eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
1_871103036.mp3
6.74M
🔳 (س) 🌴(س) 🌴رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی 🎤حاج (س) با (ع): رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی عباس من! دیدی اما مانند خواهر ندیدی آن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان را وقتی غریبانه می‌رفت بی یار و یاور ندیدی آری در آوردن تیر بی دست از دیده سخت است اما در آوردن تیر از نای اصغر ندیدی حیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دست آن بهت و ناباوری را در چشم مادر ندیدی شد پیش تو نا امیدی، تیر نشسته به مشکت مثل من اطراف عشقت انبوه لشکر ندیدی بر گودی گرم گودال خوب است چشمت نیفتاد چون چشم ناباور من دستی به خنجر ندیدی دلخونی اما برادر دلخون‌تر از من کسی نیست آخر تو بر خاک صحرا مولای بی سر ندیدی قلبت نشد پاره پاره، آن شب خرابه نبودی آنجا سر یک پدر را در دست دختر ندیدی سقا! تو ساغر ندیدی، در تشت زر، سر ندیدی جای نیِ خیزران بر لبهای دلبر ندیدی قاسم صرافان✍ .
. شهادت (س) اومدن توی خونم قدم زدن توی کوچه بچه هامو هم زدن شبا دیگه دور هم جمع نمیشیم بدجوری زندگیمو بهم زدن من میخوام مثل بهار گریه کنم بشینم با ذوالفقار گریه کنم تودلت پره منم دلم پره پس کمی بخواب بذار گریه کنم من میخوام به پات تمنا بیارم اشکم و برا مداوا بیارم پیش دست تو خجالت میکشم تو خونه دستمو بالا بیارم فاطمه حرف جدایی کم بزن خودت این تابوتت و بهم بزن بچه ها دارن تموشات میکنن هر طوری شده پاشو قدم بزن علی اکبر لطیفیان ..... از این شعر مردم خوب استقبال کردند چرا که محتوا و بیانش برای مخاطب ملموس بود، مخصوصا این ابیات: (شبا دیگه دور هم جمع نمیشیم / بدجوری زندگیمو بهم زدن) (توی کوچه زدنت روم نمیشه / پیش مردم سرم و بلند کنم) دو تا نکته بسیار مهم عرض می کنم خیلی دقت بفرمایید: 1. اگر روضه را برای مستمع ملموس کنید بسیار اثرگذار می شود. 2. در ملموس کردن روضه باید بسیار دقت کنیم که مبادا از حیطه آداب زبانحال؛ خارج شویم. بررسی به نظر می رسد، اگر از زبانحال حضرت علی(ع) خطاب به حضرت زهرا(س) بگوییم: (شبا دیگه دور هم جمع نمیشیم / بدجوری زندگیمو بهم زدن) و این موضوع را به عنوان مصیبت آن حضرت بیان کنیم؛ حق مصیبت آن حضرت را خوب ادا نکرده ایم. و یا بیت(توی کوچه زدنت روم نمیشه / پیش مردم سرم و بلند کنم) به نوعی انگار از حیطه آداب زبانحال خارج است. نكات حائذ اهميت در زبانحال نكته1: در خواندن زبانحال مطلق صحبت نكنيد و بهتر است بگوييد كه ممكن است فلان حرف زده شده باشد. طوري كه مستمع متوجه شود ؛ اين سخن زبانحال است و عين روايات يا تاريخ اهل بيت نيست تا خداي ناكرده مبتلا به دروغ بستن به ائمه اطهار نشويم، چرا كه اين مسئله حرام است و گناه بسيار بزرگي محسوب مي¬شود. نكته2: زبانحال بايستي عقلاني و ريشه در روايات و تاريخ داشته باشد، فلذا هر مطلب بدون ريشه و مبنا را نمي توان به عنوان زبانحال، به اهلبيت(ع) نسبت داد. نكته3: زبانحال مي تواند به زبان نثر باشد يا به زبان شعر. البته زبانحال را بيشتردر شعر مي توان جستجو كرد. —--------------------- .
متن روضه 1 اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ... وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها... چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند...  شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم... یک نفر گل آورده... الهی امید کسی نا امید نشه... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) : عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99 آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون... ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... جنازه آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان... تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند که... استخوانها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست .
. و در ذكر مصيبت يك زبان حال وجود دارد و يك زبان قال. آن فرمايشاتی است كه از دو لب مبارك ائمة اطهار خارج شده است، و در كتب معتبره صحت آن سخنان تأييد شده است. آن سخناني است كه احتمال ميرود ائمه اطهار آنها را گفته باشند يا اينكه برداشتي است كه يك مداح يا يك شاعر از يك واقعه يا مصيبت به دست آورده است. 💠نكات حائذ اهميت در زبان حال نكته1: در زبان حال خواني مطلق صحبت نكنيد و بهتر است بگوييد كه ممكن است فلان حرف زده شده باشد. طوري كه مستمع متوجه شود ؛ اين سخن زبان حال است و عين روايات يا تاريخ اهل بيت نيست تا خداي ناكرده مبتلا به دروغ بستن به ائمه اطهار نشويم، چرا كه اين مسئله حرام است و گناه بسيار بزرگي محسوب ميشود. نكته2: زبان حال بايستي عقلاني و ريشه در روايات و تاريخ داشته باشد، فلذا هر مطلب بدون ريشه و مبنا را نمي توان به عنوان زبان حال، به اهلبيت(ع) نسبت داد. نكته3: زبان حال مي تواند به زبان نثر باشد يا به زبان شعر. البته زبان حال را بيشتردر شعر مي توان جستجو كرد. 🔶نمونه اي از به زبان نثر امام حسين(ع) كنار بدن حضرت عباس نشست و خونها را از صورت برادر پاك كرد. در اين زمان حضرت عباس (ع) آهي كشيد. امام فرمود برادرم چرا آه ميكشي؟ ـ عرضه داشت يا سيدي و مولاي! دلم ميخواست در اين لحظات آخر، دست درگردن شما بيندازم، اما چه كنم كه دست در بدن ندارم. 🔶دو نمونه از به زبان نظم بيت سوم شعر زير، زبانحال حضرت علي(ع) كنار بستر حضرت زهرا(س): آمد كنار بستر زهرا دمي نشست آهي كشيد و آينهاش را نگاه كرد خورشيد آسمان ولايت ستاره ريخت تايك نظر به هاله اطراف ماه كرد "آن روسيه كه بست به روي تو راه را روي تو نه روز علي را سياه كرد" حضرت رقيه(س): سر بابا در آغوشش گرفت و گفت اي بابا گذارم لب به گوشت تا كه رازي را كنم افشا تو ميداني كه زد سيلي به رويم از جفا گويم هـمـان دستي كه سيلي زد به روي مادرم زهرا 👇
. گاها میتوان برای بیان زبانحال ، از کلمات استفهامی استفاده کرد.... مثلا حاج مهدی رسولی برای اینکه روضه ی "راس حضرت علی اصغر بر روی نیزه" را بخواند، اول میگه: خدا کنه اینجوری نباشه... اما بعضیام میگن سر علی اصغر رو هم از پشت خیمه ها پیدا کردن و بر نیزه زدن... ویا سیدمهدی میرداماد برای اینکه بگه شاید عبدالله بن الحسن هم زیر سم اسبان قرار گرفت، .... این موضوع رو در قالب سوال از امام زمان مطرح میکنه.... "سوال اینه یا صاحب الزمان .. گفتن آخرین شهید گودال عبدالله بوده ، افتاد تو بغلِ ابی عبدالله و جون داد.. دیگه ابی عبدالله نتونست بدن رو برگردنه عقب .. دیگه جونی نداشت حسین .. دیگه نتونست جنازه‌ی عبدالله رو به خیمه دارالحرب ببره .. (خب یعنی چی؟!) یعنی عمو و برادر زاده با هم تو گودال افتادن .. سوالم اینه وقتی اسب ها اومدن رو بدن حسین این بدن کجا بود ؟!.. با بدنِ این بچه چه کردن .. ای حسین .." ــــــــــــــــــ .
