eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1473998282.pdf
432.6K
🔖فیش منبر 🔖 سلام الله علیها 💠 زمان شناسی حضرت زینب کبری سلام الله علیها 💠 منبر مکتوب سلام الله علیها
. ◾️ صلی الله علیک یا جبل الصبر یا أم المصائب زینب الکبری 👈🏼 می‌ گوید: مدت زیادی در مدینه همسایه حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام و نزدیک منزلی که دخترش حضرت زینب صلوات الله علیها سکونت داشت، بودم. به خدا قسم هیچ‌ وقت او را ندیدم و هیچ صدایی از او نشنیدم و هنگامی که می‌ خواست به زیارت جد خود رسول الله صلی الله علیه و آله مشرف شود، شب از منزل خارج می‌ شد. امام حسن در سمت راست او و امام حسین در سمت چپ او و امیرالمومنین علیهم‌السلام در جلوی او حرکت می‌ کردند. هنگامی که به قبر مطهر می‌ رسیدند، امیرالمومنین علیه‌السلام می‌ رسیدند و نور قندیل‌‌ها را خاموش می‌ کردند. یک مرتبه امام حسن مجتبی علیه‌السلام از آن حضرت علت این‌ کار را پرسیدند. مولا فرمود: می‌‌ترسم کسی چشمش به خواهرت زینب بیافتد. 📚 وفيات الأئمة صلوات الله علیهم ص۴۳۵ .
۱ _ در این روز در سال ۶۰ق معاویه ابی‌سفیان لعنه‌الله در سن ۷۸ سالگی در شام به درکات جهنم شتافت. روز شادي اهل ایمان و حزن و اندوه اهل کفر و طغیان است. و روزه این روز به جهت شکر الهی بر هلاکت معاویه مستحب است. 📚 منابع: مسار الشیعه: ص ۳۴ فیض العلام: ص ۳۱۶ ♦️نسب معاویه کلبی نسّابه و ابن روزبهان که از ثقات نزد علماي اهل‌سنت هستند، نقل کرده اند که: معاویه فرزند چهار نفر بوده: عماره، مسافر، ابوسفیان و مردي که اسم او را نمی برند. راغب اصفهانی در محاضرات و ابن ابی الحدید از ربیع الابرار زمخشري نقل می کنند که: معاویه را به چهار کس نسبت می‌دادند: مسافر بن ابی عمرو، عماره بن ولید بن مغیره، عباس و صباح که مغنی عماره بن ولید بود. مادر معاویه هند با صباح که جوان خوش روئی بود و کارگر ابوسفیان بود الفتی تمام داشت! اما به ظاهر او را معاویه بن ابی‌سفیان بن حرب می‌گویند. 📚 منابع: تتمه المنتهی: ص ۵۲،۵۰،۴۸،۴۷ منتخب التواریخ ۴۴۸،۴۴۹ وقایع الایام: ج رجب، ص ۱۷۴ 🔸ابوسفیان مردي زشت و کوتاه قد بود، و یک چشم او در طائف و چشم دیگرش در یرموك کور شده بود. 📚اسد الغابه: ج ۳، ص ۱۳ 🔸باطنش کورتر از چشمش بود و نهایت عداوت و دشمنی با پیامبر صلی الله علیه وآله را داشت. ابوسفیان در هر جنگ و فتنه اي که بر علیه پیامبر صلی الله علیه و آله به وجود می آمد دخالت داشت و در سال فتح مکه از ترس اسلام آورد و با نفاق زندگی کرد تا در سن ۸۲ سالگی در سال ۳۰ ه‘ به درك رفت. 🔸مخفی نماند که: حمامه یکی از جدات معاویه است که در بازار المجاز صاحب پرچم و مشهور بود! و از این جا نسب ابوسفیان هم معلوم می‌شود. مادر معاویه هند است که از ذوات الاعلام است و میل فراوانی به غلامان سیاه داشت و از توضیح حال پدر معاویه وضع مادر او هند روشن می‌شود. (آخر ماه ذي الحجه روز مرگ هند است که احوال او در آنجا ذکر شده است) 🔸محدث قمی رحمه الله می‌فرماید: چون پیامبر صلی الله علیه و آله در فتح مکه ریختن خون معاویه را مباح شمردند، به اصرار و شفاعت عباس، پنج ماه قبل از شهادت پیامبر صلی الله علیه وآله اسلام آورد. 📚 منابع: تتمه المنتهی: ص ۴۷ احقاق الحق: ص ۲۶۵ التعجب: ص ۱۰۶ نهج الحق و کشف الصدق: ص ۳۱۰ ♦️دشمنی معاویه با امیرالمؤمنین علیه‌السلام معاویه به صحابه و تابعین دستور داد تا حدیث در مذمت أمیرالمؤمنین علیه‌السلام جعل کنند، و عده زیادي از محبین و ارادتمندان آن حضرت را شهید کرد مانند جناب مالک اشتر نخعی که در قلزم مصر به سم شهید شد. 📚مراقد المعارف: ج ۲، ص ۲۲۳ 🔸امام مجتبی علیه‌السلام را به دست جعده عیال آن حضرت مسموماً شهید کرد. معاویه مردي خوش گذران و پرخور بود، به حدي که از کثرت خوردن می‌گفت: (خسته شدم ولی سیر نشدم) و این به خاطر نفرین حضرت رسول صلی الله علیه وآله در باره او بود. او در نفاق و عوام فریبی تجربه به سزائی داشت. محدث قمی رحمه الله نقل می‌کند که دویست خبر از طریق معتمده اهل سنت در مذمت معاویه نقل شده است. ♦️ماجراي مرگ معاویه آخر الامر معاویه در مسیر مکه به شام بیمار شد، به حدي که می‌لرزید و دهان او بسته نمی‌شد، تا وارد شام شد و در آنجا جان به مالک دوزخ داد و رهین اعمال خویش گردید. هنگام مرگ سن او را ۷۵ یا ۸۲ یا ۹۲ سال نقل کرده‌اند. 🔸جنایات او زیاده از آن است که در این مختصر بگنجد ولی در هنگام مرگ به یکی از خواص خود گفت: چند گناه بزرگ کرده‌ام: حق علی بن ابی طالب را غصب کردم، حسن بن علی را با فریب دادن جعده به شهادت رساندم، و یزید را به جانشینی خود انتخاب کردم، و حجر بن عدي و اصحاب او را به قتل رساندم. 📚 منابع: منتخب التواریخ: ص ۴۴۹ وقایع الایام: ج رجب، ص ۱۷۳ 🔹۲ _ ورود امیرالمؤمنین علیه‌السلام به کوفه در این روز در سال ۳۶ق امیرالمؤمنین علیه‌السلام بعد از واقعه جمل وارد کوفه شدند و آن شهر را به عنوان مقر حکومت انتخاب نمودند، و اولین خطبه را در شهر کوفه در این روز ایراد فرمودند. 📚 منابع: وقایع الایام: ج ۱، ص ۱۷۸،۱۱۸ قلائد النحور: ج رجب، ص ۱۰۴ بحارالانوار: ج ۳۲، ص ۳۵۲
◻️ [جلسه‌ی اول] ۱۴ بهمن ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 ولادت مولانا و سرورمان، امیرمؤمنان صلوات‌الله‌علیه 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۲. ولادت امیرمؤمنان علیه‌السلام در کعبه ۳. در نام‌گذاری مولانا أمیرالمومنین علیه‌السلام ۴‌. پیشگویی از ولادت امیرمؤمنان علیه‌السلام ۵. توسل به محمد و علی و فاطمه در ولادت امیرمؤمنان علیهم‌السلام ۶. قرآن‌خواندن امیرمؤمنان علیه‌السلام در لحظه‌ی تولد
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
#مطاعن_دشمنان #تقویم_شیعه #12رجب ۱ _ #مرگ_معاویه در این روز در سال ۶۰ق معاویه ابی‌سفیان لعنه‌الله
. 🔷🔶 ! 👈🏼👈🏼 بر معاویه وارد شد. به او گفت: علی علیه السلام را برای من توصیف کن. گفت: آیا مرا از این معذور می‌داری؟ گفت: نه معذور نمی دارم. 🍃 گفت: به خدا که بلند همت و نیرومند بود. قاطع سخن می‌گفت و عادلانه قضاوت می‌کرد. سرشار از علم بود. و همه وجودش حکمت بود. از دنیا و زیبایی آن بیزار بود. با شب و خلوت آن الفت داشت. به خدا بسیار اشک می‌ریخت و می‌اندیشید دستش را بر می‌گرداند و خود را مورد خطاب قرار می‌داد، و با پروردگارش مناجات می‌کرد. 🍃 لباس زمخت و غذای سخت را دوست می‌داشت. به‌خداقسم در میان ما مانند یکی از ما بود، وقتی نزد او می‌رفتیم ما را نزدیک می‌کرد و وقتی از او می‌خواستیم پاسخ می‌داد، با وجود نزدیکی او به ما و قرابت ما به او به خاطر ابهتش با او سخن نمی‌گفتیم. و به خاطر بزرگیش چشم خود را بالا نمی‌گرفتیم، و اگر لبخند می‌زند دندان‌های چون مروارید نمایان می‌شد. 🍃 اهل دین را بزرگ می‌داشت و مساکین را دوست می‌داشت. نیرومند را در راه باطلش گستاخ‌تر، و فقیر را از عدالتش ناامید نمی‌کرد. 🍃 خدا را گواه می‌گیرم که او را در برخی از مواضعش دیدم در حالی که شب پرده‌هایش را افکنده و ستاره هایش هجوم آورده بود، در محرابش ایستاده از ریش خود گرفته و هم چون مار گزیده به خود می‌پیچد، و مانند فرد اندوهگین می‌گرید، گویی صدای او را هم اکنون می‌شنوم که می‌گفت: ای دنیای پست! آیا بر من ظاهر شده‌ای یا به سوی من اشتیاق یافته‌ای؟ بعید است بعید است. غیر مرا بفریب مرا به تو نیازی نیست. تو را سه طلاقه کردم و برای من در آن راه بازگشتی نیست. عمر تو کوتاه، خطر تو نزدیک و آرزویت حقیر است. آه آه از کم بودن توشه، طولانی بودن سفر، تنهایی در راه و عظمت مقصد. 🍃 سپس اشک‌های معاویه بر روی ریش او جاری شد... مردم با حالت گرفتگی صدا به گریه افتادند. 🍃 سپس گفت: به‌خداقسم ابوالحسن این چنین بود. صبر تو بر او چگونه است ای ضرار؟ گفت: مانند صبر کسی که تنها فرزندش را بر روی سینه اش سر ببرند و او نه اشکش جاری می‌شود و نه حسرتش آرام و ساکن می‌گیرد. 🍃 سپس برخاست و با حالت گریه خارج شد. معاویه گفت: ولی اگر شما مرا از دست بدهید در میان شما کسی نیست که من را این گونه ثناء گوید.  📚 بحارالأنوار، ج۴۱، ص۱۲۱ 🔻 لعن الله معاوية بن أبي‌سفیان ولعن الله یزید بن معاوية ولعن الله بنی‌امیة قاطبة 🔆
◻️ [جلسه‌ی دوم] ۱۵ بهمن ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 ولادت مولانا و سرورمان، امیرمؤمنان صلوات‌الله‌علیه 📚 مطالب مطرح شده: ۷. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۸. خلقت نوری رسول‌خدا و علی‌مرتضی صلی‌الله‌علیهماوآلهما ۹. طنت واحد محمد و علی صلی‌الله‌علیهماوآلهما ۱۰. خبری غیبی از حضرت ابوطالب در تولد فرزند عبدالله علیهم‌السلام ۱۱. سيراب شدن از زبان رسول‌خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله
. ◼️ بیت شعری که گفته میشود امام عصر علیه‌السلام در شان حضرت زینب سلام الله علیها سروده اند 👈🏼 روزی مرحوم علّامه شیخ هادی کاشف الغطا در سوگ حضرت زینب (سلام الله علیها) اشعاری می‌سرود و بر روی کاغذ نوشت که : : قد تركت عزيزها على الثرى و خلفته في الهجير و العرى «عزيز خود را بر روي خا گذارده و زير آفتاب سوزان با بدن برهنه او را ترك كرده بود». ان نظرت لها العيون ولولت او نظرت الى الرءوس اعولت «اگر چشم‌ها به آن بدن‌های پاک چاک‌چاک شهیدان بنگرند، فریاد و فغان سر می‌دهند و چنانچه آن سرهای بریده را نگاه کنند، اشک‌شان جاری می‌گردد». تودّ انّ جسمها مقبور و لا يراها الشّامت الكفور «آرزو مى‌كرد كه اى كاش مرده بود و زير خاك پنهان مى‌شد و دشمن ناسزاگوى ناسپاس او را نمى‌ديد». ▪️علامه مقرم در مقتل خود گوید: از مرحوم شیخ هادی کاشف الغطاء أعلى الله مقامه سراینده اشعار فوق شنیدم که می‌گفت: بعد از این ابیات بسیار گریستم و فردا صبح هنگامی که می‌خواستم اشعار فوق را پاکنویس کنم وقتی به آخرین شعر رسیدم که «تود أن جسمها مقبور ….» دیدم این بیت به دنبالش نوشته شده است: و هي باستار من الانوار تحجبها عن أعين النظار «پرده هایی از نور، زینب (سلام الله علیها) را فرا گرفته بودند، که همان پرده ها مانع نگاه بینندگان به او می شدند.» از مشاهده این بیت تعجب کردم و هنگامی بر تعجبم افزوده شد که پس از پاکنویس کردن وقتی به پیش نویس مراجعه کردم، آن شعر را ندیدم و یقین کردم که وجود مقدس حضرت بقية الله الاعظم (ارواحنا له الفدا ء) چنین چیزی را نوشته اند. .
. السلام علیک یا زینب الصبور ▫️سوگند به هر کلام زینب، یارب ▪️بر ذکر علی الدوام زینب، یارب ▫️از کار فرج گره گشایی فرما ▪️امشب تو به احترام زینب، یارب 🖋شاعر: . هدیه به روح مطهره و منوره بی بی دوعالم، عقیله العرب، بانوی صبر و استقامت، بلاکش دوران، بی بی زینب کبری سلام الله علیها ، و تسلای دل داغدار آقامون حجت بن الحسن ارواحنا له الفداء به مناسبت رحلت جانگداز عمه جانشون؛ زینب سلام الله علیها عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.  . بسم الله الرحمن الرحيم... یارحمن و یارحیم... 🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا یا بن الحسن... ایام رحلت عمه جانتون زینب کبری سلام الله علیهاست... کجایی پسر فاطمه... 🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا 🔸امید آخر دلهای داغدیده بیا امام زمان... آقا 🔸به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت 🔸که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا آقا بیا و ببین... حرم عمه جانتون زینب رو دشمناتون محاصره کردند... آقا بیا ببین... جوونهایی که به عشق حرم عمه جانتون زینب... میرن و با بدنهای تکه تکه برميگردند... آقا... بیا و ببین... بچه هایی که کنار جنازه پدر شهیدشون ضجه میزنند... ای... آقای مهربان... بابای مهربان... کجایی... کجایی... آقا...اگه شما بیای... دل یتیمان شهدا آرام ميشه... بیا به داد دل خانواده ی شهدا برس... آقا... بیا که دل شیعه خونه... یا بن الحسن... ای... مرهم زخم شیعه کجایی... یا بن الحسن... آقا... امشب چطوری قسمت بدم... 🔸عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون 🔸تو را صدا زند از حنجر بریده بیا 🔸به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت 🔸به خواهری که گریبان خود دریده بیا آقا جانم... خودتون فرمودید... هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید... خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید... یا صاحب الزمان... امشب اومدم بگیم... خدا به ناله های زینب کبری... دیگه فرج آقامون رو برسان... حالا امام زمانت رو صدا بزن... یا صاحب الزمان... .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #صلوات_اول_مجلس #شروع_مجلس #امام_زمان السلام علیک یا زینب الصبو
. حالا که امام زمانت رو دعوت کردی... احترام کن... مودب بشین... دستات رو بگذار روی سینه... میخواهیم به خانم زینب کبری سلام بدیم... از همینجا دلها رو روانه کنیم حرم با صفاش... تصور کن الان ورودی حرم ایستادی... میدونم این آرزو رو به دل داری... میدونم یه همچین روزی رو از خدا میخواهی... آماده ای سلام بدیم... اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ فـاطِمَهَ وَ خَدیجَهَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ 🔸ای یادگار سه امام زینب 🔸بر قلب سوزانت سلام زینب سلام ما به اون خانمی که یه عمری مصیبت دید اما صبر کرد... بلاکش دوران بی بی زینب... چهار پنج سال بیشتر نداشت... داغ جدش رسول خدا رو دید... صبر کرد... هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود... پهلوی مادرش زهرا رو شکستند... جلو چشمانش به مادرش سیلی زدند... اما صبر کرد... داغ مادرش رو از یاد نبرده... فرق شکسته باباش امیرالمومنین رو دید صبرکرد... بمیرم برات بی بی جان زینب... یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید... اما بازم صبر کرد... روز عاشورا در نصف روز... جلو چشمانش... تمام عزيزانش رو شهید کردند بازم صبر کرد... تمام دلخوشی زینب حسین بود... اما امان از اون لحظه ای که حسینش هم صدا زد... خواهرم... زینبم... منم میخوام برم میدان... زینب جان... خواهرم... خدانگهدار... زینب کبری طاقت دوری برادر رو نداره... عرضه داشت... حسینم برادرم... برا من که دیگه کسی نمونده... تو هم میخواهی بری... زینبت رو تنها بگذاری... ای یادگار مادرم حسین... اگه دست ولایت ابی عبدالله نبود... بی بی زینب در کربلا جان میداد... ابی عبدالله فرمود خواهرم... انقدر بی تابی نکن... تا صدای تکبیر من میاد... (بدان) بدون من هنوز زنده ام... ابی عبدالله رفت میدان... تصور کن... زینب کبری هم داخل خیمه... تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آرام میگیره... اما امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... داخل خیمه... هی بلند ميشه... میشینه زمین... میگه برادرم... حسینم... چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش... در همون حالت... یکدفه صدای ذوالجناح بلند شد... شاید خوشحال شده زینب... برادرم حسین برگشته... دوان دوان اومد بیرون... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته... اما... یال اسب غرق خونه... زین اسب واژگونه... بی تاب شد زینب... همینجا بود... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند یاصاحب الزمان منو ببخشید... عمه جانتون زینب دوان دوان... به سمت قتلگاه... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین خدا به داد دل بی بی زینب برسه... تا رسید بالای تل زینبیه... نگاه کرد دید... فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ ... وَ فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ ... وَ فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ ... شمشیر دارها با شمشیر میزنند... نیزه دارها با نیزه میزنند... یک عده ای هم که سلاح ندارند... با سنگ میزنند... خدا... چکار کنه زینب... بی تاب شده زینب... فقط دستاش رو گذاشت روی سر... هی صدا میزد... وامحمدا... واعلیا... روضه من تمام... فقط همینو بگم... چیزی نگذشت دیدند... 🔸سری به نیزه بلند است در برابر زینب 🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب تسلای دل بی بی زینب ناله بزن یاحسین... 🔸حسین آرام جانم 🔸حسین روح و روانم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عمل ام داوود.mp3
10.05M
▫️ فوق العاده شنیدنی 👌 📚 بحارالأنوار ج‏95، ص397.
4_5882116204755159524.mp3
23.7M
🔘 این دعا درهای آسمان را باز می کند ▫️" صوتی