#یا_امام_رضا_علیه_السلام
تا با توییم منصب و نامی نخواستیم
غیر از جواب عرض سلامی نخواستیم
جز خادمی صحن گوهرشاد لحظهای
از منصب زمانه مقامی نخواستیم
تا دانه میخوریم ز دستان زائران
ما کفتران کوی تو بامی نخواستیم
غم میخوریم و لذت دنیا برای ماست
ما غیر غصهی تو طعامی نخواستیم
با راه چشم پیش شما حرف میزنیم
در بارگاه قدس کلامی نخواستیم
آموختیم روز ازل تا دوازده
ما شیعیان هفت امامی نخواستیم
#محسن_غلامحسینی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#یا_امام_رضا_علیه_السلام
از دیار بی تو بودن، بغض و آه آورده ایم
ما، گدایی دست بسته پیش شاه آورده ایم
دست خالی سوی تو هرگز نمی آید کسی
مشتی از شرمندگی ، مشتی گناه آورده ایم
ای سلیمان این بضاعت را قبول از ما نما
هر کسی شاخ گلی، ما برگ کاه آورده ایم
گرد عصیان دامن ما را اگر آلوده کرد
در حریم کبریای تو پناه آورده ایم
آب سقاخانه ات را قطرهای بر ما ببخش
تا بشوییم آنچه را از گرد راه آورده ایم
#محسن_غلامحسینی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#امام_جواد_علیه_السلام
السلام علیک یا جواد الائمه
میمیرم آنکه دل به ضریح تو داد را
آنکس که رخ به خاک قدومت نهاد را
گرچه مرا نسیم حریمت حرم کشاند
طوفان نمیبرد من آورده باد را
دکان زهد صومعه را تخته میکنم
تا واکنم ورودی باب المراد را
صدساله راه یک شبه را طی نکرده است
زاهد نخوانده جای خدا،« یا جواد» را
طفلی که پای منبر تو خواب بوده است
تعلیم می دهد روش اجتهاد را
از دین فقط به چشم تو ایمان نداشتند
آری عذاب کرد خدا قوم عاد را
بر چهره ات نقاب زدی و گرفتی از
یوسف فروش غم زده وضع کساد را
هرکس که اخم بر تو کند، می کند خدا
واجب به شعله های جهنم جهاد را
احیا مردگان قیامت عجیب نیست
اثبات کرده گوشه چشمت معاد را
#مرتضی_رضایی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#یا_امام_علی_علیه_السلام
آن زمانی که عدم روی عدم آوار شد
نیستی در نیستی در نیستی تکرار شد
نوری آمد روشنای سرزمین تار شد
جنت خشکیده ای بیرون زد و پر بار شد
یا علی گفتیم و دنیا از عدم بیدار شد
نِی عبث میشد اگر آوا و حلقومی نداشت
شعر گم میشد اگر ابیات منظومی نداشت
دادگاه عاشقی هم هیچ محکومی نداشت
زندگانی بی علی معنا و مفهومی نداشت
سیزده روز از رجب رد شد که معنادار شد
تا علی ساقیاست من انگور میخواهم چکار
ساز دل کوک است پس تنبور میخواهم چکار
سوختم از شوق حیدر، گور میخواهم چکار
کشتهی عشقم، به محشر صور میخواهم چکار
خوش به حال عاشقی که از غمت بیمار شد
وارث لوح امامت کیست بعد از مصطفی
نام حیدر بر زبان جاریست بعد از مصطفی
این هیاهوهای باطل چیست بعد از مصطفی
لایق منبر نشینی نیست بعد از مصطفی
هر کسی مانند بز در کوه تار و مار شد
آنقدر عطر بهشت از گلشنت بوییده که
آنقدر در چهره ات نور خدا را دیده که
آنقدر خاک کف پای تو را بوسیده که
آنقدر از نخل الفاط تو خرما چیده که
یک رعیت زاده آخر میثم تمار شد
گاه اسرار خدا در سینه یک نوکر است
این مقامی از مقامات غلامش قنبر است
که تمام روزها نقل لبش یا حیدر است
هر کسی یک یا علی گفته است بی شک برتر است
پیش آن شیخی که عمرش صرف استغفار شد
#محسن_غلامحسینی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#امام_حسین_علیه_السلام
"هواللطیف"
هرکه از داغ شما چشمهٔ زمزم دارد
تا ابد در دل خود شور محرم دارد
فرض اینکه انس و حرمله آدم باشند
سگ دربار شما فخر به آدم دارد
عالِمی که به شما رو نزده آدم نیست
آدم کوی شما عزت عالَم دارد
دم حسین بن علی،بازدمم ثارالله
هر که زنده است همین بازدم و دم دارد
به غم عشق حسین بن علی دل دادم
غم عالم نخورد هرکه همین غم دارد
روشناتر بود آن چهره که اشکش جاری است
«روی گل تازه از آن است که شبنم دارد»*
هرکه از داغ تو گریان نشود دوزخی است
هیزم خشک تعلق به جهنم دارد
علم مشکی آویخته بالای حرم
مثل نخلی است خزان دیده که ماتم دارد
کوچه در کوچه گذر کن که به مرقد برسی
راه عشق است و چنین کوچهٔ پر خم دارد
#مصطفی_فروردین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#امام_حسین_علیه_السلام
ای شاه سر جدا که جهان خاک مقدمت
من سالهاست مرده ام از داغ و ماتمت
اینکه نفس به سینه من مانده یا حسین
از شوق چیست غیر عزاداری و دمت
من دست رد به سینه خورشید میزنم
در انتظار رؤیت ماه محرمت
از من خبر دهید به خاک دیار دوست
در سینه آرزوست بیایم ببوسمت
#محسن_غلامحسینی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#امام_حسین_علیه_السلام
از بس که سخت میگذرد هجر، گوییا
ما سالهاست چشم به راه محرمیم
#محسن_غلامحسینی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#امام_حسین_علیه_السلام
سر تو بینشون دعوا گرفته
تو کوفه هرکسی چنتا گرفته
بساط نیزه و شمشیر فروشا
شنیدم رونق این روزا گرفته
نسیم این بیابون بوی خونِ
الهی رودلم داغت نمونه
دلم شور میزنه داداش رو لب هات
چرا انا الیه راجعونِ
میشه حسرت برام بوسیدن تو
دارم میبینم از حالا تن تو
به روی خاکه و پاک میکنه شمر
خون شمشیرشو با پیرهن تو
#مجتبی_نجیمی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
نشست غصه خود را کمی مرور کند
قرار نیست از این مرحله عبور کند
گشود دفتر نقاشی سه برگش را
کشید صفحه به صفحه زمان مرگش را
کشید مقنعه اش را شبیه آلاله
و دشت کرب و بلا را پر از گل لاله
کشید چشمه ای اما به جز سراب نبود
رباب(س) خیمه به خیمه دوید و آب نبود
و رفت صفحهی بعد و ز سینه آه کشید
کنار خیمه یتیمان بی پناه کشید
کشید خانه خود را کنار بوته خار
کشید اسب علی اکبر بدون سوار
و رفت صفحه آخر به روی ناقه نشست
که صفحه صفحهی دفتر ز رنج ناقه گسست
ز ناقه خورد زمین و چقدر زجر کشید
چقدر زجر کشید و چقدر زجر کشید
به زیر دفتر خود با تمام درد و خطر
نوشت قصه خود را برای رأس پدر
قلم؟ دو تکهی خار... دوات؟ خون جگر
و خاک سرد بیابان برای او دفتر
قلم به لیقه زد و با مرور رنج سفر
نوشت بوسه سرخی به گونه های پدر
نوشت سیلی و طفلی اسیر، درد کشید
نوشت از آنچه که در این مسیر درد کشید
قلم دوباره به لیقه زد و نوشت یتیم
