🟢بصیرت حضرت عباس
در روایت است که حضرت عباسبن علی «کان افقهالناس»؛ او فقیهترین افراد زمان خویش بود، لذاست که او شمع شهیدان کربلا گردید.
امام صادق(ع) فرمود: «کان عمّناالعباس نافذالبصیرة، صلبالایمان، جاهد مع أبیعبدالله، و ابلی بلاء حسنا، و مضی شهیدا» عمویم عباس، انسانی هوشمند و ژرفنگر و آراسته به ایمانی آگاهانه و استوار و عمیق بود؛ به همراه حسین(ع) دلیرانه مبارزه کرد و در آزمون سخت زندگی- با به جان خریدن رنجها و گرفتاریهای بسیار در راه خدا- سرفراز و سربلند سر بر آورد و پس از جهادی سترگ و شجاعانه، جان خود را در راه خدا هدیه کرد.(۲)
🔵توصیه حضرت امیر
به بصیرت و صبر
به مناسبت این ویژگی مهم حضرت عباس(ع) اهمیت بصیرت یعنی آگاهی و هوشمندی،را از بیان پدر حضرت ابوالفضل(ع) بشنویم:
«أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّهَا خَيْرُ مَا تَوَاصَى الْعِبَادُ بِهِ وَ خَيْرُ عَوَاقِبِ الْأُمُورِ عِنْدَ اللَّهِ وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ فَامْضُوا لِمَا تُؤْمَرُونَ بِهِ وَ قِفُوا عِنْدَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ وَ لَا تَعْجَلُوا فِي أَمْرٍ حَتَّى تَتَبَيَّنُوا فَإِنَّ لَنَا مَعَ كُلِّ أَمْرٍ تُنْكِرُونَهُ غِيَراً . أَلَا وَ إِنَّ هَذِهِ الدُّنْيَا الَّتِي أَصْبَحْتُمْ تَتَمَنَّوْنَهَا وَ تَرْغَبُونَ فِيهَا وَ أَصْبَحَتْ تُغْضِبُكُمْ وَ تُرْضِيكُمْ لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ وَ لَا مَنْزِلِكُمُ الَّذِي خُلِقْتُمْ لَهُ وَ لَا الَّذِي دُعِيتُمْ إِلَيْهِ أَلَا وَ إِنَّهَا لَيْسَتْ بِبَاقِيَةٍ لَكُمْ وَ لَا تَبْقَوْنَ عَلَيْهَا وَ هِيَ وَ إِنْ غَرَّتْكُمْ مِنْهَا فَقَدْ حَذَّرَتْكُمْ شَرَّهَا فَدَعُوا غُرُورَهَا لِتَحْذِيرِهَا وَ أَطْمَاعَهَا لِتَخْوِيفِهَا وَ سَابِقُوا فِيهَا إِلَى الدَّارِ الَّتِي دُعِيتُمْ إِلَيْهَا وَ انْصَرِفُوا بِقُلُوبِكُمْ عَنْهَا وَ لَا يَخِنَّنَّ أَحَدُكُمْ خَنِينَ الْأَمَةِ عَلَى مَا زُوِيَ عَنْهُ مِنْهَا وَ اسْتَتِمُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ الْمُحَافَظَةِ عَلَى مَا اسْتَحْفَظَكُمْ مِنْ كِتَابِهِ أَلَا وَ إِنَّهُ لَا يَضُرُّكُمْ تَضْيِيعُ شَيْءٍ مِنْ دُنْيَاكُمْ بَعْدَ حِفْظِكُمْ قَائِمَةَ دِينِكُمْ أَلَا وَ إِنَّهُ لَا يَنْفَعُكُمْ بَعْدَ تَضْيِيعِ دِينِكُمْ شَيْءٌ حَافَظْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ دُنْيَاكُمْ أَخَذَ اللَّهُ بِقُلُوبِنَا وَ قُلُوبِكُمْ إِلَى الْحَقِّ وَ أَلْهَمَنَا وَ إِيَّاكُمُ الصَّبْرَ ».
بندگان خدا، شما را به تقوا سفارش مىكنم، كه تقوا بهترين چيزى است كه عباد حق يكديگر را به آن سفارش مىكردند، و از بهترين عاقبتها نزد خداست. بين شما و اهل قبله باب جنگ گشوده شده، و اين پرچم را به دوش نمىكشد مگر آن كه اهل بصيرت و استقامت و داناى به موارد حق باشد. پس آنچه را به آن مأمور مىشويد انجام دهيد، و از آنچه نهى مىگرديد باز ايستيد، و در كارى تا دقيقا بررسى نكنيد شتاب نورزيد، زيرا آنچه را شما (از روى جهل) منكر آن هستيد ما را قدرت تغيير آن هست. بدانيد دنيايى كه نسبت به آن آرزومنديد و به آن ميل داريد، و آن گاهى شما را به خشم و زمانى به خشنودى مىبرد، نه خانه شماست و نه منزلى كه براى آن آفريده شدهايد، و نه جايى كه شما را به آن دعوت كردهاند. بدانيد كه دنيا براى شما باقى نمىماند و شما هم در آن باقى نخواهيد ماند، اگر دنيا شما را به ظاهرش فريفت از شرّش نيز بيم داد. پس به خاطر بيم دهيش از آنچه فريبتان مىدهد چشم پوشى كنيد، و به خاطر ترساندنش از طمع به آن خوددارى نماييد، و در دنيا براى آخرتى كه به آن دعوت شدهايد بر يكديگر پيشى گيريد، و با عمق دل از دنيا روى بگردانيد، نبايد احدى از شما به خاطر چيزى از دنيا كه از او گرفته شده چون كنيز ناله بزند. و با شكيبايى بر طاعت خدا و محافظت بر آنچه از كتابش كه حفظ آن را از شما خواسته است نعمت خدا را بر خود تمام كنيد. بدانيد در صورتى كه پايه دين خود را حفظ نموده باشيد. از دست دادن متاع دنيا به شما زيانى وارد نكند. و بدانيد در صورت تباه كردن دين آنچه از دنيا حفظ كردهايد به شما سودى ندهد. خداوند دلهاى ما و شما را متوجه حق كند، و شكيبايى را به ما و شما ارزانى دارد.(۳)
👈آنچه از آیات و احادیث بر می آید برای داشتن بصیرت و آگاهی انسان باید عناصری مانند عبادت خدا، تفکر در باره خداوند، آخرت اندیشی، عبرت پذیری را در خود جمع کند و از غفلت و بی مبالاتی مبرا باشد.
