eitaa logo
کانال آموزش قرآن کریم _علیرضازارع
4.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
9.5هزار ویدیو
1هزار فایل
ارسال مطالب ناب آموزشی و اخلاقی و امام رضایی، تلاوت قاریان مصری و ایرانی #آموزش_تجوید #آموزش_صداسازی_سلفژ #آموزش_نغمات_قرآنی اینجاست 👇👇 👇 https://eitaa.com/gooorrrran به ما بپیوندید👌 ادمین @alirezazarearnan
مشاهده در ایتا
دانلود
گنجینه گروه بین المللی آموزش قرآن کریم: 🦋🎀🦋🎀🦋🎀🦋🎀 💐🍃آموزش 3️⃣درس سوم : استعلا واستفال ✍ معناى استعلا استعلا در لغت ، به معناى (برترى طلبى ، میل به بلندى ) مى باشد، و در اصطلاح ، عبارت است از (میل ریشه زبان به طرف سقف دهان در هنگام تلفظ حرف ). 🔮 در اثر این صفت ، حرف حالت پرحجم و درشتى به خود مى گیرد. ✍️حروف استعلا 📝حروف استعلا عبارتند از: (خ ـ ص ـ ض ـ ط ـ ظ ـ غ ـ ق ). در هنگام اداى چهار حرف (ص ـ ض ـ ط ـ ظ) قسمتى از سطح زبان ، سقف دهان را مى پوشاند و در نتیجه ، این حروف درشت تر و غلیظتر از سه حرف دیگر تلفّظ مى شوند. 📝تمرین : صَلِّ ـ صَوْتُ ـ صَبِیًّا ـ صَدْرى ـ صُرِفَتْ ـ یَصْبِرْ ـ ضَنْکاً ـ اِلى ضُرٍّ ـ یُضْلِلْ ـ یَضْرِبُ ـ ضـیـزى ـ نَضِجَتْ ـ بَطَشْتُمْ ـ طُمِسَتْ ـ طُوبى ـ یُطْفِئُوا ـ یُشْطِطْ ـ طِفْلاً ـ ظَلَّ ـ ظَلَمَ ـ ظَهیرٍ ـ مـُنـْظـَریـنَ ـ فَظًّا ـ ظِلالُها ـ خَشِىَ ـ خَتَمَ ـ خَسَفَ ـ خَبَرٍ ـ یُخْرِبُونَ ـ اَخْبارِها ـ غَنِمْتُمْ ـ غُلِبَتْ ـ یَبْغُونَ ـ یَغْلى ـ نَغْفِرْ ـ اَبْغیکُمْ ـ قَریباً ـ قَبْلُ ـ بِقَدَرٍ ـ نُقَدِّسُ ـ نَقْتَبِسْ ـ لا اُقْسِمُ ✍معناى استفال اسـتـفـال در لغـت ، بـه معناى (پایین آمدن ، پست شدن ) مى باشد، و در اصطلاح ، عبارت است از (پایین آمدن سطح زبان از کام بالا). در اثر این صفت ، حرف ، نازک و کم حجم تلفّظ مى شود. ✍️حروف استفال 🔮بجز هفت حرف استعلا، بقیّه حروف داراى صفت استفال مى باشند. یـادسـپـارى : در تـلفـّظ کـلمـات بـاید دقّت شود که هر حرف با صفت خود اداء شود و حالت حرف مجاور را به خود نگیرد. 🔚✅ پایان درس سوم به ما ملحق شوید👇👇👇 🍃🌸گروه بین المللی آموزش قرآن کریم 🌷🥀🌱🌷🥀🌱🌷🥀🌱🌷🥀🌱🌷 💠آموزش 5️⃣درس چهارم: تفخیم وترقیق 🔳 معناى تفخیم تـفـخـیـم در لغـت ، (مـتـرادف کـلمـه (تـسمین ) به معناى (تعظیم و بزرگداشت ) مى باشد، و در اصـطـلاح ، عـبـارت اسـت از: (درشـت و غـلیـظ اداء کـردن حرف بطورى که دهان از صداى آن پر شود). 🔳معناى ترقیق تـرقـیـق در لغـت ، (ضـد تفخیم ) به معناى (رقیق کردن و از غلظت چیزى کاستن ) مى باشد، و در اصطلاح ، عبارت است از: (نازک و رقیق ادا کردن حرف). 💤موارد تفخیم و ترقیق تمام حروف استعلا بدون استثنا تفخیم مى گردند و این حالت در چهار حرف (ص ـ ض ـ ط ـ ظ) قویتر است . لازم بـه یـادسـپـارى اسـت که تفخیم ، در حرف مفتوح ، بیشتر بوده و در حرف مضموم و ساکن ، متوسط، و در حرف مکسور، اندک است . هـمـه حـروف اسـتـفـال ، تـرقـیـق مـى شـونـد بـجـز دو حـرف آخـر (ر ـ ل ) که در برخى موارد تفخیم مى گردند. احکام هر یک بیان خواهد شد. لازم بـه یـادسـپـارى اسـت کـه الف مـدّى تـابـع حـرف مـاقـبـل است و چنانچه حرفى تفخیم شود، الف مدّى بعد از آن نیز تفخیم و در غیر این صورت ، ترقیق مى گردد. 📝تمرین : کلمات زیر بر اساس مراحل تفخیمِ حروف استعلا انتخاب شده است ؛ در تلفّظ آنها دقّت کنید.(خ ): یـَخـافـا ـ خـانـَتـاهـُما ـ خالاتِکُمْ ـ خَفَّتْ ـ خَسَفْنا ـ خُلِقَتْ ـ خُذُوهُمْ ـ فَاخْشَوْهُمْ ـ اَخْبارِها ـ خِفْتُمْ ـ اخِرینَ ـ اَخى (ص ): اَصابَها ـ مِنَ الصّالِحاتِ ـ اَصابِعَهُمْ ـ صَدْرى ـ صَدَقُوا ـ تَصُدُّونا ـ صُرِفَتْ ـ اَصْحابُ ـ تَصْبِرُ ـ یَصِدُّونَ ـ تُصِبْهُمْ (ض ): قـَضـیـهـا ـ یـُضـاعـِفـْهـا ـ اَضاءَ ـ اَضَلُّوا ـ ضَرَبُوا ـ ضُحیها ـ یَضُرُّهُمْ ـ یَسْتَضْعِفْ ـ یُضْلِلْ ـ نَضِجَتْ ـ فِى الاَْرْضِ (ط): اَطاعُونا ـ یُطافُ ـ طآئِفَتَیْنِ ـ طَیِّباتِ ـ طَفِقَ ـ خَلَطُوا ـ طُوبى ـ تَطْغَوْا ـ یَطْمَعُ ـ لا تُطِعْ ـ سُطِحَتْ (ظ): ظالِمُونَ ـ تَظاهَرا ـ ظالِمى ـ حَفِظَ ـ ظَهْرَکَ ـ یَظُنُّ ـ ظُلِمُوا ـ یُظْهِرَ ـ اَظْلَمَ ـ ضِلالُها ـ یُعَظِّمْ (غ ): اَلْغـافـِلاتُ ـ فـِى الْغـارِ ـ وَالْمـَغـارِبِ ـ غـَیْرى ـ غَنِمْتُمْ ـ غُلِبَتْ ـ یَنْزَغُ ـ نَغْفِرْ ـ اَفْرِغْ ـ غِطاءٍ ـ غِشَاوَةٌ (ق ): قـاتـَلُوا ـ قـاسـَمـَهـُمـا ـ قـادِرُونَ ـ قـَبـْلَکَ ـ قـَدِّمـُوا ـ قـُلْنَ ـ قـُرِى ءَ ـ لاتَقْنَطُوا ـ یَقْبَلُ ـ بِالْقِسْطِ ـ نُقِرُّ ادامه دارد..... 🔚پایان درس چهارم گروه بین المللی آموزش قرآن کریم.✍ 🍃🌸
گنجینه گروه بین المللی آموزش قرآن کریم: 🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋 💠آموزش 6️⃣درس ششم: تفخیم وترقیق 🌀تغلیظ و ترقیق حرف لام اصـل ، در تـلفـّظ (لام ) تـرقـیـق اسـت و تـغـلیـظ آن تنها در لفظ جلاله (اللّه ) صورت مى گیرد، به شرط آنکه ماقبل آن ، حارفِ مفتوح یا مضموم قرار گیرد. 💬اگر ماقبل لفظ (اللّه ) حرف مکسور باشد، ترقیق مى گردد. 📝تمرین : فـَاللّهُ ـ هـُوَاللّهُ ـ اِنَّ اللّهَ ـ فـَرَضَ اللّهُ ـ اَرِنـَا اللّهُ ـ عـَبـْدُاللّهِ ـ رَسـُولُ اللّهِ ـ وَاتَّقـُوا اللّهَ ـ نَصْرُاللّهِ ـ فى سَبیلِ اللّهِ ـ بِسْمِ اللّهِ ـ بِاللّهِ ـ لِلّهِ ـ عَلَى اللّهِ 💬تفخیم حرف راء حرف (راء) در شرایط زیر (تفخیم ) مى شود. 1 ـ راء مفتوح یا مضموم ، مانند:رَحیمُ ـ فَرَضَ ـ قُدِرَ ـ اَرادَ ـ رُزِقَ ـ حُرُماتِ ـ تَذَرُ ـ رُوحُ 2 ـ راء ساکن که ماقبل آن مفتوح یا مضموم باشد، مانند:مَرْعى ـ نَهَرٍ (نَهَرْ) ـ اُرْسِلَ ـ فَاهْجُرْ ـ حُمُرٌ (حُمُرْ) 3 ـ راء ساکن ماقبل ساکن که قبل از آن مفتوح یا مضموم باشد (در هنگام وقف پیش مى آید)، مانند:وَالْفـَجـْرِ (وَالْفـَجـْرْ) ـ وَالْعـَصـْرِ (وَالْعـَصـْرْ) ـ عُسْرٍ (عُسْرْ) ـ لَفى خُسْرٍ (لَفى خُسْرْ) ـ فِى الْغارِ (فِى الْغارْ) ـ شَکُورٌ (شَکُورْ). ❗️❗️❗️چند نکته 1 ـ راء ساکن که ماقبل آن ، یاء ساکن باشد ترقیق مى شود (در هنگام وقف پیش مى آید)، مانند:خَیْرَ (خَیْرْ) ـ سَیْرَ (سَیْرْ) ـ غَیْرِ (غَیْرْ) 2 ـ در کلمات (یَسْرِ ـ اَسْرِ ـ نُذُرِ) که در اصل (یَسْرى ـ اَسْرى ـ نُذُرى ) بوده است ، در هنگام وقف ، ترقیق حرف راء بهتر است . 🔵 ترقیق حرف راء حرف (راء) در شرایط زیر (ترقیق ) مى شود. 1 ـ راء مکسور، مانند:رِزْقاً ـ ریحٌ ـ حَرِّقُوهُ ـ اَنْذِرِ النّاسَ ـ نُذُرِ 2 ـ راء ساکن که ماقبل آن مکسور باشد، مانند:مِرْیَةٍ ـ اُحْصِرْتُمْ ـ عَسِرٌ (عَسِرْ) ـ قُدِرَ (قُدِرْ) 3 ـ راء ساکن ماقبل ساکن که ماقبل آن مکسور باشد (در هنگام وقف پیش مى آید)، مانند:سِحْرٌ (سِحْرْ) ـ ذِکْرٌ (ذِکْرْ) ـ خَبیرٌ (خَبیرْ) ❗️❗️❗️چند نکته 1 ـ راء ساکنى که بعد از همزه وصل قرار مى گیرد، تفخیم مى شود، مانند:اِرْجِعُونِ ـ لِمَنِ ارْتَضى ـ اِرْحَمْ ـ اِنِ ارْتَبْتُمْ 2 ـ راء سـاکـن مـاقـبـل مـکسورى که قبل از حروف استعلا واقع شود (در صورتى که در یک کلمه باشند) نیز تفخیم ى شود، مانند:قِرْطاسٍ ـ مِرْصاداً ـ فِرْقَةٍ ـ لَبِالْمِرْصادِ ـ اِرْصاداً 📝تمرین : موارد تفخیم و ترقیق حرف (راء) در کلمات زیر را مشخّص کنید.بـِنـَصـْرِهِ ـ فـِى الاَْرْضِ ـ حـَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ ـ عِشْرُونَ ـ صابِرَةٌ ـ مَعَ الصّابِرینَ ـ اَسْرى ـ غَفُورٌ رَحیمٌ ـ خَیْراً ـ وَ یَغْفِرْ َکُمْ ـ وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ ـ بِاِخْراجِ الرَّسُولِ ـ فَاصْبِرْ صَبْراً ـ اَرْسَلْنا 🔚پایان درس پنجم 🍃🌸 گروه بین‌المللی آموزش قرآن کریم 💠آموزش 7️⃣درس ششم: ادغام 💬معناى ادغام ادغـام در لغـت ، (مـترادف کلمه (ادخال ) به معناى (داخل نمودن ) است ، و در اصطلاح ، عبارت است از: (داخـل کـردن حـرفـى در حـرف دیـگـر بـطـورى کـه اثـرى از حـرفـِ اوّل یعنى (مُدْغَمْ) باقى نماند و حرف دوّم یعنى (مُدْغَمٌ فیه ) مشدّد شود، مانند: (قَدْ دَخَلُوا) که دال (قَدْ) در دال (دَخَلُوا) ادغام شده و آن را (قَدَّ خَلُوا) مى خوانیم . چـنـانـچـه مـُدغـَم و مـُدغـَمٌ فـیـه ، مـثـل هـم نـبـاشـنـد، نـخـسـت مـدغـم را تـبـدیـل بـه حـرف دوّم نـمـوده و سـپـس ادغـام مـى کـنـیـم ، مـانـنـد (قـُلْ رَبِّ) کـه ابـتـدا (لام ) را تبدیل به (راء) و بعد در (راء) دوّم ادغام مى نماییم و (قُرَّبِّ) مى خوانیم . ☝️فایده ادغام فـایـده ادغـام (سـهـولت در تـلفّظ) است ، یعنى اگر حرفى یک بار تلفّظ و بلافاصله همان حرف یا حرف همجنس آن تکرار شود، این حالت براى دستگاه صوتى انسان ، سنگین خواهد بود که این سنگینى با بهره گیرى از قاعده ادغام برطرف مى شود. ➿انواع سه گانه ادغام و موارد آن در قرآن الف ـ ادغـام مـتـمـاثلین : در دو حرفى است که مثل یکدیگر باشند (تکرار یک حرف ) و ادغام آنها لازم است چه در یک کلمه باشند و چه در دو کلمه ، مانند: یُدْرِکْکُمْ ـ قُلْ لَهُمْ که خوانده مى شوند: یُدْرِکُّمْ ـ قُلَّهُمْ ب ـ ادغام متجانسین : زمانى است که دو حرف هم مخرج (حروفى که از یک محلّ، تلفّظ شوند) کنار یکدیگر واقع شوند، خواه در یک کلمه و خواه در دو کلمه ، و ادغام آنها نیز لازم است . ▫️ادغام متجانسین در قرآن مجید، تنها در موارد هفتگانه زیر پیش آمده است . 1 ـ مدغم (طاء) مدغم فیه (تاء)، مانند: بَسَطْتَ (بَسَطتَ) 2 ـ مدغم (تاء) مدغم فیه (طاء)، مانند: قالَتْ طآئِفَةٌ (قالَطّآئِفَةٌ) 3 ـ مدغم (دال ) مدغم فیه (تاء)، مانند: عَبَدْتُمْ (عَبَتُّمْ) 4 ـ مدغم (تاء) مدغم فیه (دال )، مانند: اُجیبَتْ دَعْوَتُکُما (اُجیبَدَّعْوَتُ
گنجینه گروه بین المللی آموزش قرآن کریم: 💠آموزش 7️⃣درس ششم: ادغام 💬معناى ادغام ادغـام در لغـت ، (مـترادف کلمه (ادخال ) به معناى (داخل نمودن ) است ، و در اصطلاح ، عبارت است از: (داخـل کـردن حـرفـى در حـرف دیـگـر بـطـورى کـه اثـرى از حـرفـِ اوّل یعنى (مُدْغَمْ) باقى نماند و حرف دوّم یعنى (مُدْغَمٌ فیه ) مشدّد شود، مانند: (قَدْ دَخَلُوا) که دال (قَدْ) در دال (دَخَلُوا) ادغام شده و آن را (قَدَّ خَلُوا) مى خوانیم . چـنـانـچـه مـُدغـَم و مـُدغـَمٌ فـیـه ، مـثـل هـم نـبـاشـنـد، نـخـسـت مـدغـم را تـبـدیـل بـه حـرف دوّم نـمـوده و سـپـس ادغـام مـى کـنـیـم ، مـانـنـد (قـُلْ رَبِّ) کـه ابـتـدا (لام ) را تبدیل به (راء) و بعد در (راء) دوّم ادغام مى نماییم و (قُرَّبِّ) مى خوانیم . ☝️فایده ادغام فـایـده ادغـام (سـهـولت در تـلفّظ) است ، یعنى اگر حرفى یک بار تلفّظ و بلافاصله همان حرف یا حرف همجنس آن تکرار شود، این حالت براى دستگاه صوتى انسان ، سنگین خواهد بود که این سنگینى با بهره گیرى از قاعده ادغام برطرف مى شود. ➿انواع سه گانه ادغام و موارد آن در قرآن الف ـ ادغـام مـتـمـاثلین : در دو حرفى است که مثل یکدیگر باشند (تکرار یک حرف ) و ادغام آنها لازم است چه در یک کلمه باشند و چه در دو کلمه ، مانند: یُدْرِکْکُمْ ـ قُلْ لَهُمْ که خوانده مى شوند: یُدْرِکُّمْ ـ قُلَّهُمْ ب ـ ادغام متجانسین : زمانى است که دو حرف هم مخرج (حروفى که از یک محلّ، تلفّظ شوند) کنار یکدیگر واقع شوند، خواه در یک کلمه و خواه در دو کلمه ، و ادغام آنها نیز لازم است . ▫️ادغام متجانسین در قرآن مجید، تنها در موارد هفتگانه زیر پیش آمده است . 1 ـ مدغم (طاء) مدغم فیه (تاء)، مانند: بَسَطْتَ (بَسَطتَ) 2 ـ مدغم (تاء) مدغم فیه (طاء)، مانند: قالَتْ طآئِفَةٌ (قالَطّآئِفَةٌ) 3 ـ مدغم (دال ) مدغم فیه (تاء)، مانند: عَبَدْتُمْ (عَبَتُّمْ) 4 ـ مدغم (تاء) مدغم فیه (دال )، مانند: اُجیبَتْ دَعْوَتُکُما (اُجیبَدَّعْوَتُکُما) 5 ـ مدغم (ذال ) مدغم فیه (ظاء)، مانند: اِذْظَلَمُوا (اِظَّلَمُوا) 6 ـ مدغم (ثاء) مدغم فیه (ذال )، مانند: یَلْهَثْ ذلِکَ (یَلْهَذّلِکَ) 7 ـ مدغم (باء) مدغم فیه (میم )، مانند: اِرْکَبْ مَعَنا (اِرْکَمَّعَنا) در مورد اوّل باید دقّت شود که حالت درشتى و پُرى حرف طاء باقى بماند. در مـورد شـشـم و هـفـتـم بـدون ادغـام نـیـز خـوانـده مـى شـونـد و بـجـز دو مثال ذکر شده ، نمونه دیگرى در قرآن وجود ندارد. ج ـ ادغـام مـتقاربین : در حروفى جریان دارد که یا مخرجشان نزدیک به هم باشد و یا در بیشتر صفات ، متّحد باشند. رعایت آنها تنها در دو مورد لازم است و در سایر موارد (حَفْص ) ادغام نکرده است . 1 ـ لام ساکن در حرف راء، مانند: قُلْ رَبِّ (قُرَّبِّ) ـ بَلْ رَبُّکُمْ (بَرَّبُّکُمْ) 2 ـ قـاف سـاکـن در حرف کاف که در قرآن فقط یک مورد و در کلمه (اَلَمْ نَخْلُقْکُمْ) پیش آمده و آن را (اَلَمْ نَخْلُکُّمْ) مى خوانیم . 📝تمرین : رَبـِحـَتْ تـِجـارَتـُهـُمْ ـ اَقـُلْ لَکـُمْ ـ تـَسـْتـَطِعْ عَلَیْهِ ـ یُدْرِکْکُمْ ـ فَاضْرِبْ بِهِ ـ یَلْهَثْ ذلِکَ ـ قَدْ تـَبـَیَّنَ ـ اِرْکَبْ مَعَنا ـ یُوَجِّهْهُ ـ عَبَدْتُمْ ـ قالَتْ طآئِفَهٌ ـ اُجیبَتْ دَعْوَتُکُما ـ فَرَّطْتُمْ ـ بَلْ رَبُّکُمْـ اَلَمْ نَخْلُقْکُمْ ـ اَحَطْتُ ـ اِذْ ظَلَمْتُمْ ـ فَرَّطْتُ ـ اَثْقَلَتْ دَعَوَاللّهَ ـ وَدَّتْ طآئِفَةٌ ـ لَقَدْ تابَ 🔚پایان درس هفتم 🌺🍃 گروه بین‌المللی آموزش قرآن کریم 💠آموزش درس هفتم: احکام نون ساکن وتنوین ▫️🦋 تنوین و نون ساکنه ، حُکمش بدان اى هوشیار ▫️🌸کز حکم آن زینت بود اندر کلام کردگار ▫️🦋در یرملون ادغام کن ، در حرف حلق اظهار کن ▫️🌸در نزد (باء) قلب به میم ، در (مابقى ) اخفا بیار 💬🦋نـون سـاکـن و تـنـویـن در مجاورت 28 حرف زبان عرب ، چهار حکم پیدا مى کند که عبارتند از: اظهار، ادغام ،اقلاب ، اخفا. ♦️اظـهـار : یـعـنـى آشکار نمودن . اگر نون ساکن و تنوین به حروف حلقى برسد، بطور عادى و واضح تلفّظ مى شود و نباید روى آن مکث نمود. حرف حلقى شش بود اى باوفا همزه ، هاء و عین و حاء و غین و خاء مانند: (همزه ): یَنْاَوْنَ مَنْ امَنَ رَسُولٌ اَمینٌ (هاء): مِنْهُمْ اِنْ هُوَ قَوْمٍ هادٍ (عین ): اَنْعَمْتَ مِنْ عِلْمٍ سَمیعٌ عَلیمٌ (حاء): وَانْحَرْمِنْ حَکیمٍ عَلیماً حَکیماً (غین ): فَسَیُنْغِضُونَ یَکُنْ غَنِیّاً اِلهٍ غَیْرِهِ (خاء): وَالْمُنْخَنِقَةٌ مِنْ خَیْرٍقَوْمٌ خَصِمُونَ ♦️ادغام: نـون سـاکـن و تـنـویـن در شش حرف (یرملون ) ادغام مى شود و این ادغام در دو حرف (راء و لام )، بدون غُنّه و در چهار حرف بقیّه (یَنْمُو) با غُنّه است . 🔷 غنّه : صوتى است که از خیشوم (فضاى بینى ) خارج مى شود. دو حـرف (مـیم ) و (نون ) داراى این حالت هستند، بویژه چنانچه مشدّد باشند و نیز د
گنجینه گروه بین المللی آموزش قرآن کریم: 🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹 💠آموزش درس هشتم: احکام میم ساکن 🖊میم ساکن نزد حروف الفبا سه حالت پیدا مى کند: (ادغام ، اخفا، اظهار). 🔮 ادغام مـیـم سـاکـن در حـرف (میم ) بعد از خود ادغام مى شود (ادغام متماثلین بوده و با غُنّه همراه است )، مانند: وَ هُمْ مُهْتَدُونَ (وَ هُمُّهْتَدُونَ) ـ کَمْ مِنْ (کَمِّنْ) 🔮 اخفـا میم ساکن قبل از حرف (باء) اخفا مى گردد. در هـنـگـام اخـفـاى مـیـم ، لبـهـا را به هم نزدیک مى کنیم ، بحدّى که فاصله اندکى بین دولب ، موجود باشد. در این حال ، صوت به حالت غُنّه به میزان دو حرکت ، کشیده مى شود، مانند: رَبَّهُمْ بِهِمْ ـ اَمْ بِهِ جِنَّةٌ ـ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ یـادسـپـارى : مـیـان مـیـم سـاکـن اصـلى و نـون سـاکـن و تـنـویـن کـه قبل از حرف باء تبدیل به میم ساکن مى گردد، تفاوتى وجود ندارد. 📝 تمرین : نـَجَّیـْنـاهـُمْ بِسَحَرٍ ـ صَبَّحَهُمْ بُکْرَةً ـ اَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ـ اَنْتُمْ بِهِ ـ رَبَّهُمْ مُشْفِقُونَ ـ هُمْ مِنْها ـ وَ هُمْ بـارِزُونَ ـ اَنَّهـُمْ بـادُونَ ـ لَهـُمْ مـُوسـى ـ هـُمْ بـَدَؤُوکُمْ ـ جُلُودُهُمْ ـ بَدَّلْناهُمْ ـ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ ـ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً 🔮اظهـار میم ساکن در نزد بقیّه حروف ، اظهار مى گردد. باید دقّت نمود که میم ساکن ، حرکت نگرفته و روى آن مـکـث نـیز نشود و در نزد دو حرف (فاء ـ واو) توجّه بیشترى لازم است تا میم ساکن ، اخفا یـا ادغـام نـشـده و صـوت نـیـز قطع نگردد. بدین منظور پس از تلفّظ میم بدون اینکه صوت ، قـطـع گـردد یا لبها بشدّت از یکدیگر جدا شود لبها با ظرافت به حالت اداى حرف (فاء و واو) درآید، مانند: لَکُمْ فیها ـ یَمُدَّهُمْ فى ـ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ 💥 جمع بندى موارد غُنّه در پـایـان ، مـوارد غُنَّه را که در درسهاى گذشته بطور پراکنده تشریح شده ، جمع بندى مى کنیم . 1 ـ 🌷 نون و میم مشدّد، مانند: اِنَّ ـ کُنّا ـ عَمَّ ـ اُمَّةً 2 ـ🍃 ادغام میم ساکن در میم ، مانند: لَهُمْ مُوسى ـ وَ هُمْ مِنْها 3 ـ🌸 ادغام نون ساکن در چهار حرف (یَنْمُو) یا (یَمُون ) مانند: مَنْ یَشاءُ ـ مِنْ نَفْسٍ ـ مِنْ مالٍ ـ مِنْ وَلِی 4 ـ🍃 کلّیّه (اخفا)ها (که شامل اخفاى نون ساکن نزد (حروف مابقى ) و همچنین اخفاى میم ساکن در نزد حرف (باء) مى باشد)، مانند: عَنْکُمْ ـ کُنْتُمْ ـ مِنْ بَعْدِ ـ اَمَدًا بَعیداً 🔚پایان درس هشتم گروه بین‌المللی آموزش قرآن✍ 🍃🌸 🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋 💠 آموزش 🌺 درس نهم: احکام مد و قصر 🌹 «مد» در تجويد عبارت است از: «امتداد صوت در حروف مدى بيش از ميزان طبيعى»، مانند: «جَاء»َ. 🍃«قصر» در تجويد عبارت است از: «اداء حروف مدى به ميزان طبيعى و معمولى»، مانند: «أُوذِينَا». ✍🏻حروف مد و اسباب مد ساختمان مد از دو عامل تشكيل مى‏شود: حرف مد و سبب مد. 👈حروف مد عبارتند از: «الف مدى»، «واو مدى» و «ياء مدى». ♻️سبب مد، خود دو نوع است: سبب لفظى و سبب معنوى. 🔮 سبب لفظى سببى است كه در ظاهر كلام است و عبارت است از «همزه» و «سكون». 💐 «تشديد» نيز حكم سكون را دارد و سبب مد محسوب مى‏شود. 🍃هرگاه پس از حروف مد، همزه يا سكون قرار گيرد، بايد حروف مد را بيش از ميزان طبيعى امتداد داد، مانند: «جَاءَ»، «آلْآنَ»، «دَابَّة». 🔮 سبب معنوى در معناى كلمه نهفته است، مثلا طبق روايت حفص، كلمه «لا» در كلمات توحيد، به جهت تعظيم، به ميزان چهار حركت امتداد مى‏يابد و نيز طبق قرائت حمزه، كلمه «لاء نافيه» در «لاَ رَيْب»، «لاَ شِيَةَ» و... به جهت مبالغه در نفى به ميزان چهار حركت، امتداد مى‏يابد. ✅ انواع مد حروف مد به طور طبيعى، يعنى هنگامى كه پس از آنها سبب مد نيايد، به ميزان «دو حركت» امتداد خواهند يافت. اين نوع مد را مد طبيعى يا اصلى گويند، مانند:«نُوحِيهَا» ☝️چنانچه پس از حروف مد، سبب مد بيايد، امتداد بيشترى خواهند يافت كه آن را مد فرعى يا غير طبيعى گويند، مانند: «يَشَاءُ». ✍🏻 مد فرعى6 نوع است: «مد متصل»، «مد منفصل» و «مد بدل» كه سبب مد آنها «همزه» مى‏باشد و «مد لازم»، «مد سكون عارضى» و «مد لين» كه سبب مد آنها «سكون» است. 🔴 مد متصل «مد متصل» مدى است كه سبب آن، يعنى «همزه»، پس از حرف مد و در يك كلمه قرار مى‏گيرد، مانند: «جَاءَ»، «أُولَئِكَ» و «جِى‏ءَ». حَفص، ميزان مد متصل را، توسّط، يعنى چهار حركت، فوق توسّط، يعنى پنج حركت و طول يعنى، شش حركت دانسته است. 💎 قارى مجاز است هر يك از اين سه وجه را اختيار نمايد، امّا تا آخر همان را اجرا كند و به اصطلاح، توازن مد را رعايت كند. اگر همزه در آخر كلمه باشد، هنگام وقف چون همزه ساكن نيز مى‏شود، مد متصل حتماً بايد به طول، يعنى شش حركت ادا شود، مانند: «سُوءْ». 🔴 مدّ منفصل «مد منفصل» مدى است كه حرف مد و سبب آن يعنى «همزه»، در دو كلمه جدا از هم بيايند، مانند: «إنّ
🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹 💠آموزش درس هشتم: احکام میم ساکن 🖊میم ساکن نزد حروف الفبا سه حالت پیدا مى کند: (ادغام ، اخفا، اظهار). 🔮 ادغام مـیـم سـاکـن در حـرف (میم ) بعد از خود ادغام مى شود (ادغام متماثلین بوده و با غُنّه همراه است )، مانند: وَ هُمْ مُهْتَدُونَ (وَ هُمُّهْتَدُونَ) ـ کَمْ مِنْ (کَمِّنْ) 🔮 اخفـا میم ساکن قبل از حرف (باء) اخفا مى گردد. در هـنـگـام اخـفـاى مـیـم ، لبـهـا را به هم نزدیک مى کنیم ، بحدّى که فاصله اندکى بین دولب ، موجود باشد. در این حال ، صوت به حالت غُنّه به میزان دو حرکت ، کشیده مى شود، مانند: رَبَّهُمْ بِهِمْ ـ اَمْ بِهِ جِنَّةٌ ـ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ یـادسـپـارى : مـیـان مـیـم سـاکـن اصـلى و نـون سـاکـن و تـنـویـن کـه قبل از حرف باء تبدیل به میم ساکن مى گردد، تفاوتى وجود ندارد. 📝 تمرین : نـَجَّیـْنـاهـُمْ بِسَحَرٍ ـ صَبَّحَهُمْ بُکْرَةً ـ اَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ـ اَنْتُمْ بِهِ ـ رَبَّهُمْ مُشْفِقُونَ ـ هُمْ مِنْها ـ وَ هُمْ بـارِزُونَ ـ اَنَّهـُمْ بـادُونَ ـ لَهـُمْ مـُوسـى ـ هـُمْ بـَدَؤُوکُمْ ـ جُلُودُهُمْ ـ بَدَّلْناهُمْ ـ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ ـ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً 🔮اظهـار میم ساکن در نزد بقیّه حروف ، اظهار مى گردد. باید دقّت نمود که میم ساکن ، حرکت نگرفته و روى آن مـکـث نـیز نشود و در نزد دو حرف (فاء ـ واو) توجّه بیشترى لازم است تا میم ساکن ، اخفا یـا ادغـام نـشـده و صـوت نـیـز قطع نگردد. بدین منظور پس از تلفّظ میم بدون اینکه صوت ، قـطـع گـردد یا لبها بشدّت از یکدیگر جدا شود لبها با ظرافت به حالت اداى حرف (فاء و واو) درآید، مانند: لَکُمْ فیها ـ یَمُدَّهُمْ فى ـ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ 💥 جمع بندى موارد غُنّه در پـایـان ، مـوارد غُنَّه را که در درسهاى گذشته بطور پراکنده تشریح شده ، جمع بندى مى کنیم . 1 ـ 🌷 نون و میم مشدّد، مانند: اِنَّ ـ کُنّا ـ عَمَّ ـ اُمَّةً 2 ـ🍃 ادغام میم ساکن در میم ، مانند: لَهُمْ مُوسى ـ وَ هُمْ مِنْها 3 ـ🌸 ادغام نون ساکن در چهار حرف (یَنْمُو) یا (یَمُون ) مانند: مَنْ یَشاءُ ـ مِنْ نَفْسٍ ـ مِنْ مالٍ ـ مِنْ وَلِی 4 ـ🍃 کلّیّه (اخفا)ها (که شامل اخفاى نون ساکن نزد (حروف مابقى ) و همچنین اخفاى میم ساکن در نزد حرف (باء) مى باشد)، مانند: عَنْکُمْ ـ کُنْتُمْ ـ مِنْ بَعْدِ ـ اَمَدًا بَعیداً 🔚پایان درس هشتم گروه بین‌المللی آموزش قرآن✍ 🍃🌸
💠آموزش درس هفتم: احکام نون ساکن وتنوین ▫️🦋 تنوین و نون ساکنه ، حُکمش بدان اى هوشیار ▫️🌸کز حکم آن زینت بود اندر کلام کردگار ▫️🦋در یرملون ادغام کن ، در حرف حلق اظهار کن ▫️🌸در نزد (باء) قلب به میم ، در (مابقى ) اخفا بیار 💬🦋نـون سـاکـن و تـنـویـن در مجاورت 28 حرف زبان عرب ، چهار حکم پیدا مى کند که عبارتند از: اظهار، ادغام ،اقلاب ، اخفا. ♦️اظـهـار : یـعـنـى آشکار نمودن . اگر نون ساکن و تنوین به حروف حلقى برسد، بطور عادى و واضح تلفّظ مى شود و نباید روى آن مکث نمود. حرف حلقى شش بود اى باوفا همزه ، هاء و عین و حاء و غین و خاء مانند: (همزه ): یَنْاَوْنَ مَنْ امَنَ رَسُولٌ اَمینٌ (هاء): مِنْهُمْ اِنْ هُوَ قَوْمٍ هادٍ (عین ): اَنْعَمْتَ مِنْ عِلْمٍ سَمیعٌ عَلیمٌ (حاء): وَانْحَرْمِنْ حَکیمٍ عَلیماً حَکیماً (غین ): فَسَیُنْغِضُونَ یَکُنْ غَنِیّاً اِلهٍ غَیْرِهِ (خاء): وَالْمُنْخَنِقَةٌ مِنْ خَیْرٍقَوْمٌ خَصِمُونَ ♦️ادغام: نـون سـاکـن و تـنـویـن در شش حرف (یرملون ) ادغام مى شود و این ادغام در دو حرف (راء و لام )، بدون غُنّه و در چهار حرف بقیّه (یَنْمُو) با غُنّه است . 🔷 غنّه : صوتى است که از خیشوم (فضاى بینى ) خارج مى شود. دو حـرف (مـیم ) و (نون ) داراى این حالت هستند، بویژه چنانچه مشدّد باشند و نیز در هنگام ادغامِ با غُنّه و اخفاى این دو حرف ، غُنّه به میزان دو حرکت ادامه دارد، مانند: (راء): مَنْ رَحِمَ غَفُورٌ رَحیمٌ (لام ): مِنْ لَدُنْ رِزْقاً لَکُمْ (میم ): مَنْ مَعِىَ فَتْحاً مُبیناً (نون ): اِنْ نَشَاْ حِطَّةٌ نَغْفِرْ (واو): مِنْ وَلَدٍ اُمَّةً واحِدَةً (یاء): مَنْ یَقُولُ یَوْمَئِذٍ یَصَّدَّعُونَ ✅ # یـادسـپـارى : در کلمات (قِنْوان ـ صِنْوان ـ دُنْیا ـ بُنْیان ) به سبب آنکه نون ساکن و حروف یرملون (واو، یاء) در یک کلمه قرار گرفته اند، ادغام انجام نمى شود. 