اشتراک گذاشتهاند که لازم دیدم آنرا به اشتراک سراسری بگذارم. زیرا که بنده همانطور که بارها اشاره کردهام، کلیه اهالی این روستا را واقعا یک خانواده میبینم و لزومی به پنهانگوئی مسائل ندارم و لذا از همان اول ورودم، همهچیز را ریختهام روی دایره (حتی اهانتها و هتک حرمتهایی که علیه خود بنده انجام گرفته!) تا BrainStorming مانحنفیه بخوبی تحقق یابد و در آرایش صحنه و تاثیرگذار در تحلیل دقیقتر و کاملتر مسائل، چیزی از قلم نیفتد!
در مجال مناسبی بدون تعارف و هیچ ملاحظهای به نقادی فرازهای ۱۴ گانه پیام ایشان هم (= صرف حداقل ۱۴ ساعت از اوقات عزیزم!) خواهم پرداخت انشاءالله
فلذا این فرازهای پیام ایشان را بخاطر بسپارید تا نوبت نقادی اینها هم (دیر یا زود) فرا برسد!
خلاصه نقد اخوی بر بنده و همراهان:
۱) «نتیجهگیری و قضاوتی بر مبنای تفکرات و تصوراتی بر اساس اطلاعات واهی و یکطرفه»!!!
۲) «عدم إشراف به قضیه بر اساس میگویندها موجب بروز تصورات شلمشوربایی و توهم خیانت همه اهالی در تجاوز به حقوق یکدیگر و دشمنان دیرین همدیگر وانمود کردن»!!!
۳) «صدور حکم واحد و تهدید به کشانیدن افراد [خدومی امثال آ.میرشجاع و...؟] به محکمه بعلت ملاک عمل کلی تلقی نمودن کارهایی که بر اساس تصورات ذهنی خود و شاید بینیت قبلی انجام دادهاند»!!!
۴) «چرخیدن پاشنه در قضاوت نابجا علیرغم تذکرات و توضیحات دقیق و بدون غرض و مرض»!!!
۵) «به میان کشیدن پای مسئولینی که بارها جابجا شدهاند و توهین و تهدید مسئولی [آقای خمسه؟] که خدمات شایانی به این روستا داده است و روحش هم از کارهای انجام گرفته در زمان زلزله و لولهگذاری خبر نداشته»!!!
۶) «فدا کردن اهالی یک روستا برای راضی نمودن یک فرد [آ.سیدقاسم؟]»!!!
۷) «نتیجهگیری و صدور حکم لایتغیر بر مبنای درهم و برهم کردن مسائل»!!!
۸) «قضاوت غلط، دور از حقیقت و بر اساس توهمات، آنهم با اخبار کذب دریافتی از افرادی که دیدگاهشان یکبعدی و لجبازانه است.[امثال آ.سیدسعید؟]»!!!
۹) «لولهگذاری در زمان حیات سیدابراهیم بوده و هیچ ارتباطی به هیچکسی ندارد»!!!
۱۰) «کابل برق فرد دیگری از همان کوچه در زمانی که سیدابراهیم در قید حیات بوده، صورت گرفته است»!!!
۱۱) «تعطیلی چشم و عقل و شخم زدن بولدوزری همهچیز با توجیه/بهانه مقابله با اوقاف متجاوز»!!!
۱۲) «در زمان لولهگذاری آب و خاتمه آن و نیز کابلکشی برق، دهیار و شورایی وجود نداشته که بخواهند فریبکاری کرده یا مرتکب خطایی شده باشند و یکطرفه دستوری صادر نمایند. دهیاری و شورای روستا مدتها بعد از خاتمه عملیاتهای مذکور تشکیل شدهاند»!!!
۱۳) «قضاوت اسلامی، باید بدون نیت قبلی و پس از تحقیقات کامل آنهم بیطرفانه و برای رفع کدورتها و بدبینیها و نه قبل از انجام تحقیقات دقیق بیطرفانه و بصورت یکبعدی مسائلی بصورت دگم و اصرار و اصرار و اصرار بر نظریه خود و به جان هم انداختن فامیلها و خانوادهها و همسایهها صورت بگیرد»!!!