👇
🟢وفاداری و ثبات قدم
يك ويژگي ايشان ثبات قدم است، كه اين ويژگي منشأ بسياري از صفات حميده و ارزش هاي انساني است. خيلي ها خوب شروع مي كنند، ولي خوب تمام نمي كنند. خيلي ها آغاز پرشوري دارند، ولي پايان خمودي دارند. با ورق زدن صفحات تاريخ، به موارد فراواني بر مي خوريد كه آغاز با نشاطي داشتند، اما ثبات قدم خوبي نداشتند.
💠روز تاسوعا
[جلوه وفاداری حضرت عباس]
➖امام صادق(ع) در توصیف روز تاسوعا میفرمایند: «تاسوعا یَومٌ حوصِرَ فیهِ الحُسَینُ(ع) وَ اَصحابُهُ بِکربلاء وَ اجتَمَعَ عَلَیهِ خَیلُ اَهلِ الشّامِ وَ اَناخوا عَلَیهِ وَ فَرِحَ ابنُ مَرجانَةَ و عُمَرُ بنُ سَعدٍ بِتَواتُرِ الخَیلِ وَ کَثرَتِها وَ استَضعَفوا فیهِ الحُسَینَ(ع) وَ اَصحابَهُ وَ اَیقَنوا اَنَّهُ لایَأتی الحُسینَ(ع) ناصِرٌ و لایَمُدُّهُ أهلُ العِراقِ»، تاسوعا روزی است که حسین(ع) و اصحابش در کربلا محاصره شدند و سپاه شامی علیه آنان گرد هم آمدند، ابنزیاد و عمر بن سعد نیز از فراهم آمدن آن همه نیرو خوشحال شدند و آن روز حسین(ع) و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند که دیگر برای او کمکی نخواهد رسید و عراقیان نیز او را پشتیبانی نخواهند کرد.
➖دو بار برای حضرت عباس(ع) امان آوردند، نخست مردی به نام عبدالله بن ابی المحل بن حزام، امان نامهای به حضرت عباس(ع) و برادرانش از جانب عبیدالله گرفت و این امان نامه را به یک غلامی داد تا به عباس(ع) بدهد. نامه را برد و داد. حضرت عباس(ع) فرمود «لا حاجَةَ لَنا فی أمانِک» ما به امان تو احتیاج نداریم، «فَإنَّ أمان الله خیراً من أمان إبنِ مَرجانَة» امان خدا از امانی که عبیدالله فرزند مرجانه میدهد بهتر است، ما به آن امان احتیاج نداریم، این امان نامه چند روز قبل تر از عاشورا اتفاق افتاده.
امان نامه دوم همان است که شمر آورد و آمد، در برابر خیمه گاه امام حسین ایستاد، «فَنادی بأعلی صَوتِهِ» با صدای بلند فریاد کرد «أینَ بنوا اُختِنا» فرزندان خواهر ما کجاست؟ اسم برد، جعفر، عباس، عبدالله.
امام (ع) به برادران فرمودند که جواب او را بدهید، ولو اینکه فاسق است، تشریف آوردند، فرمودند: چه میگویید؟ چه میخواهید؟ گفت: ای فرزندان خواهر ما! شما در امان هستید، چرا خودتان را به کشتن میدهید؟ شما در امان هستید، خودتان را با برادرتان به کشتن ندهید «اَلزَموا طَاعَةَ أمیرِ المُؤْمِنینَ یَزِیدَ» بیایید زیر باز اطاعت یزید در امان هستید، «فَقَالَ لَهُ العَبّاسُ (سَلَامُ اللهِ عَلَیه) تَبّاً لَکَ یا شِمر» خدا بکشد تو را، خدا تو را لعنت کند، لعنت کند آنچه که آوردی، امانت را هم خدا لعنت کند، ای دشمن خدا، تو به ما میگویی که ما بیاییم در اطاعت دشمنان خدا و ترک کنیم یاری برادرمان را، این را هم رد کردند رفت. عباس(ع) همه وجودشان فداکاری است.»(۴)
💠شب عاشورا
[جلوه ای دیگر از وفای حضرت ابوالفضل]
شب عاشورا امام حسین با همه اتمام حجت کرد و فرمود:
فَإِنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَیْراً مِنْ أَصْحَابِی وَ لَا أَهْلَ بَیْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَجَزَاکُمُ اللَّهُ عَنِّی خَیْراً أَلَا وَ إِنِّی لَأَظُنُّ أَنَّهُ آخِر مِنِّی ذِمَامٌ هَذَا اللَّیْلُ قَدْ غَشِیَکُمْ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلًا.
