8.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍حاج آقا فاطمی نیا_رحمت الله علیه_
✳️❇️ #انتقال_پیامی_سرنوشت_ساز
#مسجد
#فاطمیه
#ولایت
✨اللهم صل علی محمد و آل محمد✨
🌹وعجل فرجهم🌹
1⃣4⃣1⃣
🇮🇷
┅✿❀🌷🌷🌷❀✿┅
🔸https://eitaa.com/great_leader_1
📝ادا کردن قرض پدر/ مناعت طبع را از پدرم یاد گرفتم
📚خاطرات خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی
✍پدرم نهصد تومان به بانک تعاون روستایی بدهکار بود. تصمیم گرفتم من به شهر بروم و به هر قیمتی قرض پدر را ادا کنم، اما پدر و مادرم مخالفت کردند.
خلاصه اینکه با احمد و تاجعلی برای کار به کرمان رفتم. اولین بار بود که شهر و ماشین را می دیدم.
🔻احساس غریبی می کردم. درِ هر مغازه و کافه و رستوران و کارگاهی را می زدم و می گفتم :
کارگر نمی خواهید؟
و همه یک نگاهی به قد کوچک و جثه نحیفم می کردند و جواب رد می دادند.
به یک خانه در حال ساخت وارد شدم. استادکار به من نگاهی کرد و گفت :
🔻اسمت چیه؟ گفتم: قاسم
گفت : چند سالته؟ گفتم : سیزده سال
گفت: مگه درس نمی خونی!؟
گفتم: ول کردم. گفت: چرا؟!
گفتم: پدرم قرض دارد. وقتی این را گفتم اشک در چشمانم جمع شد.
منظره دستبند زدن به دست پدرم جلوی چشمم آمد و اشک بر گونه هایم روان شد و دلم برای مادرم هم تنگ شده بود.
🔻گفتم : آقا، تو رو خدا به من کار بدید. اوستا که دلش به رحم آمده بود، گفت: می تونی آجر بیاری؟
گفتم: بله. گفت: روزی دو تومان بهت میدم، به شرطی که کار کنی. خوشحال شدم که کار پیدا کرده ام.
به مدت شش روز بعد از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در ساختمان نیمه ساز خیابان خواجو مشغول کار بودم.
🔻جثه نحیف و سن کم من طاقت چنین کاری را نداشت. از دستهای کوچکم خون می آمد. اوستا بیست تومان اضافه مزد بهم داد و گفت: این هم مزد این هفته ات.
حالا حدود سی تومان پول داشتم. با دو ریال بیسکویت خریدم و پنج ریال دادم و چهار عدد موز خریدم. خیلی کیف کردم،
همه خستگی از تنم بیرون رفت. اولین بار بود که موز می خوردم. شب در خانه عبدالله تخم مرغ گوجه درست کردیم و خوردیم.
🔻عبدالله معتقد بود من نمی توانم این کار را ادامه بدهم، باید دنبال کار دیگری باشم.
پولهایم را شمردم.، تا نهصد تومان هنوز خیلی فاصله داشت. یاد مادر و خواهر و برادرانم افتادم.
سرم را زیر لحاف کردم و گریه کردم و با حالت گریه به خواب رفتم. صبح با صدای اذان از خواب بیدار شدم. از دوران کودکی نماز می خواندم.
🔻نمازم را که خواندم به یاد امامزاده سیدِ خوشنام، پیر خوشنام در روستا افتادم. ازش طلب کردم و نذر کردم اگر کار خوبی پیدا کردم یک کله قند داخل امامزاده بگذارم.
صبح به اتفاق تاجعلی و عبدالله راه افتادیم. به هر مغازه، کافه، کبابی و هر درِ بازی که می رسیدیم سرک می کشیدیم و می گفتیم:
آقا، کارگر نمی خوای؟ همه یک نگاهی به جثه ضعیف ما می کردند و می گفتند: نه.