۱۴) «سرعت حرکت را آهستهتر، شنیدههایتان را چند جانبه و جوانب اعلام نمودن آرای خود را سنجیدهتر نمائید»!!!
👌 اگر این اشکالات بظاهر منطقی ۱۴ گانه آ.سیدمیرشجاعالدین حسینی بر نحوه ورود بنده به «واکاوی ماجراهای کوچه عنکبوتی»، وارد باشد، به مفهوم آنست که خود من هم در این «کوچه جهنمی»، گویا نقشی بجز تنیدن مضاعف تارهای عنکبوتی ندارم و مرا هم باید نوزدهمین عنکبوت این کوچه تلقی کرد که (العیاذبالله) فرجامی بجز واژگونی در جهنم ندارد!! 😂😐😭
... از قضا سرکنگبین، صفرا فزود!😳🙄🤨
😱😡😏
متن کامل پیام ایشان به پیوست، جهت شفافسازی هرچه بیشتر و دقیقتر قضایای مورد اشاره، تقدیم میگردد.
ضمناً عبارات لازم به تصحیح:
۱- در قید ... حیاط ❌ حیات ✅
۲- اوقاف ... کنیم ❌ ورود کرده ✅
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۶ آذر ۱۴۰۲
گروه هماندیشی سادات میدان
🎲
گروه هماندیشی سیدعلاءالدین
🌹
ق۲۱۵
عین متن پیام آ.میرشجاع در واکنش به پیامهای بنده در پیرامون مسائل کوچه جهنمی!👇👇👇
قابل توجه اعضاء محترم عموزاده ها:
متاسفانه وقتی تفکرات و تصورات بر اساس اطلاعات واهی ، و یکطرفه برداشت میشود، نتیجه گیری و قضاوت نیز بر همان گونه اعلام میگردد.
با اینکه بنده به هیچ وجه قصد ورود، و رد و تائیدی، در موارد مختلف و متفاوتی که در موارد متعدد مطرح میشود نداشتم، ولی گاها میبینم مواردی بدلیل عدم اشراف به قضیه، و « براساس می گویندها » , طوری وانمود میشود که، خواننده تصور میکند؛ عجب اوضاع شلم شوربایی بوده که همه اهالی، همه گونه به یکدیگر خیانت کار، و تجاوز به حقوق یکدیگر میکرده اند.
و به همین دلیل و برای روشن شدن موضوعات، نتوانستم ساکت بمونم.
و اجبارا باید بگویم:
لطف کنید، ارتباطات محترمانه فامیلی و همسایگی اهالی سادات و غیر ساداتی که بهر نحوی جزو یک خانواده محسوب میشوند را، که ده ها سال در جوار امامزاده علاءالدین زندگی مسالمت آمیز نموده، و در گذشته اند، و بازماندگانشان نیز بتوانند همانگونه زندگی نموده، و به نسلهای بعدی خود انتقال دهند. و نشاید بعنوان دشمنان دیرین همدیگر وانمود نکنند.
افرادیکه در زمان زلزله بچه کوچکی بوده اند، و یا افرادی حتی شاید بی نیت قبلی و براساس تصورات ذهنی خود کاری انجام داده اند، نمیتوانند ملاک عمل کلی تلقی نموده، و حکم واحدی صادر و تهدید به کشانیدن به محکمه نمود.
این چه نوع قضاوتی است که در پیش گرفته شده، و متاسفانه علی رغم تذکرات و توضیحات دقیق و بدون غرض و مرض ، باز هم میبینم مجددا پاشنه در همان گونه که میچرخید، میچرخد.
و بدتر از همه اینکه پای مسئولینی همچون آب و ... به میان کشیده میشود که اصولا بار ها جابجا شده اند. و مسئولی مورد تهدید قرار داده شده که این مسئول بنده خدا کسی است که در میان مسئولین متعدد قبلی که آمده و رفته اند، خدمات شایانی را به این روستا داده است.
