eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
7.9هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
751 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 👈🏼 مشهورترین کنیه آن حضرت ابو محمّد است، و بعضی أبوالحسن نیز گفته اند. و القاب مشهوره آن حضرت: زین العابدین، و سیّد العابدین، و زکی، و امین، و سجّاد، و ذو الثفنات است. ▫️ و نقش نگین آن جناب به روایت حضرت صادق علیه السّلام: الحمد للَّه العلی بود، و به روایت امام محمّد باقر علیه السّلام: العزّة اللَّه بود، و به روایت حضرت امام رضا علیه السّلام: خزی و شقی قاتل الحسین بن علی. ▫️ ابن بابویه به سند معتبر از امام محمّد باقر علیه السّلام روایت کرده است که پدرم علی بن الحسین علیه السّلام هرگز یاد نکرد نعمتی از خدا را مگر آنکه سجده کرد برای شکر آن نعمت، و نخواند آیه ای از کتاب خدا که در آن سجده باشد مگر آنکه سجده می‌کرد، و هرگاه حق تعالی از او بدی را دفع می‌کرد از آن در بیم بود، یا مکر مکر کننده ای را از او می‌گردانید البتّه سجده می‌کرد، و هرگاه از نماز فارغ می‌شد البتّه سجده می‌کرد، و هرگاه توفیق می‌یافت که میان دو کس اصلاح کند، برای شکر آن سجده می‌کرد، و اثر سجده در مواضع سجود آن حضرت بود، به این سبب آن حضرت را سجّاد می‌گفتند. ▫️ ایضاً از امام محمّد باقر علیه السّلام روایت کرده است که: از بسیاری سجود در پیشانی نورانی پدرم، برآمدگیها بهم رسید، و در سالی دو مرتبه آنها را می‌برید، و به این سبب آن حضرت را ذوالثفنات می‌گفتند. 📚 جلاءالعیون، علامه مجلسی، ص٨٣٣ .
🔴 [جلسه‌ی هشتم] ۶ اسفند ۱۴۰۱شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 ولادت مولانا سیدالساجدین صلوات‌الله‌علیه 📚 مطالب مطرح شده: ۲۷. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۲۸. شناخت‌نامه امام زین‌العابدین علیه‌السلام ۲۹. توضیحاتی پیرامون لقب سجاد ۳۰. در مکارم اخلاق و کظم غیظ آن‌حضرت ۳۱.در معجزه‌ی شهادت حجرالاسود به‌امامت آن‌حضرت
. معجزه تکلم و شهادت حجرالاسود به امامت علیه_السلام 👈🏼 مقدس اردبیلی رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه می‌نویسد: این مشهور است که محمد بن حنفیه ادعای امامت داشت و بعد از رحلت امام حسین علیه‌السلام با امام زین العابدین علیه‌السلام بر سر امامت نزاع نمود و وصایت را حق خود می‌دانست. ➖ و نزاع در میان ایشان ممتد شد تا آنکه به حُکم حَکَم قرار داده به نزد حجرالاسود رفتند و اول محمد بن حنفیه دعا کرد و از حجر جواب نشنید و ثانیا امام علیه‌السلام دعا فرمود و خطاب به حجر کرد که: به‌حق آن خدایی که مواثیق بندگان خود را به تو مربوط ساخته و در تو به ودیعت گذاشته که ما را خبر ده که امامت و وصایت بعد از حسین بن علی علیهماالسلام حق کیست؟ حجر الاسود بر خود لرزیده به زبان عربی فصیح بلیغ تکلم نمود که: امامت و وصایت بعد از حسین علیه السلام حق علی بن الحسین است. محمد حنفیه پای مبارک امام را بوسیده و به امامت او مقر و معترف شد. ➖ و این نزاع به‌جهت آن بود که ازاله‌ی شکوک و اوهام مستضعفان ایام گردد. و محمد حنفیه قدس سره می‌خواست که بر آن‌هایی که او را امام می‌دانستند حقیقت و مقام و منزلت آن حضرت ظهور یابد، نه آنکه فی‌الحقیقه در امر امامت منازعت نموده و از پدر و برادر خود نشنیده و یا شنیده اغماض عین کرد. 📚 حدیقة الشیعة، مقدس‌اردبیلی، چاپ انتشارات انصاریان، ج۲، ص۶۸۴ .