من یارانى برتر و بهتر از یاران خویش، و أهل بیتى نیکوکارتر و پرهیزکارتر از اهل بیت خود نمىشناسم، خداوند به همه شما جزاى خیر عطا کند؛
آگاه باشید، گمان مىکنم فردا روز [برخورد] ما با این دشمنان است. نظرم اینست که شما همگى بروید. از ناحیه من عهدى بر گردن شما نیست؛
شما را [تاریکى شب] [از دید دشمن] مىپوشاند، آن را مرکب خود قرار دهید [و بروید]. هر مردى از شما دست یکى از مردان أهل بیتم را بگیرد و در آبادیها و شهرهایتان پراکنده شوید، تا اینکه خداوند گشایشى ایجاد کند. این قوم [سپاه عمر بن سعد] مرا مىطلبند و اگر به من دست یابند از تعقیب دیگران صرف نظر مىکنند.
[ابتدا] عباس بن على سخن را آغاز کرد و گفت: چرا این کار را بکنیم؟ آیا براى اینکه بعد از تو باقى بمانیم؟! لِمَ نَفْعَلُ ذَلِکَ لِنَبْقَى بَعْدَک خدا هرگز چنین روزى را نیاورد. بعد برادران و فرزندان [حسین علیهالسلام] و فرزندان برادرش [حسن علیهالسلام] و دو پسر عبد الله بن جعفر [محمد و عبد الله] به همین نحو یا مانند آن سخن گفتند.»(۵)
👇
⚫️ فرات شاهد وفادری عباس(ع)
هنگامي كه حضرت ابوالفضل(ع) به سوي فرات آمد و با تلاش خود را به آب رسانيد تشنگي بر ايشان چيره شده بود، دست زير آب نمود تا بنوشد به ياد تشنگي امام حسين(ع) و اهلبيتش افتاد، آب را ريخت؛
يا نفس من بعدالحسين هوني
و بعده لا كنت ان تكوني
هذا حسين وارد المنون
و تشربين بارد المعين
هيهات ما هذا فعال ديني
و لا فعال صادق اليقين
خطاب به خودش فرمود: اي عباس بعد از حسين(ع) خواهان زندگي هستي؟ بعد از حسين(ع) مبادا زنده بماني حسين(ع) به سوي مرگ (و شهادت) ميرود و تو آب سرد مينوشي؟ اين كار با دين و آئين من سازگار نيست، و اين كار از شخص راستگو بدور است.
به دريا پا نهاد و تشنه لب بيرون شد از دريا
فتوت بين، جوانمردي نگر، غيرت تماشا كن
⚫️دستانش شهادت وفاداری او
اوج وفاداری ایشان آنگاه بود که باران تیر و نیزه بر او باریدن گرفت و زید بن ورقا بر او حمله کرد و دست راست آن حضرت را برید، حضرت، شمشیر را به دست چپش داد و این رجز را خواند:
والله ان قطعتموا یمینی
انی احامی ابدا عن دینی
و عن امام صادق الیقین
نجل النبی الطاهر الامین
⚫️روضه
«السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِم أَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْلِيمِ وَ التَّصْدِيقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِيحَةِ لِخَلَفِ النَّبِيِّ صلّي الله عليه و آله».
محضر سيدالشهدا(ع) آمد. تا آخرين ساعت عاشورا، در كنار سيدالشهدا(ع) بود. وقتي اصحاب و اهل بيت(ع) در محاصره دشمن بودند، او بود كه دشمن را كنار زد و از نو لشکر را آرايش داد. هم فرمانده لشكر بود، هم پرچم دار، هم ساقي، هم حامي و محافظ خيمه ها. از این رو، تا زنده بود، امام حسين(ع) نگران خيمه ها نبود. ایشان با خاطری آسوده به ميدان مي رفت و برمي گشت، ولي بعد از قمر بني هاشم، وقتی امام حسين(ع) مي خواست برود ميدان، نگران خيمه ها بود.
نقل كردند دشمن متوجه اين نكته شده بود كه سيدالشهدا(ع) نمي تواند خيمه ها را تنها بگذارد. وقتی در آخرين لحظات که امام در گودي قتلگاه بود و دشمن به طرف خيمه های ایشان تمام توانش را جمع كرد و روي زانوهايش ايستاد و فرمود: «يا شيعة آل أبي سفيان إن لم يكن لكم دين و كنتم لا تخافون المعاد فكونوا أحرارا في دنياكم ... فقال إني أقول أقاتلكم و تقاتلونني». شما با من مي جنگيد، چه كار به خيمه هاي من و نواميس رسول خدا(ص) داريد؟ از این رو، دشمن بين امام حسين(ع) و قمر بني هاشم فاصله انداخت و حضرت را در درون نخلستان ها دور از خيمه ها محاصره كردند، در حالي كه با تمام وجودش سعي مي كرد، آب را به خيمه برساند. حضرت عباس خود را سپر آب كرده بود. دست راستش را قطع كردند. رجز مي خواند و به طرف خيمه ها حركت مي كرد. دست چپش را قطع كردند. باز هم به خودش نويد داد و در ميدان نبرد، استقامت كرد و به راهش ادامه مي داد، ولي لحظه اي پيش آمد که متحير وسط ميدان ايستاد. وقتي آب ها روي زمين ريخت و دید ديگر آب ندارد که براي خيمه ها بياورد و دست هم ندارد تا از امام حسين(ع) و حريمش حمايت كند. متحیر ماند.
