#امام_جواد_ع_شهادت
چه حاجتی مگر این قوم خواستند و ندادی؟
که سنگ بود جوابِ تویی که آینهزادی
تو لب گشودی و بوزینههای رفته به منبر
خجل شدند؛ چه عُمرِ کمی! چه عِلم زیادی!
لب از حلاوت نامت شکر شکن شده شاها
که هم جوان الائمه و هم امام جوادی
نوشت از دَرِ پشتی مرو که خلق بداند
تو بعد من پسرم! تا همیشه باب مرادی
::
شهیدْتشنهشدن ارث خاندان تو بوده
که قاتل تو نفهمیده بود از چه نژادی
و روضهخوان چه بخواند به غیر روضهی اکبر؟
و خاک بر سر دنیا که از سرش تو زیادی
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
آن شمعِ شعلهور که به غیر از شرر نداشت
آتش گرفته بود و به جز چشم تَر نداشت
از نالهاش شراره به هفت آسمان فتاد
اما به قلب سنگی قاتل اثر نداشت
ای دل بسوز، ازغم آنکس که همسرش
کف میزد و به سوختن او نظر نداشت
غربت گرفته بود دلش را ز چار سو
گوئی که شامِ محنت و دردش سحر نداشت
تا داشت او نفس، ز جگر گفت العطش
مرهم برای سوزش زخم جگر نداشت
شد پارهپاره آن دلِ از زهر شعلهور
غیر از خدای، کس ز دل او خبر نداشت
همچون حسین سر به سرِ خاکِ غم گذاشت
خاکم به سر، که سَر زِ روی خاک برنداشت
او از نفس فتاد و درِ حجره باز شد
دیدند شاهدان که دگر بال و پر نداشت
خون گریه کن «وفایی» ازاین غم که آن امام
حتی امان ز همسر بیدادگر نداشت
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
رسیده جان به لب اطهرت؛ اَبَالهادی
نشسته پیک اجل در بَرَت؛ اَبَالهادی!
دوباره قصهی زهر و دوباره نامردی
کبود شد همهی پیکرت؛ اَبَالهادی!
لباس شمر به تَن کرد و منع آبت کرد
چه کرد با دل تو همسرت؛ اَبَالهادی!
شبیه فاطمه دستی گرفتهای به کمر
مگر خدای نکرده پَرَت ...؛ ابالهادی!
میان حجرهی در بسته دست و پا زدی و…
بریده شد نَفَس آخرت؛ اَبَالهادی!
مدام هلهله شد تا صدای تو نرسد
صدای خستهی بی جوهرت؛ اَبَالهادی!
سه روز بر تَن تو آفتاب میتابید
ولی بُریده نشد حنجرت؛ اَبَالهادی!
دگر به زیر سُم اسبهای تازه نَفَس
ندید جسم تو را دخترت؛ اَبَالهادی!
چه خوب شد که در آن همهمه کسی نرسید
برای غارت انگشترت؛ اَبَالهادی!
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
پشت در با جگری سوخته تب میکردی
دست و پا میزدی و آب طلب میکردی
گوشهی حجره، عطش فاتحهاش را میخواند
اشکهایت به نظر روضهی سقا میخواند
همسرت جعده تباریست، بمیرم مظلوم!
مَحرم راز دلت کیست!؟ بمیرم مظلوم!
زهر تنها کمی از بال و پرت را سوزاند
کف زدنهای کنیزان جگرت را سوزاند
دردِ این غربت جانسوز مرا خواهد کشت
خون لبهای تو امروز مرا خواهد کشت
کهنه داغی به دلِ داغ نشین میریزند
آب را پیش نگاهت به زمین میریزند
تشنگی، زخم ترک روی سبویت انداخت
ناگهان شمر شد و پنجه به مویت انداخت
بر سر بام عجب مرثیه جانفرسا بود
سایهبان بدنت بالِ کبوترها بود
اجرت کشتنتان گندم مرغوب نشد
پیکرت در ته گودال لگدکوب نشد
✍ #وحید_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
روضه سوزاند دلِ چوبیِ منبرها را
زد گره با خَمِ محراب، صنوبرها را
غزلِ مرثیهات داغ شد و مثل زغال
شعله زد سوخت دلِ نازکِ دفترها را
مثل اطفالِ پر از حولِ قیامت، دیدیم
در جوانْمرگی تو پیری مادرها را
آفتابِ لبِ بام است تنِ بیجانت
ای خدا خیر دهد باز کبوترها را...
سُرخْنعلان نرسیدند به گَرد بدنت
روسیاهاند از آن روز که پیکرها را...
خنجرِ کند به اوقات طوافت نرسید
در منا مانده از آن روز که حنجرها را...
در نیستانِ غمت آتشی از روضه بهپاست
نی تو را بُرده به آنجایی که سرها را...
وقت تشییعِ تنت یادِ جوان افتادیم
یادِ آنجا که عبایی علیاکبرها را...
✍ #رضا_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
سلام بر تنِ بی احترام افتاده!
به ماهِ تشنهی بر پُشت بام افتاده
کدام ماه؟ که خورشید از جلالت او
کلاه از سرش از احترام افتاده
گذار شعر من امشب به یاد غربت او
به کاظمینِ علیه السلام افتاده
چگونه فرض کنم آیهی یُطَهِّرَکُمْ
به دست زادهی نسل حرام افتاده
به جز تنی که به گودال قتلگاه افتاد
که دیده عرش روی پشت بام افتاده؟
✍ #عباس_شاه_زیدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
تا آهِ سینهسوزی، از قلب من برآید
هر دم هزار نوبت، جانم ز تن برآید
بس کوه غصه بردم، بس خون دل که خوردم
پیوسته از لبم جان جای سخن برآید..
از بیوفایی یار، این بود قسمت من
من گریهکن بمیرم، او خندهزن برآید..
امروز بین حجره، فردا کنار کوچه
فریاد غربت من از این بدن برآید
نیکوست زهر دشمن در راه دوست کز من
هم ساختن به آتش، هم سوختن برآید..
جا دارد از غم من هنگام دفن این تن
خون در لحد بجوشد اشک از کفن برآید..
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت
درست مثل فدک پارهپاره شد جگرش
شبیه مادر خود حال روبهراه نداشت
میان حجره کسی وقت احتضار نبود
چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت
بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست
به تشنهای نرسیدن مگر گناه نداشت
سپاه حرمله در پشت در به صف بودند
حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت
نبود نیزه، به دیوار تکیه زد یعنی
پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت
برای کشتن او زهر بیاثر میماند
میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت...
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
باقرالعلم! به علم تو بشر محتاج است
هفت ذی الحجه برای تو شب معراج است
موسم حج شده، داغت به دل حُجّاج است
حج خودش نیز عزادار امیر الحاج است
نطق من لال شد از داغ تو، خاموش شدهست
کعبه اینبار برای تو سیهپوش شدهست
دم آخر پسرت را که زیارت کردی
باز از کرببلا نقل روایت کردی
روضه خواندی خودت و شرح مصیبت کردی
گریه کردی سپس اینگونه وصیت کردی
دوست دارم پسرم راوی یک غم باشی
بعد من بانی غمخانهی جدّم باشی
پسرم! کرببلا بودم و دیدم چه گذشت
وسط حرملهها بودم و دیدم چه گذشت
پهن کردند عبا، بودم و دیدم چه گذشت
پا به پای اسرا بودم و دیدم چه گذشت
دیدم و این همه پیش غم زینب کم بود
عمّهی ما وسط آن همه نامحرم بود
آه! میسوزد از آن واقعه هر شب جگرم
آنقدر داغ بزرگ است که خم شد کمرم
داد زد جدّ غریبم که خدایا پسرم
داد زد اکبر از آن سو که خدایا پدرم
ضجّهی وا پسرم وا پسرم یادم هست
با چه حالی پسرم را ببرم یادم هست
یاد دارم که رباب آمد و از پا افتاد
بین گهواره علی اصغرش از نا افتاد
ماهی تشنهلبی بر لب دریا افتاد
روی دست پدر اصغر به تقلّا افتاد
با همان تیر، همه اهل حرم را کشتند
جدّمان را ته گودال، نه ! اینجا کشتند
خیمه میسوخت، دل من پسرم! بیش از آن
شعلهور مانده، ببین شعلهورم بیش از آن
خیمه تب داشت ولیکن پدرم بیش از آن
موی من سوخت در آتش، جگرم بیش از آن
پسرم! روز و شبم در تب این غم سر شد
عمر من سوخت در این آتش و خاکستر شد
پسرم! سینهام از داغ کباب است هنوز
پسرم! غصهی من غصهی آب است هنوز
پسرم! داغ دلم داغ رباب است هنوز
پسرم روضهام از بزم شراب است هنوز
زخم اگر تازه و تر این همه بر تن مانده
اثر داغ رقیهست که با من مانده
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حجت الاسلام کاشانی4_5811904411567391735.mp3
زمان:
حجم:
9.78M
🔉 #سخنرانی
🔺 حجتالاسلام #حامد_کاشانی
👈 موضوع: اهمیت #مباهله
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#شعر_پایداری
#مرگ_بر_اسرائیل
#جمهوری_اسلامی_ایران
در اوج حادثه فصلی جدید میسازیم
چه روزهای خوشی با امید میسازیم
به چشممان همه از اشک ریسه میبندیم
از اشکهای عزا، صبح عید میسازیم
از این کویر جراحت به سمت قلۀ فتح
پلی -به برکت خون شهید- میسازیم
برای دفع شیاطینِ اِنس از این خاک
شهاب بارقهای از حدید میسازیم*
فرشتگان عذابیم ما زمان نبرد
چنین جهنّمِ «هَل مِن مَزید» میسازیم**
قدم قدم به درِ بسته میخورند، و ما
برای هر درِ بسته کلید میسازیم
کجا حسین دمی زیر بار ذلت رفت؟
که گفته است که ما با یزید میسازیم؟
✍ #عباس_همتی
____________
* و برجهای آسمان را از هر شيطان راندهشدهاى حفظ كرديم. مگر آن شيطانهايی كه مىخواهند استراق سمع كنند كه شهاب آشكار آنها را تعقيب مىكند. حجر/۱۷و۱۸
** روزىكه به دوزخ میگوييم: آيا پر شدى؟ و میگويد: «هَلۡ مِن مَزِيدࣲ» آيا از این بيشتر نیز هست؟» ق/۳۰
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_به_ماه_محرم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
کجا شیرینتر از اینغم بهعالم میشود پیدا؟
که شادیهای عالم در همین غم میشود پیدا
خدا مرثیهخوان است و ملائک مستمع هستند
در آن بزمی که حتی مثل آن کم میشود پیدا
هوای شهر رنگ عشق میگیرد به خود، وقتی
که روی سردر هر خانه پرچم میشود پیدا
گناهان تمام عمر او بخشیده خواهد شد
همین که کنج چشمی اشک نمنم میشود پیدا
حسین بن علی فیض وسیع حضرت حق است
که در اطراف او هرجور آدم میشود پیدا
مگر اعجاز جز این است که با نام این آقا
میان چشمهای ما دو زمزم میشود پیدا
هوای گریه کردن دارم و دلتنگ بارانم
مسیر روضه از این بین کمکم میشود پیدا
غمی کهنه دلم را میفشارد هر زمانی که
هلال تازهی ماه محرم میشود پیدا...
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e