eitaa logo
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
2.4هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
87 فایل
﷽ زمانــ رفتنی است با #قرآن زمان را ماندنی کنیم🚫 کانال #آموزشی آیدی ما 👇 @Mohmmad1364 بهترین نیستیم اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند💚 باحضور حافظان قرآنی 🎓 کپی از مطالب آزاد است ♻ گروه آموزشی رایگان حفظ داریم تاسیس 14 آبان 1397
مشاهده در ایتا
دانلود
یک امتحان ساده براى ارزیابى خودتون جاى ساعت دیوارى خونتون رو عوض کنین، می‌بینید که تا ماه ‌ها هنوز روى دیوار ناخودآگاه دنبالش می‌گردین !⏰ ذهن شما براى قبول و پردازش تغییر یک ساعتِ ساده و بى ‌احساس ، نیاز به چند ماه زمان داره ! پس انتظار نداشته باشید تغییرات بزرگتر رو در زمان کوتاه و بدون مشکل انجام بدید... @goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_سی_و_پنجم چند روز پیش از عید، مهران که نگران وضع ما بود اسباب و اثاثیه خانه
حمید یوسفیان در خرداد سال ۶۰ شهید شد. جنازه او را به اصفهان آوردن و در تکه شهدا دفن کردند. شهادت حمید خیلی دلم را سوزاند اگر حمید و خانواده‌اش به ما کمک نمی‌کردند معلوم نبود که سرنوشت من و بچه هایم چه می شد. ما در مراسم تشییع جنازه حمید شرکت کردیم و کنار مادرش بودیم ولی زینب آن روز امتحان داشت و نتوانست به تشییع جنازه بیاید اما به من و مادربزرگش خیلی سفارش کرد و گفت شما حتما شرکت کنید. بعد از امتحانات خرداد هم با شهلا سر قبر حمید یوسفیان رفتند مادر حمید چند روز بعد از شهادت پسرش خواب دید که شهیدی آمده و صندوق صندوق میوه روی قبر حمید گذاشته است. مادر حمید می گفت توی خواب این شهید را خوب می‌شناختم انگار خیلی با ما آشنا بود. من و بچه ها مرتب برای شرکت در دعای کمیل و زیارت عاشورا به تکه شهدا می رفتیم زینب علاقه زیادی به شهدا داشت. هر بار که برای تشیع آنها به گلزار شهدای اصفهان می رفت مقداری از خاک قبور شهدا را می‌آورد و تبرکی نگه می‌داشت زینب هفت میوه درخت کاج و هفت تا خاک تبرکی شهدا را در بین وسایلش گذاشته بود. هنوز در محله دستگرد بوداه زینب برای زیارت به تکه شهدا رفتیم زینب مرا سر قبر زهره بنیانیان از شهدای انقلاب برد و گفت مامان نگاه کن فقط مردا شهید نمیشن زنها هم شهید میشن. زینب همیشه ساعت ها سر قبر زهره بنیانیان می‌نشست و قرآن می‌خوانم ماه آخر که در محله دستگرد بودیم مینا و مهری همراه مهران پیش ما آمدند. دخترها راضی به آمدن نمی‌شدند می‌ترسیدند برادرشان برای خارج کردن آنها از آبادان نقشه کشیده باشد اما مهران قول داد آنها را به آبادان برگرداند. همزمان با آمدن بچه ها بابای مهربانم از ماهشهر به اصفهان آمد او تصمیم گرفت خانه ای در اصفهان بخرد. شرکت نفت برای خرید خانه وام می‌داد این موقعیت خوبی بود که از مستاجری رها شویم. بابای مهران قصد داشت که با وام در شاهین شهر اصفهان خانه بخرد تعداد زیادی از کارگرهای بازنشسته شرکت نفت خوزستان در آنجا خانه خریده بودند ادامه دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ارزیابی خدا دقیق است... و هیچ عملی از شما گم نمی‌شود حتی اگر به اندازه دانه ارزن باشد و یا پنهان شده باشد 📖 سوره لقمان، آیه ۱۶ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🎨 رنگ‌ الهی‌ [توحیدی‌ ‌را‌ بگیرید] و چه‌ رنگی‌ ‌از‌ رنگ‌ الهی‌ خوش‌تر ‌است‌! و ‌ما پرستندگان‌ اوییم‌ (سوره مبارکه بقره آیه 138) 🔸️ما به جاى آن كه رنگ خدا را گرفته باشيم، به خدا رنگ زده ‏ايم. چگونه مى ‏خواهيم ديگران را بسازيم و از اسارت ‏ها رها سازيم، در حالى كه هنوز خويش را نساخته ‏ايم؟ ما كه خود اسيريم، چگونه سخن از آزاد كردن ديگران مى ‏گوييم؟!