🔻تا اینکه یک کبابی گفت که یک نفرتان را می خواهم با روزی چهار تومان. تاجعلی رفت و من ماندم. جدا شدنم از او در این شهر سخت بود.
هر دو مثل طفلان مسلم به هم نگاه می کردیم، گریه ام گرفته بود. عبدالله دستم را کشید و من هم راه افتادم، تا آخر خیابان به پشت سرم نگاه می کردم.
حالا سه روز بود که از صبح تا شب به هر درِ بازی سر می زدم.
🔻رسیدیم داخل یک خیابان که تعدادی هتل و مسافرخانه در آن بود. به آخر خیابان رسیدیم و از پله های ساختمانی بالا رفتم.
مردی پشت میز نشسته بود و پول می شمرد. محو تماشای پولها شده بودم و شامه ام مست از بوی غذا.
آن مرد با قدری تندی گفت : چکار داری؟!
با صدای زار گفتم: آقا، کارگر نمی خوای؟ آن قدر زار بودم که خودم هم گریه ام گرفت.
🔻چهره مرد عوض شد و گفت : بیا بالا. بعد یکی را صدا زد و گفت : یک پرس غذا بیار.
چند دقیقه بعد یک دیس برنج با خورشت آوردند. اولین بار بود که آن خورشت را می دیدم. بعداً فهمیدم به آن چلوخورشت سبزی می گویند.
به خاطر مناعت طبعی که پدرم یادم داده بود با وجود گرسنگی زیاد و خستگی زیاد گفتم : نه، ببخشید، من سیرم.
آن شخص که بعداً فهمیدم نامش حاج محمد است، با محبت خاصی گفت: پسرم، بخور. غذا را تا ته خوردم.
🔻حاج محمد گفت : از امروز تو می تونی این جا کار کنی و همین جا هم بخوابی و غذا هم بخوری. روزی پنج تومان هم بهت می دهم.
برق از چشمانم پرید و از امامزاده سید خوشنام، پیر خوشنام تشکر کردم که مشکلم را حل کرد.
پس از پنج ماه کار کردن شبی آهسته پولهایم را شمردم. سرجمع هزار و دویست و پنجاه تومان شد.
🔻از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، هزار تومان برای پدرم پول فرستادم تا قرضش را ادا کند.
📚برگرفته از کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» خاطرات خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
#زندگی_نامه
#سربازان_ولایت
#فاتح_و_نجات_بخش_چند_کشور
1⃣4⃣2⃣
🇮🇷
┅✿❀🌷🌷🌷❀✿┅
🔸https://eitaa.com/great_leader_1
47.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 تنها دلیلی که ما سید علی خامنه ای و جمهوری اسلامی قبول داریم و آن را مقدس میدانیم همین است.
🤚ما اهل کوفه نیستیم #علی تنها بماند.✌️
✋یاری سفیر و سرباز امام زمان✋
#مهم
#دلیل
#حجت
#گواه_تاریخ
#نه_به_اطلاعات_غلط_و_منحرف_کننده
#نشرحداکثری
1⃣4⃣3⃣
🇮🇷
┅✿❀🌷🌷🌷❀✿┅
🔸https://eitaa.com/great_leader_1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨شیعه باید مدافع امام خود باشد و نباید پشت رهبر انقلاب اسلامی را مثل حضرت علی(علیه السلام) خالی کند که خانه نشین شود و حادثه و تجربه تلخ تاریخ مجدد تکرار شود،همه ما باید برای حفظ وطن،دینمان پشت رهبر بمانیم و از آن تبعیت کنیم.
🤝#متحد
✊#مشت_واحده در برابر فتنه گران و متجاوزین
#استاد_عالی
1⃣4⃣4⃣
🇮🇷
┅✿❀🌷🌷🌷❀✿┅
🔸https://eitaa.com/great_leader_1
💢پس از شنیدن خبر #سقوط_دولت_سوریه،پنج تصویر برایم مجسم و #اتمام_حجت شدند؟!
