eitaa logo
💚 گوشـہ‌نشین💚
305 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
176 ویدیو
4 فایل
🌼 گوشـــہ‌نشینے اوج معراج است گاهے....📿 🌼 ما عاشقان در اِنـــــــزوا باشیم،بهتـــر...🕊🦋 من‌اینجام ☺ یواشکی👀👇 https://harfeto.timefriend.net/17220755504678 کپی با ذکر سه صلوات با عجل فرجهم آزاده اما خب فوروارد به تقوا نزدیک‌تره😴
مشاهده در ایتا
دانلود
ارمنی بود و ارمنی زاده، ظرف خالی گرفت در دستش آمد و توی صف نذری گفت: السلام علیک یا دردانه پچ پچی دور او براه افتاد، عده ای خنده ، عده ای مبهوت زیر لب دختری غضب میکرد: مردک ارمنی دیوانه! سرخود را گرفت پایین تر، بغض تلخی گرفت جانش را: من محب حسین و اولادش... آشنایم نه اینکه بیگانه صف دلواپسی جلو می رفت، ارمنی در دلش چه غوغا بود روضه خوان از رقیه بانو خواند، از سه ساله میانه ویرانه توی حال خودش پریشان بود، فکر بیماری پسر در سر ناگهان مردی از سر صف گفت: شد تمام و نمانده یک دانه! همه رفتند و ارمنی آمد، باقسم با گلایه و اصرار زد عقب هرکسی جلوآمد، رفت با گریه آشپزخانه یک نگاهی به دیگ خالی کرد، گفت:باشد قبول آقاجان من همانم ک دیگران گفتند، مردک ارمنی دیوانه! پای خود راگذاشت درکوچه، دلخورازخویش و ازندامت ها دست رد خورده بود بر قلبش، رفت خانه چه ناامیدانه! وسط دسته ظهر عاشورا، پسری با صلیب بر گردن ناگهان ویلچرش زمین افتاد و پسر روی پاش،مردانه...💔 السلام علیک دُردانـــہ...😭😭😭 📚📿 📎 @gosheneshin💌
🍎 ارمنی بود و ارمنی زاده، ظرف خالی گرفت در دستش آمد و توی صف نذری گفت: السلام علیک یا دردانه پچ پچی دور او براه افتاد، عده ای خنده ، عده ای مبهوت زیر لب دختری غضب میکرد: مردک ارمنی دیوانه! سرخود را گرفت پایین تر، بغض تلخی گرفت جانش را: من محب حسین و اولادش... آشنایم نه اینکه بیگانه صف دلواپسی جلو می رفت، ارمنی در دلش چه غوغا بود روضه خوان از رقیه بانو خواند، از سه ساله میانه ویرانه توی حال خودش پریشان بود، فکر بیماری پسر در سر ناگهان مردی از سر صف گفت: شد تمام و نمانده یک دانه! همه رفتند و ارمنی آمد، باقسم با گلایه و اصرار زد عقب هرکسی جلوآمد، رفت با گریه آشپزخانه یک نگاهی به دیگ خالی کرد، گفت:باشد قبول آقاجان من همانم ک دیگران گفتند، مردک ارمنی دیوانه! پای خود راگذاشت درکوچه، دلخورازخویش و ازندامت ها دست رد خورده بود بر قلبش، رفت خانه چه ناامیدانه! وسط دسته ظهر عاشورا، پسری با صلیب بر گردن ناگهان ویلچرش زمین افتاد و پسر روی پاش،مردانه...💔 السلام علیک دُردانـــہ...😭😭😭 💔 📚📿 📎 @gosheneshin💌
🍎 ارمنی بود و ارمنی زاده، ظرف خالی گرفت در دستش آمد و توی صف نذری گفت: السلام علیک یا دردانه پچ پچی دور او براه افتاد، عده ای خنده ، عده ای مبهوت زیر لب دختری غضب میکرد: مردک ارمنی دیوانه! سرخود را گرفت پایین تر، بغض تلخی گرفت جانش را: من محب حسین و اولادش... آشنایم نه اینکه بیگانه صف دلواپسی جلو می رفت، ارمنی در دلش چه غوغا بود روضه خوان از رقیه بانو خواند، از سه ساله میانه ویرانه توی حال خودش پریشان بود، فکر بیماری پسر در سر ناگهان مردی از سر صف گفت: شد تمام و نمانده یک دانه! همه رفتند و ارمنی آمد، باقسم با گلایه و اصرار زد عقب هرکسی جلوآمد، رفت با گریه آشپزخانه یک نگاهی به دیگ خالی کرد، گفت:باشد قبول آقاجان من همانم ک دیگران گفتند، مردک ارمنی دیوانه! پای خود راگذاشت درکوچه، دلخورازخویش و ازندامت ها دست رد خورده بود بر قلبش، رفت خانه چه ناامیدانه! وسط دسته ظهر عاشورا، پسری با صلیب بر گردن ناگهان ویلچرش زمین افتاد و پسر روی پاش،مردانه...💔 السلام علیک دُردانـــہ...😭😭😭 💔 📚📿 📎 @gosheneshin💌
💚 گوشـہ‌نشین💚
اے تمامِ دنیاےِ آدم بزرگ‌ها... رقیه‌ی سه ساله...😭😭 #السلام‌علیک‌یادردانہ💔 #گوشـــــه‌نشین📚📿 📎 @g
ارمنی بود و ارمنی زاده، ظرف خالی گرفت در دستش آمد و توی صف نذری گفت: السلام علیک یا دردانه پچ پچی دور او براه افتاد، عده ای خنده ، عده ای مبهوت زیر لب دختری غضب میکرد: مردک ارمنی دیوانه! سرخود را گرفت پایین تر، بغض تلخی گرفت جانش را: من محب حسین و اولادش... آشنایم نه اینکه بیگانه صف دلواپسی جلو می رفت، ارمنی در دلش چه غوغا بود روضه خوان از رقیه بانو خواند، از سه ساله میانه ویرانه توی حال خودش پریشان بود، فکر بیماری پسر در سر ناگهان مردی از سر صف گفت: شد تمام و نمانده یک دانه! همه رفتند و ارمنی آمد، باقسم با گلایه و اصرار زد عقب هرکسی جلوآمد، رفت با گریه آشپزخانه یک نگاهی به دیگ خالی کرد، گفت:باشد قبول آقاجان من همانم ک دیگران گفتند، مردک ارمنی دیوانه! پای خود راگذاشت درکوچه، دلخورازخویش و ازندامت ها دست رد خورده بود بر قلبش، رفت خانه چه ناامیدانه! وسط دسته ظهر عاشورا، پسری با صلیب بر گردن ناگهان ویلچرش زمین افتاد و پسر روی پاش،مردانه...💔 السلام علیک دُردانـــہ...😭😭😭 💔 📚📿 📎 @gosheneshin💌