او در مه و باران زانو زده بود،دستهایش سرد و قلبش سنگین. سالها پیش عشقش را ترک کرده بود و حالا سایهی همان مرد بر زمین افتاده بود.کشیده و تاریک،گویی گذشته را با خود آورده بود. صدای خشدارش در سکوت پیچید:
«چرا هنوز اینجا هستی؟چرا گذشته را زنده میکنی؟»
او نتوانست سر بلند کند،نگاهش پر از اشک و پشیمانی بود.سایه نزدیکتر آمد و ادامه داد:
«تو میدانستی ترک کردنم چه دردی داشت و حالا چه امیدی داری؟»
سکوتی سنگین میانشان حلقه زد.تنها صدای باران و تپش قلب او شنیده میشد.سایه مرد لرزید و انگار خود هم میان گذشته و حال سرگردان بود.
او با زانوهای لرزان و دلی پر از حسرت فهمید که حتی وقتی کسی رفته،سایهاش میتواند سالها بعد هم او را به زانو درآورد و هیچ زمانی نمیتواند گذشته را پاک کند.
𑜶𝑹𝑨𝑰𝑶𝑵
1𝑫𝒆𝒄𝒆𝒎𝒃𝒆𝒓2025
𝗚𝗥𝗔𝗬 𝗪𝗛𝗜𝗦𝗞𝗘𝗬(4).mp3
زمان:
حجم:
10.1M
ᬊᬁ𝗩𝗜𝗕𝗘↷
تموم شدن گذشته خوب
﴾⸽𝙶𝚁𝙰𝚈𝚆𝙷𝙸𝚂𝙺𝙴𝚈⸽﴿
تجربه یه اتفاق بد توی بچگی اون بچه رو پخته میکنه اما حتی با وجود بزرگ شدنش،اون تا ابد یه بچه سرگردون میمونه.