دشمن كه از شجاعت او پروا داشت، وقتي متوجه شد که او ديگر دست ندارد، حلقه محاصره را تنگ تر كرد و از هر طرف به او حمله ور شد. تيراندازها از فاصله نزديك او را تيرباران كردند. چشم نازنينش را هدف قرار دادند. وقتي چوبه تیر به چشمش اصابت كرد و دست نداشت كه تير را بيرون بياورد، ناچار سر را فرود آورد و زانوها را بالا آورد که كلاه خود از سر حضرت زمين افتاد. اي واي! به گونه ای با عمود آهنين، حضرت را هدف قرار دادند كه ديگر نتوانست روي اسب بماند. این در حالي است که تير به چشم و بدنش خورده بود. دشمن از هر طرف به او حمله ور شد. در همين حال بود كه امام حسين(ع) به سرعت از خيمه بیرون آمد و دشمن را پراكنده كرد. وقتي كنار بالين عباس نشست، فرمود:
«الآنَ انْكَسَرَ ظَهْرى وَقَلَّتْ حيلَتى
🌸 شعر
چون شاه دید پیکر عباس روی خاک
گفت: ای خدا! چه چاره از این غم دگر کنم؟
خوش گفت آن که گفت چنین این زبان حال
آن را بگویم و غم دل تازه تر کنم:
از من دو دست بر كمر و از تو بر زمين
دست دگر کجاست که خاکی به سر کنم
قامت ز من شكسته و از تو به روي خاك
كو قامتي كه خواهر خود را خبر كنم
عباس خوش بخواب شدي راحت از جهان
اما بگو چه چاره من ِخون جگر كنم
#شب_نهم_محرم
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، على بن حسن طبرسى، ص ۳۲۶.
۲.ابصارالعین/ص۳۰
۳.نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳
۴.نقل از آیت الله جاویدان
۵.مفید، الارشاد، ج۲، ص۹۱
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
.
.
امام حسین و برنامه های دینی
[منبر ۳۰ دقیقه ای]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ:
السلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الصِّدِّيقَةِ الطَّاهِرَةِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاَيَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَلَوْتَ الْكِتَابَ حَقَّ تِلاَوَتِهِ وَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ صَبَرْتَ عَلَى الْأَذَى فِي جَنْبِهِ مُحْتَسِباً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ
🌸شعر
امشب شهادت نامه ی عشاق، امضا میشود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا میشود
امشب کنار یکدگر،بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان، چون قلب زهرا میشود
امشب بود برپا اگر، این خیمه ی ثاراللهی
فردا به دست دشمنان، برکنده از جا میشود
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان، زین دشت بر پا میشود
امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا میشود
امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها، گمگشته پیدا میشود
امشب رقیه حلقه ء زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا میشود
امشب به خیل تشنگان، عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه، بی دست سقّا میشود
امشب که قاسم، زینت گلزار آل مصطفاست
فردا ز مرکب، سرنگون، این سرو رعنا میشود
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را
فردا عزیز فاطمه، بی یار و تنها میشود
امشب به دست شاه دشت،باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان، این حلقه یغما میشود
امشب سر سِرّ خدا بر دامن زینب بود
فردا انیس خولی و دیر نصاری میشود
ترسم زمین وآسمان، زیر و زبر گردد "حسان"
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا میشود
❇️ تجلیل شکوهمند
(ایجاد انگیزه)
«عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ قَالَ لِی أَبُوعَبْدِ اللَّهِ ع هَلْ لَکَ فِی قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع قُلْتُ وَ تَزُورُهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ وَ کَیْفَ لَا أَزُورُهُ وَ اللَّهُ یَزُورُهُ کُلَّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ یَهْبِطُ مَعَ الْمَلَائِکَةِ إِلَیْهِ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَوْصِیَاءُ وَ مُحَمَّدٌ أَفْضَلُ الْأَنْبِیَاءِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَنَزُورُهُ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ نُدْرِکُ زِیَارَةَ الرَّبِّ قَالَ نَعَمْ یَا صَفْوَانُ الْزَمْ ذَلِکَ یُکْتَبْ لَکَ زِیَارَةُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع وَ ذَلِکَ تَفْضِیلٌ وَ ذَلِکَ تَفْضِیلٌ»
امام صادق( ع) به صفوان شتردار فرمودند: آیا بهره ای از زیارت امام حسین (ع) داری؟ عرض کردم شما و زیارتش می کنید فدای شما بشوم، فرمودند: چگونه زیارتش نکنم و حال آنکه هر شب جمعه خداوند به همراه ملائکه و انبیاء و اوصیاء است، به زیارتش می آیند، عرض می آیند، عرض کردم، فدایت شوم پس در هر جمعه که زیارتش کنیم، زیارت پروردگار را نیز درک می کنیم، فرمودند: بله ای صفوان آنرا ملزم باش تا اینکه برایت زیارت قبر امام حسین (ع) نوشته شود و این تفضیل است، و این تفضیل است.
مرحوم حر عاملی ذیل این حدیث می نویسند:« المُرادُ أنَّ زیارةَ الربِّ لَهُ مَجازٌ بِمَعنى زیادةِ التفضیل له وهو واضح». مراد از زیارت کردن پرودگار او را؛ مجاز است بمعنای زیادت تفضیل امام حسین (ع) واین واضح است.(۱)
👈چنانچه در آخر حدیث فوق اشاره شد آمدن خداوند باید طوری معنی شود که با لایتناهی و لامکان بودن خداوند تضاد نداشته باشد.
آمدن خداوند به زیارت امام حسین یعنی تجلی خاص خداوند ،توجه ویژه خداوند و الطاف خاص الهی به آن مکان مقدس.
ضمنا در قرآن کریم هم آمدن خداوند بیان شده است.
وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا
و میاید خداوند و فرشته ها صف به صف
✔️ راز تجلیل مداوم از سیدالشهدا(ع)
اینکه همیشه از امام حسین(ع) با این شکوه تجلیل می شود و در همه مناسبت های مهم مثل رمضان، شب قدر، شب عید ، زیارت امام حسین(ع) توصیه شده است راز این برنامه تجلیل شکوهمند را در این جمله معروف باید جستجو کرد که « الاسلام محمدی الحدوث و حسینی البقا»
👈با این مقدمه بنا داریم در پرتو فقره معروف زیارت امام حسین(ع) که به شکل ادا شهادت نسبت به مقامات آن حضرت ادا می شود، نقش حضرت ابا عبدالله(ع) در ابقا و ترویج سه برنامه از برنامه های مهم دینی را مورد بررسی قرار دهیم.
۱👇
🟢 امام حسین(ع) و نماز
یکی از جنبه های فرهنگی قیام امام حسین(ع)، احیای نماز است. این جنبه در نهضت کربلا بسیار بارز است و یکی از سرفصلهای مهم آن به حساب می آید.
امام حسین (ع ) یکی از افرادی است که در برپایی نماز سهم وافری دارد در ادامه نکاتی تقدیم می شود؛
➖از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: چرا فرزندان پدر شما اندک است؟ در پاسخ فرمود:« اَلعَجَبُ كَيْفَ وُلِدْتُ، كانَ يُصَلّى فِى الْيَـوْمِ وَاللَّـيْلَةِ اَلْفَ رَكْعَـةٍ» .
تعجب میکنم چگونه به دنیا آمدم ، با آن که شب را به عبادت الهی می پرداخت و هر شب هزار رکعت نماز می گزارد.(۲)
➖روز تاسوعا به حضرت عباس فرمود به خاطر نماز از دشمن مهلت بگیرد تا شب را به نماز بگذزاند.
«اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلى غُدْوَة وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ لَعَلَّنا نُصَلِّىَ لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ أُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کِتابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعاءِ وَ الاِسْتِغْفارِ»نزد آنان برگرد، چنانچه توانستى از آنان بخواه که جنگ را تا سپیده دم فردا به تأخیر بیاندازند و یک امشب را مهلت بگیر، تا در این شب به درگاه خداوند نماز بگذاریم و به راز و نیاز و استغفار بپردازیم. خدا مى داند که من نمازِ براى او و تلاوت کتابش (قرآن) و راز و نیازِ فراوان و استغفار را دوست دارم.(۲)
➖ روز عاشورا امام حسین(ع) مثل پیامبر(ص) و حضرت امیر(ع) نماز خوف خوانده اند.
➖در قرآن کریم چهار آیه به نماز خوف اشاره داردهمانند آیه ۱۰۱ سوره نساء که خطاب به پیامبر اکرم(ص) آمده است، اگر هنگام سفر ترس از کافران دارید، میتوانید نماز خود را کوتاه بخوانید و در آیه ۱۰۲ همین سوره نیز به چگونگی خواندن این نماز اشاره شده است؛
وَاذا کُنْتَ فیهِمْ فَاقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا اسْلِحَتَهُمْ فَاذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرائِکُمْ وَلْتَأْتِ طائِفَةٌ اخْری لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ وَلْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَاسْلِحَتَهُمْ...»
و چون میان آنها هستی و برای آنها نماز به پا می کنی، گروهی از آنها با تو بایستند و سلاحهای خویش را برگیرند، و چون سجده کردند، عقبدار شما شوند گروهی دیگر که نماز نخوانده اند، بیایند و با تو نماز گزارند. آنها باید وسایل دفاعی و سلاحهایشان را (در حال نماز) با خود حمل کنند. (۳)
➖این نماز در کتب فقهاء به دو نوع کلی تقسیم شده است:
نماز خوف: اگر ترس و وحشت کم باشد و فرصت خواندن نماز با رعایت اجزاء و شرایط باشد و فقط از تعداد رکعات نماز کاسته میشود، به آن نماز خوف گفته میشود.
نماز شدت خوف: در صورت وجود ترس و وحشت زیاد یا درگیری شدید با دشمن شدید و یا اینکه هر لحظه امکان حمله دزد یا حیوان درنده باشد و فرصت خواندن نماز با رعایت تمام اجزاء و شرایط نباشد، به آن نماز شدت خوف گفته میشود. به این نماز در حال جنگ، نماز مطارده و مسایفه نیز گفته میشود.
➖ابوثمامه صائدی عرض کرد:«يا أبا عَبْدِالله نَفْسي لِنَفسِكَ الْفِداء هؤُلاءِ اقْتَرَبُوا مِنْكَ ، لاَ و اللهِ وَلا تُقْتَلُ حَتّي اُقْتَلَ دُونَكَ ، وَاُحِبُّ أنْ ألقَي اللهُ رَبِّي وَقَدْ صَلَّيْتُ هذِهِ الصَّلاةَ الَّتي قَدْ دَنا وَقْتَه ».اي ابا عبدالله ! جانم فداي جانت باد ، اينان به تو نزديك شده اند و البته به تو دست نخواهند يافت ، جز آن كه از روي نعش من بگذرند ولي دوست دارم كه خدا را ديدار كنم در حالي كه اين نماز را كه وقت انجام آن فرارسيده است ،خوانده باشم.
امام فرمود:«ذَكَرْتَ الصَّلاةَ جَعَلَكَ اللهُ مِنَ الْمُصَلِّينَ الذّاكِرينَ ، نِعَمْ هذا أَوَّلُ وَقْتِهاسَلُوهُمْ أَنْ يَكُفُّوا حَتّي نُصَلِّي»مرا به ياد نماز انداختي ، خداوند تو را در شمار نمازگزاراني كه به ياد نمازند قرار دهد . آري ، اكنون وقت اول نماز است ، از آنان بخواهيد تا ما را مهلت دهند تا نماز بخوانیم.