👆 ✅ یک نکته: سلام رفقا نکات آقا سید مهدی حسینی رو حتما بشنوید. چالش این روزهای برخی اشعار و ساخت تصورات تاریخی برای مخاطب و خارج شدن از چارچوب اصلیشه 😔 و عدم رجوع به منابع، دامن برخی از شعرای عزیز و مادحین بزرگوار رو گرفته که خود ما هم ازش مستثنی نیستیم. یکی از اون موارد که متاسفانه دقت نشده و جدیدا پر و بال گرفته کیفیت بردن حضرت امام هادی علیه السلام به مجلس متوکل علیه العنه هستش. ظاهرا در جایی نقل محکمی مبنی بر "بستن دست" و "کشوندن حضرت پشت مرکب" نداریم. آقا عبدالله باقری به خوبی توی زمزمشون به این مطلب اشاره کردن. 👇
. 🔰مباحثی درباره (بخش اول) 🔹گونه‌های شعر رثایی قرائت عاطفی و بیان مراثی اهل‌بیت یکی از پربسامدترین نمونه‌های شعری در ادب پارسی است. کمتر دیوان شاعر ولایی‌سرا را می‌توان یافت که در آن نمونه مرثیه‌ای ارائه نشده باشد. حتی برخی شاعران که به‌سختی می‌توان آنان را ولایی‌سرا و حتی آیینی‌سرا نامید، تجربیات مرثیه‌سرایی‌شان درباره اهل‌بیت را در میان آثارشان گنجانده‌ و به رخ مخاطبان کشیده‌اند. سه شیوه در بیان مراثی اهل‌بیت میان شاعران مرسوم است: ۱. روایت‌گری ۲. وصف حال ۳. زبان حال در این بخش و به اقتضای سخن، به‌اختصار به تبیین هر یک می‌پردازیم: 1️⃣ روایت‌گری () روایت‌گری و شرح حال، نوعی تاریخ منظوم یا مقتل منظوم است که کاملاً با تاریخ مطابق است و شاعر در آن صرفاَ نقش «راوی» دارد و ناقل سخن دیگران است. در این شیوه، شاعر در بیان نکات، دخل و تصرفی ندارد و احساسات خود را در آن وارد نمی‌کند. در این نوع شعری، نقل قول واقعی «زبان قال» به کار گرفته می‌شود. (ص۲۰۱) سنایی در حدیقة الحقیقه (ق۶)، فدایی مازندرانی (ق۱۳) و بسیاری دیگر از شاعران از این شیوه بهره برده‌اند. نمونه‌ای از سروده‌های استاد غلامرضا سازگار را که با این شیوه سروده شده است، مرور می‌کنیم: شنیدم علی آن ولیّ خدا -که جان جهان باد او را فدا- نظر کرد در خانۀ خویشتن به اشک حسین و به رنگ حسن، دل حضرتش گشت بحر ملال بپرسید از فاطمه شرح حال بگفتا: سه روز است یامرتضی که اینان نخوردند قوت و غذا ولیّ خدا از سرا شد برون دل عرشی‌اش بود دریای خون غم دل به معبود خود عرض کرد یکی دِرهم از دوستی قرض کرد ببین لطف و آقایی و داد را به ره دید افسرده مقداد را بگفتش: چرا هستی افسرده‌حال؟ چرا سخت غرقی به بحر ملال؟ بگفتا: بوَد چار روز تمام که ماندند اطفال من بی‌طعام علی گفت این غصّۀ سینه‌سوز، تو را چار روز است و ما را سه روز به این دِرهم ای یار نیکوسِیَر تو هستی در این دم سزاوارتر... (نخل میثم، ج۴، ص۱۷۹) 2️⃣ نوعی بیان حسّی است با هدف ترسیم حالات شاعر یا شخص دیگر. در این نوع بیان، شاعر افکار، عواطف، برداشت‌ها و تأثّرات روحی خود را باز می‌گوید. زبان حال در این نوع شعر راه ندارد، زیرا شاعر از حقایق سخن می‌گوید یا حالات خود را وصف می‌کند یا به بیان واقعیات موجود می‌پردازد. (ص۲۱۸) دارد دل و دین می‌برد از شهر شمیمی