بنام خدا
#قصیده
#مثنوی
#من_فراتم
#شب_نهم_محرم
#حضرت_اباالفضل_ع
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
من فراتم شهره هستم در جهان
رودم اما همچو دریا بیکران
جاریام من از دلِ دشت و دمن
بر دلم باشد هزار و یک محن
روز و شب هر گوشه کاری میکنم
خشک و تر را آبیاری میکنم
چِشمههایم نیست ،موجم خفته باد
آبیِ آرامشم ، آشفته باد
گرچه آبم ،روزی اما سوختم
چشم بر چشمانِ سقا دوختم
ساقی آمد تا لبش را تر کند
چاره بر درد علی اصغر کند
ساقی آمد تا که سیرابش کنم
مشک خالی داد تا آبش کنم
دیدگان ماه بر من خیره شد
دیدم آن دم رنگِ عالم تیرهشد
مات و مبهوتِ رُخِ سقا شدم
قطره بودم وصل بر دریا شدم
خواستم یک دم ببوسم صورتش
دیدمش می سوزد از سوز عطش
خواهشی کردم از آن نیکو جمال
تا بنوشد جرعه ای آب زلال
آن دم از چشمان عباس رشید
قطره قطره خون درون من چکید
تیره شد از دودِ غم ها آسمان
آب گشتم من زِ خجلت آن زمان
خواهشی کردم بنوشد جرعهای
گفت می بینم به رویت سایه ای
خواهشی کردم لبش را تر کند
نی لب عطشان ، زندگی را سر کند
گفت ای نهر خروشان ای فرات
آبِ تو باشد اگر آب حیات؛
گر کنی بر من هزار و یک نگاه؛
بی حسین هرگز ننوشم آه آه
از عطش افتاده بر جانم شرر
می کُشد اما مرا دردِ دگر
می رسد از خیمه ها فریادِ آب
شرمسارم من ، زِ آل بوتراب
می رسد بر گوشم اکنون نالهها
می شود در خیمه پرپر لالهها
پایبند عهد و پیمانم فرات
ساقی طفلانِ عطشانم فرات
در برت لب تشنه گر سوزم، سزاست
فرش را بر عرش گر دوزم، سزاست
بر دلم باشد هم اکنون شوقِ یار
میروم من تشنه لب،سوی نگار
گر رسانم مشک را تا خیمه گاه
پیشِ مولایم نباشم رو سیاه
من اباالفضلم یَل بی باکِ عشق
می کِشم پَر، تشنه تا افلاکِ عشق
هستم ای آب گوارا ،خون جگر
چون زِ حالِ کودکان ،دارم خبر
حالِ اصغر سینه ام را می درد
گریه هایش طاقتم را می برد
تار و پودم گشته سوزان از غمش
گوید او در دل عمو جان، العطش
بر سرم باشد فقط سودای آب
من تو را باید رسانم بر رباب
زُل مزن بر من تو ای اِکسیرِ جان
پاسخم جز " لا " نباشد بی گمان
گر چه تو بر من تماشا می کنی؛
با نگاهت صد تمنا می کنی
تشنگی را می خَرم با جان ودل
تا نباشم پیشِ مولایم خجل
عاقبت آن ساقیِ دشت بلا
با لبانِ تشنه شد از من جدا
من نمی گویم چه شد پایان کار
شد زمین وآسمان یک لحظه تار
ناگهان دشتِ بلا شد زیر و بَر
مرد و زن پیر و جوان شد دیده ، تَر
ناگهان تیری زدند بر مشکِ او
شد روان از هر دو دیده اشکِ او
تیر دیگر را زدند بر دیده اش
رفت تا اوج فلک ها ناله اش
لاله گون شد صورت زیبای او
شد حَزینتر صوتِ غم افزای او
راه را بستند بر آن تک سوار
یک نفر شد روبرو با یکهزار
عاشقان در پرده می گویم سخن
آخرِ این شعر ،باشد پُر مَحَن
زین مصیبت ،سنگِ خارا شد غمین
نُه فَلک بِگریست بر حالِ زمین
✍🏻#مسلم_فرتوت_فاخر
__________________________________
تشکر ویژه از شاعر گرانقدر استاد فاخر بزرگوار
ثواب خواندن این شعر بسیار زیبا و پر سوز برسد به روح پدر عزیزشان.
شادی روح همه اموات
《رحم الله من يقرا الفاتحة مع الصلوات》
《اَللّهمَ صَلّّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ محمد》
۱۴۰۰/۵/۲۷
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
بنام خدا
🏴#نوحه_ترکی
🏴 #شب_نهم_محرم
🏴 #حضرت_اباالفضل_ع
🏴 #کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
(نوحهٔ سبنه زنی و زنجیر زنی توسل به قمر منیر بنی هاشم ابوالفضل العباس ع)
《》《》《》《》《》
سن ماه آل هاشم میر عطاسن عباس
قارداشوون پناهی کان وفا سن عباس
خیبر یخان آتام تک سن لافتی سن عباس
(عطشان یارالی قارداش زهرا مارالی قارداش) (۲)
ای سینه مون مدالی آرخام ائلیم ابوالفضل
سنسن منیم امیدیم بند دلیم ابوالفضل
قولار سلامت اولسا سینماز بئلیم ابوالفضل
دریای جود واحسان صاحب لواسن عباس
(عطشان یارالی قارداش زهرا مارالی قارداش) ۲
♤♤♤♤🏴♤♤♤♤
زیبا آدوون برادر اخیامه سایه باندی
میدانه سن گئدورسن گوز یاشلاری رواندی
سن گئت سون ٱلدن عباس عمروم منیم تالاندی
سن پایه و ستون خبمه سرا سن عباس
(عطشان یارالی قارداش زهرا مارالی قارداش) ۲
♤♤♤♤🏴♤♤♤♤
ای قامتی قیامت ای مهر و ماهیم عباس
بعد از خدا بو چولده سنسن پناهیم عباس
گئتمه گویه اوجالدی افغان و آهیم عباس
بو چولده تکیه گاه آل عباسن عباس
(عطشان یارالی قارداش زهرا مارالی قارداش) ۲
♤♤♤♤🏴♤♤♤♤
هر نه دئسون سوزوم یوخ بیر آز دایان برادر
گوز یاشیمی بو چولده ائتمه روان برادر
صبر ائت دالونجا آغلور پیر و جوان برادر
یوخ سو سئپم دالونجا درد آشنا سن عباس
(عطشان یارالی قارداش زهرا مارالی قارداش) ۲
♤♤♤♤🏴♤♤♤♤
دوشدی یولا ئو ساقی اعداء هراسان اولدی
قولار اوجالدی عرشه میدان دا طوفان اولدی
کرب وبلاده بیر آن محشر نمایان اولدی
سن حیدری نسب سن شیر خداسن عباس
(عطشان یارالی قارداش زهرا مارالی قارداش)۲
♤♤♤♤🏴♤♤♤♤
القصه چاتدی عباس میدان کارزاره
گورستدی ضرب و شصتین اعدای نابکاره
احسن دئدی ملک لر بو مرد حق تباره
الحق آتام علی تک سن ماسوا سن عباس
(عطشان یارالی قارداش زهرا مارالی قارداش) ۲
♤♤♤♤🏴♤♤♤♤
کیم گلدی هر طرف دن ئوز قانینه بویان دی
دشمن باخاندا ماهه عمر پلیدی یاندی
اوخ دگدی ساق گوزوندن دنیا بیر آن دایاندی
بیلدیم او دم دچار دام بلا سن عباس
(عطشان یارالی قارداش زهرا مارالی قارداش) ۲
♤♤♤♤🏴♤♤♤♤
قولسوز دوشنده آتدان قارداش نه حاله قالدون
داده منی چاغیردون افلاکه لرزه سالدون
سن زینبین بو چولده آرام جانین آلدون
زهرا آنام لا بوردا سن هم نوا سن عباس
(عطشان یارالی قارداش زهرا مارالی قارداش) ۲
♤♤♤♤🏴♤♤♤♤
ادرک سسین ائشیت دیم قلبیم بیر آن سیخلدی
قولار دوشن زماندا قارداش اویم یخلدی
بالینوا چاتونجا بند دلیم قیریلدی
اولسون پناهون الله خونین قبا سن عباس
(عطشان یارالی قارداش زهرا مارالی قارداش۲
به🖋 استاد مسلم فرتوت فاخر
"""""""""""""""""""""""""""""""""""""""
التماس دعا
۱۴۰۰/۵/۲۷
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا
#حضرت_اباالفضل_ع
#استاد_خسروی_فر
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
دل شکسته من گشته مبتلای اباالفضل
خدا کند که شود زائر سرای اباالفضل
گدایی دراو کم زپادشاهی نیست
منم گدای کسی که شود گدای اباالفضل
به اشک دیده نوشتم بدفتر قلبم
هزار مرتبه جان ودلم فدای اباالفضل
هوای روضه دلم کرده روضه خوان کجاست
که سینه چاک کنم پای روضه های اباالفضل
فرات اشک بریزد زچشم خونبارم
بیاد بوسه حیدر به دستهای اباالفضل
اگر که گوهر اشکی بدیدگانم هست
بود زلطف کریمانه ودعای اباالفضل
کنار پیکر او قامت حسین خم شد
سرشک دیده او خون شد از برای اباالفضل
نخواندنام حسین را به یا اخا هرگز
مگر دمی که به علقم رسید پای اباالفضل
🖋شاعر:خسروی فر
۱۴۰۰/۶/۱۱
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_اباالفضل_ع
پیـمــان بــرادری او مـــانا بود
دستان بریده اش خود دریا بود
با نغـــمه یا اخاک ادرک فهماند
از نسل علی و حضرت زهرا بود،،،
#زینب_حسامی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز
─┅══༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅══┅─