📝تمرین : فى لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ ـ کُلُّ اَمْرٍ حَکیمٍ ـ رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ ـ وَ اِنْ یَرَوْا ـ فى شَکٍّ یَلْعَبُونَ ـ عَذابٌ اَلیمٌ ـ فـَوَیـْلٌ یـَوْمـَئِذٍ لِلْمـُکـَذِّبینَ ـ وَ لکِنْ لا ـ فَقالُوا اَبَشَراً مِنّا واحِداً نَتَّبِعْهُ اِنّا اِذاً لَفى ضَلالٍ وَ سُعُرٍ ♦️اقلاب: در اینجا مراد تبدیل نون ساکن و تنوین به حرف (میم ساکن ) است و آن هم در صورتى است که نون ساکن و تنوین پیش از حرف (باء) واقع گردند، با توجّه به این نکته که میم ساکن ایجاد شده ، در نزد باء (اخفاء) مى شود که باغُنّه همراه است ، مانند:اَنْبِئْهُمْ ـ سَمیعاً بَصیراً ـ مِنْ بَعْدِهِمْ ـ واقِعٌ بِهِمْ 📝تمرین : حِکْمَةٌ بالِغَةٌ ـ مُنْبَثًّا ـ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ـ فَانْبَجَسَتْ ـ اَمَدًا بَعیداً ـ مِنْ بَعْدِهِمْ ـ مَشّآءٍ بِنَمیمٍ ـ اَنْ بُورِکَ ـ سَمیعٌ بَصیرٌ ـ فَانْبِذْ ـ مِنْ بُطُونِ ـ بَصیرٌ بِالْعِبادِ ـ مِنْ بَقْلِها ـ مَنْ بَعَثَنا ♦️اخفا: به معناى (پوشاندن )، حالتى است میان اظهار و ادغام ، همراه با غُنّه بگونه اى که تشدید ایجاد نشود. ❗️نون ساکن و تنوین در نزد پانزده حرف باقیمانده (اخفا) مى شوند. در هنگام شروع اخفا بدون اینکه زبان به محلّ اداى نون برسد، حرف بعدى به محلّ تلفّظ خود نزدیک شده ، در این حال ، صوت بصورت غُنّه دو حرکت ، ادامه پیدا کرده و آن گاه حرف مابقى به سهولت و آسانى تلفّظ مى گردد. ➖لازم بـه یـادسـپـارى اسـت کـه کـیفیت اخفا بستگى به نوع حرف مابقى دارد، بدین معنا که اگر حـرف مـابـقـى از حـروف اسـتـعـلا بـاشـد، اخـفـاى نون ساکن و تنوین ، درشت و پرحجم بوده و چنانچه از حروف استفال باشد، اخفا رقیق و نازک خواهد بود. 👆از مـطـالب فـوق ، روشـن مى شود که اخفاى نون ساکن و تنوین در نزد هر یک از این حروف با دیگرى تفاوت دارد و چه بسا فردى اخفا در نزد حرفى را صحیح انجام دهد، ولى در نزدِ حرف دیگر نتواند بخوبى اخفا نماید. بنابراین ، باید تمامى موارد حروف پانزده گانه ، تمرین شود. (ت ): اَنْتُمْ مَنْ تابَ جَنّاتٍ تَجْرى (ث ): وَالاُْنْثى اَنْ ثَبَّتْناکَ خَیْرٌ ثَواباً (ج ): اَنْجَیْتَنا اِنْ جَعَلَ خَلْقٍ جَدیدٍ (د): عِنْدَهُمْ مِنْ دُونِهِ کَاْساً دِهاقاً (ذ): فَاَنْذَرْتُکُمْ مِنْ ذَهَبٍ فى یَوْمٍ ذى مَسْغَبَةٍ (ز): اَنْزَلَ فَاِنْ زَلَلْتُمْ نَفْساً زَکِیَّةً (س ): فَاَنْسیهُمْ وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ فَوْجٌ سَاءَلَهُمْ (ش ): یَنْشُرْاِنْ شآءَ رُکْنٍ شَدیدٍ (ص ): فَانْصُرْنا وَ لَمَنْ صَبَرَ قَوْماً صالِحینَ (ض ): مَنْضُودٍ مَنْ ضَلَّ عَذاباً ضِعْفاً (ط): قِنْطاراً اِنْ طَلَّقَکُنَّ کَلِمَةٍ طَیِّبَةٍ (ظ): یَنْظُرُونَ مِنْ ظَهیرٌ قَوْمٍ ظَلَمُوا (ف ): اَنْفُسَهُمْ کُنْ فَیَکُونُ خالِداً فیها (ق ): تَنْقِمُونَ مِنْ قَبْلُ سَمیعٌ قَریبٌ (ک ): اَلْمُنْکَرِ مَنْ کانَ عُلُوّاً کَبیراً گروه بین‌المللی آموزش قرآن کریم 🔚پایان درس هشتم
🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋 💠 آموزش 🌺 درس نهم: احکام مد و قصر 🌹 «مد» در تجويد عبارت است از: «امتداد صوت در حروف مدى بيش از ميزان طبيعى»، مانند: «جَاء»َ. 🍃«قصر» در تجويد عبارت است از: «اداء حروف مدى به ميزان طبيعى و معمولى»، مانند: «أُوذِينَا». ✍🏻حروف مد و اسباب مد ساختمان مد از دو عامل تشكيل مى‏شود: حرف مد و سبب مد. 👈حروف مد عبارتند از: «الف مدى»، «واو مدى» و «ياء مدى». ♻️سبب مد، خود دو نوع است: سبب لفظى و سبب معنوى. 🔮 سبب لفظى سببى است كه در ظاهر كلام است و عبارت است از «همزه» و «سكون». 💐 «تشديد» نيز حكم سكون را دارد و سبب مد محسوب مى‏شود. 🍃هرگاه پس از حروف مد، همزه يا سكون قرار گيرد، بايد حروف مد را بيش از ميزان طبيعى امتداد داد، مانند: «جَاءَ»، «آلْآنَ»، «دَابَّة». 🔮 سبب معنوى در معناى كلمه نهفته است، مثلا طبق روايت حفص، كلمه «لا» در كلمات توحيد، به جهت تعظيم، به ميزان چهار حركت امتداد مى‏يابد و نيز طبق قرائت حمزه، كلمه «لاء نافيه» در «لاَ رَيْب»، «لاَ شِيَةَ» و... به جهت مبالغه در نفى به ميزان چهار حركت، امتداد مى‏يابد. ✅ انواع مد حروف مد به طور طبيعى، يعنى هنگامى كه پس از آنها سبب مد نيايد، به ميزان «دو حركت» امتداد خواهند يافت. اين نوع مد را مد طبيعى يا اصلى گويند، مانند:«نُوحِيهَا» ☝️چنانچه پس از حروف مد، سبب مد بيايد، امتداد بيشترى خواهند يافت كه آن را مد فرعى يا غير طبيعى گويند، مانند: «يَشَاءُ». ✍🏻 مد فرعى6 نوع است: «مد متصل»، «مد منفصل» و «مد بدل» كه سبب مد آنها «همزه» مى‏باشد و «مد لازم»، «مد سكون عارضى» و «مد لين» كه سبب مد آنها «سكون» است. 🔴 مد متصل «مد متصل» مدى است كه سبب آن، يعنى «همزه»، پس از حرف مد و در يك كلمه قرار مى‏گيرد، مانند: «جَاءَ»، «أُولَئِكَ» و «جِى‏ءَ». حَفص، ميزان مد متصل را، توسّط، يعنى چهار حركت، فوق توسّط، يعنى پنج حركت و طول يعنى، شش حركت دانسته است. 💎 قارى مجاز است هر يك از اين سه وجه را اختيار نمايد، امّا تا آخر همان را اجرا كند و به اصطلاح، توازن مد را رعايت كند. اگر همزه در آخر كلمه باشد، هنگام وقف چون همزه ساكن نيز مى‏شود، مد متصل حتماً بايد به طول، يعنى شش حركت ادا شود، مانند: «سُوءْ». 🔴 مدّ منفصل «مد منفصل» مدى است كه حرف مد و سبب آن يعنى «همزه»، در دو كلمه جدا از هم بيايند، مانند: «إنَّا أَنْزَلْنَاهُ»، «فِي أَنْفُسِهِمْ». 📙 حفص، ميزان مد منفصل را قصر، توسط و فوق توسط، يعنى دو، چهار و پنج حركت آورده است ولى در هر حال ميزان آن بايد مساوى يا كمتر از مد متصل باشد. 🔴 مد بدل «مد بدل» مدى است كه بر خلاف ساير انواع مد، سبب مد يعنى همزه قبل از حرف مد آمده است، مانند: «ءَامَنُوا». ☝️👈از آنجا كه حرف مد در اين كلمات در اصل همزه ساكن بوده كه به حرف مد تبديل شده، آن را «مد بدل» گويند. «ءَامَنُوا» در اصل «أَءْمَنُوا» بوده است. 👈اين مد در قرائت نافع به روايت ورش، به قصر، توسط و طول خوانده شده است و باقى قراء به «قصر» خوانده‏اند. 🔴 مد لازم «مد لازم» مدى است كه سبب آن «سكون لازم» بوده و پس از حرف مد، در داخل يك كلمه قرار گيرد. «سكون لازم» سكونى است كه در ذات حرف قرار دارد و به خاطر وقف ايجاد نشده باشد، مثل سكون لام در كلمه «آلْآنَ»، ميم ساكن در «الر» (الف لامْ را) و نون ساكن در «يس» (يَاسِينْ). تشديد نيز به دليل در برداشتن سكون، سبب مد لازم است مانند: «وَلاَالضَّالِّين» و «الم» (الف لاَمِّيم). مد لازم به «طول» يعنى شش حركت خوانده مى‏شود. 🔴 مد سكون عارضى «مد سكون عارضى» مدى است كه سبب آن «سكون عارضى» باشد. «سكون عارضى» سكونى است كه در آخر كلمه هنگام وقف ايجاد مى‏شود، مانند: «تَعْلَمُونَ» كه در هنگام وقف خوانده مى‏شود: «تَعْلَمُونْ». 💫 حفص، «مد سكون عارضى» را به «قصر، توسط و طول» خوانده است. 🔴 مد لين 🌼 مد لين از نظر حروف مد، با ديگر انواع مد تفاوت دارد. «مد لين» مدى است كه حروف آن عبارتند از: واو ساكنِ ماقبلْ مفتوح و ياءِ ساكنِ ماقبلْ مفتوح. سبب مد لين فقط «سكون» است كه اگر بعد از «حرف مد لين» واقع شود، مد لين به وجود مى‏آيد، مانند: «يَوْمٍ» كه هنگام وقف مى‏شود «يَوْمْ»، «خَوْفُ» كه هنگام وقف مى‏شود «خَوْفْ» و «بَيْتِ» كه هنگام وقف مى‏شود «بَيْتْ». ♻️بديهى است كه در صورت وصل كلمات فوق، سبب از ميان رفته، مد لين وجود نخواهد داشت. ميزان كشش مد لين مانند سكون عارضى دو، چهار يا شش حركت است. ⚠️نكته مهم: در تمام قرآن فقط يك نمونه مد لين وجود دارد كه سبب آن «سكون لازم»است و آن عبارت است از:«عَيْن» در حروف مُقَطَّعه سوره مريم و سوره شورى. سوره مريم: «كهيعص» (كاف ها يا عَيْنْ صاد) سوره شورى: «حم عسق» (حا ميم عَيْنْ سين قاف) 🔚پایان درس نهم گروه بین‌المللی آموزش قرآن.✍ 🍃🌸 🌷🥀🌱🌷🥀🌱🌷🥀🌱🌷🥀🌱🌷
💠آموزش درس هفتم: احکام نون ساکن وتنوین ▫️🦋 تنوین و نون ساکنه ، حُکمش بدان اى هوشیار ▫️🌸کز حکم آن زینت بود اندر کلام کردگار ▫️🦋در یرملون ادغام کن ، در حرف حلق اظهار کن ▫️🌸در نزد (باء) قلب به میم ، در (مابقى ) اخفا بیار 💬🦋نـون سـاکـن و تـنـویـن در مجاورت 28 حرف زبان عرب ، چهار حکم پیدا مى کند که عبارتند از: اظهار، ادغام ،اقلاب ، اخفا. ♦️اظـهـار : یـعـنـى آشکار نمودن . اگر نون ساکن و تنوین به حروف حلقى برسد، بطور عادى و واضح تلفّظ مى شود و نباید روى آن مکث نمود. حرف حلقى شش بود اى باوفا همزه ، هاء و عین و حاء و غین و خاء مانند: (همزه ): یَنْاَوْنَ مَنْ امَنَ رَسُولٌ اَمینٌ (هاء): مِنْهُمْ اِنْ هُوَ قَوْمٍ هادٍ (عین ): اَنْعَمْتَ مِنْ عِلْمٍ سَمیعٌ عَلیمٌ (حاء): وَانْحَرْمِنْ حَکیمٍ عَلیماً حَکیماً (غین ): فَسَیُنْغِضُونَ یَکُنْ غَنِیّاً اِلهٍ غَیْرِهِ (خاء): وَالْمُنْخَنِقَةٌ مِنْ خَیْرٍقَوْمٌ خَصِمُونَ ♦️ادغام: نـون سـاکـن و تـنـویـن در شش حرف (یرملون ) ادغام مى شود و این ادغام در دو حرف (راء و لام )، بدون غُنّه و در چهار حرف بقیّه (یَنْمُو) با غُنّه است . 🔷 غنّه : صوتى است که از خیشوم (فضاى بینى ) خارج مى شود. دو حـرف (مـیم ) و (نون ) داراى این حالت هستند، بویژه چنانچه مشدّد باشند و نیز در هنگام ادغامِ با غُنّه و اخفاى این دو حرف ، غُنّه به میزان دو حرکت ادامه دارد، مانند: (راء): مَنْ رَحِمَ غَفُورٌ رَحیمٌ (لام ): مِنْ لَدُنْ رِزْقاً لَکُمْ (میم ): مَنْ مَعِىَ فَتْحاً مُبیناً (نون ): اِنْ نَشَاْ حِطَّةٌ نَغْفِرْ (واو): مِنْ وَلَدٍ اُمَّةً واحِدَةً (یاء): مَنْ یَقُولُ یَوْمَئِذٍ یَصَّدَّعُونَ ✅ # یـادسـپـارى : در کلمات (قِنْوان ـ صِنْوان ـ دُنْیا ـ بُنْیان ) به سبب آنکه نون ساکن و حروف یرملون (واو، یاء) در یک کلمه قرار گرفته اند، ادغام انجام نمى شود. 📝تمرین : فى لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ ـ کُلُّ اَمْرٍ حَکیمٍ ـ رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ ـ وَ اِنْ یَرَوْا ـ فى شَکٍّ یَلْعَبُونَ ـ عَذابٌ اَلیمٌ ـ فـَوَیـْلٌ یـَوْمـَئِذٍ لِلْمـُکـَذِّبینَ ـ وَ لکِنْ لا ـ فَقالُوا اَبَشَراً مِنّا واحِداً نَتَّبِعْهُ اِنّا اِذاً لَفى ضَلالٍ وَ سُعُرٍ ♦️اقلاب: در اینجا مراد تبدیل نون ساکن و تنوین به حرف (میم ساکن ) است و آن هم در صورتى است که نون ساکن و تنوین پیش از حرف (باء) واقع گردند، با توجّه به این نکته که میم ساکن ایجاد شده ، در نزد باء (اخفاء) مى شود که باغُنّه همراه است ، مانند:اَنْبِئْهُمْ ـ سَمیعاً بَصیراً ـ مِنْ بَعْدِهِمْ ـ واقِعٌ بِهِمْ 📝تمرین : حِکْمَةٌ بالِغَةٌ ـ مُنْبَثًّا ـ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ـ فَانْبَجَسَتْ ـ اَمَدًا بَعیداً ـ مِنْ بَعْدِهِمْ ـ مَشّآءٍ بِنَمیمٍ ـ اَنْ بُورِکَ ـ سَمیعٌ بَصیرٌ ـ فَانْبِذْ ـ مِنْ بُطُونِ ـ بَصیرٌ بِالْعِبادِ ـ مِنْ بَقْلِها ـ مَنْ بَعَثَنا ♦️اخفا: به معناى (پوشاندن )، حالتى است میان اظهار و ادغام ، همراه با غُنّه بگونه اى که تشدید ایجاد نشود. ❗️نون ساکن و تنوین در نزد پانزده حرف باقیمانده (اخفا) مى شوند. در هنگام شروع اخفا بدون اینکه زبان به محلّ اداى نون برسد، حرف بعدى به محلّ تلفّظ خود نزدیک شده ، در این حال ، صوت بصورت غُنّه دو حرکت ، ادامه پیدا کرده و آن گاه حرف مابقى به سهولت و آسانى تلفّظ مى گردد. ➖لازم بـه یـادسـپـارى اسـت کـه کـیفیت اخفا بستگى به نوع حرف مابقى دارد، بدین معنا که اگر حـرف مـابـقـى از حـروف اسـتـعـلا بـاشـد، اخـفـاى نون ساکن و تنوین ، درشت و پرحجم بوده و چنانچه از حروف استفال باشد، اخفا رقیق و نازک خواهد بود. 👆از مـطـالب فـوق ، روشـن مى شود که اخفاى نون ساکن و تنوین در نزد هر یک از این حروف با دیگرى تفاوت دارد و چه بسا فردى اخفا در نزد حرفى را صحیح انجام دهد، ولى در نزدِ حرف دیگر نتواند بخوبى اخفا نماید. بنابراین ، باید تمامى موارد حروف پانزده گانه ، تمرین شود. (ت ): اَنْتُمْ مَنْ تابَ جَنّاتٍ تَجْرى (ث ): وَالاُْنْثى اَنْ ثَبَّتْناکَ خَیْرٌ ثَواباً (ج ): اَنْجَیْتَنا اِنْ جَعَلَ خَلْقٍ جَدیدٍ (د): عِنْدَهُمْ مِنْ دُونِهِ کَاْساً دِهاقاً (ذ): فَاَنْذَرْتُکُمْ مِنْ ذَهَبٍ فى یَوْمٍ ذى مَسْغَبَةٍ (ز): اَنْزَلَ فَاِنْ زَلَلْتُمْ نَفْساً زَکِیَّةً (س ): فَاَنْسیهُمْ وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ فَوْجٌ سَاءَلَهُمْ (ش ): یَنْشُرْاِنْ شآءَ رُکْنٍ شَدیدٍ (ص ): فَانْصُرْنا وَ لَمَنْ صَبَرَ قَوْماً صالِحینَ (ض ): مَنْضُودٍ مَنْ ضَلَّ عَذاباً ضِعْفاً (ط): قِنْطاراً اِنْ طَلَّقَکُنَّ کَلِمَةٍ طَیِّبَةٍ (ظ): یَنْظُرُونَ مِنْ ظَهیرٌ قَوْمٍ ظَلَمُوا (ف ): اَنْفُسَهُمْ کُنْ فَیَکُونُ خالِداً فیها (ق ): تَنْقِمُونَ مِنْ قَبْلُ سَمیعٌ قَریبٌ (ک ): اَلْمُنْکَرِ مَنْ کانَ عُلُوّاً کَبیراً گروه بین‌المللی آموزش قرآن کریم 🔚پایان درس هشتم
🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋 💠 آموزش 🌺 درس نهم: احکام مد و قصر 🌹 «مد» در تجويد عبارت است از: «امتداد صوت در حروف مدى بيش از ميزان طبيعى»، مانند: «جَاء»َ. 🍃«قصر» در تجويد عبارت است از: «اداء حروف مدى به ميزان طبيعى و معمولى»، مانند: «أُوذِينَا». ✍🏻حروف مد و اسباب مد ساختمان مد از دو عامل تشكيل مى‏شود: حرف مد و سبب مد. 👈حروف مد عبارتند از: «الف مدى»، «واو مدى» و «ياء مدى». ♻️سبب مد، خود دو نوع است: سبب لفظى و سبب معنوى. 🔮 سبب لفظى سببى است كه در ظاهر كلام است و عبارت است از «همزه» و «سكون». 💐 «تشديد» نيز حكم سكون را دارد و سبب مد محسوب مى‏شود. 🍃هرگاه پس از حروف مد، همزه يا سكون قرار گيرد، بايد حروف مد را بيش از ميزان طبيعى امتداد داد، مانند: «جَاءَ»، «آلْآنَ»، «دَابَّة». 🔮 سبب معنوى در معناى كلمه نهفته است، مثلا طبق روايت حفص، كلمه «لا» در كلمات توحيد، به جهت تعظيم، به ميزان چهار حركت امتداد مى‏يابد و نيز طبق قرائت حمزه، كلمه «لاء نافيه» در «لاَ رَيْب»، «لاَ شِيَةَ» و... به جهت مبالغه در نفى به ميزان چهار حركت، امتداد مى‏يابد. ✅ انواع مد حروف مد به طور طبيعى، يعنى هنگامى كه پس از آنها سبب مد نيايد، به ميزان «دو حركت» امتداد خواهند يافت. اين نوع مد را مد طبيعى يا اصلى گويند، مانند:«نُوحِيهَا» ☝️چنانچه پس از حروف مد، سبب مد بيايد، امتداد بيشترى خواهند يافت كه آن را مد فرعى يا غير طبيعى گويند، مانند: «يَشَاءُ». ✍🏻 مد فرعى6 نوع است: «مد متصل»، «مد منفصل» و «مد بدل» كه سبب مد آنها «همزه» مى‏باشد و «مد لازم»، «مد سكون عارضى» و «مد لين» كه سبب مد آنها «سكون» است. 🔴 مد متصل «مد متصل» مدى است كه سبب آن، يعنى «همزه»، پس از حرف مد و در يك كلمه قرار مى‏گيرد، مانند: «جَاءَ»، «أُولَئِكَ» و «جِى‏ءَ». حَفص، ميزان مد متصل را، توسّط، يعنى چهار حركت، فوق توسّط، يعنى پنج حركت و طول يعنى، شش حركت دانسته است. 💎 قارى مجاز است هر يك از اين سه وجه را اختيار نمايد، امّا تا آخر همان را اجرا كند و به اصطلاح، توازن مد را رعايت كند. اگر همزه در آخر كلمه باشد، هنگام وقف چون همزه ساكن نيز مى‏شود، مد متصل حتماً بايد به طول، يعنى شش حركت ادا شود، مانند: «سُوءْ». 🔴 مدّ منفصل «مد منفصل» مدى است كه حرف مد و سبب آن يعنى «همزه»، در دو كلمه جدا از هم بيايند، مانند: «إنَّا أَنْزَلْنَاهُ»، «فِي أَنْفُسِهِمْ». 📙 حفص، ميزان مد منفصل را قصر، توسط و فوق توسط، يعنى دو، چهار و پنج حركت آورده است ولى در هر حال ميزان آن بايد مساوى يا كمتر از مد متصل باشد. 🔴 مد بدل «مد بدل» مدى است كه بر خلاف ساير انواع مد، سبب مد يعنى همزه قبل از حرف مد آمده است، مانند: «ءَامَنُوا». ☝️👈از آنجا كه حرف مد در اين كلمات در اصل همزه ساكن بوده كه به حرف مد تبديل شده، آن را «مد بدل» گويند. «ءَامَنُوا» در اصل «أَءْمَنُوا» بوده است. 👈اين مد در قرائت نافع به روايت ورش، به قصر، توسط و طول خوانده شده است و باقى قراء به «قصر» خوانده‏اند. 🔴 مد لازم «مد لازم» مدى است كه سبب آن «سكون لازم» بوده و پس از حرف مد، در داخل يك كلمه قرار گيرد. «سكون لازم» سكونى است كه در ذات حرف قرار دارد و به خاطر وقف ايجاد نشده باشد، مثل سكون لام در كلمه «آلْآنَ»، ميم ساكن در «الر» (الف لامْ را) و نون ساكن در «يس» (يَاسِينْ). تشديد نيز به دليل در برداشتن سكون، سبب مد لازم است مانند: «وَلاَالضَّالِّين» و «الم» (الف لاَمِّيم). مد لازم به «طول» يعنى شش حركت خوانده مى‏شود. 🔴 مد سكون عارضى «مد سكون عارضى» مدى است كه سبب آن «سكون عارضى» باشد. «سكون عارضى» سكونى است كه در آخر كلمه هنگام وقف ايجاد مى‏شود، مانند: «تَعْلَمُونَ» كه در هنگام وقف خوانده مى‏شود: «تَعْلَمُونْ». 💫 حفص، «مد سكون عارضى» را به «قصر، توسط و طول» خوانده است. 🔴 مد لين 🌼 مد لين از نظر حروف مد، با ديگر انواع مد تفاوت دارد. «مد لين» مدى است كه حروف آن عبارتند از: واو ساكنِ ماقبلْ مفتوح و ياءِ ساكنِ ماقبلْ مفتوح. سبب مد لين فقط «سكون» است كه اگر بعد از «حرف مد لين» واقع شود، مد لين به وجود مى‏آيد، مانند: «يَوْمٍ» كه هنگام وقف مى‏شود «يَوْمْ»، «خَوْفُ» كه هنگام وقف مى‏شود «خَوْفْ» و «بَيْتِ» كه هنگام وقف مى‏شود «بَيْتْ». ♻️بديهى است كه در صورت وصل كلمات فوق، سبب از ميان رفته، مد لين وجود نخواهد داشت. ميزان كشش مد لين مانند سكون عارضى دو، چهار يا شش حركت است. ⚠️نكته مهم: در تمام قرآن فقط يك نمونه مد لين وجود دارد كه سبب آن «سكون لازم»است و آن عبارت است از:«عَيْن» در حروف مُقَطَّعه سوره مريم و سوره شورى. سوره مريم: «كهيعص» (كاف ها يا عَيْنْ صاد) سوره شورى: «حم عسق» (حا ميم عَيْنْ سين قاف) گروه بین‌المللی آموزش قرآن.✍ 🍃🌸 🌷🥀🌱🌷🥀🌱🌷🥀🌱🌷🥀🌱🌷
