.
کریم یعنی امام حسن
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
♦️گر که یک روز رسد،فقر بهکاشانهٔ من
هیچ غم نیست مرا چون که گدای حسنم...
⚡️حکایتی طوفانی از کرامت بینظیر کریم اهلبیت علیهمالسلام...
روایت شده است:
روزی مردى در مقابل امام حسن مجتبی علیهالسلام ايستاد و عرض کرد:
اى پسر اميرالمؤمنين! تو را سوگند مىدهم به آن كس كه نعمتها را بدون واسطه به شما داده است، حق مرا از دشمنم بگيرى كه بسيار ستمگر و ظالم است؛ نه احترام پير سالخورده را نگاه مىدارد، و نه بر طفل خردسال رحم مىكند.
امام علیهالسلام به پُشتى تكيه داده بود، پس بر سر زانو نشست و فرمود:
مَنْ خَصْمُكَ حَتَّى أَنْتَصِفَ لَكَ مِنْهُ؟
🔹دشمن تو كيست تا حقّت را از او بگيرم؟
عرض کرد: «فقر و نداری»
امام علیهالسلام مدتی سر مبارك خود را به زير انداخت، سپس سر خويش را بلند كرد و به خادم خود فرمود:
أَحْضِرْ مَا عِنْدَكَ مِنْ مَوْجُودٍ.فَأَحْضَرَ خَمْسَةَ آلَافِ دِرْهَمٍ
🔹هر چه نزدت هست بياور؛ او پنج هزار درهم آورد.
امام علیهالسلام فرمود:
«اينها را به او بده»
🔻 سپس حضرت فرمودند:
بِحَقِّ هَذِهِ الْأَقْسَامِ الَّتِي أَقْسَمْتَ بِهَا عَلَيَّ مَتَى أَتَاكَ خَصْمُكَ جَائِراً إِلَّا مَا أَتَيْتَنِي مِنْهُ مُتَظَلِّماً.
🔹به حق اين سوگندهایی كه براى من خوردى، هر وقت كه اين دشمن جفاكار نزد تو آمد، بايد براى رفع ظلم او نزد من بيايى...
📚العَُددالقویّة ص۳۵۹
✍گرچه در دنیا فراوان میشود پیدا «کریم»
نیست مانند حسن امّا در این دنیا «کریم»
ما اگر از عرضحاجتها خجالت میکشیم
غافلیم از این که میآید به سمت ما «کریم»
ذکر ما شد مثل قُمریهای صحن خاکیاش؛
" یاکریم و، یاکریم و، یاکریم و، یاکریم... "
.
.
#زمزمه #تخریب_بقیع
#زمزمه سالروزِ تخریبِ قبورِ بقیع
سبک یه پیرهن.....
#سبک_حسین_جان
مثلاً
شده صحنِ تو مثلِ صحنِ گوهرشاد
مثلاً
بقیعِ تو هم داره پنجره فولاد
مثلاً
شده روضه خوندن تو مدینه آزاد مثلاً
مثلاً یه گنبدِ طلا برات ساخته شیعه
مثلاً یه شبِ دوشنبه غلامت بقیعه
مثلاً دمِ زائرا یاعلی یا علیه مثلاً
مثلاً نمونده غباری رویِ قبرت آقا
مثلاً رو به گنبده کوچهیِ سینهزنها
مثلاً میزنن به سینه و میگن یازهرا مثلاً
مثلاً تو از خونه رفتی با مادرت امّا
مثلاً نبوده سرِ راهتون دشمن آقا
مثلاً نخورده زمین پیشِ چشمِ تو زهرا مثلاً
حسن جان
حسنجان حسنجان حسنجان حسنجان/۴/
مثلاً رویِ چادری گرد و خاکی نبوده
مثلاً ندیدی گلِ یاسِ مولا کبوده
مثلاً دوتا دستِ مادر رو گوشواره بوده مثلاً
مثلاً تو گوشوارههایِ شکسته ندیدی
مثلاً به سلامت از کوچه خونه رسیدی
مثلاً تو بیاحترامی از هیچ کی ندیدی مثلاً
یه مادر زمین خورد و حالِ زمونه چه بد شد
یه مادر که تو کوچهها چادرش هِی لگد شد
یه مادر به تو تکیه زد ذکرش حیدر مدد شد
یه مادر
یه مادر اومد کربلا با قدی که خمیده
یه مادر تمامیِ این روضهیِ سختو دیده
یه مادر با چشماش میدید شمر چطور سر بریده
حسین جان
حسین جان
حسینجان حسینجان حسینجان حسینجان /۴/
#حسین_ایمانی ✍
#زمزمه #تخریب_قبور_ائمه_بقیع #بقیع #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
.
.
#شهادت_امام_حسن
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️ روضهخوانیِ امام حسن برای سیدالشهداء «علیهماالسلام» در لحظات احتضار...
در نقلی آمده است:
وقتیکه سیدالشهداء علیهالسلام بر بالین برادر گریه میکردند، امام حسن علیهالسلام به او فرمودند:
یاأخاهُ لاتَحزَن عَلیَّ فإنَّ مُصابَکَ أعظَمُ مِن مُصیبَتی و رُزْئُک أعظمُ مِن رُزئی
▪️ای برادر بر من غمگین مباش که همانا مصیبت های تو عظیم تر از مصیبت من است و سختی تو بزرگ تر از سختی من است.
فإنَّك تُقتَلُ يا اباعبداللهِ الحسينُ بشَطِّ الفُراتِ بأرضِ كربلا عَطشانا لَهيفا وَحيدا فَريدا مَذبوحا
▪️همانا ای اباعبدالله تو کشته میشوی در کنار نهر فرات در زمین کربلا، در حالی که تشنه و غمگین و تنها هستی تو را ذبح میکنند.
و يَعلو صَدْرَكَ أشقي الأُمّة و يُحَمْحِمُ فَرَسُكَ و يقولُ في تَحَمْحُمِهِ الظَّليمةَ الظَّليمةَ مِن أُمَّةٍ قَتَلَتْ إبْنَ بِنتِ نَبيِّها
▪️و شقی ترین این امت بر سینهات بالا میرود؛ و در آن هنگام اسب تو فریاد میدهد: الظَّليمةَ الظَّليمةَ ؛ شکایت از ظلم امتی میکند که پسر دختر پیغمبرش را کشتند.
و تُسْبي حَريمُكَ و يُؤتَمُّ أطفالُك و يَسيرونَ حريمُكَ علي الأقتابِ بِغَيرِ وُطاءٍ و لا فِراشٍ و يُحمَلُ رأسُكَ يا أخي علي رأسِ القنا بعدَ أنْ تُقتَلُ و يُقْتَلُ أنصارُك
▪️ و اهل و عیالت به إسارت میروند و فرزندانت یتیم میشوند و عیالت را بر شترانی بدون جهاز حمل میکنند و بعد از اینکه تو و یارانت را کشتند، سرِ تو را ای برادر بر سر نیزه میکنند.
فيالَيْتَني كنتُ عندَكَ أَذُبُّ عَنْكَ كما يَذُبُّ عنكَ أنصارُكَ بِقَتلِ الأَعداءِ و لكِن هذا الأَمرُ يَكونُ و أنتَ وحيدٌ لا ناصِرَ لكَ مِنّا
▪️ پس ای کاش آن روز نزد تو میبودم و از تو دفاع مینمودم همانطور که یارانت با کشتن دشمنانت از تو دفاع خواهند کرد ولی این واقعه اتفاق خواهد افتاد درحالی که تو تنها هستی و یاوری از جانب ما برایت نیست.
📚معالی السبطین ص۶۲
.
.
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️ سیدالشهداء علیهالسلام در لحظات احتضار إمام حسن علیهالسلام، از شدّت گریه از هوش رفتند ...
در نقلی آمده است:
امام حسن علیهالسلام در لحظات آخر عمر مبارک خود، به برادران و فرزندان واهل بیت و پیروان خود دستور فرمود که از برادرش حسین بن علی علیهماالسلام تبعیت کنند سپس خطاب به برادر فرمود:
ای برادر من به تو در مورد اهل و عیالم به نیکی سفارش میکنم و تبعیت نما از همان سفارشاتی را که جدّت رسول خدا و پدرت امیرالمومنین ومادرت فاطمه علیهمالسلام نموده اند.
ثُمَّ إنَّ الحسینَ بَکٰی بُکاءاً شدیداً حتّی غُشیَ علیه
▪️سپس امام حسین علیه السلام شدیدا گریه نمود تا اینکه از هوش رفت.
هنگامی که به هوش آمد امام حسن علیهالسلام به برادر خود فرمود: ای برادر! بر من غم مخور؛ همانا مصیبت تو عظیمتر از مصیبت من است و سختیهای تو بزرگتر از سختیهای من است.
📚معالی السبطین؛ ص۴۸
.
.
#مقتل_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
اسناد وارده در کتب حدیثی مبنی بر شهادت در روز 7 ماه صفر
♦️سند اول: «تثبیت الامامة»
قدیمی ترین منبعی که در این زمینه تا به حال یافت شده کتاب « تثبیت الامامة»تالیف «سید قاسم بن ابراهیم الرسی» است که در سال 246 وفات یافته است. وی که خود از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است، از زهاد و عباد و علمای زمان خویش بود که دارای تألیفات فراوانی است. گفتنی است وی از روات احادیث هم بوده است و بدون واسطه از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت نقل میکرده است. وی در کتاب خویش چنین آورده است.
«الامام الحسن علیه السلام ابوه الامام امیرالمومنین علی علیه السلام، امه فاطمه الزهراء سلام الله علیها، ولادته: ولد فی المدینه لیلة النصف من شهر رمضان فی السنة الثالثة للهجره، القابه: التقی، الزکی، السبط، وفاته: توفی فی السابع من شهر صفر سنة خمسین من الهجرة»
♦️سند دوم: قول شهید اول
یکی دیگر از کسانی که قائل بودند شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم ماه صفر واقع شده است، شهید اول (متوفای 786) می باشند ایشان در کتاب شریف «دروس» می فرمایند: الامام، الزکی، ابومحمد الحسن بن علی سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة ... و قبض بها مسموما یوم الخمیس سابع صفر سنة تسع و اربعین من الهجرة.[1]
♦️سند سوم :«مرحوم کفعمی»
یکی دیگر از کسانی که قائل به شهادت امام حسن مجتبی در هفتم ماه صفر شده است، علامه بزرگوار و محدث کبیر مرحوم کفعمی صاحب کتاب شریف «مصباح» می باشد ایشان در این کتاب چنین می فرماید:
» ولد فی یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة ثلاث من الهجرة و توفی یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة خمسین من الهجرة.[2]
♦️سند چهارم: پدر بزرگوار شیخ بهایی
یکی دیگر از بزرگانی که قایل به شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم صفر می باشد مرحوم علامه شیخ حسین والد مکرم شیخ بهایی در کتاب «وصول الاخبار الی اصول الاخبار» می باشد وی که متوفای سال 984 هجری است در کتاب خویش میفرماید: « هو الامام الزکی ابومحمد سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنة اثنتین من الهجرة مسموما فی المدینة یوم الخمیس سابع شهر صفر سنة تسع او ثمان و اربعین و قیل سنة خمسین من الهجره عن سبع و اربعین سنة.[3]
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#هفتم_صفر
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. مقتل-جریان مسمومیت، شهادت و تشییع #امام_حسن (ع) جعده درخواست معاویه را عملی کرد و امام علیه الس
.
ارْجِعْ یَا مَرْوَانُ مِنْ حَیْثُ جِئْتَ؛ برگرد به همان جایی که بودی؛ ما
قصد نداریم این بدن مطهر
را در کنار رسول خدا به خاک بسپاریم؛ تنها قصدمان این است که با زیارت دادن این بدن مبارک، تجدید عهدی با رسول خدا شده باشد و بعد از آن به سمت بقیع رفته و او را بنابر وصیت حضرتش در کنار قبر مادربزرگش فاطمه [بنت اسد] به خاک می سپاریم.
مطمئن باش اگر وصیت کرده بود که بدن مطهرش را کنار رسول خدا دفن کنیم تو کوچکتر از آن بودی که بتوانی مانع ما شوی و لکن آن حضرت به خدا و رسولش و نیز حرمت قبر شریفش بیش از دیگران عالم است و می دانست که نباید خرابى در آن پدید آید، چنانچه این كار را دیگران كردند و بدون اذن آن حضرت صلی الله علیه وآله به خانه اش وارد شدند،
سپس رو به عایشه کرد و گفت:
وَا سَوْأَتَاهْ یَوْماً عَلَى بَغْلٍ وَ یَوْماً عَلَى جَمَلٍ تُرِیدِینَ أَنْ تُطْفِئِی نُورَ اللَّهِ وَ تُقَاتِلِینَ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ ارْجِعِی
این چه رسوائى است؟ عایشه! روزى بر استر و روزى بر شتر! (اشاره به جنگ جمل) می خواهى نور خدا را خاموش كنى و با دوستان خدا بجنگى؟ بازگرد!
از آنچه می ترسیدى خیالت راحت باشد که ما طبق وصیت، بدن مطهر را اینجا دفن نمی کنیم خوشحال باش که تو به هدفت رسیدى؛ ولی خدا هر گاه که باشد انتقام اهل بیت عصمت را از دشمنانشان خواهد گرفت.
وَ قَالَ الْحُسَیْنُ وَ اللَّهِ لَوْ لَا عَهْدُ الْحَسَنِ إِلَیَّ بِحَقْنِ الدِّمَاءِ وَ أَنْ لَا أُهَرِیقَ فِی أَمْرِهِ مِحْجَمَةَ دَمٍ لَعَلِمْتُمْ كَیْفَ تَأْخُذُ سُیُوفُ اللَّهِ مِنْكُمْ مَأْخَذَهَا وَ قَدْ نَقَضْتُمُ الْعَهْدَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَكُمْ وَ أَبْطَلْتُمْ مَا اشْتَرَطْنَا عَلَیْكُمْ لِأَنْفُسِنَا.
امام حسین علیه السلام فرمود به خدا سوگند! اگر برادرم با من پیمان نبسته بود كه در پاى جنازه او خونی ریخته نشود می دیدید که چگونه شمشیرهاى الهى از نیام بیرون مى آمد و دمار از روزگار شما درمی آوردند.
شما همان روسیاهانی هستید که عهد میان ما و خودتان را شكستید و شرائط آن را باطل ساختید. آنگاه جنازه مظلوم امام مجتبى علیه السلام را به طرف بقیع برده و در كنار قبر جدهاش فاطمه بنت اسد به خاک سپردند. (2)
✅پی نوشت:
🔹1. الإرشاد ج2 ص 16
🔹2. همان ص17- 19
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#زندگینامه_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#بیست_و_هشتم_صفر
#هفتم_صفر
.
مقتل
منع دفن #امام_حسن(ع) در کنار پیامبر(ص) و تیرباران بدن مبارک
در كتاب مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانى مروانى در شرح حال امام حسن - علیه السّلام - از على بن طاهر بن زید روایت مى كند كه وقتى خواستند امام حسن - علیه السّلام - را دفن كنند، عایشه سوار قاطرى شد و از بنى امیه و مروان حكم و سایر طرفداران ایشان كمك گرفت و مردم را بر علیه امام حسن علیه السلام می شوراند.
عایشه گفت: به خدا سوگند تا مو در سر من هست، نمی گذارم حسن علیه السلام را در اینجا (کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و اله و اتاق حضرت زهرا سلام الله علیها) دفن کنید. و جنازه آن حضرت را تیرباران کردند تا آنکه هفتاد تیر از جنازه آن حضرت بیرون کشیدند.
در آنجا بود كه ابن عباس گفت: روزى قاطر سوار و روزى شتر سوار است ! یعنی روزی سوار بر شتر می شود و به جنگ با مولا علی علیه السلام می رود و روزی بر قاطر سوار می شود و با جنازه حسن بن علی علیه السلام مقابله و جنگ می کند.
مسعودى مى نویسد: آن روز عایشه سوار قاطر سفید و سیاهى بود. شاعر در همین خصوص مى گوید:تجملت تبغلت و لو عشت تفیلت /لك التسع من الثمن و فى الكل تصرفت
یعنى : اى عایشه ! روزى سوار شتر شدى ، روز دیگرى هم قاطر سوارى كردى ، اگر بمانى ، سوار فیل هم خواهى شد! تو از هشت یك ارث خانه پیغمبر، یك نهم مى برى ، ولى همه را تصرف كردى . (یعنی با اینکه تنها مالک بخشی از خانه پیامبراکرم صلی الله علیه و اله هستی ولی در همه آن تصرف کردی و مانع دفن امام حسن علیه السلام در آن خانه شدی.)
✅منابع :
🔷مقاتل الطالبین،74
برای مطالعه بیشتر در مورد این حادثه:
🔷منع عایشه از دفن کردن امام حسن علیه السلام: الطبقات 8/175، مختصر تاریخ دمشق، ابن عساکر ترجمة الامام الحسن علیه السلام، و انساب الاشراف، ترجمة الامام الحسن 3/61، مقاتل الطالبین 74. عایشه سوار قاطر شد و با بنی هاشم مبارزه کرد تا جسد امام حسن علیه السلام دفن نشود: مجمع البحرین، الطریحی1/572، شرح اصول کافی، المازندرانی 6/167، الایضاح، ابن شاذان 262، تاریخ الیعقوبی 2/225 ...
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#زندگینامه_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#بیست_و_هشتم_صفر
#هفت_صفر
#شهادت_امام_حسن
.
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️ روضهخوانیِ امام حسن برای سیدالشهداء «علیهماالسلام» در لحظات احتضار...
در نقلی آمده است:
وقتیکه سیدالشهداء علیهالسلام بر بالین برادر گریه میکردند، امام حسن علیهالسلام به او فرمودند:
یاأخاهُ لاتَحزَن عَلیَّ فإنَّ مُصابَکَ أعظَمُ مِن مُصیبَتی و رُزْئُک أعظمُ مِن رُزئی
▪️ای برادر بر من غمگین مباش که همانا مصیبت های تو عظیم تر از مصیبت من است و سختی تو بزرگ تر از سختی من است.
فإنَّك تُقتَلُ يا اباعبداللهِ الحسينُ بشَطِّ الفُراتِ بأرضِ كربلا عَطشانا لَهيفا وَحيدا فَريدا مَذبوحا
▪️همانا ای اباعبدالله تو کشته میشوی در کنار نهر فرات در زمین کربلا، در حالی که تشنه و غمگین و تنها هستی تو را ذبح میکنند.
و يَعلو صَدْرَكَ أشقي الأُمّة و يُحَمْحِمُ فَرَسُكَ و يقولُ في تَحَمْحُمِهِ الظَّليمةَ الظَّليمةَ مِن أُمَّةٍ قَتَلَتْ إبْنَ بِنتِ نَبيِّها
▪️و شقی ترین این امت بر سینهات بالا میرود؛ و در آن هنگام اسب تو فریاد میزند: الظَّليمةَ الظَّليمةَ ؛ شکایت از ظلم امتی میکند که پسر دختر پیغمبرش را کشتند.
و تُسْبي حَريمُكَ و يُؤتَمُّ أطفالُك و يَسيرونَ حريمُكَ علي الأقتابِ بِغَيرِ وُطاءٍ و لا فِراشٍ و يُحمَلُ رأسُكَ يا أخي علي رأسِ القنا بعدَ أنْ تُقتَلُ و يُقْتَلُ أنصارُك
▪️ و اهل و عیالت به إسارت میروند و فرزندانت یتیم میشوند و عیالت را بر شترانی بدون جهاز حمل میکنند و بعد از اینکه تو و یارانت را کشتند، سرِ تو را ای برادر بر سر نیزه میکنند.
فيالَيْتَني كنتُ عندَكَ أَذُبُّ عَنْكَ كما يَذُبُّ عنكَ أنصارُكَ بِقَتلِ الأَعداءِ و لكِن هذا الأَمرُ يَكونُ و أنتَ وحيدٌ لا ناصِرَ لكَ مِنّا
▪️ پس ای کاش آن روز نزد تو میبودم و از تو دفاع مینمودم همانطور که یارانت با کشتن دشمنانت از تو دفاع خواهند کرد ولی این واقعه اتفاق خواهد افتاد درحالی که تو تنها هستی و یاوری از جانب ما برایت نیست.
📚معالی السبطین ص۶۲
.
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️ حکایت دو طشتی که چها بر سر زینب کبری سلاماللّهعلیها آورد ...
در نقلی آمده است:
در لحظات آخر عمر إمام حسن مجتبی علیهالسلام بود که سیدالشهداء علیهالسلام سر او را به دامن گرفته بود و بر حال یکدگر میگریستند؛ در همین هنگام بود که ناله و زاری زینب کبری سلاماللّهعلیها به گوش این دو برادر رسید.
🩸در اینجا بود که إمام مجتبی علیهالسلام به برادر خود فرمودند:
أخی أباعبدالله، نَحِ هٰذا الطّشتَ عَنّی لِئلّا تَراهُ أختُنا زینَب سلاماللّهعلیها
▪️برادرم ای اباعبدالله! این طشت را از اینجا برادر تا نگاه خواهرمان زینب سلاماللهعلیها به آن نیفتد.
📚 العبرة الساکتة ج۱ص۱۱۷
✍ در حیرتم به زینب مضطر چها گذشت!
آن دم که اوفتاد نگاهش بر آن دو طشت
یک طشت را، ز خون جگر دید لاله گون
یک طشت را بدید در آن، رأسِ پر ز خون
یک طشت را بدید، پر از پارهٔ جگر
یک طشت را بدید، در آن، رأسِ پر قمر
... آن دم که رأس پاک شهنشاه بحر و بر
آغاز کرد خواندن قرآن به طشت زر
برداشت چوب کینه، یزید از ره غضب
کرد آشنا، به لعل لبِ شاهِ تشنه لب
زینب به ناله گفت که: ای بی حیا مزن!
چوب جفا به بوسه گهِ مصطفی مزن!
دارد (صغیر) تا به صف حشر، شور و شین
گاه از غم حسن، گهی از ماتم حسین
.
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️قمر بنی هاشم علیهالسلام با جاندادنِ إمام حسن علیهالسلام، خاک بر سر و روی خود میریخت...
⚡️ گوشهای از حال و روز بنی هاشم در عزای امام حسن مجتبی علیهالسلام ...
در نقلی آمده است:
لحظات آخر عمر مبارک امام حسن مجتبی علیهالسلام بود که برادران و خواهران و عدهای از بنی هاشم دور آن حضرت را گرفته بودند، که نفس های آن حضرت به شماره افتاد،
ثمّ إنّهُ وَجَّهَ وَجهَهُ اِلَي القِبلةِ و غَمضَ عَينَيه و مَدَّ يَدَيهِ و رِجلَيه
▪️در این هنگام روی مبارکش را به سمت قبله نمود و چشمانش را بر هم گذاشت و دست و پایش را دراز نمود.
به وحدانیت خدا و رسالت جدّ و ولایت پدرش اقرار نمود و روح مقدسش از این دنیا پر کشید.
🩸سیدالشهداء علیهالسلام در این هنگام پیکر پاک برادر را در بر گرفت و صورت مبارکش را مسح مینمود و فریاد میکشید:
وا اخاه وا خَبيتاه وا حَسناه وا قلّة ناصراه مَن لي عَونٌ بعدك يا اَخي
🩸حضرت امکلثوم علیهاالسلام به صورتش لطمه میزد و فریاد سر میداد:
وا حسناه وا محمداه وا علياه وا فاطمتاه
🩸زینب کبری سلاماللّهعلیها ناله سر میداد و میفرمود:
وا اخاه وا حسناه وا سَنَداه وا لَهفاه وا قِلّة ناصراه يا اخي
... ثمّ انّها بَكتْ عَلَي اخيها و هيِ تَلثِمُ خَدَّيهِ و تَتَمرّغ عليه و تبكي عليه طويلا
▪️ آن بانوی مکرّمه، گریه کرد و خود را بر روی بدن مبارک برادر انداخت و گونه های برادر را بوسید و سخت گریه کرد.
و انّ العبّاسَ رَثّاهُ باكياً حَزيناً يَحثُو التُرابَ علَي وَجهِهِ و يَصيحُ
▪️ابالفضل العباس علیهالسلام نیز در آنجا حضور داشت و با قلبی داغدار و چشمانی اشکبار بر برادر خود مرثیهسرایی مینمود و خاک بر روی خود میریخت و فریاد میکشید.
📚معالی السبطین ص۶۵
.
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️ وقتیکه قمر بنی هاشم علیهالسلام بر بالای جنازه مطهر برادر، دست به شمشیر میبرَد...
در نقلی آمده است:
وقتی که جنازه مطهر امام حسن مجتبی علیهالسلام را تیرباران کردند،
إذاً بِأبیالفَضلِالعَبّاس عَلَیهالسّلام یَضَعُ یَدَهُ علَی سَیفِهِ وَ صاحَ
▪️حضرت ابالفضلالعباس علیهالسلام دست به شمشیر بُرد و فریاد کشید:
یٰا بَنی هاشم! أ تُرمیٰ جِنازةُ الحَسَنِ وَ أنتُم تَنظُرونَ؟!
▪️ای بنیهاشم! جنازه إمام حسن علیهالسلام تیرباران میشود و شما نگاه میکنید؟!
🩸در اینجا بود که سیدالشهداء علیهالسلام به طرف او آمدند و برادر را به سینه خود چسپاندند و فرمودند:
أخی عبّاس! لَیسَ هٰذا یَومُک؛ لَک یَومٌ أعظَمُ مِن هٰذا
▪️ای برادرم عباس! امروز، روز (پیکار) تو نیست؛ چرا که تو روزی بزرگتر از این روز را در پیش داری.
📚العبرة الساکتة ج۱ ص۱۱۹
📚الطریق،کاشی،ج۳ ص۳۱۲
✍عـوض گـل کـه گذارنـد بـه آیات تنت
لالههـا تیر شـد و رفـت فـرو در بـدنت
چه جگرها که چو آتش همه افروخته شد
چه بگویم؟ تن و تابوت به هم دوخته شد
تیرهایی که بر آن نخـل گل یـاس زدند
همـه را بـر جگـر حضـرت عبـاس زدند...
.
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️غارت زده منم که تو را خاک میکنم
تابوت را ز خون تنت پاک میکنم...
⚡️اگرچه که ز داغ تو من نمردهام؛ ليکن به خاطر فراق تو، مشتاق مرگ شدهام...
إبنشهرآشوب در «المناقب» مینویسد:
قَالَ الْحُسَیْنُ علیه چالسلام لَمَّا وُضِعَ الْحَسَنُ فِی لَحْدِهِ
▪️وقتیکه سیدالشهداء علیهالسلام بدن مطهر امام حسن علیهالسلام را در میان لحد گذاشت، فرمود:
أَ أَدْهُنُ رَأْسِی أَمْ تَطِیبُ مَجَالِسِی/ وَ رَأْسُکَ مَعْفُورٌ وَ أَنْتَ سَلِیبٌ
▪️آیا جا دارد که من روغن به سرم بزنم، یا مجالس من طیب و نیکو باشند؟ در صورتی که سر و صورت تو روی خاک باشد و تو برهنه باشی؟
...فَلَا زِلْتُ أَبْکِی مَا تَغَنَّتْ حَمَامَةٌ / عَلَیْکَ وَ مَا هَبَّتْ صَباً وَ جَنُوبٌ
▪️من دائم برای تو گریه میکنم، مادامی که کبوتر بخواند و باد صبا و جنوب بوزد.
...فَلَیْسَ حَرِیبٌ مَنْ أُصِیبَ بِمَالِهِ / وَ لَکِنَّ مَنْ وَارَی أَخَاهُ حَرِیبٌ
▪️غارت زده آن کسی نیست که اموالش را برده باشند. بلکه غارت زده آن شخصی است که برادرش را به خاک بسپارد.
إنْ لَم أمُتْ أسَفًا عَلَيك فَقد / أصبحتُ مُشتاقا إلى المَوتِ
▪️اگرچه که ز داغ تو من نمردهام؛ ليکن به خاطر فراق تو، مشتاق مرگ شدهام
📚 المناقب ج۹ ص۲۴۸
✍غارت زده منم که کنارت نشسته ام
غارت زده منم که ز داغت شکسته ام
غارت زده منم که تو را خاک می کنم
تابوت را ز خون تنت پاک می کنم
غارت زده منم که ز کف داده صبر را
با دست خویش کنده برای تو قبر را
غارت زده منم چه کنم با جنازه ات
ای وای ریخته به زمین خون تازه ات
غارت زده منم که ز داغ برادرم
می ریزم از کنار تنت خاک بر سرم...
.