کوفيان مخالفت کردند. امام خودش اذان گفت، وقتي اذان تمام شد خطاب به عمر سعد فرمود:
«يابْنَ سَعْدٍ اَنَسيتَ شَرايِعَ الْاِسْلامِ، اَلا تَقِفُ عَنِ الْحَرْبِ حَتَّي نُصَلّي وتُصَلُّونَ وَ نَعُودَ إلي الْحَرْبِ».واي بر تو اي پسر سعد! آيا احکام اسلام را از ياد بردي؟ آيا جنگ را متوقّف نميکني تا ما نماز خود را و شما نماز خود را بخوانيد و سپس به پيکار برگرديم؟
عمر سعد جواب نداد. امام (ع) فرمود، شيطان بر او چيره شد. (۴)
سپس یاران خود را دو دسته کرد تا نماز خوف بگذارد.
۲
🟢امام حسین(ع) و نیکوکاری
نیکوکاری و سعی در رفع مشکل محرومان و نیازمندان که در ادبیات قرآنی با واژه « زکات» از آن تعبیر می شود یکی دیگر از برنامه هایی است که امام حسین(ع) در ترویج آن سهم ویژه ای دارد.
در قرآن کریم حضرت علی(ع) با عبارت«الذین یقیمون الصّلاة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون» توصیف شده است.
اما همین آیه شامل امام حسین(ع) نیز میشود؛ علامه طباطبائی می نویسد: «و إسناد نزول ما نزل في علي (ع) إلى جميع الأئمة (ع) لكونهم أهل بيت واحد، و أمرهم واحد»نسبت دادن آنچه درباره ی امام علی (ع) نازل شده به سایر ائمه (ع) به خاطر آن است که جملگی آنان اهل بیت واحدند و شأن آنها نیز یکی است».
👈قبلا در این باب سخن گفته ایم اینجا
🟢امام حسین(ع) و هدایت
امر به معروف و نهی از منکر یعنی دغدغه هدایت و رشد و کمال دیگران را داشتن و امام حسین که مصباح الهدی و سفینه النجات است نقش مهمی در احیا و ترویج امر به معروف دارند.
چنانچه در وصیت نامه خود نوشت:
«وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی، اُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ، وَ اَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِىِّ بْنِ أَبِی طالِب»من تنها به انگیزه اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مى خواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب(ع) رفتار نمایم.
امر به معروف یعنی احساس مسؤولیت نسبت به سرنوشت دیگر انسان ها که نقطه مقابل آن بی خیالی نسبت به انسان هاست.
➖ در شرایطی که انحرافات اخلاقی ، فروپاشی خانواده ، رعایت نشدن حلال و حرام و دور شدن تدریجی جامعه اسلامی از فرهنگ دینی جامعه را تهدید میکند تنها راه نجات تبعیت از روش امام حسین(ع) و هدایت و نجات از طریق امر به معروف و نهی از منکر است.
🔶آثار امر به معروف
امام باقر (ع) پنج اثر ارزنده این دو واجب الهی را چنین بر می شمرد:
❶انجام واجبات: امر به معروف و نهی از منکر، راه پیامبران و روش صالحان است؛ واجب بزرگی است که به وسیله آن دیگر واجبات (الهی) بر پا می شود.
❷ عدالت اجتماعی: (امر به معروف و نهی از منکر) با برگرداندن مظالم و ستیز با ستمگر همراه است.
❸سازندگی: به وسیله امر به معروف و نهی از منکر زمین (کشور) آباد می شود.
❹ استواری نظام: به وسیله امر به معروف و نهی از منکر، حکومت، استوار می گردد.
❺امنیت: به وسیله آن، راهها امن می گردد... و از دشمنان، انتقام گرفته می شود.
«انَّ الاَْمْرَ بِالْمَعرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبیل الاَْنْبِیاءِ وَ مِنْهاجُ الصُّلَحاءِ، فَریضَةٌ عَظیمَةٌ، بِها تُقامُ الْفَرائِضُ وَ تَأمَنُ الْمَذاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکاسِبُ وَ تَرُدُّ الْمَظالِمُ و تُعمَرُ الاْرْضُ وَ یُنْتَصَفُ مِنَ الاْعْداءِ وَ یَسْتَقیمُ الاَْمْرُ».(۵)
🔶امر به معروف در احادیث
سیدالشهدا(ع) روز عاشورا سخنان پیامبر را نقل فرمود: در شرایطی که همه جا را فساد گرفته، حلال خدا حرام، و حرام خدا حلال شده است، بیت المال مسلمین در اختیار افراد ناشایست قرار گرفته و در غیر راه رضای خدا مصرف می شود. هر کس چنین اوضاع و احوالی را ببیند «فَلَم یُغَیِّر عَلَیهِ بِفِعْلٍ وَ لا قَولٍ» و در صدد دگرگونی آن نباشد، در مقام اعتراض بر نیاید «کان حقاً علی اللّه اَن یُدخِلُهُ مُدخلَهُ» شایسته است که خدا چنین کسی را به آن جا ببرد که ظالمان، جابران، ستمکاران و تغییر دهندگان دین خدا می روند، و سرنوشت مشترک با آنها داشته باشد.(۶)
➖حضرت امیر(ع) وصیت فرمود:
«لاتَتْرُكُوا الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا يُسْتَجَابُ لَكُمْ»
امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد كه اشرار بر شما مسلّط خواهند شد سپس هر چه دعا كنيد مستجاب نمى گردد.(۷)
🔶امام حسین و امر به معروف
امام حسین (ع) در نامه ای خطاب به مردم بصره می فرماید:
«وَ اَنَا اَدعُوکُم اِلی کِتابِ اللّه ِ وَ سُنَةِ نَبِیِهِ(ص) فَاِنَّ السُّنَهَ قَدْ اُمیتَت وَ اِنَّ البِدعَهَ قَد اُحیَیت، وَ اِن تَسمَعُوا قَولِی وَ تُطیعُوا اَمرِی اَهدِکُمْ سَبِیلَ الرَّشادِ»
من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر فرا می خوانم. سنت مرده و بدعت زنده شده است. اگر سخنم را بشنوید و فرمانم را پیروی کنید، شما را به راه رشاد، هدایت می کنم.(۸)
➖مفسر و سخنور ارجمند آقای قرائتی می فرماید:
امام حسین (ع) در گودی قتلگاه امر به معروف و نهی از منکر نمود: وقتی دید که لشگر به سمت خیمه ها می رود فریاد زد که اگر دین ندارید لااقل مرد باشید که ۳ نکته از آن برداشت می شود:
اول: امر به معروف و نهی از منکر تا آخرین دقیقه عمر
دوم: حمایت از ناموس حتی در گودال قتلگاه
سوم: نهی از منکر حتی نسبت به وحشی ترین آدم ها
۳
💠روضه
لحظه لحظه وداع بود آمد خیمه گاه صدا زد:«زینب، رباب، ام کلثوم، سکینه الیکن منی السلام عزیزانم خداحافظ»
نمی دانم در این لحن امام حسین چه افتاده بود؟! همه فهمیدند این آخرین دیدار با امام حسینِ؛ لذا سراسیمه از خیمه بیرون ریختند؛ دور امام حسین حلقه زدند؛ تلاش می کنند مانع امام حسین بشن؛ هرچه بیشتر حضرت رو زیارت کنند؛ به بهانه های مختلف هرکی دامنشو می گیره دیگه رهانمیکند؛ . نمیدونم عنایت می کنید چقدر امام حسین مبتلاست؛ رحمة الله الواسعه است؛ چه جوری تو این لحظات آخر بچه هاشو وداع کنه؟! خداحافظی کنه؟! نمیخواد آزار ببینند. . نمی خواد بهشون کم محبتی بشه؛ هرکی هم دامنشو می گیرد رها نمی کنه؛ یکی عرضه می دارد: بابا! “رُدِّنا الی حرم جَدِّنا” اگرمیخای بری میدان مارو به مدینه برگردان؛ یکی سوال میکنه بابا واقعا آماده مرگ شدی؟
“واِستَسلَمتَ لِلموت” یکی عرضه می دارد: بابا! در میان این یک بیابان لشکر ما رو به که می سپاری؟ حضرت با محبت جوابشون رو داد؛ یک به یک عزیزانم شما رو به خدای متعال می سپارم؛ خداحامی شماست؛ محافظ شماست؛ من که برم بعد از من دشمنه؛ اسارته؛ سختیه؛ همسفر با دشمنا می شید؛ گرسنگی است؛ تلخ کامی است، زخم زبانه، مبادا حرفی بزنید خدا ناراضی بشود، عزیزانم صبرکنید، خداعزت شمارو حفظ میکنه، خدا حامی شماست، اسیر می شید، ولی خدا عزتتون رومحافظت می کنه؛
آرامشون کرد، درحال صحبت کردن بود، خیمه هاشو تیرباران کردن؛ لذا دیگه نتونست بماند؛ به سرعت از خیمه هاش میخواست فاصله بگیره؛ فرمود: خواهرم منو کمک کن؛ اهل بیت رو ببر توحرم؛ بی بی زینب کمک کرد؛ بغل بازکرد بامحبت -دختر امیرالمومنین- برد همه رو تو خیمه؛ آرامشون کرد.
فرمود: عزیزانم پرده خیمه رو بیاندازید؛ دیگه بیرون نیاید؛ برا شما تو این بیابان محرمی باقی نمانده؛ سواربرمرکب می خواست به طرف میدان حرکت کنه دید ذوالجناح حرکت نمی کند؛
نگاه کرد دید دخترش مقابل اسب ایستاده؛ مثل ابر بهاری اشک می ریزد؛ دخترم مطلبی داری؟ عرضه داشت آری بابا؛ ازاسب پیاده شو؛ رو زمین بنشین تا منو تو دامن ننشانی، نمی گم خواستم چیه! حضرت پیاده شد، دختر رو دامن نشاند؛ عرض کرد: بابا یادته چه جوری دست نوازش رو سر دخترمسلم کشیدی؟ این آخرین دیدار من و توست، می دانم؛ میشه دست محبت رو سر من بکشی بابا؟ فرمود: دخترم! دختر مسلم باباشو از دست داده بود، تو هنوز بابات زندست؛ تامن زنده ام اینجور گریه نکن؛ دل باباتو نسوزان؛ دل باباتو آتش نزن؛ دخترو آرام کرد؛ ازجلو اسب کنار رفت؛
به طرف میدان حرکت کرد؛ . چند قدم رفته بود دید یه نفر از پشت سر می دوه؛ هی صدا میزند: مهلاََمهلا؛ یابن الزهرا؛
آهسته رو؛ آهسته تر
کرده وصیت مادرت
دروقت میدان رفتنت
بوسم به جایش حنجرت
آهسته رو؛ آهسته تر
