گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #روضه_متنی #وفات_حضرت_ام_البنین ای مادر،چهار آفتاب ادرکنی .... *یا ام البنین* ای مادر چهار
.
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
تا صدا میرسد از ساحتِ خونبارِ بقیع
مرد و زن اشک بریزند ، به دیوارِ بقیع
یک زن و صورتِ قبری ، به دلِ زارِ بقیع
دلِ ما هم ، بخدا گشته گرفتارِ بقیع
مادرِ حضرتِ عبّاس ، پریشانِ توأیم
سال ها در به درِ سفره ی احسانِ توأیم
تو که بودی که خدا همسرِ مولایت کرد
تو چه کردی که چنین غرقِ تَوَلّایت کرد
مادرِ چهار گلِ حضرتِ زهرایت کرد
صدفِ گوهرِ نایاب... چو سقّایت کرد
با تواضع ، به درِ خانه ی مولا رفتی
این چنین بود ، که تا عرش تو بالا رفتی
سائل آمد به درِ خانه ، تفضّل کردی
تو به اولادِ نَبی ، خوب توسّل کردی
زحمتِ حاجتِ دنیا ، که تقبّل کردی
لطف کردی و مرا نیز تحمّل کردی
بابِ حاجاتِ همه ، نامِ شما باشد و بس
چشمِ ما نیز به اکرامِ شما باشد و بس
پسرانت همه رفتند ، تو تنها ماندی
سال ها گریه کنِ بچّه ی زهرا ماندی
مرحمِ زخمِ دلِ زینبِ کبریٰ ماندی
همه رفتند به یاریِ حسین... جا ماندی
پسرت نقشِ زمین شد ، به غمش خندیدند
همه بر مشک و دو دستِ قلمش خندیدند
زینبت گفت «حسین» و... جگرت تیر کشید
تا شنیدی که سرش رفت... سرت تیر کشید
وسطِ کوچه نشستی... کمرت تیر کشید
گفت «انگشتر» و... هی بال و پرت تیر کشید
بخدا سوزِ دلت ، کرده دلم را بی تاب
قدری آرام بخوان روضه برای ارباب
روضه ای از سَرِ احساس... دلت ریخت بهم
رنجِ پرپر شدنِ یاس... دلت ریخت بهم
خنده ی دشمنِ خنّاس... دلت ریخت بهم
روضه ی حضرتِ عبّاس... دلت ریخت بهم
رفتنی گشته ای از بس که بزرگ است غمت
کاش میشد که بسازیم به زودی حَرَمت
بعدِ زهرا تو شدی مادرِ ما نوکرها
سایه ات کم نشود از سَرِ ما نوکرها
تو نظر کن به دلِ مضطرِ ما نوکرها
وقفِ عباسِ تو ، چشمِ تَرِ ما نوکرها
ما همه نوکر و درمانده ی فردای توأیم
تو هنوز امِّ بَنینی و پسر های توأیم
#پوریا_باقری ✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
#حضرت_ام_البنین سلام_الله_علیها
.
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
زندگی حضرت ام البنین (سلام الله علیها)
نامش فاطمه دختر حزام بن خالد عامری و مادرش ثمامه بود. در حدود سال پنجم هجری در کوفه و یا اطراف آن متولد گردید. وی در عصر خود یکی از زنان با فضیلت، پرهیزگار، عابد، با تقوا و در شعر و حدیث سرآمد دیگران بود
پدران ام البنین در دوران قبل از اسلام جزو دلیران عرب محسوب می شدند و مورخان آنان را به دلیری در هنگام نبرد ستوده اند. چنانکه ابوالفرج اصفهانی در کتاب خود دلیری و شجاعت اجداد ام البنین را متذکر شده است .
افزون بر این، آنان علاوه بر شجاعت و قهرمانی، پیشوای قوم خود نیز بودند، چنانکه سلاطین زمان در برابر ایشان سر تسلیم فرود می آوردند . بی جهت نیست که عقیل بن ابی طالب به امیرالمؤمنین(علیه السلام) می گفت: در میان عرب از پدران ام البنین شجاع تر و قهرمان تر یافت نمی شود گروهی از مورخان بر آنند که علی(علیه السلام) با ام البنین بعد از شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) ازدواج نمود . دسته ای دیگر می گویند که این امر بعد از ازدواج حضرتش با امامه بوده، اما در هر حال ، مسلم است این ازدواج بعد از شهادت صدیقه کبری صورت گرفته است .
گویند عقیل بن ابی طالب که آشنا به انساب عرب بود، پیشنهاد ازدواج ام البنین را به حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) داد. حضرت این انتخاب را پسندید و او را به خواستگاری نزد پدر ام البنین فرستاد. حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) با ام البنین ازدواج کرد. ثمره این ازدواج چهار پسر به نامهای عباس( 26-61 ق)، عبدا… ( 36-61 ق)، عثمان ( 38-61 ق) و جعفر( 40-61 ق) بود که تمامی آنها در کربلا به شهادت رسیدند و سرور همه آنان حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) بود .
