.
سید ابن طاووس می نویسد :
روزی #امام_سجاد(علیهالسّلام) در بازارهای دمشق راه می رفتند یکی از اصحاب رسول اکرم(ص) به نام منهال بن عمرو، امام سجاد(علیهالسّلام) را دید و به استقبال ایشان آمد و گفت :
📋《كَيْفَ أَمْسَيْتَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)؟》
♦️ای فرزند پیامبر خدا(ص) چگونه صبح را به شب رساندی؟
امام سجاد(ع) فرمود :
📋《أَمْسَيْنَا كَمَثَلِ بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي آلِ فِرْعَوْنَ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِسَاءَهُمْ!
يَا مِنْهَالُ! أَمْسَتِ الْعَرَبُ تَفْتَخِرُ عَلَى الْعَجَمِ بِأَنَّ مُحَمَّداً(ص) عَرَبِيٌّ وَ أَمْسَتْ قُرَيْشٌ تَفْتَخِرُ عَلَى سَائِرِ الْعَرَبِ بِأَنَّ مُحَمَّداً(ص) مِنْهَا وَ أَمْسَيْنَا مَعْشَرَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ نَحْنُ مَغْصُوبُونَ مَقْتُولُونَ مُشَرَّدُونَ فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ مِمَّا أَمْسَيْنَا فِيهِ يَا مِنْهَالُ!》
♦️مانند بنی اسرائیل در میان فرعونیان که پسران آنها را سر میبریدند و زنانشان را زنده میگذاشتند.
ای منهال! عرب بر عجم افتخار میکند که محمد(ص)، عرب است و قریش بر عرب مباهات میکند که رسول خدا(ص) از آنهاست؛ ولی ما خاندان او، روز را در حالی به شب رساندیم که حقمان غصب شده است و ما را کشتند و از خانه هایمان رانده و آواره نمودند.
پس ای منهال بر این مصیبت پیش آمده استرجاع می کنیم و می گوییم : انا لله و انا الیه راجعون!(۱)
📚منبع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۹۴
#شام #مصائب_شام
#اربعین
.
.
🏴 الشام الشام الشام، شماره 4️⃣
🔗 اسارت اهلبیت علیهمالسلام در شام از سختترین مصائبی بود که بر آنها روا شد که ذکر وقایع آن اشک هر انسانی را در میآورد.
✍🏻 وقتى يزيد با چوبدستى بر دندانهاى حسين علیهالسلام زد و اشعار حصين بن حمام را خواند، همه حاضران او را نكوهش كردند و ترك گفتند. ابو برزه اسلمى كه در آنجا حضور داشت گفت: چوبدستىات را بردار، من بارها ديدم كه رسول خدا دندانهايش را مىبوسد.
ای یزید بدان كه تو در روز قيامت مىآيى در حالى كه شفاعتكننده تو ابن زياد است و حسين علیهالسلام در حالى مىآيد كه محمّد صلیاللهعلیهوآله از او شفاعت مىكند.
📚 جمعی از نویسندگان، با کاروان حسینی، بینش، ج۶، ص۱۲۷.
................
مقتل #مصائب_شام -پناه بردن فاطمه و سکینه به زینب سلام الله علیهما
از وقایع مجلس یزید اینکه:
وقتی فاطمه و سکینه دو دختر امام حسین علیه السلام نگاه کردند و دیدند: یزید بر لب و دندان امام حسین علیه السلام چوب خیزران می زند صدای گریه بلند کردند بطوری که از گریه آنها زنهای یزید و دختران معاویه به گریه افتادند سرانجام این دو خواهر دلسوخته نتوانستند تاب بیاورند به عمه خود زینب سلام الله علیها پناه بردند و گفتند:
یا عَمَّتاهُ اِنَّ یَزیِداً یَنِکتُ ثَنایا اَبِینا بِقَضیِبِهِ
عمه جان! یزید با چوبدستی خود دندان های پیشین پدرمان را می زند
زینب سلام الله علیها برخاست و گریبان خود را پاره کرد و به زبان حال چنین گفت:
اَتَضرِبُها شَلَّت یَمیِنُکَ اِنَّها
وُجُوهٌ لِوَجهِ اللهِ طالَ سُجُودُها
آیا چوب می زنی دستت شل گردد این سر و صورت از چهره هایی است که سالهای طولانی برای خدا سجده کرده است. (1)
📚منابع:
1- معالی السبطین ج 2 ص 156
-به روایت کبریت الاحمر ص 253 در این هنگام حضرت زینب سلام الله علیها خطبه خواند.
#مقتل_مصایب_کوفه_و_شام
#مجلس_یزید
#مقتل #شام
.
.
#مصائب_شام
◼️ از ورودی شهر شام تا کاخ یزید ملعون...
در نقلها آمده است:
آن روزی که أسرای آل الله را وارد شهر شام کردند، روز چهارشنبهای بود....
و كانَ خارجُ البَلَدِ مِن كِثرة الخَلائق كعَرصَة المَحشر يَموجُ بَعضُها في بَعضٍ.
▪️بیرون از شهر، چنان مردم شام ازدحام کرده بوده که گویی صحنه محشر اتفاق افتاده بود؛ به طوری که بعضی روی بعضی دیگر، موج میخوردند.
اول صبح، به وقت سپیده دم،سرهای مقدس و أسرای آل الله را وارد شهر کردند اما از کثرت ازدحام، وقت ظهر بود که اسرا با خستگی شدید، به گونه ای که بدن و مفاصل هر انسانی از دیدن آن ها به لرزه در می آید، به در کاخ یزید ملعون رسیدند.
📚نفس المهموم، ص ۴۳۲
📚معالي السّبطين،ج۲ ص۱۴۱
📚مقتل الحسين عليه السّلام،مقرم، ص۴۴٧
✍کوفه که شهر علی بود چنان کرد به من!
وای از شام که بغض پدرم را دارند..
سرهرکوچه معطل شده ام،خسته شدم!
چشمشان کور! همه قصد تماشا دارند!
سر بازار که رفتیم سرم داد زدند...
ای ابالفضل بیا! نیت دعوا دارند!
جگرم سوخت زمانیکه رقیه میگفت
عمه جان!اینهمه دختر همه بابا دارند
دخترانی که پَس پرده عصمت بودند...
بعد تو در وسط مجلس مِی جا دارند!
.