قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
🍓 #من_و_قرآنم #پارت_دوم ظهر گرم تابستانی بود که بعد از یک دوره پراسترس جنگ با غول کنکور، سواراتوب
🍓
#من_و_قرآنم
#پارت_سوم
بعد از کلی جنگ درونی یک شب زمستانی تصمیم گرفتم که موضوع انصراف از دانشگاه رابا خانواده ام مطرح کنم
خیلی سردرگم بودم نمیدانستم کدام مسیر من را سیراب میکند اما ته قلبم، من را به مسیر آن بهشتی که دیده بودم دعوت میکرد.
یک روز پر کار سرد زمستانی از دانشگاه خسته به خانه رسیدم.
خانه جای امنی برایم بود،مامان به استقبالم آمد، در حیاط که باز شد چهره زیبای مامان پری که همراهش بوی بهشتی غذایش را به همراه داشت خستگی دورنم را التیام میبخشید
یه کم استراحت کردم و بعدش میخواستم تصمیمم را با خوانواده درمیون بزارم
خب قطعامیدانستم که با نظرات متفاوت خانواده ام رو به رو میشوم
مادرم که آرزوی موفقیتم را داشت در ابتدا از تصمیم انصراف از دانشگاهم ناراحت شد اما در وهله بعد، تصمیم گیری را به خودم واگذاشت
بعد از اطلاع به پدر و مادرم حال باید با برادر بزرگترم که جایگاه پدری برایم داشت تصمیمم را مطرح میکردم.
گوشی تلفن را برداشتم
الو؟
من: سلام داداش (بعداز احوال پرسی) تصمیمم را اطلاع دادم
کمی سکوت بینمان برقرار شد
من: الو داداش صدامو داری؟
داداش: بله آبجی صدا میاد، تصمیم نهاییت را گرفتی؟؟؟
من: بله داداش دیگه نمیخوام به دانشگاه بروم
داداش: خب چه تصمیمی برای آینده ات داری
من: تصمیم دارم وارد عرصه حفظ قرآن بشم
داداش: حفظ؟؟
چیزی بهم نگفت اما یک حسی دورنم ایجاد شد که، باورم نکرد.
خلاصه بعداز پخش شدن تصمیمی که گرفته بودم و روبه رو شدن با حالت های مختلفی که حس های مختلفی را به درونم منتقل میکرد
تصمیم گرفتم دوباره به آن بهشت کوچک(دارالقران) بروم...
#ادامه_دارد
#آیه_درمانی
🌺فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ(نمل۷۹)
پس بر خدا توکّل کن، که تو بر حقّ آشکار هستی.
بندهی من . . .
✨اونجا که تنها میشی و دنبالِ یه تکیه گاه مطمئن میگردی، به من تکیه کن ،من هستم .
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
کانال قران کتاب زندگی برگزار میکند 📢📢 حفظ سوره مبارکه #نباء 🔹 علاقمندان در حفظ سوره مبارکه نباء
آخرین مهلت و ثبت نام در طرح آزمون حفظ سوره #نباء
۱۲ دی ماه ۱۴۰۳
عزیزانی هم که در آزمون شفاهی شرکت کرده اند جهت شرکت در آزمون کتبی ب آیدی ما مراجعه فرمایند
@Mohmmad1364
#انگیزشی
⚘ از #سوره_یوسف آموختم که:👇👇
-#بیمار شفا خواهد یافت...
-و #غایب بازخواهد گشت...
-و #غمگین خوشحال خواهد شد..
-و #سختی_ها بر طرف خواهد شد..
-و #آرزوها متحقق خواهند شد..
-و اگر الله نخواهد، کسی نمیتواند کسی را خوار و ذلیل کند...
-و الله به هر شخصی که بخواهد عزت وسربلندی میدهد...
پس #دلت را به الله وابسته کن و بجز او از کسی امید نداشته باش ♧
با بچهها مستقیم و بدون کنایه حرف بزنیم
🔸به جای: اتاقت بوی گند گرفته
🔹 بگیم: باید اتاقت رو تمیز کنی
🔸به جای: کلاغه بهم گفته تو دیروز یه دروغی به من گفتی
🔹بگیم: سارا، فهمیدم دیروز درباره شکلات خواهرت بهم دروغ گفتی، لطفا به من راستش رو بگو
🔸 به جای: خوش به حال خاله زهرات، بچههاش خیلی حرف گوش کن هستن
🔹 بگیم: یه دقیقه حواست به من باشه عزیزم! تا ۱۰ دقیقه دیگه باید تمام اسباب بازیهات رو جمع کنی
🔸به جای: خیلی بدم میاد وقتی یکی بهم میچسبه
🔹بگیم: بذار ۵ دقیقه تنها بمونم، باشه؟
#تلنگر
⏪ ما اگر پایمان رسیده لب پرتگاه و به سقوط نزدیک و نزدیکتر میشویم،
دلیلش فاصله ایست که ازقرآن گرفته ایم!
بایگانی اش کرده ایم لب پنجره!
هیچ حواسمان هست؟
زیرپایمان دره ای هولناک است منهای قرآن !
🔰... وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم منها...
... ﻭ ﺑﺮ ﻟﺐ ﮔﻮﺩﺍﻟﻲ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺑﻮﺩﻳﺪ، ﭘﺲ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ...
(آل عمران/١٠٣)
کانال
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
🍓 #من_و_قرآنم #پارت_سوم بعد از کلی جنگ درونی یک شب زمستانی تصمیم گرفتم که موضوع انصراف از دانشگاه
🍓
#من_و_قرآنم
#پارت_چهارم
بعد از یک دوره کوتاه چند روزه و پخش شدن خبر تصمیمی که گرفته بودم بالاخره آن صبح زیبایی که بارها در ذهنم تجسم کرده بودم رسید، صبحی که شروعش با گذاشتن قدمهای محکم و استوارم در آن بهشت کوچک شروع میشد
خدای من، چه حس زیبایی دارم، چه صبح دل انگیزی، چه آرامش عجیبی، با کلی حس زیبا از رختخوابم بلند شدم، آبی بر دست و صورتم زدم، لباس های اتو زده ام را که از شب قبل آماده کرده بودم برتن کردم چادر مشکی زیبایم را سرم انداختم و اینبار پوتین های زیبایی که به بهانه رفتن به دانشگاه خریده بودم، برای رفتن به آن بهشت کوچک بالا کشیدم. تقریبا از مسیر خانه تا دارالقرآن حدودا 20 دقیقه بود و من دائم در طول مسیر این فکر ذهنم را مشغول به خود میکرد که نکند نشود نکند ثبت نام نشوم و کلی نکنم های دیگر
بالاخره رسیدم، اتوبوس واحد دقیقا جلوی درب دارالقرآن توقف کرد، درب اتوبوس که باز شد و پیاده شدم جلوی چشمانم فواره های کوچک وسط حیاط دارالقرآن که از پشت نرده های آهنی درب ورودی پیدا بود دوباره بهم شور و اشتیاق داد، هر چه قدم های کوچکم به سمت آن بهشت کوچک نزدیک تر میشد حال خوبم بیشتر میشد بالاخره دوباره بعد از گذشت چندین ماه پا به آن بهشت کوچک گذاشتم. کمی درون حیاط دارالقرآن ایستادم و به کل منظره های زیبایی که اطرافم بود با کلی عشق نگریستم. کم کم باید به سمت اتاق ثبت نام میرفتم، خودرا به آن اتاق نزدیک کردم، با تق تق انگشتانم بر روی درب چوبیه اتاق ثبت نام، مسئول آن سرش را بالا آورد•
•
مسئول ثبت نام: بفرمایید
من: ببخشید برای ثبت نام در کلاس حفظ قرآن آمدم
مسئول ثبت نام: بفرمایید بنشینید، خب اول باید از شما برای ورود به کلاس حفظ تست بگیریم
من: تست؟؟؟ ته دلم آشوب شد، چه تستی؟
مسئول ثبت نام: نگران نباشید از روی قرآن برای ما چند خطی باید تلاوت کنید
من: در حالی که فکر این مرحله را نمیکردم ناچار به قبول شدم. و با یک چشم گفتن، قرآنی جلوی صورتم گشوده شد
مسئول ثبت نام: بفرمایید تلاوت کنید
من: شروع به تلاوت کردم، خب چون قبلا هیچ پیش زمینه ای از کلاس روخوانی و روانخوانی نداشتم در تلاوتم کمی دچار مشکل شدم
مسئول ثبت نام: کافیه، خب شما قبل از ورود به کلاس حفظ باید اول وارد کلاس روخوانی و روانخوانی بشید
من: نه، نه، اصلا، من دوست دارم وارد کلاس حفظ بشم، قول میدم که در زمینه حفظ دچار مشکل نشم و تمام تلاشم را میکنم، خواهش میکنم قبول کنید من وارد کلاس حفظ قرآن بشم
بعد از کلی اصرار و پافشاری بنده، بالاخره من رو برای کلاس حفظ قرآن ثبت نام کردند...
#ادامه_دارد
پنج قورباغه در یک برکه زندگی می کردند،
یک قورباغه تصمیم گرفت بپرد. . .
- سؤال: «چه تعداد قورباغه باقی می ماند؟»
- جواب: «پنج عدد!»
- «چرا؟»
- «چون تصمیم گرفتن، انجام دادن نیست.»
| نکته:👌
تفاوت برنده با بازنده در عمل و بی عملی است.
هرگاه کسی طرحی را ارائه کند، می بینید
که ده نفری قبل از او به این طرح فکر کرده اند،
#اما فقط به آن فکر کرده اند.
#عاقلان_را_اشارهای_کافیست
تاريخ تولدت مهم نيست،
تاريخ تحولت مهمه.
اهل کجا بودنت مهم نيست،
اهل و بهجا بودنت مهمه.
منطقه زندگيت مهم نيست، منطق زندگيت مهمه.👌
درود بر کسانی که دعا دارند و ادعا ندارند.
نيايش دارند و نمايش ندارند.
حيا دارند و ريا ندارند.
رسم دارند و اسم ندارند.
🔰🔰🔰🔰
لحظه هایتان به رنگ
خــــــــــ💜ـــــــــــــدا
قرآن کتاب زندگی 📚
@goranketabzedegi