❃﷽❃
#مدح_روضه
#وفات_حضرت_ام_البنین_علیها_سلام
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅════༅࿇༅════┅─
ام البنــین ، ام الادب ، ام الفضـایل !
ای شهره برحجب وحیا بین قبایل !
نامت بلند و جـایگاهت آسـمان است
ای آسـمان بر مقـدمت گردیده مایل
گلــواژه ای در شـأن نامت نیست زیرا
دریایـــی از فضلی پر از نیکو خصـایل
هــرجا توســل بر تو کردم لطــف دیدم
از سـوی تو حاجت روایی گشت حاصل
از خــانهٔ تــو دســت خـــالی برنگـــردد
هـر کـس که بر درگــاه تو گردیده سائل
چـــون شد مُقـدّر ، مــادر عبـاس باشی
از دامنـت ســر زد مَـــهِ زیبــا شــمایل
ماه از خجالت خم شد و در سجده افتاد
وقتی تو بخشـــیدی به دنیا مـــاه کامل
در کربلا آن کوه غیـــرت ، کف العباس
بر رتبــهٔ کهف الحسیــنی گشـــت نائل
وقتی صـــدای العطش را در حرم دید
مَشــک و عَلَـم را کرد بر شانه ، حمایل
در علقــــمه ، شَــقُّ القمر تکرار شد باز
دور و بــرش پر شــد از ارباب رذایل
یک سو حسینش را بدون یار می دید
یک سو هجـــوم لشکـــری را در مقابل
دست علم گیرش قلم شد تا که باشد
دستان عبــاس تو حـــلّال المـســـائل
دستی به بازویش نبود آن دم ، گذارد
بیــن زمیـــن و روی ماه خویش حائل
زهـــرا به جای تو برایش مـادری کرد
تا بر مقـــام ابــن زهــــرا گشــت نائل
این سفــرهٔ شعـــر و غزل ، نذر تو بانو !
هـر چنـد شعــرم نیست در پای تو قابل
─┅════༅࿇༅════┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۱۰/۵
─┅════༅࿇༅════┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
❃﷽❃
#نوحه_زمزمه_ترکی
#وفات_حضرت_ام_البنین_علیها_سلام
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:می گذرد کاروان.....
─┅════༅࿇༅════┅─
تئـــز گَـــل علمـــدار مــن
اُولــدی دومـــان گؤزلزیم
جـان یِتیــشیب سینـه مه
یوخـدی یومــان گؤزلریم
کــرب و بــلا سمتـــینــه
هِـــی باخــورام آغلــورام
یوخدی توانیــم اوغــــول
بـــزم عـــزانـــی قــــورام
گَل باشیــم اؤسته تِئز جان وئریم
بــو خســته جـــانه درمــان وئریم
یا اباالفضل(۴)
__________________
دؤرد اوغــولومنان بیری
یوخــدی گؤزوم باغلیــا
بی کس آنان نیسگیلین
یـاده ســالیــب آغلیــــا
فاطمـــه تک مدفنیـــم
اولدی بقیـــع تربتـــی
خاطـــره لـــرده قـــالار
گؤزلریمـــین حســــرتی
یُول سـالســـا هر کیم بو تربته
آغــلاســـین بــو غمــلی غربته
یا فاطمه ، ام البنین(۴)
__________________
ای یـــارالی بــاشـــــیوه
مادرون اولســـون فـــدا
باشیم اوجاتدون اوغول
تشنـــــه لــب بــا وفــــا
گؤردی گـؤزل غیـــرتون
نهـــــر فــــرات آغـلادی
یاره وی زهـــــرا گــلوب
مرهمــــی لن باغــــلادی
قـانــه دؤنــدی نهـــر علقمــــه
ســـسلندی یئر گـؤی یا فاطمه
یا اباالفضل(۴)
─┅════༅࿇༅════┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۱۰/۵
─┅════༅࿇༅════┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشهداء والصدیقین
#شهادت_سردار_سید_رضی_موسوی
افتـــاد روی خــاک ، سپیــدار دیگری
پـــر زد از ایـن دیار ، سبکبــار دیگری
آخر به کام خـویش رسید و به آسمان
پر زد به عــشق وصل به دلدار دیگری
دور از وطن چقـدر غـریبانه شد جدا
از جمـع یک سپاه ، سپهــدار دیگری
از جــان گــذشت تا نشود بعد قرنهـا
تکـــرارِ شـام و کوچه و بازار دیگری
شد لاله پوش ، پیکر سردار سر فراز
ایران نشــست در غم عمـــار دیگری
افسوس داغ رفتن سردار ، تازه شد
وقتی عـــروج کرد علمـــدار دیگری
