باسم رب العلی اکبر
#نوحه
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
(ای گل پرپرمن اکبرمن اکبرمن)
(لحظه ای خیززجاوبنشین دربرمن)
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
اکبر ای مونس بابا گل لیلا پسرم
شبه پیغمبری و باغ دلم را ثمرم
قطعه قطعه شده ای ای تو فروغِ بصرم
من چسان نعشِ تو را تا به درِ خیمه برم
تیره شد بعد تو این دشت به پیش نظرم
چشم بگشا و ببین حالت چشم تر من
(ای گل پرپرمن اکبرمن اکبرم)
(لحظه ای خیز زِ جا و بنشین در بر من)
«««««««««»»»»»»»»»»
توکه با دشمن من وارد پیکار شدی
توکه از دفتر دین ،صاحب اسرار شدی
تک غزالم تو چرا کشته و خونبار شدی
قطعه قطعه شدی و این همه تکرار شدی
جنتُ العشق خدا را تو خریدار شدی
ای به بازار خدا مشتری بهتر من
(ای گل پرپرمن اکبرمن اکبرمن)
(لحظه ای خیز زِ جا و بنشین در بر من)
«««««««««»»»»»»»»»»
خون روان گشته چو دریا زِ فرق سر تو
جان بابا به فدای سر و هم پیکر تو
منِ دلخسته نشستم پسرم در بر تو
بینم ای خفته تبسم به لبِ شَکَّرِ تو
بشنوم جان پدر زمزمه آخر تو
می برد ناله تو هوش همی از سرِ من
(ای گل پرپرمن اکبرمن اکبرمن)
(لحظه ای خیز زِ جاو بنشین در بر من)
«««««««««»»»»»»»»»
ارباً اربا شده این پیکر چون برگِ گُلت
جان عالم به فدای تو و عزم و سُبُلَت
ای پسندیده خداوند مرامِ خَصُلَت
تشنه کامی و در این دشت عطش سوخت دلت
یاوران من تو گو به چه ذَنْبٍ قُتِلَت
کشته ی راه خدا ای گل نیلوفر من
(ای گل پرپر من اکبر من اکبر من)
(لحظه ای خیز زِ جا و بنشین در بر من)
«««««««««»»»»»»»»»»»
خون زِ فرق سر تو ای پسرم همچو یَم است
مقتلت مثلِ گلستانِ بهشتی زِ دم است
ذاکرت اشکفسایی به خدا در الم است
دارد امید شفاعت زِ تو ای افسرِ من
(ای گل پرپر من اکبر من اکبر من)
(لحظه ای خیز زِ جا و بنشین در بر من)
🖋فسا ابراهیم الهیاری """""""""""""""""""""""""""""""""
التماس دعا
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
رکورد_۲۰۲۱-۰۸-۱۶_۱۰-۳۸-۴۵.mp3
560.2K
#نوحه
#حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم_محرم
ای گل پرپر من اکبرمن اکبرمن
لحظه ای خیز ز جاو بنشین در بر من
#اجرای_سبک
#مداح_ولی_فیروزی_مشهد_مقدس
از اعضای گرامی کانال
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
PTT-20210816-WA0266.opus
707.5K
#نوحه
#حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم_محرم
ای گل پرپر من اکبرمن اکبرمن
لحظه ای خیز ز جاو بنشین در بر من
#اجرای_سبک
کربلایی_غلامرضا_برزگر_استان_یزد
از اعضای گرامی کانال
@golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
AUD-20210816-WA0210.opus
223K
#نوحه
#حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم_محرم
ای گل پرپر من اکبرمن اکبرمن
لحظه ای خیز ز جاو بنشین در بر من
#اجرای_سبک
#مداح_محمد_الهیاری
از اعضای گرامی کانال
@golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