✅بعد مرگ حضرت خیلی گریه کرد 🌺تا اینکه خدا فرزندی بهش هدیه داد 🌺 🔰"هدیه" در عربی میشه "هِبة". اسم بچشو گذاشت «هِبةُ الله» ✅همسر حضرت خیلی دعا کرد که بچه دار بشه تا اینکه 🌺خدا صداشو شنید🌺 🔰 "شنید "در عربی میشه " یَسمَع" حضرت ابراهیم اسم بچشو گذاشت « یَسمعُ الله» که الان میگیم . اما.... 📚البرهان ج2 ص273 @goranketabzedegi
📚داستانها و مثل ها 🔴«ریختن آب پشت سر مسافر» در زمان حمله ی اعراب به ایران، «هرمزان» سردار ایرانی و حاکم خوزستان تسلیم نشد و به مبارزه در شهری دیگر ادامه داد در نهایت دستگیر شد و قبل ازینکه خلیفه او را بکشد، آب برای نوشیدن درخواست کرد، اما آن را ننوشید و در جواب خلیفه که پرسید پس چرا آب را نمینوشی؟ گفت میترسم هنگام نوشیدن آب مرا بکشند خلیفه گفت تا این آب را ننوشی تو را نخواهم کشت، هرمزان بی درنگ آب را روی زمین ریخت و اینگونه جان خود را خرید میگویند خلیفه بعد از دیدن این صحنه گفت: «به راستی که بخت از ایرانیان برگشته وگرنه غلبهٔ ما بر این ملت با عقل میسر نبود» فلسفه آب ریختن پشت سر مسافر از اینجا آمده، یعنی زندگی دوباره به شخص داده میشود تا مسافر برود و سالم بماند 📚 @goranketabzedegi
مسابقه پیامک هفتگی (قرار ) ۱۴۰۱/۱۰/۰۷ سوال مسابقه⁉️ كدام گزينه درباره‌ی قنوت نماز جمعه صحيح است؟؟؟؟ 1 ) قنوت اوّل، در ركعت دوم پس از خواندن حمد و سوره انجام می‌گيرد 2 ) در ركعت دوم، پس از حمد و سوره، ابتدا قنوت را می‌خوانيم و سپس به ركوع می‌رويم. 3 ) در ركعت دوم، ابتدا به ركوع می‌رويم و سپس قنوت می‌خوانيم. 4 ) در ركعت اوّل، ابتدا به ركوع می‌رويم و سپس قنوت می‌خوانيم. جهت شرکت در مسابقه فقط عدد گزینه مورد نظر را بدون نوشتن هیچ توضیحی به شماره پیامک زیر ارسال فرمایید # 09149327220 زمان مسابقه تا پنج شنبه ۱۳ بهمن ماه جایزه نقدی ۱۰ هزار تومان به یک نفر از برگزیده مسابقه قوانین مسابقه مطالعه شود🤚 ⛔️ از ارسال پیامک تکراری خودداری فرمایید در غیر اینصورت شماره شما از لیست قرعه کشی حذف میگردد ⛔️ از ارسال به آیدی معذوریم ..پاسخ مسابقه فقط بهصورت پیامکی میباشد ⛔️ ارسال عدد مورد نظر جواب مسابقه برای پاسخ کافی میباشد برای مثال 2 ⛔️ شرکت برای عموم علاقمندان و اعضای خانواده آزاد هست 🟩 روابط عمومی کانال آموزشی قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی لینک عضویت 🌈 eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74 @goranketabzedegi
قیمت یک پیتزای خوب با یک کتاب خوب یکی ست، فرق آنها در طول مدتی ست که می‌توانند ما را خوشحال کنند اولی یک ربع و دومی یک عمر ! حیرت آور است که برای اغلب ما آن یک ربع مهم تر است ! 🍕 📙 قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74 @goranketabzedegi 1821
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#فرزند_آوری1 ✅بعد مرگ #هابیل حضرت #آدم خیلی گریه کرد 🌺تا اینکه خدا فرزندی بهش هدیه داد 🌺 🔰"هدیه" د
✅اما خدا میگه بعضی از شماهاخیلی بی معرفتید 🔰تابچه دار نشدید زمین و آسمونو به هم میدوزید که خدایا: بچه میخواییم، بچه میخواییم همینکه دنیا میاد 👼 🚫اصلا یادمون میره کی بود چی بود کجا بود 🚫نه اسمشو الهی میزاریم 🚫نه بهش یاد میدیم نمازی هست، خدایی هست، قرآنی هست، معادی هست ✴️فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَكَاءَ فِيمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ(اعراف189و 190) 👈وقتی بچه ی صالح به اونا میده (خدا رو فراموش میکنن ) وکسان دیگر رو در نعمتی که بهشون دادیم دخیل میدونن @goranketabzedegi