eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
885 ویدیو
115 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒ به نام خدا در سینه ام مهر تو را اول نهادم بودی از اول هم برادر هم مرادم عمری کنارت بودم و آمد به یادم که عاشقی را من به عالم یاد دادم این همسفر بودن اگر چه مزد من بود مزدی که هر لحظه پر از رنج و محن بود آلاله هایی که پر از عشق و درودند در دشت خون سهم من غمگین نمودند همراه من صدها غزل با غم سرودند با هر جرس تاب از من محزون ربودند من زینبم یک خواهر ماتم کشیده آن خواهری که طعم ماتم را چشیده من خواهری هستم که غم شد باده نوشم از داغ هجده تن پر از بانگ و خروش ماتم نهاده بار غم ها را به دوشم دست فلک آخر نموده خرقه پوشم بلبل شدم در بین گلزارت بخوانم داغت نمود از غم به مانند کمانم با زینب اهل مدینه فرق دارم دست فلک کرده خزان باغ و بهارم رفتی و از این بی کسی من شرمسارم دیگر به زانوی غمم سر می گذارم شرمندگی آخر مرا از پای افکند پای مرا عشق حسینم کرده دربند در کربلا جز غم ندیدم تا که رفتم از داغ مولایم خمیده تا که رفتم آوای قرآن را شنیدم تا که رفتم در نای محنت ها دمیدم تا که رفتم از کربلا رفتم ولی جان در تنم نیست رفتم ولی این پای پای رفتنم نیست در راه رفتن سنگ کین بر اخترم  خورد صد تازیانه از جفا بر پیکرم خورد سیلی دون هر لحظه بر چشم ترم خورد هر لحظه چشم دشمنان بر معجرم خورد پوشانده بودم موی سر با آستینم گفتم که من دخت امیرالمومنینم آلاله ها بر روی نی ها لاله گون بود سرهای فرزندان زهرا غرق خون بود بر روی نی دیدم سری را واژگون بود در محنت ما آسمان هم تیره گون بود آنها که عمری جلوه ی خورشید دیدند در بین صحــرا سیلی و تهدید دیدند ما را میــان کــوچــه و بازار بردنـد از بیــن آن نا مردم بی عــار بردند در بیــن نامـحـرم پــی آزار بردند ما را میان کوچه ی خمـــار بردند بحر کنیزی صحبت از دینار کردند آزار و توهین بر علی بسیار کردند دیدم که خورشیدم میان طشت زر بود دیدم میان طشت زر شق القمر بود در دیده طفلان فقط خون جگر بود وقتی که لب هاشان پر از نام پدر بود باید که می‌دیدی تو حال خواهرت را در طشت زر وقتی که می دیده سرت را در شام ویران جای ما ویرانه ها شد توصیف ما در لفظ شان بیگانه ها شد احوال ما چون حالت پروانه ها شد ویرانه آخر مدفن دردانه ها شد ویرانه شد زائر سرای دختر تو وقتی که در بر می‌گرفت آن دم سر تو 📝شاعر:محمد حسین علیرمضانی http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ 📌 نشر اشعار بروز از شعراے فرهیخته ▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