💠آموزش 7️⃣درس : ادغام 💬معناى ادغام ادغـام در لغـت ، (مـترادف کلمه (ادخال ) به معناى (داخل نمودن ) است ، و در اصطلاح ، عبارت است از: (داخـل کـردن حـرفـى در حـرف دیـگـر بـطـورى کـه اثـرى از حـرفـِ اوّل یعنى (مُدْغَمْ) باقى نماند و حرف دوّم یعنى (مُدْغَمٌ فیه ) مشدّد شود، مانند: (قَدْ دَخَلُوا) که دال (قَدْ) در دال (دَخَلُوا) ادغام شده و آن را (قَدَّ خَلُوا) مى خوانیم . چـنـانـچـه مـُدغـَم و مـُدغـَمٌ فـیـه ، مـثـل هـم نـبـاشـنـد، نـخـسـت مـدغـم را تـبـدیـل بـه حـرف دوّم نـمـوده و سـپـس ادغـام مـى کـنـیـم ، مـانـنـد (قـُلْ رَبِّ) کـه ابـتـدا (لام ) را تبدیل به (راء) و بعد در (راء) دوّم ادغام مى نماییم و (قُرَّبِّ) مى خوانیم . ☝️فایده ادغام فـایـده ادغـام (سـهـولت در تـلفّظ) است ، یعنى اگر حرفى یک بار تلفّظ و بلافاصله همان حرف یا حرف همجنس آن تکرار شود، این حالت براى دستگاه صوتى انسان ، سنگین خواهد بود که این سنگینى با بهره گیرى از قاعده ادغام برطرف مى شود. ➿انواع سه گانه ادغام و موارد آن در قرآن الف ـ ادغـام مـتـمـاثلین : در دو حرفى است که مثل یکدیگر باشند (تکرار یک حرف ) و ادغام آنها لازم است چه در یک کلمه باشند و چه در دو کلمه ، مانند: یُدْرِکْکُمْ ـ قُلْ لَهُمْ که خوانده مى شوند: یُدْرِکُّمْ ـ قُلَّهُمْ ب ـ ادغام متجانسین : زمانى است که دو حرف هم مخرج (حروفى که از یک محلّ، تلفّظ شوند) کنار یکدیگر واقع شوند، خواه در یک کلمه و خواه در دو کلمه ، و ادغام آنها نیز لازم است . ▫️ادغام متجانسین در قرآن مجید، تنها در موارد هفتگانه زیر پیش آمده است . 1 ـ مدغم (طاء) مدغم فیه (تاء)، مانند: بَسَطْتَ (بَسَطتَ) 2 ـ مدغم (تاء) مدغم فیه (طاء)، مانند: قالَتْ طآئِفَةٌ (قالَطّآئِفَةٌ) 3 ـ مدغم (دال ) مدغم فیه (تاء)، مانند: عَبَدْتُمْ (عَبَتُّمْ) 4 ـ مدغم (تاء) مدغم فیه (دال )، مانند: اُجیبَتْ دَعْوَتُکُما (اُجیبَدَّعْوَتُکُما) 5 ـ مدغم (ذال ) مدغم فیه (ظاء)، مانند: اِذْظَلَمُوا (اِظَّلَمُوا) 6 ـ مدغم (ثاء) مدغم فیه (ذال )، مانند: یَلْهَثْ ذلِکَ (یَلْهَذّلِکَ) 7 ـ مدغم (باء) مدغم فیه (میم )، مانند: اِرْکَبْ مَعَنا (اِرْکَمَّعَنا) در مورد اوّل باید دقّت شود که حالت درشتى و پُرى حرف طاء باقى بماند. در مـورد شـشـم و هـفـتـم بـدون ادغـام نـیـز خـوانـده مـى شـونـد و بـجـز دو مثال ذکر شده ، نمونه دیگرى در قرآن وجود ندارد. ج ـ ادغـام مـتقاربین : در حروفى جریان دارد که یا مخرجشان نزدیک به هم باشد و یا در بیشتر صفات ، متّحد باشند. رعایت آنها تنها در دو مورد لازم است و در سایر موارد (حَفْص ) ادغام نکرده است . 1 ـ لام ساکن در حرف راء، مانند: قُلْ رَبِّ (قُرَّبِّ) ـ بَلْ رَبُّکُمْ (بَرَّبُّکُمْ) 2 ـ قـاف سـاکـن در حرف کاف که در قرآن فقط یک مورد و در کلمه (اَلَمْ نَخْلُقْکُمْ) پیش آمده و آن را (اَلَمْ نَخْلُکُّمْ) مى خوانیم . 📝تمرین : رَبـِحـَتْ تـِجـارَتـُهـُمْ ـ اَقـُلْ لَکـُمْ ـ تـَسـْتـَطِعْ عَلَیْهِ ـ یُدْرِکْکُمْ ـ فَاضْرِبْ بِهِ ـ یَلْهَثْ ذلِکَ ـ قَدْ تـَبـَیَّنَ ـ اِرْکَبْ مَعَنا ـ یُوَجِّهْهُ ـ عَبَدْتُمْ ـ قالَتْ طآئِفَهٌ ـ اُجیبَتْ دَعْوَتُکُما ـ فَرَّطْتُمْ ـ بَلْ رَبُّکُمْـ اَلَمْ نَخْلُقْکُمْ ـ اَحَطْتُ ـ اِذْ ظَلَمْتُمْ ـ فَرَّطْتُ ـ اَثْقَلَتْ دَعَوَاللّهَ ـ وَدَّتْ طآئِفَةٌ ـ لَقَدْ تابَ 🌺🍃 گروه بین‌المللی آموزش قرآن کریم
🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋 💠آموزش 6️⃣درس ششم: تفخیم وترقیق 🌀تغلیظ و ترقیق حرف لام اصـل ، در تـلفـّظ (لام ) تـرقـیـق اسـت و تـغـلیـظ آن تنها در لفظ جلاله (اللّه ) صورت مى گیرد، به شرط آنکه ماقبل آن ، حارفِ مفتوح یا مضموم قرار گیرد. 💬اگر ماقبل لفظ (اللّه ) حرف مکسور باشد، ترقیق مى گردد. 📝تمرین : فـَاللّهُ ـ هـُوَاللّهُ ـ اِنَّ اللّهَ ـ فـَرَضَ اللّهُ ـ اَرِنـَا اللّهُ ـ عـَبـْدُاللّهِ ـ رَسـُولُ اللّهِ ـ وَاتَّقـُوا اللّهَ ـ نَصْرُاللّهِ ـ فى سَبیلِ اللّهِ ـ بِسْمِ اللّهِ ـ بِاللّهِ ـ لِلّهِ ـ عَلَى اللّهِ 💬تفخیم حرف راء حرف (راء) در شرایط زیر (تفخیم ) مى شود. 1 ـ راء مفتوح یا مضموم ، مانند:رَحیمُ ـ فَرَضَ ـ قُدِرَ ـ اَرادَ ـ رُزِقَ ـ حُرُماتِ ـ تَذَرُ ـ رُوحُ 2 ـ راء ساکن که ماقبل آن مفتوح یا مضموم باشد، مانند:مَرْعى ـ نَهَرٍ (نَهَرْ) ـ اُرْسِلَ ـ فَاهْجُرْ ـ حُمُرٌ (حُمُرْ) 3 ـ راء ساکن ماقبل ساکن که قبل از آن مفتوح یا مضموم باشد (در هنگام وقف پیش مى آید)، مانند:وَالْفـَجـْرِ (وَالْفـَجـْرْ) ـ وَالْعـَصـْرِ (وَالْعـَصـْرْ) ـ عُسْرٍ (عُسْرْ) ـ لَفى خُسْرٍ (لَفى خُسْرْ) ـ فِى الْغارِ (فِى الْغارْ) ـ شَکُورٌ (شَکُورْ). ❗️❗️❗️چند نکته 1 ـ راء ساکن که ماقبل آن ، یاء ساکن باشد ترقیق مى شود (در هنگام وقف پیش مى آید)، مانند:خَیْرَ (خَیْرْ) ـ سَیْرَ (سَیْرْ) ـ غَیْرِ (غَیْرْ) 2 ـ در کلمات (یَسْرِ ـ اَسْرِ ـ نُذُرِ) که در اصل (یَسْرى ـ اَسْرى ـ نُذُرى ) بوده است ، در هنگام وقف ، ترقیق حرف راء بهتر است . 🔵 ترقیق حرف راء حرف (راء) در شرایط زیر (ترقیق ) مى شود. 1 ـ راء مکسور، مانند:رِزْقاً ـ ریحٌ ـ حَرِّقُوهُ ـ اَنْذِرِ النّاسَ ـ نُذُرِ 2 ـ راء ساکن که ماقبل آن مکسور باشد، مانند:مِرْیَةٍ ـ اُحْصِرْتُمْ ـ عَسِرٌ (عَسِرْ) ـ قُدِرَ (قُدِرْ) 3 ـ راء ساکن ماقبل ساکن که ماقبل آن مکسور باشد (در هنگام وقف پیش مى آید)، مانند:سِحْرٌ (سِحْرْ) ـ ذِکْرٌ (ذِکْرْ) ـ خَبیرٌ (خَبیرْ) ❗️❗️❗️چند نکته 1 ـ راء ساکنى که بعد از همزه وصل قرار مى گیرد، تفخیم مى شود، مانند:اِرْجِعُونِ ـ لِمَنِ ارْتَضى ـ اِرْحَمْ ـ اِنِ ارْتَبْتُمْ 2 ـ راء سـاکـن مـاقـبـل مـکسورى که قبل از حروف استعلا واقع شود (در صورتى که در یک کلمه باشند) نیز تفخیم ى شود، مانند:قِرْطاسٍ ـ مِرْصاداً ـ فِرْقَةٍ ـ لَبِالْمِرْصادِ ـ اِرْصاداً 📝تمرین : موارد تفخیم و ترقیق حرف (راء) در کلمات زیر را مشخّص کنید.بـِنـَصـْرِهِ ـ فـِى الاَْرْضِ ـ حـَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ ـ عِشْرُونَ ـ صابِرَةٌ ـ مَعَ الصّابِرینَ ـ اَسْرى ـ غَفُورٌ رَحیمٌ ـ خَیْراً ـ وَ یَغْفِرْ َکُمْ ـ وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ ـ بِاِخْراجِ الرَّسُولِ ـ فَاصْبِرْ صَبْراً ـ اَرْسَلْنا 🍃🌸 گروه بین‌المللی آموزش قرآن کریم