افتاده نخ چادر او دست نسیمی تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم با دست خودش داده اناری به یتیمی حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را بخشیده به همسایه، چه قرآن کریمی! در خانۀ زهرا همه معراج نشینند آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم می‌سوخت حریم دل مولا، چه حریمی! آتش مزن آتش، در و دیوار دلش را جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی حالا نکند پنجره را وا بگذاریم پرپر شود آن لالۀ زخمی به نسیمی سیدحمیدرضا برقعی (قبله مایل به تو، ص۳۴) 3️⃣ در این شیوه شعری، شاعر به نمایندگی از شخص دیگری سخن می‌گوید و زبان گویای او می‌شود. زبان حال، بی‌تردید نوعی بیان دروغین است که در عین غیرواقعی بودن، مخالف رضای حق و قوانین شرع نیست، چرا که در حکم دروغی شاعرانه و ادبی است. (ص۲۲۸) به بیان دیگر، زبان حال بیانی فرضی، مجازی و غیرحقیقی، درباره امری است که زمینه بروز آن، عقلاً امکان دارد هرچندممکن است رخ نداده باشد. (ص۱۳۲) این شکل سرایش از دو شکل پیشین به مراتب عاطفی‌تر، شاعرانه‌تر و تاثیرگذارتر است. (ادامه دارد...) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اشاره: در نگارش این بحث، بهره‌های فراوانی از نظرات استاد ارجمند آقای مرتضی سلیمانی برده‌ام و بسیاری از مطالب را عیناً از کتاب ایشان نقل کرده‌ام. مطالعه کتاب ارزشمند ایشان (زبان حال و کارکرد آن در ادبیات عاشورایی) ابواب جدیدی در باره «زبان حال» در ذهن من گشود؛ مطالعه کتاب ایشان- که اتقان علمی آن اثبات شده است و در شمار معدود آثار علمی در حوزه ادب و هنر ولایی است- به مخاطبان ارجمند توصیه می‌شود. جهت رعایت اصل امانت‌داری، در جای‌جای این بحث با ذکر شماره صفحه، به این کتاب استناد شده است. 📗 (دفتر دوم) .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
💠بیان مضمون‌محور 🔹اصولاً شاعران واکنش‌های عاطفی خود را به دو شکل انتقال می‌دهند: الف) بیان شاعران
. 💠 مباحثی درباره زبان حال (بخش دوم) 🔹تعریف زبان حال زبان حال، قولی فرضی و خیالی است که شاعر یا نویسنده، مافی‌الضمیر و حال شخصی را وصف کند و سخنی را که آن شخص نگفته به او نسبت دهد با تکیه بر این اصل که اگر می‌گفت ممکن بود چنین بگوید. (ص۵۵) بنابراین زبان حال، نوعی مُحاکات و بیان تقلیدگونه از شخص است.(ص۳۵) به بیان دیگر، نوعی سخن نیابتی است، یعنی به نمایندگی از جانب کسی سخن گفتن. واضح است که کسی حق دارد سخنی را به کسی نسبت دهد که افکار، احساسات، سیره، نیت و حرف دل او را بشناسد و بتواند حدس بزند فرد مذکور در موقعیت‌های مختلف چه رفتاری دارد، چه سخنی می‌گوید و چه واکنشی نشان می‌دهد. همواره افراد فرهیخته و صاحب فکر، در نقل قول از دیگری احتیاط و امانت‌داری می‌کنند و از نقل زبان حال و انتساب سخن به او به‌شدت پرهیز دارند و بر این باورند هیچ‌کسی وکالت ندارد از جانب دیگری سخن بگوید مگر بر حسب اقتضائاتی که تعریف می‌‌شود. حال، سخن و پرسش مهم این است که چه کسانی می‌توانند به نیابت از ائمه اطهار، در قالبِ زبان حال سخن بگویند و نمایان‌گر افکار ایشان باشند؟ می‌توان استنباط داشت و قاطعانه گفت: بیان زبان حال ائمه اطهار، رفتاری ظریف و خطیر است و شئون آن را باید شناخت و باید به آن توجه داشت. لازم به ذکر است که یکی از امور مهم در عرصه ادب و هنر ولایی شناخت زبان حال و خطوط قرمز آن است و نیز آسیب‌شناسی و لغزش‌گاه‌های آن. زبان حال، تیغی است دو دم که اگر شاعر و مداح و نویسنده نثر ولایی، به ظرایف و حقیقت آن آگاه نباشند، قطعاً به فرهنگ توسل و عزاداری آسیب‌های جدی وارد خواهند ساخت. بی‌گمان نمونه‌های فراوانی از زبان حال‌های نادرست، غیرقابل دفاع و یا شبهه‌برانگیز وجود دارد و لازم است از عرصه ادب و هنر ولایی زدوده شود. در ادامه به نمونه‌هایی از این ابیات اشاره می‌شود: حسینم این همه بر سینه آذرم نزنید نمک به زخم دل درد‌پرورم نزنید در این مدینه همین جا سر مرا ببُرید(!) غلاف تیغ به بازوی مادرم نزنید و: خزان رسید و به گلزار من شرار انداخت رسید هیزم و آتش به شاخسار انداخت دری که ساختم آخر به من خیانت کرد(!) گرفت آتش و خود را به روی یار انداخت و: برای علی بی تو بد می‌شود(!) بدون تو غم بی‌عدد می‌شود نرو که غرورم لگد می‌شود(!) و این سقف، سنگ لحد می‌شود تو باید غمم را بدانی بمان چرا اشک را آبرو می‌کنی چرا چادرت را رفو می‌کنی(!) چرا استخوان در گلو می‌کنی؟(!) چرا مرگ را آرزو می‌کنی چه کم دارد این زندگانی بمان(!) 🔸دلایل شیوع برخی زبان حال‌های ناشایست ۱. کم‌سوادی و فقدان روحیّۀ مطالعه و تحقیق در میان برخی زبان حال سرایان، شاعران و ذاکران. ۲. تلاش به منظور نوآوری در روضه‌خوانی (مصیبت‌آفرینی) بدون شناخت مرزها و خطوط قرمز آن. ۳. ذوق قصّه‌پردازی و اسطوره‌آفرینی شاعران و ذاکران. ۴. تبدیل شدن گریستن و گریاندن به هدف اصلی. هریک از این موارد به سهم خود به فرهنگ توسل و مرثیه‌خوانی، آسیب وارد می‌کند و در نهایت به «تحریف» می‌انجامد. (ص۳۵۹) 🔹تفاوت زبان حال با زبان قال زبان قال در اصطلاح، همان «قول واقعی» شخص است که یا مستقیماً از دهان او شنیده ‌شود و یا آنان که مستقیماً از دهان او شنیده‌اند نقل ‌نمایند، یا در کتابی شنیده‌های مستقیم خود را ثبت کرده باشند. در صورتی که زبان حال «قول غیرواقعی» است. زبان‌ حال، در واقع محاکات و تقلیدی است از زبان قال، زیرا به طور کلّی هنرِ محاکات، در گرته‌برداری و برداشت از طبیعت اصیل و اصل طبیعت است. پس، زبان حال، قولی مجازی، فرضی و خیالی است؛ امّا زبان قال، واقعی.(ص۳۵) نمونه زبان قال: فرمود کور وارد محشر نمی‌شود هرکس که در عزای حسن گریه می‌کند و: گویم ز امام صادق این طرفه حدیث تا شیعۀ او به لوح دل بنگارد فرمود که بر شفاعت ما نرسد هر کس که نماز را سبک بشمارد و: بر روزها اگر که بریزد، چو شب شود ظلمی که از مهاجر و انصار دیده‌ام (ادامه دارد...) 📗 (دفتر دوم) ✍🏻 .