بنام خدا
▪️ #شب_هشتم_محرم
▪️ #حضرت_علی_اکبر_ع
#کانال_مواحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
(زبانحال مادر شهزاده علی اکبر ع در فراق فرزند خود)
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
داغ هجرانت علی جان مادرت را پیر کرد
هیبتم را برشکست از زندگانی سیر کرد
از زمان خردسالی با تو بودم دم به دم
بر نمی داشتم بدون تو علی جان یک قدم
روز و شب جان می گرفتم با نفس های شما
در زمان خواب هم از تو نمی گشتم جدا
هر زمان هر لحظه هر دم سایه بانم بوده ای
هر کجا در هر سرا ورد زبانم بوده ای
هر زمان بر قامت و قدت نظر افکنده ام
از همه بود و نبودم ان زمان دل کنده ام
نیک می دانی علی جان جسم جانم بوده ای
برتر از جان و تنم روح و روانم بوده ای
من نمی گویم که برگرد یا که اکبر جان بمان
من مطیع شاه دینم پادشاه انس و جان
با همه قول و قرارم یا علی من مادرم
عشق فرزندم بوده همواره هر دم بر سرم
جان زهرا مادرت اکبر حلالم کن مرا
من سپردم دست خالق ای گل رعنا تو را
ای علی آهسته بردار هر قدم را جان من
تا تماشایت کنم ای جان من جانان من
دفتر آمال من را چرخ گردون پاره کرد
گردش دوران مرا جان علی آواره کرد
تو ولی در بحر عشق و عاشقی جان می دهی
جان خود را در ره ایمان و قران می دهد
هر بلائی بر سرت اید بدان مادر رضاست
چون یقین دارم علی جان راه تو راه خداست
اختیار ما بود در دست خلاق ودود
بر روانت می فرستم هر زمان صدها درود
فاخرا باید بگوییم دم به دم هر صبح و شام
بر روان مادر اکبر هزار و یک سلام
🖋مسلم فرتوت فاخر """""""""""""""""""""""""""""""
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنام خدا
روز روشن ز فراقش چو شبی تاریک است
آید انروز که ورد لب ما تبریک است
آتش هجر زده شعله به جان و دل ما
اندکی صبر بباید که فرج نزدیک است
🖋#مسلمـ_فرتوت_فاخر
🎤#ڪربلایی_عبدالله_ڪاظمپور
التماس دعا
《 اللهمـ عجل لویڪ الفرج 》
@golvajhehaye_ahlbeyt
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
_________________________
بنام خدا
#قصیده
#مثنوی
#من_فراتم
#شب_نهم_محرم
#حضرت_اباالفضل_ع
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
من فراتم شهره هستم در جهان
رودم اما همچو دریا بیکران
جاریام من از دلِ دشت و دمن
بر دلم باشد هزار و یک محن
روز و شب هر گوشه کاری میکنم
خشک و تر را آبیاری میکنم
چِشمههایم نیست ،موجم خفته باد
آبیِ آرامشم ، آشفته باد
گرچه آبم ،روزی اما سوختم
چشم بر چشمانِ سقا دوختم
ساقی آمد تا لبش را تر کند
چاره بر درد علی اصغر کند
ساقی آمد تا که سیرابش کنم
مشک خالی داد تا آبش کنم
دیدگان ماه بر من خیره شد
دیدم آن دم رنگِ عالم تیرهشد
مات و مبهوتِ رُخِ سقا شدم
قطره بودم وصل بر دریا شدم
خواستم یک دم ببوسم صورتش
دیدمش می سوزد از سوز عطش
خواهشی کردم از آن نیکو جمال
تا بنوشد جرعه ای آب زلال
آن دم از چشمان عباس رشید
قطره قطره خون درون من چکید