حضرت توقف کرد، خواهر به وصیت مادر عمل کرد؛ ولی دست ازامام حسین برنمی داشت؛ دربعضی مقاتل اینجور نقل کردند: تا چند بار حضرت خواهر رو راضی کرد، فرستاد تو خیمه؛ به طرف میدان رفت دید باز دوباره ازخیمه بیرون آمده؛ می دود؛ نمی دونم چه گفت به خواهرش که خواهرآرام گرفت؛ شنیدید تو آخرین لحظات نبی اکرم، بی بی خیلی گریه می کرد؛ حضرت یه جمله آرام درگوش فاطمه گفت آرام شد؛ نمی دونم چی گفت به خواهرش زینب، فرمود: خواهرم نگران نباش باسر همراهیتون می کنم؛ نمی دانم، خواهرم نگران نباش؛ عمر تو بعد از من به دنیا طولانی نیست؛ هرچه بود اشاره کرد به قلب خواهر؛ آرامش کرد؛ عرض کرد آقا می خوای بری، برو؛
رفت میدان؛ دیگه خواهر امام حسین رو ندید تا اون لحظه ای که آمد بالای تل زینبیه؛ امام زمان ان شاالله اجازه میدید؛ شب عاشوراست یه سر بریم تو گودی قتلگاه؛ نگاه کرد؛ یااباعبدالله! ای کاش از حرم نیامده بودند بالای تل زینبیه؛ یه لحظه ای رسیدن تعبیر زیارت ناحیه اینه” بَرَزْنَ النِساءِ من الخُدور، ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَی الْخُدُود” ای کاش توفیق میدادی پای هرجمله اش یه عمرگریه میکردیم؛ اشک می ریختیم؛
“لاطِماتِ الْوُجُوهِ سافِرات، وَ بِالْعَویلِ داعِیات، وَ بَعْدَالْعِزِّ مُذَلَّلات، (باهمین حال آمدند) وَ إِلی مَصْرَعِک مُبادِرات ”جمله آخرم باشه تمام مصیبت من؛ وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلی صَدْرِکَ؛
روضه فوق از آیت الله میرباقری می باشد.
صوت مشابه روضه فوق 🔊
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱. وسائل الشیعه،ج۱۴،ص۴۸۰.
۲.بحارالانوار ج ۸۲ ص۳۱۱
۳.نساء،سوره۴، آیه۱۰۲
۴.معالي السبطين،ج ۱،ص۳۶۱.
۵.الكافي،ج۱،ص۵۶
۶.تاریخ طبرى، ج ۵، ص ۳۰۴
۷.روضة الواعظین ، ج۱، ص۱۳۷
۸.تاریخ طبرى، ج ۴، ص۲۶۵.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شور
بعضیا اهل اشکن
قد صد تا گريه كن حريفن
امّا هر شب توى چاى خونه گرم انجام وظيفن
پاى سماور ميشينن
عرض ارادت ميكنن
آروم آروم ميگن حسين
ذكر مصيبت ميكنن
ريا ندارن
مثل من اينقده سر صدا ندارن
كارى به هيچكى به جز آقا ندارن
ريا ندارن
🎙با نواى #على_اكبر_حائرى
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راه تسلط بر الگوی آموزشی 💯
قدم اول برای مداح شدن تقلید است ‼️
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
+نجات از آتش
علامه بزرگوار عالم جلیل القدر مرحوم نراقی (رضوان اللّه تعالی علیه ) فرمود : در مدینه زنی روسپی زندگی می کرد که روزی خود را از راه فاحشه گری در می آورد و در همسایگی این زن اغلب به عزاداری امام حسین (ع ) مشغول بودند و جمعی در آن خانه گرد هم جمع می شدند و برای مصائب آقا سیدالشهداء(ع ) گریه می کردند و بعد از آن مقدار غذائی که تهیه دیده بودند به آنها داده می شد . در همان خانه دیگی بر روی آتش نهاده و طعام جهت جمعیت درست می کردند از اتّفاق آتش زیر دیگ خاموش شد . زن فاحشه برای آتش زیر اجاق خود به خانه آنها آمده می بیند آتش زیر دیگ خاموش شده مشغول روشن کردن آتش زیر دیگ می شود در حالی که داشت آتش را روشن می کرد دودی از آن برخاسته و در چشم این زن می رود و چند قطره اشک از چشمان او جاری می گردد . چون آتش روشن شد مقداری از آن را برداشته به خانه خود می برد پس از ساعتی بواسطه گرمی هوا استراحت نموده و به خواب می رود . در عالم رؤ یا مشاهده می کند که قیامت بر پا شده ناگهان آتش زبانه گرفت و با غلها و زنجیرهای آتشین او را بسته می کشانند . در این وقت که زن فریاد می زد کسی به دادش نمی رسید چون خواستند او را به آتش جهنم اندازند ناگهان شخصی صدا زد که دست از او بردارید . ملائکه عرض کردند : یابن رسول اللّه این زن فاحشه است و جمیع اوقات خود را به فسق و فجور می گذارند . حضرت امام حسین (ع ) فرمود : بلی ولی امروز در همسایگی اش جمعی از شیعیان ما مشغول عزاداری من بودند رفته بوده آتش بردارد دیده آتش زیر دیگ خاموش شده و به واسطه روشن کردن آتش چند قطره اشک از چشمانش جاری شد و قدری از دستش برای ما سوخته شده او را ببخشید . زن از خواب بیدار می شود فورا خود را به آن مجلس می رساند و توبه و انابه می کند و مؤ منه می شود . بله ، هر کاری که برای امام حسین (ع ) انجام شود آقا امام حسین (ع ) منظور دارد . و خدمت در مجالس امام حسین (ع ) باعث توبه از گناهان می شود . مجلس حسین (ع ) مجلس نجات است . هر گنه کاری که به مجلس امام حسین (ع ) آید توفیق توبه پیدا می کند .منبع: #کرامات الحسینیه
.