⬅️پیام تصویر شماره1:
نگاه و پیام حکمت آمیز و خیرخواهانه رهبری به مساله سوریه و شخص بشاراسد در چند ماه قبل از سقوط سوریه!
⬅️پیام تصویر شماره 2:
تذکر و هشدار جدی و بوقت نماینده ولایت مدار مجلس به رئیس جمهور
⬅️پیام تصویر شماره 3:
شادی حاصل از بی بصیرتی و دشمن نشناسی مردم سوریه
⬅️پیام تصویر شماره 4:
پیام حاوی تجربه و بینش صحیح مجری عراقی برای روزهای آینده شادی کنان مردم ساده سوریه
⬅️پیام شماره 5:
در این اتفاقات سنگین اخیر متوجه شدم سخنان و مواضع رهبری عین رستگاری و سعادت طلبی در دنیای معنوی و مادی برای هر فرد آزادی خواه و حق طلب است.
👈 واما #هدف_اصلی از ارسال این پیام که #واکسینه شدن در برابر
#فتنه_اکبر پیش رو است،چیست؟👇
🔹حاج قاسم سلیمانی:
به زودی فتنه هایی پیش رو خواهید داشت که کل شهدا آرزوی حضور به جای شما را خواهند داشت!
آن روز من نیستم، ولی شما #پشت_آقا_را_خالی_نکنید.
باتوجه به سفارش امام زمان(در حدیث معروف؛ فرجعوا فیها الی رواه احادیثنا...)وصیت شهدا،تاکیدعلما،خاصه علامه حسن زاده آملی،اعتراف و اذعان دشمنان بر بزرگی و حقانیت رهبری ایران،
تنها راه برون رفت از فتنه ها و رسیدن به اتفاق بزرگ و زندگی بخش ظهور #تبعیت_محض از #علی_زمان،رهبر مسلمین و مستضعفین جهان و #مقابله با #یزیدیان_و_ابوموسی_اشعری_های_زمان است.✋✊
💢#اتمام_حجت💢
❇️#نشر_حداکثری_جهت_آمادگی_و_بیداری_غافلین
1⃣4⃣5⃣
🇮🇷
┅✿❀🌷🌷🌷❀✿┅
🔸https://eitaa.com/great_leader_1
🔰 سوریه این روزها، مصداق بارز عذاب الهی ناشی از فرار از جهاد در راه خدا...
🔹 سوریه کشوری بود که پس از طوفان الاقصی به راحتی میتونست با رژیم صهیونیستی وارد جنگ بشه و در کنار حزب الله ضربات بسیار سنگینی به این رژیم وارد کنه؛ اما بشار از در افتادن با اسرائیل ترسید و برخلاف نص صریح قرآن کریم، از جهاد در راه خدا گریخت تا به خیال خودش کشورش آسیب نبینه و بتونه با غرب و سایر کشورهای عربی رابطه بگیره و سوریه رو بازسازی کنه!
🔹 اما آسیبی که سوریه در همین دو هفته اخیر دید، شاید اگر از همون ۷ اکتبر ۲۰۲۳ وارد جنگ تمام عیار با اسراییل میشد نمیدید...
🔹 به راستی که این جمله جز حق ترین و عبرت آموزترین جملات تاریخه: هزینه مقاومت بسیار کمتر از هزینه سازش است!
✍🏻 آسِدپارسا
🇮🇷
┅✿❀🌷🌷🌷❀✿┅
🔸https://eitaa.com/great_leader_1
❇️گزیده بیانات دشمن شکن رهبر بصیر و شجاع انقلاب اسلامی پس از اتفاقات سوریه و منطقه
۱۴۰۳/۹/۲۱
1⃣4⃣7⃣
🇮🇷
┅✿❀🌷🌷🌷❀✿┅
🔸https://eitaa.com/great_leader_1
22.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا