eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
788 ویدیو
85 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ بار من را كمرم نه سر زانو برداشت كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت در خداحافظي ات بود كه من افتادم آه راحت نتوان چشم ز آهو برداشت آهوي خوش قد و بالاي حرم، ميكُشَمَش نيزه زن را كه رسيد از رويت ابرو برداشت هر چه كردم بخدا روي به قبله نشدي علتش نيزه ي آن بود كه پهلو برداشت ديدم از دور كسي رَختِ تو را ميپايد آمدم زودتر از من او همه را او برداشت زخمهاي بدنت از دو طرف مرتبط اند هر كسي نيزه اي از پشت زد از رو برداشت بين ِ ميدان نشد اما وسطِ خيمه كه شد آخرش عمه ي تو دست به گيسو برداشت بخدا خسته شدم آه كجايي اكبر كاسه ي زانوي من در طلبت مو برداشت عاقبت توي عبايي جگرم را بردم با چه وضعييتي آخر پسرم را بردم http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴🏴♡°°°
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲) من علی بن الحسین بن علی،جنگاورم من فدای خالق اکبر کنم ، این پیکرم عزت و آزادگی باشد ، شعار لشکرم شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲) خَلقاً وخُلقاً نبی را ، اَشبَهُ النّاس آمده در رَه دین خدا ،پر شور و احساس آمده در وفا و معرفت ، شاگرد عباس آمده شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲) پورِ ثاراللهم و خون خدا ، در جان ماست پیروی از راه حیدر ، معنی قرآن ماست خواری وذلّت ،خلافِ ،عزت وایمان ماست شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲) می زنم شمشیر حق درسایه سار این عَلَم هرکه باشد پیروِ این پرچم و شاه کرم مَحرَمش سازد حسینِ فاطمه ، دراین حرم شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲) من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲) گر تو هستی با حسین / دم به دم ،گو یاحسین(۴) یاحسین و یاحسین ... رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۲۵ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا ع ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ ای علی اکبر مرو سوی میدان باشتاب تا تماشایت کند مهر و ماه و آفتاب تا نگردد ‌در بهشت زار و محزون بو تراب صبر بنما ای گل خوش عطر باغ مصطفی ای امید ال عترت، زینت کرب و بلا *(دست حق همراه تو حق نگهدارتو باد)* الوداع ای مهر و ماه بی معین در این منا حامی و پشت و پناه شاه دین در کربلا می کند پرپر تو را قوم لعین در این سرا جان من بادا فدایت ای گل نیلوفرم جان نثار من توئی ای اکبر غم پرورم *(دست حق همراه تو حق نگهدار تو باد)* ال عترت اکبرم هر دم دعایت می کنند عمه هایت ناله و زاری برایت می کنند مادرت را از دل و از جان حمایت می کنند ای حبیب من مرو میدان که جانانانم توئی بیش از ما را مگریان دین و ایمانم توئی *(دست حق همراه تو حق نگهدار تو باد)* نیک می دانم که راه باز گشتت بسته است مرغ روحت بهر جانبازی علی جان رسته است مرد و زن در کربلا بی شک به تو دل بسته است ای مه ال نبوت هی مرو با اشتیاق جان من تعجیل مکن می سوزم از داغ فراق *(دست حق همراه تو حق نگهدار تو باد)* نشنوم گر نعرهٔ تو بی تن و سر می شوم آنزمان جان علی بی بال و بی پر می شوم من در این دشت بلا بی یارو یاور می شوم عمه ات زینب چو من ان لحظه بی جان می شود چون رقیه اصغر لب تشنه هم جان می دهد *(دست حق همراه تو حق نگهدار تو باد)* فاخرا جایز بود در پرده برگوئی سخن در دل آن دشت پرخون شد علی بی جان و تن ناله ها کرد از دل و جان آنزمان شاه زَمَن تا بیاید قتلگه لیلای دلخون پیر شد مادر اکبر دگر از زندگانی سیر شد *(دست حق همراه تو حق نگهدار تو باد)* 🖋مسلم فرتوت فاخر """"""""""""""""""""""""""""""" http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باسم رب العلی اکبر (ای گل پرپرمن اکبرمن اکبرمن) (لحظه ای خیززجاوبنشین دربرمن) ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ اکبر ای مونس بابا گل لیلا پسرم شبه پیغمبری ‌و باغ دلم را ثمرم قطعه قطعه شده ای ای تو فروغِ بصرم من چسان نعشِ تو را تا به درِ خیمه برم تیره شد بعد تو این دشت به پیش نظرم چشم بگشا و ببین حالت چشم تر من (ای گل پرپرمن اکبرمن اکبرم) (لحظه ای خیز زِ جا و بنشین در بر من) «««««««««»»»»»»»»»» توکه با دشمن من وارد‌ پیکار شدی توکه از دفتر دین ،صاحب اسرار شدی تک غزالم تو چرا کشته و خونبار شدی قطعه قطعه شدی و این همه تکرار شدی جنتُ العشق خدا را تو خریدار شدی ای به بازار خدا مشتری بهتر من (ای گل پرپرمن اکبرمن اکبرمن) (لحظه ای خیز زِ جا و بنشین در بر من) «««««««««»»»»»»»»»» خون روان گشته چو دریا زِ فرق سر تو جان بابا به فدای سر و هم پیکر تو منِ دلخسته نشستم پسرم در بر تو بینم ای خفته تبسم به لبِ شَکَّرِ تو بشنوم جان پدر زمزمه آخر تو می برد ناله تو هوش همی از سرِ من (ای گل پرپرمن اکبرمن اکبرمن) (لحظه ای خیز زِ جاو بنشین در بر من) «««««««««»»»»»»»»» ارباً اربا شده این پیکر چون برگِ گُلت جان عالم به فدای تو و عزم و سُبُلَت ای پسندیده خداوند مرامِ خَصُلَت تشنه کامی و در این دشت عطش سوخت دلت یاوران من تو گو به چه ذَنْبٍ قُتِلَت کشته ی راه خدا ای گل نیلوفر من (ای گل پرپر من اکبر من اکبر من) (لحظه ای خیز زِ جا و بنشین در بر من) «««««««««»»»»»»»»»»» خون‌ زِ فرق سر تو ای پسرم همچو یَم است مقتلت مثلِ گلستانِ بهشتی زِ دم است ذاکرت اشکفسایی به خدا در الم است دارد‌ امید شفاعت زِ تو ای افسرِ من (ای گل پرپر من اکبر من اکبر من) (لحظه ای خیز زِ جا و بنشین در بر من) 🖋فسا ابراهیم الهیاری """"""""""""""""""""""""""""""""" التماس دعا http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
رکورد_۲۰۲۱-۰۸-۱۶_۱۰-۳۸-۴۵.mp3
560.2K
ای گل پرپر من اکبرمن اکبرمن لحظه ای خیز ز جاو بنشین در بر من از اعضای گرامی کانال °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
PTT-20210816-WA0266.opus
707.5K
ای گل پرپر من اکبرمن اکبرمن لحظه ای خیز ز جاو بنشین در بر من کربلایی_غلامرضا_برزگر_استان_یزد از اعضای گرامی کانال @golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
AUD-20210816-WA0210.opus
223K
ای گل پرپر من اکبرمن اکبرمن لحظه ای خیز ز جاو بنشین در بر من از اعضای گرامی کانال @golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا ▪️ ▪️ (زبانحال مادر شهزاده علی اکبر ع در فراق فرزند خود) ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ داغ هجرانت علی جان مادرت را پیر کرد هیبتم را برشکست از زندگانی سیر کرد از زمان خردسالی با تو بودم دم به دم بر نمی داشتم بدون تو علی جان یک قدم روز و شب جان می گرفتم با نفس های شما در زمان خواب هم از تو نمی گشتم جدا هر زمان هر لحظه هر دم سایه بانم بوده ای هر کجا در هر سرا ورد زبانم بوده ای هر زمان بر قامت و قدت نظر افکنده ام از همه بود و نبودم ان زمان دل کنده ام نیک می دانی علی جان جسم جانم بوده ای برتر از جان و تنم روح و روانم بوده ای من نمی گویم که برگرد یا که اکبر جان بمان من مطیع شاه دینم پادشاه انس و جان با همه قول و قرارم یا علی من مادرم عشق فرزندم بوده همواره هر دم بر سرم جان زهرا مادرت اکبر حلالم کن مرا من سپردم دست خالق ای گل رعنا تو را ای علی آهسته بردار هر قدم را جان من تا تماشایت کنم ای جان من جانان من دفتر آمال من را چرخ گردون پاره کرد گردش دوران مرا جان علی آواره کرد تو ولی در بحر عشق و عاشقی جان می دهی جان خود را در ره ایمان و قران می دهد هر بلائی بر سرت اید بدان مادر رضاست چون یقین دارم علی جان راه تو راه خداست اختیار ما بود در دست خلاق ودود بر روانت می فرستم هر زمان صدها درود فاخرا باید بگوییم دم به دم هر صبح و شام بر روان مادر اکبر هزار و یک سلام 🖋مسلم فرتوت فاخر """"""""""""""""""""""""""""""" http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنام خدا روز روشن ز فراقش چو شبی تاریک است آید انروز که ورد لب ما تبریک است آتش هجر زده شعله به جان و دل ما اندکی صبر بباید که فرج نزدیک است 🖋 🎤 التماس دعا 《 اللهمـ عجل لویڪ الفرج 》 @golvajhehaye_ahlbeyt _________________________
بنام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ من فراتم شهره هستم در جهان رودم اما همچو دریا بیکران جاری‌ام من از دلِ دشت و دمن بر دلم باشد هزار و یک محن روز و شب هر گوشه کاری می‌کنم خشک و تر را آبیاری می‌کنم چِشمه‌هایم نیست ،موجم خفته باد آبیِ آرامشم ، آشفته باد گرچه آبم ،روزی اما سوختم چشم بر ‌ چشمانِ سقا دوختم ساقی آمد تا لبش را تر کند چاره بر درد علی اصغر کند ساقی آمد تا که سیرابش کنم مشک خالی داد تا آبش کنم دیدگان ماه بر من خیره شد دیدم آن دم رنگِ عالم تیره‌‌شد مات و مبهوتِ رُخِ سقا شدم قطره بودم وصل بر دریا شدم خواستم یک دم ببوسم صورتش دیدمش می سوزد از سوز عطش خواهشی کردم از آن نیکو جمال تا بنوشد جرعه ای آب زلال آن دم از چشمان عباس رشید قطره قطره خون درون من چکید تیره شد از دود‌ِ غم ها آسمان آب گشتم من زِ خجلت آن زمان خواهشی کردم بنوشد جرعه‌ای گفت می بینم به رویت سایه ای خواهشی کردم لبش را تر کند نی لب عطشان ، زندگی را سر کند گفت ای نهر خروشان ای فرات آبِ تو باشد اگر آب حیات؛ گر کنی بر من هزار و یک نگاه؛ بی حسین هرگز ننوشم آه آه از عطش افتاده بر جانم شرر می کُشد ‌‌ اما مرا دردِ دگر می رسد از خیمه ها فریادِ آب شرمسارم من ، زِ آل بوتراب می رسد بر گوشم اکنون‌ ناله‌ها می شود در خیمه پرپر لاله‌ها پایبند عهد و پیمانم فرات ساقی طفلانِ عطشانم فرات در برت لب تشنه گر سوزم، سزاست فرش را بر عرش گر دوزم، سزاست بر دلم باشد هم اکنون شوقِ یار میروم ‌ من تشنه لب،سوی نگار گر رسانم مشک را تا خیمه گاه پیشِ ‌ مولایم نباشم رو سیاه من اباالفضلم یَل بی باکِ عشق می کِشم پَر، تشنه تا افلاکِ عشق هستم ای آب گوارا ،خون جگر چون زِ حالِ کودکان ،دارم خبر حالِ اصغر سینه ام را می درد گریه هایش طاقتم را می برد تار و پودم گشته سوزان از غمش گوید او در دل عمو جان، العطش بر سرم باشد فقط سودای آب من تو را باید رسانم بر رباب زُل مزن بر من تو ای اِکسیرِ جان پاسخم جز " لا " نباشد بی گمان گر چه تو بر من تماشا می کنی؛ با نگاهت صد تمنا می کنی تشنگی را می خَرم با جان ودل تا نباشم پیشِ مولایم خجل عاقبت آن ساقیِ دشت بلا با لبانِ تشنه شد از من جدا من نمی گویم چه شد پایان کار شد زمین وآسمان یک لحظه تار ناگهان دشتِ بلا شد زیر و بَر مرد و زن پیر و جوان شد دیده ، تَر ناگهان تیری زدند بر مشکِ او شد روان از هر دو دیده اشک‌‍ِ او تیر دیگر را زدند بر دیده اش رفت تا اوج فلک ها ناله اش لاله گون شد صورت ‌ زیبای او شد حَزین‌تر صوتِ غم افزای‌ او راه را بستند بر آن تک سوار یک نفر شد روبرو با یک‌هزار عاشقان در پرده می گویم سخن آخرِ این شعر ،باشد پُر مَحَن زین مصیبت‌ ،سنگِ خارا شد غمین نُه فَلک بِگریست بر حالِ زمین ✍🏻 __________________________________ تشکر ویژه از شاعر گرانقدر استاد فاخر بزرگوار ثواب خواندن این شعر بسیار زیبا و پر سوز برسد به روح پدر عزیزشان. شادی روح همه اموات 《رحم الله من يقرا الفاتحة مع الصلوات》 《اَللّهمَ صَلّّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ محمد》 ۱۴۰۰/۵/۲۷ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6026164773593285989.mp3
19.65M
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین سلام الله علیه حجت الاسلام محسن حنیفی @golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا می‌شود دردم دَوا هرجا که صحبت ازشماست ۲ روضه‌اَت دارُالشّفاست۲ تو علمداری عَلم بر شانه‌هایِ مرتضاست ۲ روضه‌اَت دارالشّفاست ۲ @golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ ای فرات ای نهر پر جوش و خروش بهر اقناع من ساقی مکوش دیده ات را از دو چشم من بپوش جرعه از تو ننوشم ای فرات گر که باشی بهر من اب حیات (من حسین را می پرستم مثل دوست اختیارم بعد خالق دست اوست) از زمین‌ و از زمان دل کنده ام مشک آبم را به دوش افکنده ام روسیاهم از حسین شرمنده ام گر نمایم دین خود راد من ادا می شوم آن لحظه من از خود رضا (من حسین را می پرستم همچو دوست اختیارم بعد خالق دست اوست) زل زنی بر من اگر تا صبح دم یا که من از تشنگی بی جان شوم در کنار تو همین دم جان دهم تشنه لب گر جان دهم بر من رواست جان من عشق حسین با وفاست (من حسین را می پرستم همچو دوست بعد خالق جان من در دست اوست) مشک خود را پر کنم پر می زنم تا به خیمه چون کبوتر می پرم بهر اصغر جرعه ابی می برم گر بمیرم آنزمان راضی ترم بر حسین بن علی من نوکرم (من حسین را می پرستم همچو دوست اختیارم بعد خالق دست اوست) فاخرا القصه طوفان شد بپا شد بلند تا عرش اعلا این ندا من ز پا افتادمد ادرکنی اخا تا که گفت شاه زمان این ناله چیست آسمان هاو زمین آندم گریست 🖋مسلم فرتوت فاخر """"""""""""""""""""""""""""""""" ویراستار : خادمة الزهرا (س) _______________________ ۱۴۰۰/۵/۲۷ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا به نام خدا 🏴 🏴 🏴 🏴 ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ لطفا حق روضه ادا شود تیره و تار شده یکسره دنیای حسین(ع) رفت از خیمه قرار دلِ تنهای حسین(ع) مشک بر دوش؛ شجاعانه قدم برمیداشت زیر لب زمزمه اش این شده سقای حسین(ع): باید این چشم و سر و دست شود غرقِ به خون برسد حاجت من تا که به امضای حسین(ع) زخمِ شمشیر به تن داشت و لبریز عطش وارد علقمه شد حضرتِ دریای حسین(ع) إبن ملجم صفتان رفته عمود آوردند وای از لحظهٔ شقّ القمر و وای حسین(ع) تیر چشمش زد و عباس(ع) نظر خورد آخر آخر افتاد زمین خوش قد و بالای حسین(ع) شمر(لع) با قهقهه به حرمله(لع) گفت أحسنتم خوب شد! از رمق افتاده ببین پای حسین(ع) قاتل جانِ أبالفضل(ع) به وٱلله شده إنکساری که نشسته ست به سیمای حسین(ع) عاقبت «أدرک أخا» گفت و خدا رحم کند به دل زینب(س) و دلشورهٔ فردای حسین(ع)! http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ اگه دلت پر از غمه / دلت گرفته از همه اگه گره به کارته / بیا به اذن فاطمه با یه دل شکسته ای/رو کن به سمت علقمه حرف بزن با کسی که / گره گشای عالَمه بریم سراغ آقایی/ که میر بحر کَرَمه پناه لشکر حسین /صاحب مَشک و عَلَمه باب الحوائجی که شد/ پشت و پناه عالمین قوت قلب زینب و / میر و علمدار حسین تا اینکه راه آب رو/ بستن رو لشکر حسین سخت شد آوردن آب / برا برادر حسین روز دهم آبی نبود / توی تموم خیمه ها واعطشا واعطشا / افتاد میوون بچه ها مشک و رو دوش خود گذاشت/ ساقی طفلان حسین اومد به محضر داداش /بگیره فرمان حسین راهی دریا شده بود / میر وعلمدار جوان حسین و زینب ،روی تَلّ / ایستاده بودن نگران تا اینکه عباس رسید / نشست بر لب فرات دست به زیر آب برد / شروع شد تب فرات مشکشو پر کرد وسپس /دستشو زیر آب برد دستشو پر کرد ولی /قطره ای ازآب نخورد یادش اومد تشنگی و/گریه کودک رباب آب کف دستشو ریخت/ با خجالت به روی آب نهیب زد به آب که / وقتی که تشنه ان همه میخوای که آبروی من/ بره به نزد فاطمه شیر وفا شیر ادب /گرفته از اُمّ بنین تا که بشه فداییِ /حسین زهرا، شَه دین دور شد ازآب فرات /تا بره سمت خیمه ها یه وقتی از پشت کمین /اومد هجوم نیزه ها به تنهایی افتاده بود /میوون چند صد نفر بین اونا کسی نبود /حریف این قرص قمر دیدن توو جنگ تن به تن /حریف عباس نمیشن کمین گرفتن بتونن /دستاشو ازتن بگیرن باضرب شمشیر عدو /دست یَلِ شیر خدا جدا شد ازپیکر او / افتاد رو دشت نینوا مشک و به دندونش گرفت/ زیر بغل زد علمو اما نذاشتن که بره / سقای اهل حرمو تا تیرهای بی امان /به مشک عباس رسید آب زمین ریخت وشد /امید سقا نا امید حال دیگه نه مشکی و/ نه دستی مونده به بدن آب وبه خیمه ببره /تا همه سیراب بشن دیگه علمدار حسین /تنها و بی پناه بود دور و برش یه لشکر از /گرگای روسیاه بود می بارید از دور وبرش /بارون تیر و نیزه ها می زدن ازهر جهتی /برتن او تیر جفا امان از اون لحظه ای که /حرمله زانو زد زمین سه شعبه شد رها وخورد /به چشم ماه بی قرین هرچی تکون داد سرشو /تیر ولی جدانشد بدون دست ،حریف اون / ضربه ی بی هوا نشد توو اوج غربتش زدن /عمود آهنین به سر به یاد غربت حسین /کشید آه پر شرر باصورت افتاد رو زمین /ماه منیر علقمه رسیده بود بالا سرش/ پهلو شکسته فاطمه زدشت پاک علقمه /عطر گل یاس رسید مادر قدخمیده ای /به داد عباس رسید گفت به سقا، پسرم /منتظره برادرت صدا بزن تا برسه /برادرت بالا سرت پیچید صدای یا اَخا /به گوش زینب وحسین رسوند به نهر علقمه /خودش رو شاه عالمین پیکر عباسشو دید /گم شده زیر نیزه ها دو دستای برادرش /شده ز پیکرش جدا یکی یکی روی زمین /دستای عباسشو دید اون دستای بریده رو /به روی صورتش کشید بوسه میزد به دستایی /که می گرفتن علمو چطور به خیمه ببره /این آقای با کَرَمو سر برادر و گذاشت /غریبونه رو زانوها صدای غربت حسین/ پیچید توو دشت کربلا چشماتو واکن اومدم /بالا سرت ،پناه من ای تکیه گاه بچه هام /دلخوشی سپاه من هنوز دارم می سوزم از/ داغ علی اکبرم برادرم ،با رفتنت /شکسته شد این کمرم پاشو نذار خنده کنن /به غربت برادرت الهی من فدای این / زخمای روی پیکرت پاشو دیگه آب نمیخوان /همه میگن عمو بیاد دیگه صدای ناله ی / اصغرم هم در نمیاد چاره کار من تویی /نمونده چاره ای برام الهی طاقتم بده /رفتن همه برادرام با هر اذیتی که بود/ یه حرفی رو زد به حسین برای اولین دفعه / باحیا رو زد به حسین تو رو به جان مادرت / منو نبر سمت حرم که خیلی شرمنده ام از/ لبای خشک اصغرم رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۲۶ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°