#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
ای که در مقدم تو باد صبا گُل ریزد
پیک شادی به نثارت همه جا گُل ریزد
شب میلاد تو عالم اگر عطرآگین است
جبرئیل از در و از بام و هوا گُل ریزد
ای گُل سرسبد گلشن زهرا، جبریل
گر، به پای تو نریزد، به کجا گُل ریزد؟
فطرس از مقدم تو شکرِ خدا میگوید
بال بگشوده و بر ارض و سما گُل ریزد
خبری گر زجمال تو به یوسف برسد
زسرشک شعف خود همهجا گُل ریزد
هرکسی نقش ببندد به لبش نام حسین
گویی از شاخهی پُربار وفا گُل ریزد
ای بقا یافته دین از تو، به پاس قدمت
خضر پیوسته لب آب بقا گُل ریزد
احترام حرم از منزلت و حُرمت توست
هاجر از شوق تو در سعی و صفا گُل ریزد
هر زمانی که به محراب نیایش آیی
روی سجّادهی محراب دعا گُل ریزد
گلفروش چمن عشقی و غیر از تو چه کس،
در ره دوست گه رنج و بلا گُل ریزد؟!
تُربت اطهر و ایثار تو از بس خوشبوست
گویی از خاک تو در کربوبلا گُل ریزد
می چکد گرکه زچشمان «وفایی» اشکی
به روی خاک تو با اهل ولا گُل ریزد
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
ای آن که کرم ریزد، از دستِ کریم تو
احسان و کرم باشد، مسکین حریم تو
هرکس که شود آگه، ازلطف عمیـم تو
داند تو کریمی و، آئیـن عطا داری
هم روشنی ماهی، هم چشمهی خورشیدی
هم قبلهی دلها و، هم کعبهی امیدی
هم مَحرم راز حق، هم جلوهی توحیدی
سرتا به قدم نور و، ایمان و وفا داری
ای آن که فروغ حق، تابد زجمال تو
اندیشه کجا یابد، راهی به کمال تو
قُدسی نَفَسان خوانند، آیات کمال تو
این شوکت و عزت از، الطاف خدا داری
ای هر دل آزاده، گردیده اسیـر تو
هرتشنه لبی سیراب، از خیر کثیر تو
در "جود" ندیده کس، همتا و نظیر تو
دریای خروشانی از جود و سخا داری
با گوهر مهر خود، برما تو بها دادی
شام غم یاران را، انوار و ضیا دادی
با دیدن نابینا، اورا تو شفا دادی
در هر نگه لطفت، اکسیـر شفـا داری
::
در حجرهی دربسته، با سینهی تفدیده
شام غم و غربت را، چون تو، چه کسی دیده
زهرا به تو نالیده، قاتل به تو خندیده
جان و دل پُر شوری، از درد و بلا داری
ای سوخته چون شمع و، جان داده چو پروانه
با لعل لب عطشان، در حجره و در خانه
گر بعد شهادت هم، ماندی تو غریبانه
میراث غم و غربت، از کربوبلا داری
بنگر تو «وفایی» را، با این دل شیدایی
وقتی که گرفتارم، من در شب تنهایی
چشمم به رهت باشد، تا بر سرِ من آیی
چون لطفِ فـراوانی بر اهلِ ولا داری
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
ای که در چشم ملائک نوری
شجر طوری و نور حوری
دل شیدازدگان را شوری
بس که در جود و کرم مشهوری
جود، مسکین در خانهی توست
خاکبوس در کاشانهی توست
ما نه در عشق سفیران توأیم
که گرفتار و اسیران توأیم
خاکبوسان و حقیران توأیم
مستمندان و فقیران توأیم
بر گدایان درت احسات کن
همه را بر کرمت مهمان کن
کوی تو قبلهی دلهاست جواد
حرمت عرش معلاست جواد
بس که گلزار تو زیباست جواد
وصل آن آرزوی ماست جواد
ای که مهرت به سرشت همه است
کاظمین تو بهشت همه است
ای که بر عرش برین قائمهای
ای که امید دل ما همهای
تو صفای سحر و زمزمهای
تو جگر سوختهی فاطمهای
دیدهات گر که زطفلی تَر بود
دل تو خونجگر مادر بود
زهر زد تا که شرر بر دل تو
بسته شد سوی جنان محمل تو
پُر شد از هلهلهها منزل تو
خنده میکرد تو را قاتل تو
تو که گفتی جگرم میسوزد
ز شرر بال و پرم میسوزد
چشم هستی همه گریان تو بود
حال خورشید پریشان تو بود
گوئیا شام غریبان تو بود
جسم تو کعبهی مرغان تو بود
صبح تا شام طوافت کردند
به روی بام طوافت کردند
دوست دارم ز غمت گریه کنم
همه شب بر المت گریه کنم
ز فراق حرمت گریه کنم
بر تو و عمر کمت گریه کنم
گر چنین خستهدل و پُر دردم
یاد عمر کم زهرا کردم
ای شفای دل بیمار همه
شاهد چشم گهربار همه
چلچراغی به شب تار همه
همه جا مونس و غمخوار همه
به «وفایی» تو کرامت داری
لطف در روز قیامت داری
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
شبنشینانِ فلک چشم ترش را دیدند
همهشب راز و نیاز سحرش را دیدند
تا خدا سیر و سفر داشت همهشب، وَز اشک
غرق در لاله و گل رهگذرش را دیدند...
هر زمان رو به خدا کرد در آن خلوت اُنس
او دعا کرد و ملائک اثرش را دیدند...
همه سیراب از این چشمۀ رحمت گشتند
سائلان بخشش دُرّ و گهرش را دیدند...
عمر او آینۀ عمر کم زهرا بود
در جوانی همه شوق سفرش را دیدند
دود آهش به فلک رفت از آن حجرۀ غم
شعلههای جگر شعلهورش را دیدند
هرکه پروانۀ شمع غم او شد، هر شب
عرشیان سوختن بال و پرش را دیدند...
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
آن شمعِ شعلهور که به غیر از شرر نداشت
آتش گرفته بود و به جز چشم تَر نداشت
از نالهاش شراره به هفت آسمان فتاد
اما به قلب سنگی قاتل اثر نداشت
ای دل بسوز، ازغم آنکس که همسرش
کف میزد و به سوختن او نظر نداشت
غربت گرفته بود دلش را ز چار سو
گوئی که شامِ محنت و دردش سحر نداشت
تا داشت او نفس، ز جگر گفت العطش
مرهم برای سوزش زخم جگر نداشت
شد پارهپاره آن دلِ از زهر شعلهور
غیر از خدای، کس ز دل او خبر نداشت
همچون حسین سر به سرِ خاکِ غم گذاشت
خاکم به سر، که سَر زِ روی خاک برنداشت
او از نفس فتاد و درِ حجره باز شد
دیدند شاهدان که دگر بال و پر نداشت
خون گریه کن «وفایی» ازاین غم که آن امام
حتی امان ز همسر بیدادگر نداشت
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_باقر_ع_شهادت
ز طفلی آه غم از دل کشیدی
به جان خود غم عالم خریدی
ز کوی کربلا تا شام و کوفه
تو با طفلان، سر بر نیزه دیدی
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @dobeity_robaey