منم آن چادرِقاجاریِ گوشه‌نشینی که از ترسِ رضاخانی تمام عمر را خانه‌نشین مانده.....

تو.... تو اما وعده‌ی بارانِ بعد از یأس‌ها هستی که داغش بر دلِ خشکیده‌ی این سرزمین مانده....☔🦋🌼🌈

😍😍

#شب_زیارتے 🍎💔 حکمت باران در این ایام می‌دانی که چیست؟ آب و جارو می‌شود بهر محرم کوچه ها.... #محرم #گوشـــــه‌نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

#ماهِ‌شبِ‌جمعه 💚 الا یا اهل العالم، من حسین (ع) را دوست دارم...🍎 #ساعت‌به‌وقت‌فرودگاه‌بغداد #هفته‌صدوسی‌و‌چهارم 💔 #گوشــــــــه‌نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

من در این مکارهِ بازارِ سودا زده‌ی تب‌دارِ بی رونقِ طوفانے، دلبرے چون تو سر راهم نشست ولی تو خیلی خسارت دیده‌ای....😭 💚عزیزم حسین💚 #من‌الغریب‌الے‌الحبیب🍎 #محرم🖤 #گوشـــــه‌نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

می‌روند به صندوقچه روسری‌هایم گلدارم.... ای حسین....🍎 #محرم🖤 #گوشـــــه‌نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

خبر رسیده که دارے برمیگردی؟ حاج رحیم کابلی🍎 #خانطومان☔️

#شب‌سوم🍎 ارمنی بود و ارمنی زاده، ظرف خالی گرفت در دستش آمد و توی صف نذری گفت: السلام علیک یا دردانه پچ پچی دور او براه افتاد، عده ای خنده ، عده ای مبهوت زیر لب دختری غضب میکرد: مردک ارمنی دیوانه! سرخود را گرفت پایین تر، بغض تلخی گرفت جانش را: من محب حسین و اولادش... آشنایم نه اینکه بیگانه صف دلواپسی جلو می رفت، ارمنی در دلش چه غوغا بود روضه خوان از رقیه بانو خواند، از سه ساله میانه ویرانه توی حال خودش پریشان بود، فکر بیماری پسر در سر ناگهان مردی از سر صف گفت: شد تمام و نمانده یک دانه! همه رفتند و ارمنی آمد، باقسم با گلایه و اصرار زد عقب هرکسی جلوآمد، رفت با گریه آشپزخانه یک نگاهی به دیگ خالی کرد، گفت:باشد قبول آقاجان من همانم ک دیگران گفتند، مردک ارمنی دیوانه! پای خود راگذاشت درکوچه، دلخورازخویش و ازندامت ها دست رد خورده بود بر قلبش، رفت خانه چه ناامیدانه! وسط دسته ظهر عاشورا، پسری با صلیب بر گردن ناگهان ویلچرش زمین افتاد و پسر روی پاش،مردانه...💔 السلام علیک دُردانـــہ...😭😭😭 #فاطمه_سادات_مظلومی #حضرت_رقیه 💔 #گوشــــــــــه_نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

#شب_زیارتے 🍎 یا قاسم بن الحسن به حق قاسم بن الحسن #به‌وقت‌فرودگاه‌بغداد #هفته‌صدوسی‌و‌پنجم 💔 #گوشــــــــه‌نشین📚📿 📎 @gosheneshin💌

ای تمامِ دنیای آدم‌بزرگ‌ها..... علیِ اصغرِ شش ماهه...😭😭 #محرم 🖤 #حضرت_علی‌_اصغر 💔 #گوشــــــــــه_نشین📚 📎 @gosheneshin💌