ام البنین چه در زمان حیات امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) و چه بعد از شهادت ایشان برای شوهر گرانقدرش، زنی صمیمی، فداکار و با عفت بود. این بانوی فداکار وقتی کودکان خرد سال حضرت علی (علیه السلام) را دید، بلافاصله تصمیم به خدمت و پرستاری آنان گرفت و در این کار تا حد یک مادر واقعی پیش رفت وفرزندان فاطمه(سلام الله علیها) را بر فرزندان خود مقدم داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان کرد وهمچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت. با کمال خوشرویی و سخنان محبت آمیز با آنها روبرو می شد؛ به خاطر همین وفاداری و رفتار شایسته او بود که زینب به دیدار او می رفت و از او تجلیل به عمل می آورد.
چنانکه گفته اند، پس از چندی به مولا علی (علیه السلام) پیشنهاد داد به جای فاطمه که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را «ام البنین» صدا زند، تا حسنین (علیهما السلام) از ذکر نام اصلی او توسط علی (علیه السلام) به یاد مادر خویش فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نیفتاده و در نتیجه خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نگردد و رنج بی مادری آنها را آزار ندهد. به واسطه صفات نیکوی ام البنین بود که حضرت او را گرامی می داشت و از صمیم قلب در حفظ و حرمت او کوشید.
منابع تاریخی هیچ گونه گزارشی از حضورفعال او در زمان امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) ارائه نکردند. تنها گویند ام البنین در واقعه عاشورا در مدینه بود چنان که به آنانی که عازم سفر بودند، چنین سفارش کرد: چشم و دل مولایم امام حسین (علیه السلام) و فرمانبردار او باشید؛ البته وقتی بشیر و زینب او را از ماجرای کربلا و شهادت امام حسین (علیه السلام) وفرزندانش باخبر نمودند، ام البنین همچنان از امام حسین (علیه السلام) خبرگرفت و چون بشیر خبر شهادت آن حضرت را به او داد، ام البنین گفت: «ای بشیر، بند دلم را پاره کردی!» و صدا و ناله شیون بلند کرد. می گویند بشیر گفت: خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین(علیه السلام) به شما پاداش بزرگ عنایت کند.
ام البنین گفت: فرزندان من و آنچه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد!
به گفته علامه مامقانی، این شدت علاقه ، کاشف از علو مرتبه او در ایمان، و قوت معرفت او به مقام امامت است که شهادت چهار جوان خود را که نظیر ندارند در راه دفاع از امام زمان خویش سهل می شمارد .
به هر حال، فقدان فرزندانش او را متأثر و ناراحت کرده بود، چنانکه وقتی حضرت زینب(سلام الله علیها) سپر خونین حضرت عباس را به عنوان یادگاری به ام البنین نشان داد، وی تا آن را دید چنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند و بی هوش بر زمین افتاد.
وی هر روز برای فرزندش عباس نوحه سرایی می کرد و فرزند او عبید ا… را نیز به همراه خود می آورد. مردم مدینه برای شنیدن نوحه او گرد می آمدند و به سبب جانسوز بودن نوحه سرایی او همگی اشک می ریختند. باید گفت، آمدن ام البنین به بقیع نوعی انقلاب بر ضد بنی امیه و آگاهی مردم از ژرفای مصیبت بود. پس از آگاهی از جریان عاشورا و شهدای آن واقعه، ام البنین مجلس سوگواری و مصیبت در خانه اش برپا کرد. زنان بنی هاشم در آن جا گرد آمدند و برای امام حسین(علیه السلام) و خاندانش
20.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️نکاتی درباره #زبانحال
▫️اهمیت شناخت تاریخ اسلام
▫️مرثیه سرایی و بیان شخصیت #حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
بیانات استاد #سیدمهدیحسینیرکنآبادی
جلسه ۲۰۶
#حلقه_شعر_ولایی_فرات
.
#حضرت_ام_البنین
💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸
💢مقتل و زندگی نامه حضرت ام البنین سلام الله علیها -قسمت اول 💢
❤️از قبیله خورشید❤️
💢«حزام بنخالد بنربیعة بنوحید بنكعب بنعامر بنكلاب» (1) پدر امالبنین است مردى شجاع و دلیر و راستگو كه از صفات ویژه او اكرام به میهمان و منطق قوى اوست. تاریخ ویژگیهاى این مرد بزرگ را به مناسبتهاى گوناگون چون جریان خواستگارى امالبنین و ازدواج حضرت على(ع) ذكر مىكند.
مادر بزرگوار امالبنین، «ثمامه (یا لیلى) دختر سهیل بنعامر بنجعفر بنكلاب» (2) است كه در تربیت فرزندان كوشا بوده و تاریخ از وى چهره درخشانى را به تصویر كشیده است.
بینش عمیق، دوستى با فرزندان در كنار وظیفه مهم مادرى و چونان معلمى دلسوز آموختن باورهاى اعتقادى و مسایل مربوط به همسردارى و آداب معاشرت با دیگران از جمله ویژگیهاى خاص این بانو است.