نوشت غیرت و زنهای در خرابه مقیم
به خواب رفت و خودش را بغل گرفت و گریست
عذاب رفت و خودش را بغل گرفت و گریست
پدر رسید و در آغوش اوست، ختم کلام
تمام زندگی اش شد تمام، نقطه تمام
#محسن_غلامحسینی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
"هواللطیف"
از بسکه دخترت پی مرکب دویده است
خون از کنار تاول پایش چکیده است
بابا نگاه کن که پس از تو چگونه زجر
ما را به روی خار مغیلان کشیده است
با یاد خشکی لبت آبی نخوردهام
از تشنگی است رنگم اگر که پریده است
ما دختران طائفهی نور و عفتیم
ما را کسی میانهی مردم ندیده است
حالا نگاه کن که پس از تو چگونه شمر
ما را به سمت بزم شرابش کشیده است
اینها تمام لطف سنان است و حرمله
مویم سپید گشته و قدم خمیده است
از نیزهدار رأس تو را پس گرفتهام
حالا سرت به دامن من آرمیده است
#مصطفی_فروردین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#امام_حسین_علیه_السلام
#اصحاب_سیدالشهدا_علیهم_السلام
منی که میکشم از داغ سینه آه از دور
مرا بگیر که آورده ام پناه از دور
به کاسه کاسهی چشمم خوش آمدی ای اشک
به غمسرای رعیت رسیده شاه از دور
به چشم خیره به گنبد بگو گمان کردم
گرفته آینه را رو به روی ماه از دور
حسین کیست به جز محرم دل از نزدیک
حسین کیست به جز بخشش گناه از دور
سکوت کرد و به چشم زهیر دوخت نگاه
زهیر عاشق او شد به یک نگاه از دور
و دید حر که حسین است باز آغوشش
همین که رفت به سویش از اشتباه از دور
حسین گفت منم راه رستگاریتان
حسین گفت که حی علی الفلاح از دور
اشاره کرد به آن سوی دشت ها به حبیب
ببین که میرسد آهسته یک سپاه از دور
و خواهری که همه عمر در کنارش بود
رسانده است خودش را به قتلگاه از دور
و آن طلوع که نزدیکتر ز ماست به ما
یقین کنید میآید شبی ز راه از دور
#محسن_غلامحسینی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه
ام البنین! قرار شد از یار بگذرم
با غنچه های پر پرم از خار بگذرم
از بین چاک چاک بدن های محرمان
با قلب داغدار و شرر بار بگذرم
خوش میگذشت زندگیام با برادرم
باید پس از حسین به اجبار بگذرم
باید اگر که خواستم از کوچه رد شوم
مثل رقیه دست به دیوار بگذرم
حتی ندیده بود کسی سایه مرا
گفتند از شلوغی بازار بگذرم
ام البنین! مپرس چرا قامتم خمید
از تیرهای حرمله بگذار بگذرم
#محسن_غلامحسینی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
هزار سطر نوشتم ولي کتاب نشد
براي از تو سرودن غزل حساب نشد
گمان مکن که دلم بند ديگران شده است
گمان مکن جگرم در غمت کباب نشد
زمین به جوش نیامد و آسمان خشکید
دعای العطش خیمه مستجاب نشد
خراب شد همه آسمان به فرق زمين
ولي چه فايده بنياد غم خراب نشد
هزار قطره برايش گريست مادر، حيف
براي کودک لب تشنه، اشک، آب نشد
لب ترک ترک شیرخواره ی هاجر
شبیه داغ علی اصغر رباب نشد
حسین گریه نکن این عزا فدای سرت
اگر که سهم لب اصغر تو آب نشد
ندا رسيد که صبرت دهد خدا،کافي است
سرش به نيزه نشست و دلش مجاب نشد
هنوز هم که هنوز است بعد از اين همه سال
کسی ز خیل گدایان تو جواب نشد
قسم به صبح قیامت که وای بر آن کس
که با نگاه علی اصغر انتخاب نشد
#محسن_غلامحسينی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
تا از مسیر قافلهام با خبر شدی
با انتخاب خویش برایم پسر شدی
قنداقه پیله ای است که پروانه پرور است
پر باز کن که از همهی شهر سر شدی
گویند داغ سرد شود صبر پیشه کن
ای داغ ناتمام چرا تازه تر شدی
میخواستم که آب بگیرم برای تو
اما نخورده آب برایم سپر شدی
در گوش گاهواره بگویید از این به بعد
آرامتر بخواب که بی همسفر شدی
آه ای رباب همسر خود را حلال کن
هرچند داغدار شدی خون جگر شدی
ای بذر سرخ، خاک نشد انتهای تو
در سینه ها جوانه زدی بیشتر شدی
#محسن_غلامحسينی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
یا شاهزاده علی اکبر علیه السلام
به صحرا آمد و آورد با خود دلبر خود را
ببینید آسمان آورد با خود اختر خود را
علی نام و محمد خو و زهرایی خصائص را
حسین آورد امام و مادر و پیغمبر خود را
تنش را بی رمق جا میگذارد بین غمها و
به میدان میفرستد جان خود را اکبر خود را
به هر سویی که مرکب بود نامی از علی هم بود
زمین وا کرده زیر پای مرکب دفتر خود را
حسین ای کاش چشمانش به سوی کودکان باشد
گرفتند از جوانش انتقام خیبر خود را
برای آن که لیلا منتظر مانده است در خیمه
در آغوش عبا پیچید کم کم پیکر خود را
عزا آنقدر شرمنده است از صاحب عزا حتی
برای لحظه ای بالا نمیآرد سر خود را
#محسن_غلامحسينی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
تقدیم به پیشگاه مقدس شاهزاده علی اکبر(ع)
بلندا، آشکارا، موی چون شام علی اکبر
شود باد صبا از این جهت رام علی اکبر
به رویایم کمند گیسویش را دیده ام عمری است
دل سرگشته ام افتاده در دام علی اکبر
اگر صوت اذانش جاودان مانده است در تاریخ
(موذن زاده) بالا رفته تا گام علی اکبر
رقیه یا رقیه یا رقیه گویم و این ذکر
دل وحشی ما را می کند رام علی اکبر
تو را دیدند و گفتند اکبر است این یا رسول الله؟
از آن دم نام این صنعت شد ایهام علی اکبر
دو صحرای ترک خورده تلاقی میشود با هم
پدر وقتی بگیرد کام از کام علی اکبر
(الف) افتاد (کاف) افتاد (با) افتاد (را) افتاد
به هر سو تکه ای افتاده از نام علی اکبر
سرم بالاست چون مهر محبت از تو را دارم
نوشتم روی سربندم که آقامه علی اکبر
#محسن_غلامحسينی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#حضرت_ابوالفضل_العباس_علیه_السلام
قرار شد برود، مشک اب را برداشت
چه مشک. شیشه عمر رباب را برداشت
برای آنکه بفهمند کیست اقیانوس
کنار رود رسید و نقاب را برداشت
سوال کرد که در بینتان مسلمان نیست؟
سنان، کمان خودش را، جواب را برداشت
مقطعات تنش صفحه های قران بود
حسین صفحه به صفحه کتاب را برداشت
چقدر روز دهم شد ادامه دار، حسین
گمان کنم که ز دنیا شتاب را برداشت
#محسن_غلامحسينی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#حضرت_اباالفضل_علیه_السلام
"هواللطیف"
دل زد به آب و سمت شریعه قدم گذاشت
بر روی شانه مشک و به دوشش علم گذاشت
سمت شریعه رفته ولی قلب خویش را
در دست کودکان غریب حرم گذاشت
داغ لبان خشک خودش را به قلب آب
تا روز واقعه به مقامش قسم گذاشت
با اینکه مِهر فاطمه بوده ولی فرات
در حق آلفاطمه بدجور کم گذاشت
بر جسم پر جراحت او در کنار آب
هرکس رسید زخم نوئی هر رقم گذاشت
آمد حسین فاطمه با چشم اشکبار
قطره به قطره بوسه به دست قلم گذاشت
جسم جدا شده ز هماش را غریبوار
یک یک کنار علقمه با قد خم گذاشت
گم کرده راه خیمه حسین و عجیب نیست
سر را ز داغ او به روی خاک غم گذاشت
#####
بوی مدینه میوزد از سمت پهلویت
بیشک سر تو را به بغل مادرم گذاشت
#مصطفی_فروردین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#امام_حسین_علیه_السلام
#عاشورا
#روضه
افتاد بر زمین و دل آسمان گرفت
داغی عظیم بود که از او توان گرفت
در پیش چشمهای پدر جمع نیزه دار
با ضرب کینه های مداوم جوان گرفت
بعد از هزار و نهصد و پنجاه امتحان
خنجر گلوی خون خدا را نشان گرفت
آن سر که داشت عطر لب مصطفی چرا
یک شب نبود روی نی و بوی نان گرفت
روضه رسید تا دم دروازه ای شلوغ
دیدم زبان منبری روضه خوان گرفت
ساعات بی دلیل نشد نام درب شهر
از بس که از عقیله عالم زمان گرفت
#محسن_غلامحسينی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#امام_حسین_علیه_السلام
#عاشورا
#روضه
قبل از حسین هیچ گلی رنگ و بو نداشت
فصل بهار آدمیان رنگ و رو نداشت
باد بهار دست به سینه نشسته بود
انگیزه ای برای کمی رفت و رو نداشت
در کربلا تمام جهان خیره مانده بود
آخر به غیر دیدن او آرزو نداشت
از سینهام سراغ گرفتم حسین را
چیزی به غیر خون جگر در سبو نداشت
قربان آن امام که وقت نماز ظهر
حتی دو مشت آب برای وضو نداشت
اصلا بیا و شرح تن چاک چاک را
از پیرهن بپرس که جای رفو نداشت
بسیار آب دیده شد آنروز تیغ ها
آن تیغ ها که پیش خدا آبرو نداشت
در قتلگاه خواهر خود را ز دور دید
هرچند چشمهای عطش بار سو نداشت
طاقت نداشت تا دو لبش را تکان دهد
حتی مجال گریه در آغوش او نداشت
زینب سفر به خیر به عالم بگو حسین
جایی برای بوسه به زیر گلو نداشت
#محسن_غلامحسينی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
"هواللطیف"
تا در زبان مرثیه زینب مخاطب است
گریه برای غربت او کار هر شب است
جز با زبان گریه تکلم نکردهام
بنده همیشه پیش خدایش مؤدب است
حتماً به لب رسانده کمی خاک معبرش
هرکس به روضهخوانی ایشان ملقب است
گریه کن مصیبت زینب بدون شک
نزد علی و فاطمه خیلی مقرب است
یک ذره از مصیبت علیا مخدره
آتش به عالمی زده در تاب و در تب است
از موقعی که رفته به معراج کربلا
پیغمبرانه در صدد حفظ مکتب است
پیغمبری که معجزهاش خطبههای او
پیغمبری که خون سرش جان مذهب است
صادر ز فعل او شده فتوای عاشقی
محمل رساله،خون سر او مُرکّب است
آمد عقیله داخل گودال و دید که
جسم برادرش چقدر نامرتب است
غیر از سلاح جنگی و ابزار رزمشان
از چوب و سنگ گودی مقتل لبالب است
کوفه هزار مرتبه داغش عظیمتر
کوفه به فکر خنده به غمهای زینب است
خوش غیرت قبیله کجایی؟ نگاه کن
زینب در این شلوغی کوچه معذب است