. عبور از چهارده عالم در یک لحظه توسط امام سجاد علیه السلام 👈🏼 محدث جلیل جناب طبری شیعی قدس سره روایت کرده است: 📝 مردی نزد امام سجاد علیه‌السلام آمد واصحاب حضرت نزد ایشان بودند، حضرت فرمود: تو کیستی؟ مرد گفت: من منجم و فالگیر هستم. حضرت به ایشان نگاه کرد و فرمود: آیا تو را به مردی راهنمایی بکنم که از موقعی که تو نزد ما داخل شدی، از ۱۴۰۰۰ عالم عبور کرده است؟ مرد گفت: او کیست؟ حضرت فرمود: اگر بخواهی به تو خبر می‌دهم چه چیزی خوردی و در خانه‌ات چه چیزی ذخیره کرده‌ای. مرد گفت: به من خبر بده. حضرت به او فرمود: تو امروز حسیس (نوعی غذا که از خرما درست می‌شود) خوردی و اما آنچه در خانه‌ات هست، بیست دینار است که سه دینار از آن‌ها تمام عیار است. مرد به حضرت گفت: شهادت می‌دهم که تو بزرگ‌ترین حجت و بالاترین نمونه و کلمه تقوی هستی! حضرت به او فرمود: و تو بسیار راستگو هستی که خداوند قلبت را با ایمان خالص کرده است. بإسناده، إلى أبي خالد الكابلي: أن رجلا أتى علي بن الحسين - عليه‌السلام - وعنده أصحابه [فقال له: من أنت؟ قال: أنا فلان منجم وعراف. فنظر إليه وقال: هل أدلك على رجل قد مر منذ دخلت علينا في أربعة عشر ألف عالم؟ قال: من هو؟ قال له:] إن شئت أنباتك بما أكلت وما ادخرت في بيتك. فقال له: أنبئني. فقال له: أكلت في هذا اليوم حسيسا، وأما ما في بيتك فعشرون دينارا منها ثلاثة دنانير وازنة. فقال له الرجل: أشهد أنك الحجة العظمى والمثل الأعلى والكلمة التقوى. فقال له: وأنت صديق امتحن الله قلبك. 📚 منابع: ۱. دلائل الامامة، ص۲۱۰، ح۱۳۳ ۲. بحارالأنوار، ج‏۴۶، ص۴۲، ح۴۰ ۳. مدینة المعاجز، ج۴، ص۲۹۶-۲۹۷، ح۱۳۲۵ .
05شعبان1446_مهدویت‌درنگاه‌امام‌سجّادعلیه‌السّلام.pdf
حجم: 897.2K
🌿 📚 مطالب مطرح شده: ۱. اشعار مهدوی _ چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا _ دیدن روی شما کاش میسر می‌شد _ ای جذبه ذی‌الحجه وشور رمضانم ۲. اهمیت بحث مهدویت ۳. مهدی موعود در روایات امام‌سجاد علیه‌السلام الف) درباره‌ی علت مخفی بودن ولادت آن‌سرور _ نقل حکیمه‌خاتون در تولد آن‌حضرت ب) غیبت صغری وغیبت کبری ج) فتنه‌های دوران غیبت ورجوع به‌اهل‌بیت علیهم‌السّلام د) انتظار راستین وپاداش آن هـ) دعاهای امام سجاد درباره آن‌حضرت علیهماالسلام _ دعا برای ظهور در روزعرفه _ درباره‌ی اوصاف یاران امام‌مهدی علیه‌السلام _ دعای برای ظهور و فرج ۴. داستان‌های سجادی _ عبادات وکمک به‌ناتوانان _ ارزش، تعلیم توحید ونبوت وامامت _ هشت طلبکار من _ ازدواج با چه خانواده‌ای؟ _ سفارش به‌مهدی علیه‌السلام در لحظات آخرین
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
#سخنرانی در مسجد حضرت سجاد علیه السلام 📍مشهد مقدس #صالح_پرور🎤 انس با صحیفه سجادیه دعای سحر تنهاردع
. 👈🏼👈🏼 مرحوم در کتاب می‌نویسد: «من در اوائل بلوغ سخت در طلب رضاى خداوند بودم به‌طورى كه آرامش نداشتم و همواره مشغول ذكر او بودم تا اینكه وقتى در میان خواب و بیدارى دیدم حضرت صاحب الزمان صلوات‌الله‌علیه در جامع قدیم اصفهان نزدیك درب طنبى كه اکنون مدرسه است ایستاده‌اند. من سلام كردم و خواستم پاى او را ببوسم. حضرت مرا گرفته و مانع شدند. پس دستشان را بوسیدم. ➖ و مسائلى را كه بر من مشكل شده بود از وى پرسیدم. از جمله اینكه چون من در نمازهایم دچار این وسوسه شده بودم كه این نمازها آن‌چنان كه از من خواسته شده نیست، لذا نمازهایم را قضا مى‌كردم و از این‌رو به نماز شب نمى‌رسیدم و راجع به‌این موضوع از استادم رحمةالله پرسیده بودم و ایشان گفته بودند: نماز ظهر و عصر و مغرب را كه قضا مى‌كنى به‌قصد نماز قضا و نماز شب بجا بیاور. و من همین كار را مى‌كردم. خلاصه از حضرت حجّت علیه‌السّلام پرسیدم: نماز شب بخوانم؟ فرمود: بخوان ولى نه آنچنان كه تاكنون مى‌كردى. مسائل دیگرى نیز پرسش كردم كه در ذهنم نمانده. ➖ سپس عرض كردم: اى مولاى من، در هر زمان براى من میسّر نیست كه به‌حضور شما برسم پس كتابى به‌من مرحمت فرمائید كه دائما برطبق آن عمل كنم. فرمود: كتابى براى تو، به مولانا محمّد التاج داده‌ام برو و از او بگیر. من كه در خواب، آن شخص را مى‌شناختم از در مسجد كه مقابل صورت مبارك آن حضرت بود به‌سوى دار البطیخ - كه محلّه‌اى از اصفهان است - خارج شدم تا به‌آن شخص رسیدم او تا مرا دید گفت: حضرت صاحب علیه‌السّلام تو را به‌سوى من فرستاده؟ گفتم: آرى، پس از جیب خود كتابى قدیمى بیرون آورد كه چون آن را گشودم دانستم كتاب دعاست. پس آن را بوسیدم و بر چشمان خود گذاشتم و از آنجا به‌سوى حضرت صاحب الامر علیه‌السّلام رفتم. در این هنگام از خواب بیدار شدم ولى آن كتاب با من نبود. و تا صبح گریه و زارى مى‌كردم كه آن كتاب را از دست داده‌ام. ➖ نماز صبح را با تعقیبات خواندم و در ذهنم بود كه مقصود حضرت از (مولانا محمّد) شیخ بهائى است كه به‌خاطر اشتهارش او را تاج نامیدند. خلاصه به‌مدرسه كه در مجاورت مسجد جامع بود رفتم دیدم شیخ، مشغول مقابله كردن است و سیّد صالح قرائت مى‌كرد، من ساعتى نشستم تا كار مقابله پایان یافت... من با گریه به نزد شیخ رفتم و جریان خواب خود را با حال گریه براى ایشان نقل كردم و گفتم كه گریه من براى از دست دادن آن كتاب است. فرمود: بشارت باد تو را به علوم الهى و معارف یقین و آنچه كه دائما در طلب آن بودى از مقامات معنوى...، ولى قلب من آرام نشد و گریان و اندیشناك بیرون رفتم. ➖ ناگهان به‌قلبم افتاد كه بدان سو بروم كه در خواب بدانجا رفته بودم و خلاصه رفتم تا به‌دارالبطیخ رسیدم در آنجا مرد صالحى را كه اسمش آقا حسن و لقب «تاج» بود دیدم و بر او سلام كردم. او گفت: فلانى كتاب‌هایى از وقف پیش من است كه هركدام از طلاّب مى‌گیرند به‌شرائط وقف عمل نمى‌كنند و تو عمل مى‌كنى بیا این كتاب‌ها را ببین و هركدام را كه نیاز دارى بردار. من با او به‌مخزن كتاب‌ها رفتم پس اول كتابى كه به‌من داد همان كتابى بود كه در خواب دیده بودم لذا شروع به‌گریه و زارى كردم و گفتم: همین مرا بس است و یادم نیست كه آیا آن خواب را هم براى او نقل كردم یا نه. و به نزد شیخ آمدم و شروع كردم به‌مقابله با نسخه‌اى كه جدّ پدر او از نسخه شهید نوشته بود و شهید هم از نسخه عمید الرۆساء و ابن السكون نوشته بوده و با نسخه ابن ادریس مقابله كرده بود... ➖ و نسخه‌اى كه حضرت صاحب‌الامر به‌من عطا فرموده بود نیز به‌خط شهید بود و خیلى موافقت باهم داشت و چون من از مقابله فراغت یافتم مردم در نزد من شروع به‌مقابله كردند. ➖ و به‌بركت عطاى حضرت حجّت صلوات‌الله‌علیه صحیفه كامله در همه بلاد مانند خورشید، طالع شد و در هر خانه‌اى راه یافت مخصوصا در اصفهان كه اكثر مردم، چند نسخه از صحیفه تهیه كردند و اكثر آنان از صلحاء و اهل دعا گردیدند. و بسیارى از آنان مستجاب الدعوه شدند. و این آثار، همه معجزه حضرت صاحب علیه‌السّلام است و من نمى‌توانم علومى را كه خداوند به سبب صحیفه، به‌من عطا فرموده شماره كنم و این از فضل الهى بر ما مى‌باشد». 📚 روضة المتقين، علامه‌مجلسی‌اول، ج۱۴، ص۴۲۲-۴۱۹ .