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #هنر_و_ادبیات 💠 مباحثی درباره زبان حال (بخش سوم) 🔹چند نکته مهم درباره زبان حال سرایی 1️⃣ زبان ح
. 💠 مباحثی درباره زبان حال (بخش پایانی) 🔹شرایط و ویژگی‌های زبان حال ارزنده و سازنده در هر زبان حال مثبت و سازنده، این نکات باید رعایت شود: 1️⃣ توانایی تشخیص حالات زبان حال‌سرا باید توانایی تشخیص حال شخصیت مورد نظر را داشته باشد. احوال و اوضاع و شرایط سیاسی، زمانی، مکانی، شخصیّتی و... که قرار است بر اساس آن‌ها زبان حال گفته شود، بسیار مهم و راه گشاست. وقتی از زبان امام یا حضرت زینب(علیهاالسلام) و دیگر عاشورائیان آرزویی می‌کنیم، آن آرزو واقعاً باید آرزوی آن بزرگواران با همۀ علوّ شأنشان و مراتب ایمان و درجات یقینشان باشد.(ص۵۰۴) 2️⃣ شناخت دقیق و توأم با معرفت اگر شناخت شاعر و زبان حال‌گو از حالت و وضعیتی که قصد به تصویر کشیدن آن را دارد شناختی عمیق، دقیق، مقتل‌شناسانه و توأم با معرفت امام و اولاد و اصحاب او باشد، زبان حالِ گفته شده مبرّی از دروغ، انحراف، تحریف و گزافه خواهد بود. اگر احوال عاشورائیان درست تشخیص داده و حدس زده شود، زبان آن احوال نیز مقرون با صحّت و حقیقت خواهد بود و این زمانی محقّق خواهد شد که شاعر: الف) اجتهاد تاریخی و مقتلی داشته باشد. (مقتل‌شناسی) ب) هدف از قیام امام را بشناسد. (هدف‌شناسی قیام) ج) معرفت لازم را نسبت به امام و مقام امامت داشته باشد. (امام‌شناسی) باید شخصیّت امام، مقام، عواطف، سیره و سبک زندگی، اخلاق و آداب او در طول حیات مقدّسش درست مطالعه و شناسایی شده باشد. زبان حال باید با مقام شامخ و ملکوتی اهل‌بیت سازگار باشد. لذا هرچه معرفت شاعر بالاتر باشد، برداشت و درک او نیز از حال اهل‌بیت كامل‌تر و راستین خواهد بود.(ص۵۰۵) زبان حال در زمرۀ شعر عاطفه‌محور است، امّا نباید با عقل و دلایل عقلی منافات داشته باشد؛ عقلی که بهره‌مند از معارف توحیدی و آموزه‌های مکتب اهل‌بیت باشد. 3️⃣ توجه به انتقال مفاهیم ارزشمند ارائه پیام‌های ارزش‌مدارانه از ویژگی‌های برجسته زبان حال موفّق است. در زبان حال باید مفاهیمی مانند: ستم‌ستیزی، عدالت‌خواهی، حق‌گرایی، عزّت‌طلبی، كرامت انسانی، آزادی و آزادگی، استقامت، معرفت، شهادت‌طلبی، جوان‌مردی و غیرت، امر به معروف و نهی از منکر، اصلاح‌طلبی راستین، حماسه و عرفان و مفاهیمی از این دست موج بزند. صبغۀ ماتمی صِرف در زبان حال سرایی و غفلت از ابلاغ مفاهیم ارزشی، آفت بزرگ زبان حال‌ گویی است. زبان حال باید ترویج کنندۀ فرهنگ اهل‌بیت و پیام‌های انسان‌ساز آن باشد. کوتاه سخن این‌که، زبان حال‌گو باید با اخلاص و طهارت روح، که اوّلین و اساسی‌ترین شرط است، با پیش‌نیاز امام‌شناسی، شناخت منطق قیام فاطمی و حسینی، حدیث‌دانی، اشراف تاریخی و مقتل‌شناسی، زبان و قلم به زبان حال‌ گویی بگرداند. (ص۵۰۵) 📗 (دفتر دوم) ✍🏻 📚 .