4_6044021662767120397.mp3
4.21M
🥀🥀┄┅═══••✾﷽✾••═══┅┄🥀🥀
🍂🍁واحد سنگین_شهادت امام موسی کاظم علیه السلام_ حاج سید مجید بنی فاطمه🍂🍁
🍁┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄🍁
🍁┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄🍁
(زیر سنگینی زنجیر سرش افتاده
خواست پرواز کند دید پرش افتاده)۲
میشود گفت کجا تکیه به دیوار زدست
بس که شلاق به جان کمرش افتاده
آدم تشنه عجب سرفه ی خشکی دارد
چقدر لخته ی خون دورو برش افتاده
گریه پیوسته که باشد اثراتی دارد
چند تاری مژه از پلک ترش افتاده
هر کس ایام گهن سالی عصا میخواهد۲
پسرش نیست ببیند پدرش افتاده
آنکه از کودکیش مورد حرمت بودست
وقت پیری به چه حالی گذرش افتاده
به جراحات تنش رحم ندارد اشکش
حتم دارم که به یاد پسرش افتاده
🍁┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄🍁
🍁┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄🍁
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#واحد
@golvajhehaye_ahlbeyt
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
به نام خدا
#روضه
#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
دستی رسید ، بال و پرم را کشید و رفت
از بال من شکسته ترین آفرید و رفت
خون گلوی زیر فشارم که تازه بود
با یک اشاره روی لباسم چکید و رفت
بدکاره ای به خاک مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگی ام را شنید و رفت
راضی نشد به بالش سختی که داشتم
زنجیرهای زیر سرم را کشید و رفت
شاید مرا ندیده در آن ظلمتی که بود
با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت
روزم لگد نخورده به آخر نمی رسید
با درد بود اگر شب و روزم رسید و رفت
دیروز صبح با نوک شلاق پا شدم
پلکم به زخم رو زد و در خون طپید و رفت
از چند جا ضریح تنم متصل نبود
پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت
وقتی که نام فاطمه را از لبم شنید
یک حرفی از کنار دهانش پرید و رفت
تابوت از شکستگی ام کار می گرفت
گاهی سرم به گوشه ی دیوار می گرفت
📝اثر از:علی اکبر لطیفیان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
☜گلواژه خای اهل بیت(ع)
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
به نام خدا
#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
عمرے زدیم از دل صدا باب الحوائج را
خـواندیم بعـد از ربنـا باب الحــوائج را
روزے مـا کــرده خــدا باب الحـوائج را
از ما نگیــرد کاش "یا باب الحوائج " را
هرکس صدایــش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یڪ مو هم رسد پاره نخواهد شد
یادش بخیــر آن روزها که مادر خانه
گه گاه مــیزد پرچمــے را ســر در خانه
پر مے شد از همسایه ها دور و بر خانه
یڪ سفره ے نذرے،قدر وسع شوهرخانه
مادر پــدر هامان همــین که کـم میاوردند
یڪ سفره ے موسے بن جعفر نذر مے کردند
عصر سه شنبه خانه ے ما رو به را میشد
یڪ سفـره مے افــتاد و درد ما دوا میشد
با اشـڪ وقتے چــشم مــادر آشــنا میشد
آجیل هاے سفــره هم مشــکل گشا میشد
آنچه همیــشه طالبــش چندیـن برابر بود
نان و پنیر ســفره ے موسے بن جعفر بود
گاهــے میان روضــه ے ما شــور مے آمد
پــیـــر زنـے از راه خــیلے دور مـے آمد
با دخترے از هر دو چشمش کور...مے آمد
بهــر شــفــاے کودڪ منـظــور میِ آمد
یڪ بار در بـیــن دعــا ما بــین آمیــنم
برخاست از جا گفت دارم خوب مے بینم
آنکــه توســل یاد چشمــم داد مــادر بود
آنکه میــان روضــه مے زد داد مــادر بود
آنکه کنـــار سفــره مے افتــاد مــادر بود
گـریـه کــن زنــدانے بـغــداد مـادر بود
حتے نفــس در سینــه ے او گیر مے افتاد
هــر بـار کــه یاد غــل و زنجــیر مے افتاد
مے گفت چیزے بر لبش جز جان نیامد...آه
در خلــوت او غیـــر زندانبــان نیامد ... آه
این بار یوســف زنده از زندان نیامد ... آه
پیراهنـش هــم جـانب کنــعان نیامد ... آه
از آه او در خــانه ے زنجــیر شـیون ماند
بــر روے آهــن تا همیشــه ردّ گــردن ماند
ایــن اتــفـاق انگار که بســـیـار مے افتاد