در بسیارى از كتب تاریخى نام یازده تن از مادران وى ذكر شده است كه همگى از خانوادههاى شریف و اصیل عرب بودهاند و به واقع مصداق بارز «شجره طیبه (3) » مىباشند شجرهاى كه اصل آن در زمین است و فرع آن در آسمانها و حاصل و نتیجه این درخت پاك همانا عباس بنعلى و عثمان و لبید شاعر و ابوبراء بنعامر و ... بودهاند.
پیامبر گرامى فرمود: اى مردم! برحذر باشید از سبزهزارى كه بر روى مزبله (منجلاب) مىروید. سؤال شد از حضرت: سبزهزارى كه بر مزبله بروید چیست؟حضرت فرمود: زن زیبارویى كه در خانواده پلید و نادرست رشد كرده باشد.
(4)از اینروست كه على بنابى طالب(ع) آنگاه كه قصد ازدواج دارد به برادر خویش، عقیل بنابى طالب كه در علم «انساب» معروف بود و ذهن و سینهاش گنجینهاى از اسرار خاندان گوناگون عرب بوده مىفرماید:«زنى را براى من اختیار كن كه از نسل دلیرمردان عرب باشد تا با او ازدواج كنم و او برایم پسرى شجاع و سواركار به دنیا آورد.» (5)
و عقیل در پاسخ برادر گفت:«با امالبنین كلابیه ازدواج كن زیرا در عرب شجاعتر از پدران و خاندان وى نیست.»و سپس در مورد جد مادرى امالبنین، ابوبراء عامر بنمالك، كه در آن روز از جهت دلاورى و شجاعت كمنظیر بود مىگوید:«ابوبراء عامر بنمالك جد دوم فاطمه كلابیه از شجاعت در میان قبایل عرب بىنظیر است و كسى را شجاعتر از او جز حضرتت نمىشناسم از اینرو او را بازىكننده با شمشیرها (ملاعب الاسنة) مىنامند.»
(6)گویى نگاه نافذ على از مرز زمانها عبور كرده و كربلا را با همه سختیهایش مىبیند و براى یارى حسین(ع) از امروز در پى مادرى شجاع از خاندان شجاع و دلیر است تا فرزندى چونان عباس، پدر فضیلتها، به دنیا آورد و او یاریگر حسین در كربلاباشد.
در خاندان و تبار پاك امالبنین چند ویژگى مهم وجود دارد كه همگى در وجود عباس(ع) به ظهور رسید و او را مانا كرد.الف: شجاعت و دلاورى كه در كربلا زیباترین چهره خویش را نمایاند.ب: ادب و متانت و عزت نفس كه در زندگانى 34 ساله عباس بنعلى به وضوح دیده مىشود.ج: هنر و ادبیات كه امالبنین از «دایى» خویش لبید شاعر به ارث برده بود و فرزند عزیزش عباس(ع) از مادر ادیبه خود. [البته شاعران دیگرى در این خاندان مىزیستهاند.]د: ایثارگرى و احترام به حقوق دیگران كه نمود آن در عشق به ولایت و امامت متجلى شد.ه: وفا و پایبندى به تعهدات.
.
🔹مهمترین درسى كه از ازدواج حضرت على(ع) و امالبنین، مىآموزیم داشتن معیارهاى منطقى و صحیح در انتخاب همسر آینده است.اگر جوانان ما معیارهاى اخلاقى و معنوى را جایگزین معیارهاى مادى و ظاهرى كنند زندگى مشترك آنها با سعادت و سلامتخانوادگى توام خواهدبود.
ملاكهاى مادى و صورى ناپایدار بوده و به زندگى رنگ سبز عشق و محبت نمىبخشد و با از دست دادن یك امتیاز مادى پایههاى زندگىاى كه با آنها بنا شده استسستشده و فرو ریختن سقف خانواده حتمى خواهدبود.چنانچه رسول رحمت(ص) مىفرماید:«كسى كه با زنى به خاطر مال او ازدواج كند خداوند او را به حال خود وا مىگذارد و كسى كه به خاطر زیبایى زنى با او ازدواج كند در او مسایل ناخوشایند مىبیند و آنكه به خاطر دین زن با او ازدواج كند خداوند مال و زیبایى را هم براى او قرار مىدهد (جمع مىكند بین امتیازات.)» (7) 💢
✅ منابع :
🔹1- قمر بنىهاشم، عبدالرزاق المقرم، ص9.
🔹2- همان، ص 10.
🔹3- قرآن كریم، سوره ابراهیم / 24.
🔹4- وسایل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 14، ص29.
🔹5- قمر بنىهاشم، مقرم، ص 15.
🔹6- تنقیح المقال، علامه مامقانى، ج3، ص 70 با ترجمه.
🔹7- وسایل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 14، ص29.
#وفات_حضرت_ام_البنین
#زندگینامه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها