#مسیحای_عشق
#قسمت_صدوهشتاد_وهفتم
:_واقعا از ڪسے معذرت خواهے نڪردین؟
:+تو دبیرستان،با اینڪہ از بہترین دانش آموزا بودم ولے بہ خاطر معذرت خواهے نڪردن،یہ هفتہ از مدرسہ اخراج
شدم...
:_معذرت خواهے ڪار سختےـنیست،دل شڪستن خیلے سخت تر از معذرت خواهیہ...اول بگید ڪہ متأسفید بعدش
این همہ ڪلمہ و اصطالح هست ،ببخشید،عذر مےخوام،متأسفم...
+:چطورے باید بگم؟یعنے با چہ لحنے؟
:_اگہ از تہ دل از ڪارتون پشیمون باشید،لحن خودش درست مےشہ..
:+ببین اینطورے بگم،خوبہ؟
بہ طرفش برمےگردم
:+من خیلے اشتباه ڪردم.. بایت رفتارم واقعا متأسفم..
ببخشید،عذر مےخوام،متأسفم..
لحنش،پشیمان است...
سر تڪان مےدهم و برمبگردم
:_آره خوبہ..
:+نیڪے؟ببخش منو...مےبخشے؟
سرم را پایین مےاندازم و با انگشتانم بازے مےڪنم.
مخاطب حرف هایش من بودم؟
با این روش،از من معذرت خواهے ڪرد؟
:+هیچ وقت تو عمرم،معنے شرمندگے رو حس نڪرده بودم...ولے الان...با تڪ تڪ سلول هایم مےفہممش...
شرمنده ام نیڪے.. ببخش...
با دست راستم،اشڪ هایم را مےگیرم.
:+مےبخشے؟
نمےتوانم نبخشم... نمے شود از التماسش ڪلامش،ساده گذشت..
سرم را آرام تڪان مےدهم
مےخندد
ِ
:+خب بریم یہ شام دونفره ے...یہ شام همسایه ای بخوریم
دو هفتہ است من مہمون دستپخت تو ام،امشب مہمون من..آها راستے؟
سرم را بالا مےآورم،دست راستش را بہ طرفم مےگیرد.
حلقہ ے ظریفم روے دست مردانہ ے مسیح...
جدے مےگوید
:+لطفا همیشہ دستت ڪن،همیشہ..
به قَلَــــم فاطمه نظری
@gordan110
#مسیحای_عشق
#قسمت_صدوهشتاد_وهشتم
حلقہ را برمےدارم..
ذوق زده،با لبخند مےگوید
:+مانے صحبت ڪرده با مامانینا.. ڪہ مثلا مسافرتمون تموم شده،تا دو روز برمےگردیم... دیگہ مجبور نیستے دروغ
بگے..
راه مےافتد.
نگاهش مےڪنم
نہ شڪ ندارم....
ِ واقعے ڪنارم نشستہ..
مسیح
بےاحساسه سردے ڪہ همہ مےگویند، نمےشناسم...
ِ
مسیح
مسیح،همین پسربجہ ے مغرورے است ڪہ حرفش را در حجاب لفافہ زد و حالا؛سرخوش از پیروزے؛روے ابرها
سیر مےڪند.
سرم را پایین مےاندازم و لبخندـمےزنم.
ِے تلخ ماجراے ظہر را مےشود از یاد برد،با آرامشے ڪہ حالا دارم...
خدایا،ممنون!
*نیڪے*
جزوه ها را داخل ڪیف مےچپانم.
شام دیشب را مہمان مسیح بودم و دیر بہ خانہ برگشتیم.
چادرم را سرمےڪنم و از اتاق بیرون مےروم.
بہ گمانم مسیح هنوز خواب است،پاورچین پاورچین و بے صدا حرڪت مےڪنم مبادا بیدار شود.
مےخواهم از جلوے آشپزخانہ رد بشوم ڪہ صدایے مےآید
:_صبح بخیر
هیــــــن بلندے مےڪشم و دستم را روے قلبم مےگذارم.
لب هایش بہ لبخند بزرگے باز شده اند و او سعے مےڪند،پنہانش ڪند.
سریع،خودم را جمع و جور مےڪنم.
با اعتماد بہ نفس مےگویم
:+سلام،صبح بخیر
:_ترسیدے؟
:+نہ خیر.. مگہ شما اجنہ اے ڪہ من بترسم؟
خنده اش را ڪنترل مےڪند.
:_ولے انگار ترسیدے..
:+مگہ شما از خودتون مےترسین؟ بہ نظر من ڪہ ترسناڪ نیستین..
به قَلَــــم فاطمه نظری
@gordan110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکه دار د هوس کربلا بسم الله 😊😔😍
#دلتنگ
#امامحسین
#کربلا
#عاشقانه
#استوری
#مذهبی
#بین الحرمین
@gordan110
10.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 Soldiers of Imam Mahdi cannot be lazy❗️
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
•┈┈••✾❣✾•@gordan110......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلا یه چیز دیگس😢🙈💔🙃❤️☹️😭
@gordan110