#مصطفی_فروردین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#السلام_علیک_یا_شریفه_بنت_الامام_الحسن
#نذر_فرج
به آسمان رسانده ام دود غمی سیاه را
به خاک غم سپرده ام میان حلّه آه را
کلافه می کند مرا قهقهه های این سپاه
کلافه کرده اشک من تمامی سپاه را
چشم عمو گریسته به حال گوشواره ام
چادر زخم دیده ام گرفت اشک ماه را
سهم من از عموی خود نظاره پای نیزه بود
گرفت دست خولی از دو چشم من نگاه را
به زجر رو زدم که تازیانه خرج من کند
ولی رها کند رقیه طفل بی گناه را
حواله میکنم فقط به اخم ساقی حرم
تمام ظلم های این لشکر رو سیاه را
شناخته که دختر امام مجتبام شمر
که تازیانه میزند طفلک بی پناه را
بس است زحمتی که روی دوشتان گذاشتم
ببخش عمه جان من رفیق نیمه راه را
مزار من مسیر را اگر چه دور می کند
خوشا به آنکه می خرد مسیر اشتباه را
#مرتضی_رضایی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
#ورود_به_شام
"هواللطیف"
غیر شام و کوچههایش هیچ جایی شوم نیست
آنقدر مستاند مردم حالشان معلوم نیست
تشنگی از نا مرا انداخته آنقدر که
نالهی افتادنم از ناقهها مفهوم نیست
یک طرف پرتاب سنگ و یک طرف پرتاب نان
هیچ جا این راه و رسم شامیان مرسوم نیست
او فقط یک ظرف آب از تو طلب کردهست،زجر
تازیانه که جواب کودک معصوم نیست
با همین سر نیزهی کوفی بساز و غم مخور
مهربانتر هیچکس جز نیزه با حلقوم نیست
گرچه میزد با عصا بر روی لبهایت یزید
خیزران بیزبان که این وسط محکوم نیست
ابتدا بازار و بعدش کوچهی اهل یهود
هیچ جا اندازهی این دو هوا مسموم نیست
گرچه سهم هر سری خاکستر است و چوب و سنگ
هیچکس قدر علی اصغر سرش مظلوم نیست
از تمام داغها گفتم ولی داغ کسی
بینهایت مثل داغ خواهرش کلثوم نیست
#مصطفی_فروردین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
هدایت شده از گریز
#امام_حسین_علیه_السلام
#عاشورا
#روضه
افتاد بر زمین و دل آسمان گرفت
داغی عظیم بود که از او توان گرفت
در پیش چشمهای پدر جمع نیزه دار
با ضرب کینه های مداوم جوان گرفت
بعد از هزار و نهصد و پنجاه امتحان
خنجر گلوی خون خدا را نشان گرفت
آن سر که داشت عطر لب مصطفی چرا
یک شب نبود روی نی و بوی نان گرفت
روضه رسید تا دم دروازه ای شلوغ
دیدم زبان منبری روضه خوان گرفت
ساعات بی دلیل نشد نام درب شهر
از بس که از عقیله عالم زمان گرفت
#محسن_غلامحسينی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128
هدایت شده از گریز
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه
ام البنین! قرار شد از یار بگذرم
با غنچه های پر پرم از خار بگذرم
از بین چاک چاک بدن های محرمان
با قلب داغدار و شرر بار بگذرم
خوش میگذشت زندگیام با برادرم
باید پس از حسین به اجبار بگذرم
باید اگر که خواستم از کوچه رد شوم
مثل رقیه دست به دیوار بگذرم
حتی ندیده بود کسی سایه مرا
گفتند از شلوغی بازار بگذرم
ام البنین! مپرس چرا قامتم خمید
از تیرهای حرمله بگذار بگذرم
#محسن_غلامحسینی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@goriz_128