نه نیــمه ے شــب موقع افــطار مے افتاد
هر شب به جانش دست بد کردار مے افتاد
انقـــدر میــزد دســت او از کار مے افتاد
وقتے که فرقے بینشان در چشم دشمن نیست
صدشکر که مرد است زیر دست وپا زن نیست
📝شعر:محسن عرب خالقی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
☜گلواژه خای اهل بیت(ع)
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
به نام خدا
#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
السلام علیڪ یا موسے بن جعفر علیه السلام
«حقیقت روشن»
عجب فضائل عـرشی، عجب کمالے داشت
چـه قدر و منزلت و جلوه و جلالے داشت
به پیش پرتو خورشید تیره گے محواست
سپیــده را چه غــمے گر سیاه چالے داشت
کجاست گرکه عبایے از او فقط باقے است
میان شــور مناجات خود چه حالے داشت
نگــشت مانــع پـــرواز او غــل و زنجــیر
براے سیـر و سـلوکش همیشه بالے داشت
چــراغ خــلوت او بــود ذکــر یا قــدوس
که آن حقیقــت روشــن دل زلالے داشــت
نـبـود غـافل از اندیشــه ے خــدا جــویی
به قـدر فرصـت گل ها اگــر مجــالے داشت
به گردنے که نشد خم، به پیش ظلم وستم
زباغ ســرخ شهــادت عجــب مـدالے داشت
تـمام زنـدگے او قــیام بـود و جـــهــاد
چه روزهاے عزیزی، چه ماه وسالے داشت
از آن دعـا که به لب داشت درشب هجران
امیــد روشـنے و مــژده ے وصــالے داشت
غمش زبس که مقدس بود،«وفایی»گفت
امـین وحــے خـدا از غمــش ملالے داشت
📖شعر: از استاد حاج سید هاشم وفایـے
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
☜گلواژه خای اهل بیت(ع)
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
حاج محمود کریمی_شهادت امام موسی کاظم علیه السلام 96_زمینه_ای به زندان کرده-1493011880.mp3
3.82M
#حاج_محمود_کریمی
#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#زمینه
ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی ابن جعفر
ای همه آزادگان را مقتدا موسی ابن جعفر
یا موسی ابن جعفر
ای که در حبس بلا بودی به فرمان الهی
هم قدر را هم قضا را رهنما موسی ابن جعفر
یا موسی ابن جعفر
شب که تاریک است و تنهایی چراغ تو است با تو
حلقه زنجیر میخواند دعا موسی ابن جعفر
یا موسی ابن جعفر
ناز بر فیض مسیحا میکنم جایی که باشد
خاک درگاه تو بر دردم شفا موسی ابن جعفر
یا موسی ابن جعفر
عضو عضوم گر ز هم گردد جدا صد بار بهتر
کز تو یک لحظه دلم گردد جدا موسی ابن جعفر
یا موسی ابن جعفر
تو همان چشم خدای ذوالجلالی کز نگاهی
خلق عالم را کنی حاجت روا موسی ابن جعفر
یا موسی ابن جعفر
در دل تاریک زندان زیر ضرب تازیانه
بود خالی جای فرزندت رضا موسی ابن جعفر
یا موسی ابن جعفر
کس نبود از هیفده دختر به بالای سر تو
تا بگرید بر تو و گیرد عزا موسی ابن جعفر
یا موسی ابن جعفر
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═┅─
mano-tavasol-be-sahno-saraye.mp3
6.12M
#حاج_محمود_کریمی
#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
(یا موسی ابن جعفر، یا باب الحوائج)
من و توسل به صحن وسرای موسی ابن جعفر
سر ارادت نهادم به پای موسی ابن جعفر
(یا موسی ابن جعفر یا باب الحوائج)
قسم به جان رضایش بکوش بهر رضایش
رضای حق را بجو در رضای موسی ابن جعفر
ز دیدگان اشک ریزد، نوای العفو خیزد
دل سحر از طنین صدای موسی ابن جعفر
(یا موسی ابن جعفر یا باب الحوائج)
خدا گواهی ز دردم ، چه می شود دفن گردم
به دامن تربت با صفای موسی ابن جعفر
ز گریه بسته گلویم ، کجا روم با که گویم
که خون روان شدبه زندان زپای موسی ابن جعفر
(یا موسی ابن جعفر یا باب الحوائج)
سیاه چال آشیانه ، به کتف و گردن نشانه
غروب ها تازیانه غذای موسی بن جعفر
چو باغبان در غم گل ، ز هجر و سنگینی غل
خمیده گردیده ، قدّ رسای موسی ابن جعفر
جنازه بر تخته ی در ، مشیّعش گشته مادر
فتاده زاری کنان در قفای موسی ابن جعفر
رضا کند آه و زاری به موج غم گشته جاری
زچشم معصومه،اشک عزای موسی ابن جعفر
(یا موسی ابن جعفر یا باب الحوائج)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═┅─