تیره شد از دودِ غم ها آسمان
آب گشتم من زِ خجلت آن زمان
خواهشی کردم بنوشد جرعهای
گفت می بینم به رویت سایه ای
خواهشی کردم لبش را تر کند
نی لب عطشان ، زندگی را سر کند
گفت ای نهر خروشان ای فرات
آبِ تو باشد اگر آب حیات؛
گر کنی بر من هزار و یک نگاه؛
بی حسین هرگز ننوشم آه آه
از عطش افتاده بر جانم شرر
می کُشد اما مرا دردِ دگر
می رسد از خیمه ها فریادِ آب
شرمسارم من ، زِ آل بوتراب
می رسد بر گوشم اکنون نالهها
می شود در خیمه پرپر لالهها
پایبند عهد و پیمانم فرات
ساقی طفلانِ عطشانم فرات
در برت لب تشنه گر سوزم، سزاست
فرش را بر عرش گر دوزم، سزاست
بر دلم باشد هم اکنون شوقِ یار
میروم من تشنه لب،سوی نگار
گر رسانم مشک را تا خیمه گاه
پیشِ مولایم نباشم رو سیاه
من اباالفضلم یَل بی باکِ عشق
می کِشم پَر، تشنه تا افلاکِ عشق
هستم ای آب گوارا ،خون جگر
چون زِ حالِ کودکان ،دارم خبر
حالِ اصغر سینه ام را می درد
گریه هایش طاقتم را می برد
تار و پودم گشته سوزان از غمش
گوید او در دل عمو جان، العطش
بر سرم باشد فقط سودای آب
من تو را باید رسانم بر رباب
زُل مزن بر من تو ای اِکسیرِ جان
پاسخم جز " لا " نباشد بی گمان
گر چه تو بر من تماشا می کنی؛
با نگاهت صد تمنا می کنی
تشنگی را می خَرم با جان ودل
تا نباشم پیشِ مولایم خجل
عاقبت آن ساقیِ دشت بلا
با لبانِ تشنه شد از من جدا
من نمی گویم چه شد پایان کار
شد زمین وآسمان یک لحظه تار
ناگهان دشتِ بلا شد زیر و بَر
مرد و زن پیر و جوان شد دیده ، تَر
ناگهان تیری زدند بر مشکِ او
شد روان از هر دو دیده اشکِ او
تیر دیگر را زدند بر دیده اش
رفت تا اوج فلک ها ناله اش
لاله گون شد صورت زیبای او
شد حَزینتر صوتِ غم افزای او
راه را بستند بر آن تک سوار
یک نفر شد روبرو با یکهزار
عاشقان در پرده می گویم سخن
آخرِ این شعر ،باشد پُر مَحَن
زین مصیبت ،سنگِ خارا شد غمین
نُه فَلک بِگریست بر حالِ زمین
✍🏻#مسلم_فرتوت_فاخر
__________________________________
تشکر ویژه از شاعر گرانقدر استاد فاخر بزرگوار
ثواب خواندن این شعر بسیار زیبا و پر سوز برسد به روح پدر عزیزشان.
شادی روح همه اموات
《رحم الله من يقرا الفاتحة مع الصلوات》
《اَللّهمَ صَلّّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ محمد》
۱۴۰۰/۵/۲۷
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
4_6026164773593285989.mp3
19.65M
#مصیبت_راتبه
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین سلام الله علیه
#روضه_شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس_سلام_الله_علیه
حجت الاسلام محسن حنیفی
@golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا
#دودمه_تاسوعا
#حضرت_عبّاس_علیهالسلام
#شاعر_حسین_ایمانی
میشود دردم دَوا هرجا که صحبت ازشماست ۲
روضهاَت دارُالشّفاست۲
تو علمداری عَلم بر شانههایِ مرتضاست ۲
روضهاَت دارالشّفاست ۲
@golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
بنام خدا
#شب_نهم_محرم
#نوحهٔ_شور_انگیز
#گفتگوی_سقای_دشت_کربلا_با_نهر_فرات
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
ای فرات ای نهر پر جوش و خروش
بهر اقناع من ساقی مکوش
دیده ات را از دو چشم من بپوش
جرعه از تو ننوشم ای فرات
گر که باشی بهر من اب حیات
(من حسین را می پرستم مثل دوست
اختیارم بعد خالق دست اوست)
از زمین و از زمان دل کنده ام
مشک آبم را به دوش افکنده ام
روسیاهم از حسین شرمنده ام
گر نمایم دین خود راد من ادا
می شوم آن لحظه من از خود رضا
(من حسین را می پرستم همچو دوست
اختیارم بعد خالق دست اوست)
زل زنی بر من اگر تا صبح دم
یا که من از تشنگی بی جان شوم
در کنار تو همین دم جان دهم
تشنه لب گر جان دهم بر من رواست
جان من عشق حسین با وفاست
(من حسین را می پرستم همچو دوست
بعد خالق جان من در دست اوست)
مشک خود را پر کنم پر می زنم
تا به خیمه چون کبوتر می پرم
بهر اصغر جرعه ابی می برم
گر بمیرم آنزمان راضی ترم
بر حسین بن علی من نوکرم
(من حسین را می پرستم همچو دوست
اختیارم بعد خالق دست اوست)
فاخرا القصه طوفان شد بپا
شد بلند تا عرش اعلا این ندا
من ز پا افتادمد ادرکنی اخا
تا که گفت شاه زمان این ناله چیست
آسمان هاو زمین آندم گریست
🖋مسلم فرتوت فاخر
"""""""""""""""""""""""""""""""""
ویراستار : خادمة الزهرا (س)
_______________________
۱۴۰۰/۵/۲۷
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
روضه کامل شب هشتم.شریفی.بیت الحسین.m4a
30.43M
#روضه
#حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم
#محرم۱۴۰۰
#حاج_علی_شریفی_گرگان
از ذاکرین گرامی کانال
@golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
مناجات شب هشتم .مسجد.شریفی.m4a
10.11M
#مناجات
#حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم
#محرم۱۴۰۰
#مسجد_جامع
#حاج_علی_شریفی_گرگان
از ذاکرین گرامی کانال
@golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا
به نام خدا
🏴 #شب_نهم_محرم_الحرام
🏴#حضرت_أباالفضل_العباس_علیه_السلام
🏴#شاعر_مرضیه_عاطفی
🏴#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
لطفا حق روضه ادا شود
تیره و تار شده یکسره دنیای حسین(ع)
رفت از خیمه قرار دلِ تنهای حسین(ع)
مشک بر دوش؛ شجاعانه قدم برمیداشت
زیر لب زمزمه اش این شده سقای حسین(ع):
باید این چشم و سر و دست شود غرقِ به خون
برسد حاجت من تا که به امضای حسین(ع)
زخمِ شمشیر به تن داشت و لبریز عطش
وارد علقمه شد حضرتِ دریای حسین(ع)
إبن ملجم صفتان رفته عمود آوردند
وای از لحظهٔ شقّ القمر و وای حسین(ع)
تیر چشمش زد و عباس(ع) نظر خورد آخر
آخر افتاد زمین خوش قد و بالای حسین(ع)
شمر(لع) با قهقهه به حرمله(لع) گفت أحسنتم
خوب شد! از رمق افتاده ببین پای حسین(ع)
قاتل جانِ أبالفضل(ع) به وٱلله شده
إنکساری که نشسته ست به سیمای حسین(ع)
عاقبت «أدرک أخا» گفت و خدا رحم کند
به دل زینب(س) و دلشورهٔ فردای حسین(ع)!
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا
#نوحه_زمزمه
#شب_نهم_محرم
#شهادت_عباس_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
اگه دلت پر از غمه / دلت گرفته از همه
اگه گره به کارته / بیا به اذن فاطمه
با یه دل شکسته ای/رو کن به سمت علقمه
حرف بزن با کسی که / گره گشای عالَمه
بریم سراغ آقایی/ که میر بحر کَرَمه
پناه لشکر حسین /صاحب مَشک و عَلَمه
باب الحوائجی که شد/ پشت و پناه عالمین
قوت قلب زینب و / میر و علمدار حسین
تا اینکه راه آب رو/ بستن رو لشکر حسین
سخت شد آوردن آب / برا برادر حسین
روز دهم آبی نبود / توی تموم خیمه ها
واعطشا واعطشا / افتاد میوون بچه ها
مشک و رو دوش خود گذاشت/ ساقی طفلان حسین
اومد به محضر داداش /بگیره فرمان حسین
راهی دریا شده بود / میر وعلمدار جوان
حسین و زینب ،روی تَلّ / ایستاده بودن نگران
تا اینکه عباس رسید / نشست بر لب فرات
دست به زیر آب برد / شروع شد تب فرات
مشکشو پر کرد وسپس /دستشو زیر آب برد
دستشو پر کرد ولی /قطره ای ازآب نخورد
یادش اومد تشنگی و/گریه کودک رباب
آب کف دستشو ریخت/ با خجالت به روی آب
نهیب زد به آب که / وقتی که تشنه ان همه
میخوای که آبروی من/ بره به نزد فاطمه
شیر وفا شیر ادب /گرفته از اُمّ بنین
تا که بشه فداییِ /حسین زهرا، شَه دین
دور شد ازآب فرات /تا بره سمت خیمه ها
یه وقتی از پشت کمین /اومد هجوم نیزه ها
به تنهایی افتاده بود /میوون چند صد نفر
بین اونا کسی نبود /حریف این قرص قمر
دیدن توو جنگ تن به تن /حریف عباس نمیشن
کمین گرفتن بتونن /دستاشو ازتن بگیرن
باضرب شمشیر عدو /دست یَلِ شیر خدا
جدا شد ازپیکر او / افتاد رو دشت نینوا
مشک و به دندونش گرفت/ زیر بغل زد علمو
اما نذاشتن که بره / سقای اهل حرمو
تا تیرهای بی امان /به مشک عباس رسید
آب زمین ریخت وشد /امید سقا نا امید
حال دیگه نه مشکی و/ نه دستی مونده به بدن
آب وبه خیمه ببره /تا همه سیراب بشن
دیگه علمدار حسین /تنها و بی پناه بود
دور و برش یه لشکر از /گرگای روسیاه بود
می بارید از دور وبرش /بارون تیر و نیزه ها
می زدن ازهر جهتی /برتن او تیر جفا
امان از اون لحظه ای که /حرمله زانو زد زمین
سه شعبه شد رها وخورد /به چشم ماه بی قرین
هرچی تکون داد سرشو /تیر ولی جدانشد
بدون دست ،حریف اون / ضربه ی بی هوا نشد
توو اوج غربتش زدن /عمود آهنین به سر
به یاد غربت حسین /کشید آه پر شرر
باصورت افتاد رو زمین /ماه منیر علقمه
رسیده بود بالا سرش/ پهلو شکسته فاطمه
زدشت پاک علقمه /عطر گل یاس رسید
مادر قدخمیده ای /به داد عباس رسید
گفت به سقا، پسرم /منتظره برادرت
صدا بزن تا برسه /برادرت بالا سرت
پیچید صدای یا اَخا /به گوش زینب وحسین
رسوند به نهر علقمه /خودش رو شاه عالمین
پیکر عباسشو دید /گم شده زیر نیزه ها
دو دستای برادرش /شده ز پیکرش جدا
یکی یکی روی زمین /دستای عباسشو دید
اون دستای بریده رو /به روی صورتش کشید
بوسه میزد به دستایی /که می گرفتن علمو
چطور به خیمه ببره /این آقای با کَرَمو
سر برادر و گذاشت /غریبونه رو زانوها
صدای غربت حسین/ پیچید توو دشت کربلا
چشماتو واکن اومدم /بالا سرت ،پناه من
ای تکیه گاه بچه هام /دلخوشی سپاه من
هنوز دارم می سوزم از/ داغ علی اکبرم
برادرم ،با رفتنت /شکسته شد این کمرم
پاشو نذار خنده کنن /به غربت برادرت
الهی من فدای این / زخمای روی پیکرت
پاشو دیگه آب نمیخوان /همه میگن عمو بیاد
دیگه صدای ناله ی / اصغرم هم در نمیاد
چاره کار من تویی /نمونده چاره ای برام
الهی طاقتم بده /رفتن همه برادرام
با هر اذیتی که بود/ یه حرفی رو زد به حسین
برای اولین دفعه / باحیا رو زد به حسین
تو رو به جان مادرت / منو نبر سمت حرم
که خیلی شرمنده ام از/ لبای خشک اصغرم
رقیه سعیدی (کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۲۶
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°