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۲/۱۰/۵
لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
بسم رب النور
#نوحه_واحد
#وفات_حضرت_ام_البنین_علیهاسلام
#سبک:کربلا قطعا جنت الاعلامه....از جوادمقدم
____________________
درگه لطفت ، چون بهشت برینه
سایه ات مادر ، روی اهل زمینه
فاطمه هستی و ، نامت ام بنینه
ای مادر ای مادر(۲)
ولی حالا تو:
امّ بـــی بنیـــنی و تنــــها
یـاد غـــربت گـــل زهــــــرا
روضه میخوانی از عاشورا
ای مادر ای مادر(۲)
________________________
دامن پاکت ، مَهــدِ قرص قمــر شد
نور چشم مولا ، ماهِ روی پسـر شد
وارث بازو و ، ذوالفــــقار پـدر شد
یا اباالفضل(۲)
تو یادش دادی:
درس غیـــــرت و وفـــــاداری
عشــــق و عـــزت و علمـداری
یــــاد عـلقـــــمه عــــــزاداری
ای مادر ای مادر(۲)
________________________
می زند آتش ، روضه هایت بر دل
روضهٔ خیمــه ، روضه های محمل
روضهٔ سقـــا و ، غربت بو فاضل
یا اباالفضل ، یا اباالفضل(۲)
به روی لبها:
شور و زمزمه ابو فاضـــل
مــاه علقـــــمه ابوفاضـــل
پور فاطمـــــه ابو فاضـــل
یا اباالفضل ، یا اباالفضل(۲)
________________________
خون ببار ای دل، از غم این غربت
مـی رود تنهــــا ، مادری با محنــت
منتظر بر در ، با دل پــُـر حســـرت
واویلا واویلا(۲)
غریب و تنها:
اُمّ بـی بنیــن خدا حافظ
ای یَل آفـرین خدا حافظ
گنج بی قرین خدا حافظ
واویلا واویلا(۲)
________________________
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۱۰/۵
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گلواژههاے اهلبیت (؏)
بسم رب النور #نوحه_واحد #وفات_حضرت_ام_البنین_علیهاسلام #سبک:کربلا قطعا جنت الاعلامه....از جوادمقدم _
بسیار عالی
درود فراوان بر خواهرم شاعره گرانقدر خانم سعیدی عزیز ❤️
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#ام_البنین_س
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
🔹لاله عباسی🔹
جز من کسی اینگونه با ماتم قرین نیست
در ناکجا آباد غم تنها ترین نیست
پرورده ی صبر امـیـرالـمـومـنـیـنـم
کز غم مرا هرگز نشانی بر جبین نیست
عباس من ، مادر شنیدم اینکه گفتند:
دستت به پیکر از یسار و از یمین نیست
مادر شنیدم تیر در چشمت نشسته
شیرم حلالت ، پاسخم جز آفرین نیست
مادر اگر پیشانی ات شق القمر شد
این اوج عشق است،از عمود آهنین نیست
مادر درست است اینکه پیشانی.....؟ ولی نه
دارم یقین پیشانی تو جای چین نیست
بعد از تو و بی دستی ات ، فریاد کردم
یثرب بداند نام من اُم البنین نیست...
#امیررضا_فرجوند
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
❃﷽❃
#غزل_مرثیه
#زبانحال_حضرت_ام_البنین_علیهاسلام
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅════༅࿇༅════┅─
بگــو بشیـــر ! بگــو از حســین زهـرایم
بگــو برای مــن از آن امـــام تنهــــایم
نگو چگــــونه اباالفضــــل بر زمین افتاد
فــــدای زادهٔ زهــــرا ، همـــه پســرهایم
بگـــو از آن ســـرِ خورشـــید بر سرِ نیزه
بگـــو از آیــهٔ کهـــــف از زبــان مـــولایم
نگو ز تیر سه شعبه ، عمود و خنجر کین
به چشم و رأس و دو دستِ مَه دل آرایم
بگو چگـــونه به هم ریخت پیکــر اکبــر؟
بگــو بشیــــر بگــو از جـــوان لیـــلایــم
بگو از آن بـــدنِ قـــد کشیـــدهٔ قاســـم
چگــونه بر ســرِ نِی رفت مـــاهْ سیمایم؟
چگونه پر شد از اَحلیٰ مِنَ العسل جامش؟
چه عارفی شد از آن مِی ، جوان نوپایم !
بگو از اشک حــــرم از خــجالت عبــاس
ز خشـــکی لب اصـــغر ز قــول سقّـایم
بگو چگونه به دست سه شعبه پرپر شد؟
گلــــوی نـــازک طفــــل رضیــــع زیبایم
رباب ! من خجــــلم از تو جای عبـــاسم
از این بـه بعــــد برای علیـــست لالایم
به خاطر لب خشـــک حسیــن تا به ابد
گلایه مند ز هر آب و خاک و صـحرایم
زبان به تســلیت زینبــم نمی چــرخــد
نمـــانده طاقتـم از این عزای عظــمایم
بگو که نوبت اشـــک من است با زینــب
پــر از تلاطــــم موجـــم شبـــیه دریایم
بگو ز کــوفه و شـــام و خــرابه و بازار
بگو ز دفن شـــبانه ، سه ساله زهرایم
گلویم از تب بغض ســه سـاله می سوزد
ز سوز روضـه به آتش کشیــده شد نایم
چگــونه از تو بپرســم میان آن گودال؟
چــه ها گذشت به زهــــرا کنـــار آقایم
نگو بشیر ! فقط یک اشـــاره کن ، کوتاه
بگـــو ز غـــربت عبــاس اِربـــاً اِربــــایم
شنـــیده ام شـده کوچک مـــزار عباسم
چه شد که جا شده در آن، جوان رعنایم؟
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۱۰/۶
─┅════༅࿇༅════┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
گلواژههاے اهلبیت (؏)
❃﷽❃ #غزل_مرثیه #زبانحال_حضرت_ام_البنین_علیهاسلام #بازگشت_کاروان_به_مدینه #سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا ─
بسیار سوزناک😭
با سبک روضه و زمینه هم قابل اجرا می باشد.
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مرثیه
#حضرت_ام_البنین_س
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
شنیدم خون ثارالله چون ریخت
شفق هر صبح و شام از دیده خون ریخت
حدیث کربلا شد عافیت سوز
فلک ماتم نشین شد هر شب و روز
به هر سینه ولی غم مبتلا بود
به یاد وقعه کرب و بلا بود
به خاطر خواهی آن دلنوازان
سمند غم بهر سو گشت تازان
مدینه گریه میکردی به حالش
زبان حالش این بود و مقالش
که نام من دگر امّالبنین نیست
سر و کارم دگر با آن و این نیست
دلم بهر خوشی جایی ندارد
که اسم من مسمّایی ندارد
بود پر از شیار غم جبینم
اگر ام بنینم کو بنینم
ز دلبندان خود نادیده کامی
چگونه خوش توان بودن به نامی
شنیدم نوجوانانم سراسر
به جنگ کفر و کین رفتند با سر
به خون غلطیده عونم در ره دوست
در این ره جعفر من نیز با اوست
ز دستم گر چه عبدالله رفته
ولی شادم که در این راه رفته
شنیدم وقت ایثار و گه بذل
کسی همت نکرده چون اباالفضل
شنیدم بوده پرچمدار و ساقی
دو دست از او به حسرت مانده باقی
به گرد خیمه هر شب پاس داده
به زینب تسلیت عباس داده
ز بس شوق شهادت کرده غرقش
عمود آهنین خورده به فرقش
ولی با این همه آشفته حالی
که دل هرگز نشد از غصه خالی
دگر خون گرید از غم هر دو عینم
سیه پوشیدهی سوگ حسینم
حسینی کز فروغ علم و بینش
رخش شد شمع بزم آفرینش
وجودش مایه هر دلخوشی بود
مخالف با مرام حقکشی بود
گرفتم تا از او الهام وایده
حیات من جهاد است و عقیده
به هر بزمی که شمع محفلم من
به جای مادرش خونین دلم من
خداوندا «شفق» عبد است و عاصی
ببخش او را ز قید غم خلاصی
شاعر:استاد محمد جواد غفورزاده
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#وفات_حضرت_امالبنین_سلامالله
#گلواژه_هـاے_اهل_بیت_ع
پیرزن آمده هنگام خزانش چهکند
اینهمه داغ ربوده است توانش چهکند
خبر آمد که پسرهای تو را نیزه زدند
رفت از دست خدایا ضربانش چهکند
هرچه گفتند چه آمد سرشان گفت: حسین
گفت بی سایهی آن سروِ روانش چهکند
تا که گفتند عصای تو هم اُفتاد زمین
خم شد و ماند که با قدِ کمانش چهکند
پیشِ طفلانِ حرم پیش رُباب و زینب
غمِ شرمندگی اُفتاده به جانش چهکند
روضهها را همه خواندند و فقط داد کشید
اشک آبش شد و غم تکهی نانش ، چهکند
بعد از آن هیچ زمان پیشِ تنوری ننشست
جگرش سوخته و... سوخته جانش چهکند
خواند زینب دو سه خط روضه و اُفتاد زمین
مانده با خاطرهی چند جوانش چهکند
خواهری که به برش پنج برادر را داشت
پنج، سرنیزه نشین بُرده امانش چهکند
همسفر بودنِ با شمر برایش کم نیست
آه با حرمله و زخم زبانش چهکند
این سر از چند جهت وا شده ، آهسته بران
وای اگر نیزه دهد باز تکانش چهکند
میرود شامِ پُر از سنگ و غم و زخم ولی
مانده با جمعیت چشم چرانش چهکند
* *
نفس آخر و چشمش به در و بی پسر است
پیرزن مانده که بی فاتحهخوانش چهکند
آنکه نامادریاش آبروی مادرهاست
گر نیایند دگر گریه کنانش چهکند
حسن لطفی ۴۰۲/۱۰/۰۵
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
آئينه ی احساس
#نوحه ای برای حضرت اُمُّ الْبَنین(س)
از آتش غم دلها حزین است
روز عزایِ اُمُّ الْبَنین است
رفته از دنیا ، بانوی دل خسته
با دیده ی گریان ، با قلب بشکسته
آه و واویلا صد آه و واویلا ....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
آن مادری که بوده به دنیا
خدمتگزارِ گلهای زهرا
عازم جنّت ، گردیده آن مادر
گریان ز داغ او ، شد آل پیغمبر
آه و واویلا صد آه و واویلا ....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بانوی گشته قامت کمانی
بسته دو دیده از دار فانی
دیده غم ها در ، آئينه ی احساس
خون شد دو چشمش از ، داغ غم عبّاس
آه و واویلا صد آه و واویلا ....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
این دیده و این لطف وسیع اش
باشد غم انگیز خاک بقیع اش
ما دلی داریم ، از داغ او پر خون
فریادمان بنگر ، با دیده ای گلگون
آه و واویلا صد آه و واویلا ....
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
به نام خدا
يَا مَنْ فَضْلُهُ عَمِيمٌ...
حکمت خدا را کسے نمیداند؛
اینکه شاید گاهے گمان کنیم ما را فراموش کرده یا صدایمان را نمیشنود از عصبانیت است و بس!
«گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست»
مهر او بارانیست که بر همه میبارد و عطایش چون خورشید بر همه میتابد.
اما اینکه چرا دعایمان مستجاب نمیشود اینکه چرا گره از کار گشوده نمیشود اینکه چرا امروزمان بهتر از فردایمان است، نتیجه اعمال ماست.
«این جهان کوه است و فعل ما ندا»
نه خطاے فردی، که گاهے قومی، خود تیشه به ریشه خود میزند...
«إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّے یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»
[همانا خداوند حال قومے را تغییر نمے دهد تا آنکه آنان حال خود را تغییر دهند]
مهر او از مهر مادرے بیشتر است و رزق کافر را وظیفه خویش میداند!
و بزرگترین عطایش، خرد است؛ اگر استفاده شود!
عرض سلام صبح زیبایتان بخیر، روزتان سرشار از الطاف الهی
@maddah_1367
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1_4768382284.mp3
3.77M
🔸حکایت عجیبی از عریضهنویسی به محضر امام زمان سلام الله علیه
🎙 مرحوم آیت الله العظمی #بهجت رضوان الله تعالی علیه .
#یا_بقیه_الله_روحی_لک_الفدا
می چرخم این کوچه ها را که پوچند
این روزهارا که حالی به حالی است
بر شانه ها شعر و شبنم نشسته
انگار یک ابر در این حوالی است
شاید که این ابر باران ببارد
شاید خبر از سواران بیارد
پاییز عطر بهاران بکارد
پایان چندین سده خشکسالی است
پایین تر از خط فقریم آقا
از کوله بارت "تصدق علینا"
می بینی این خاک ها را که دلخون
می بینی این خانه ها را که خالی است
از تیغ و شمشیر و نیزه گذشتیم
تا موشک و اوج پهپاد رفتیم
با سیصد و سیزده شکل گشتیم
شاید پسندد عزیزی که عالی است
با نیشخند و تمسخر چه باید
با دین ستیزی، تنفر چه باید
با هتک احرام چادر چه باید
انسانیت در مسیر زوالی است
با اتهامی که باران بخواهیم
دنیای سرشار ایمان بخواهیم
اجرای آیات قرآن بخواهیم
گفتند این ها همه خوش خیالی است
گل خوب اما به جای خودش خوب
دل خوب اما چنان صخره و چوب
با اینکه هستند بسیار محبوب
اما فقط حصر در نقش قالی است
خواندیم ندبه که آرام گیریم
شعری سرودیم الهام گیریم
باید فقط از خودت وام گیریم
در ندبه هایی که اشکش سوالی است
(این معز الاولیا و مذل الاعدا)
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
#کانال_اشعار_زینت_کریمی_نیا_شیدای_زینب