و روحش هم از کارهای انجام گرفته در زمان زلزله، و لوله گذاری خبر نداشته. و بجای استثناء قرار دادن وی و تشکر از کارکرد ایشان، تهدید به محاکمه و مورد توهین قرار داده میشود. و ادامه چنین برخوردی به معنای فدا کردن اهالی یک روستا، برای راضی نمودن یک فرد،
که اصولا اول:
باید براساس تحقیقات متفاوت و بیطرفانه، محق بودنش به اثبات برسد.
نه اینکه در ذهن خود مسائلی را در هم وبرهم کرده، و نتیجه گیری نموده، و حکم لایتغیر صادر گردد.
من دلیل اینگونه قضاون کردن غلط، و دور از حقیقت، و براساس توهمات، و آنهم با اخبار کذب دریافتی از افرادی که دیدگاهشان یک بعدی و لجبازانه می باشد، چیست را نمیدانم؟؟؟.
ناچارا در اینجا چند مورد را که نشاندهنده قضاوت غلط در موردشان صادر گردیده، بعنوان نمونه می آورم، و این نمونه ها را کلیه اهالی میتوانند شهادت بدهند، هرچند احتمالا پاشنه در مسیر خودش را همانگونه که چرخیده، خواهد چرخید.
اولا؛
لوله کشی در کوچه مورد نظر پس از خاکبرداری، لوله گذاری گردیده، و این زمانی بوده که مرحوم سیدابراهیم در قید حیاط بوده، پس این لوله گذاری هیچ ارتباطی به هیچ کسی جز به شخص سید ابراهیم ندارد.
دوماً :
کابل برق فردیگری از همان کوچه کشیده شده است، که باز هم در قید حیاط بودن سیدابراهیم صورت گرفته است.
و .... این چه نوع ادله ای است که مطرح گردیده: ( چون به این قضیه سازمان اوقاف ورود کنیم ) و ... پس ما باید چشممان را و عقل مان را تعطیل کنیم و بصورت بولدزری همه چیز را شخم زده و جلوی اوقاف متجاوز را بگیریم )!!!؟؟؟ .
سوما:
در آن زمان دهیاری وجود نداشته که فریب کاری کرده باشد.
دهیاری در سال ۱۳۸۸ انتخاب و شروع به خدمت کرده است، که در آنموقع لوله گذاری انجام شده وخاتمه یافته بوده.
چهارم :
در آن زمان شورایی تشکیل نشده بود که، مرتکب خطایی شده باشد.
اولین شورا در سال ۱۳۹۲ با تلاش دهیار وقت، و با تبلیغات و کشیدن اهالی روستا و اخذ انتخابات ریاست جمهوری، و شورای روستا ها، انجام انتخابات از بین ۱۲ نفر کاندیدا های محترم، سه نفر توانستند آرای لازم را کسب و بعنوان شورا مشغول بکار گردند. و آنهم زمان زیادی از لوله گذاری و کابل کشی گذشته بوده است.
توجه کنید که؛ قضاوت کردن باید بدون نیت قبلی، و پس از تحقیقات کامل آنهم بیطرفانه صادر بشود.
و آنهم برای رفع کدورتها، و بدبینی ها.
نه اینکه قبل از انجام تحقیقات دقیق بیطرفانه، بصورت یک بعدی مسائلی را بصورت دگم، مطرح نموده، و همچنان بر نظریه یک بعدی خود اصرار و اصرار و اصرار نمود.
و فامیل ها و خانواده هارا و حتی همسایه ها را نیز به جان هم انداختن که قضاوت اسلامی نیست.
دهیاری نبوده که فریب داده باشد. شورایی نبوده که یکطرفه دستوری صادر کند.
لطفا سرعت حرکت را آهسته تر کنید. و شنیده هایتان را چند جانبه کنید. و جوانب اعلام نمودن ارای خودرا نسنجیده صادر ننمائید.
والعاقبه للمتقين انشاالله