eitaa logo
گلزار غریب⚘️
184 دنبال‌کننده
398 عکس
134 ویدیو
11 فایل
ما بانوان دغدغه مند آبادان گردهم آمدیم و برآنیم که شهدای شهرمان را به همه معرفی کنیم . رهبر عزیزمان فرمودند زنده نگه داشتن یاد شهدا کم ازشهادت نیست. خوشحال میشویم به مابپیوندید ودراین راه ما را یاری کنید ✨ راه های ارتباطی @Z_Gooyanei @Doosti118
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین✨ 🌹 __ متولد : ۱۳۴۰/۷/۱۰ __ شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۳ در منطقه فاو 🌱 اسمش در شناسنامه «فرشید» بود ، ولی دوست داشت «مهدی» صداش بزنند . 🌱 پیکر پاکش را در ماهشهر تشییع کردیم و در به دست به خاک سپرده شد . 🌱 بعد از آتش بس ، سنگ قبری براش گذاشتند. یک روز که سر خاک رفتم ، دیدم ترکش انفجارها و گلوله ها به سنگ مزارش خورده و اسم «فرشید» که روی سنگ حک شده بود را به کلی پاک کرده بود و از بین برده بود . 🌱فقط فامیلش (بیداری) سالم مونده بود . کنارش به صورت دست نویس نوشته بودند « مستعار (مهدی) » . ☘راوی : هدیه به ساحت مقدس امام زمان و شهید بیداری __ گلزار شهداء آبادان __ مزار شهید : قطعه ۱۰ / ردیف ۱۴۷ ◗گلزار غریب🌷◖ @guolzargharib [🕊]
✨بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین✨ 🌷 ۱۳ مرداد سالروز شهادت گرامی باد 🌱 مریم فرهانیان از بانوان امدادگر بود او سال 63 در حالی که راهی گلستان شهدای شده بودند در محله احمدآباد مورد اصابت ترکش خمپاره دشمن قرار می‌گیرند و دو خواهر همراه مریم زخمی می‌شوند و خود مریم فرهانیان در سن 21 سالگی به شهادت می‌رسد. 🌱 به نقل از دیگران لحظه‌ای که پیکر شهیده را به بیمارستان می‌بردند و با آنکه ترکش به قلب شهیده اصابت کرده بود و تنی نیمه‌جان داشت، سعی می‌کرد خودش را کامل حفظ کند. 🌱 الان وی به عنوان نماد زن مسلمان در موزه شهدای خیابان طالقانی نگهداری می‌شود. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ◗گلزار غریب🌷◖ @guolzargharib [🕊]
12.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_ به جز از علی نباشد به جهان گره‌گشایی _ طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلایی 🌱اجتماع عظیم مردم غیور و شهید پرور شهرستان در جهت محکومیت اقدام شنیع و نسل کشی رژیم کودکش و منحوس صهیونیستی 🌱میدان انقلاب @guolzargharib🕊
_ پس از فرار شاه و اومدن امام به تهران رفتیم و عضو کمیته استقبال شدیم وقتی دست توی دست مرتضی کنار ماشین زنجیره انسانی تشکیل داده بودیم مرتضی به چهره امام نگاه میکرد و اشک می‌ریخت مدتی بعد مرتضی توی شرکت لوله کشی گاز مشغول کار شد و من به اومدم از اون موقع به بعد از طریق نامه با هم در ارتباط بودیم تا این که خبر هجوم دشمن به خاک کشورمون و پیشروی اون ها همه جا پیچید
_ چهار روز از جنگ نگذشته بود که مرتضی همه چیز را رها کرد و به اومد به ترمینال رفتم و مرتضی رو برای استراحت به خانه آوردم غذای مختصری خورد و مشغول خواندن شد با لبخند کنارش نشستم و گفتم نماز چه موقع اون هم لب خندی زد و چیزی نگفت
_ هفتمین روز جنگ بود زیر گلوله باران دشمن قرار گرفته بود و مردم به ناچار خانه هایشان را ترک کرده بودند مرتضی از صبح تا اخر مشغول کمک رسانی به و انتقال مجروحین به بیمارستان بود گاهی هم پیشنهاد میداد نوبتی توی سنگر های مردمی برای حفاظت از خانواده های که توی شهر مانده بودن تا صبح نگهبانی بدیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️حضور پرشور مردم غیور آبادانی مراسم سنتی عرب زبان ها 🇮🇷 شیوخ و قبایل با در دست داشتن پرچم های طایفه ایی خود غم و ناراحتی خود را در سوگواری و فقدان شهادت گونه ریاست محترم‌جمهوری و همراهان بزرگوار ایشان نشان دادند. @guolzargharib🕊
گلزار غریب⚘️
✨ ۲۱ شهید مظلوم ... #گلزار_شهدای_آبادان @guolzargharib🕊
🌹 ✨ بسم رب الشهدا و الصدیقین ✨ *«شب یلدای خونین»* . 🎤 راوی : ناصر عطشانی 🌱 سلام _ با شروع جنگ و حمله همه جانبه رژیم بعثی عراق در آخر شهریور سال ۱۳۵۹ از جمله به مرز خانواده ای بنام بحرانی و بحرانی پور که در آن منطقه آرامی داشتند مجبور به به جزیره مینو شدند تا در کنار فامیل باصطلاح دور از حملات دشمن جنایتکار باشند _ دقیقاً سه ماه بعد یعنی در یکم دیماه و شب یلدا رنگ خانه این نه به سرخی انار و هندوانه بلکه به سرخی مبدل شد _ بله ، حمله جانیان رژیم صدام آمریکایی با هواپیماهای اهدایی شوروی سابق در پی بمباران شهر مقاوم یک راکت هم به خانه این کودکان و نوجوانان زد که به ۲۱ زن و مرد و جوان و نوجوان و بچه قنداقی انجامید 🌷 بای ذنب قتلت _ اینک که ما کنار خانواده این شب را گرامی می داریم یادی کنیم از مظلوم و معصومی که بیگناه بدنهایشان تکه تکه شد _ سالها بعد رژیم کودک کش صدامی با خفت و خواری تقاص خونهای بناحق ریخته شده را پس داده و همین گرایبانشان را فشرده و به زباله دان تاریخ انداختند تا در آتش جهنمی که خود افروختند تا ابد بسوزند . 🌱 اکنون می گوئیم : _ ای کاظم ، ای یاسین ، ای یعقوب ، ای یوسف ، ای وهیبه ، ای عبدالحسین ، ای فریده ، ای هاجم ، ای بتول ، ای زکیه ، ای دایم ، ای داود ، ای رحیمه ، ای کریمه ، ای سلیمه ، ای دایمه ، ای رباب ، ای صبریه ، ای موزه و ای شیر خوار که هنوز نامی نداشتی ما همه ساله در این شب که گلهای بدنهای نازک شما پر پر شد را گرامی می داریم و شهادتان را ارج می نهیم ، روحتان شاد و مسرور باد ، شهادت مظلومانه شما در تاریخ یکم دیماه در و تا ابد ماندگار خواهد ماند 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @guolzargharib🕊
سلام 🌱 خاطره ای که به ختم شد 🎤 راوی : آقای ناصر عطشانی 📜 خاطره ای که می‌خوام بگم از فصل سرماست _ من در مقطعی از جنگ در سال ۱۳۶۳ مامور پخش به مقرهای سپاه در جبهه‌های بودم _ دوتا ماشین لندرور و تویوتا داشتیم، لندرور را دیگری می برد و من مجبور بودم با تویوتا دو کابین که اصلا شیشه نداشت به مقرها رفته و روزنامه توزیع کنم
. _ رزمنده و جانباز سردار حاج نورالله محمدیان هر روز صبح خیلی زود با لندکروزر به میرفت و روزنامه های همان روز را به میورد و منم فوری آنها را دسته بندی کرده و با بند می بستم و توی تویوتا می گذاشتم ، چون ماشین اصلا شیشه نداشت و هوا هم خیلی سرد بود به ناچار مثل موتور سوارها می بستم و عینک میزدم
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ✨ بسم رب شهدا ✨ 🌱 صبح است و گنجشکان روی درخت حیاط خانه میخوانند ، جیک جیک جیک جیک مثل همان گنجشکان زمان محاصره ، مثل پرندگانی که مانند مردمش یکسال با هر خمپاره وحشتزده از خوابی که معلوم نبود بیداری دنیویست یا زیر آوار خانه شان دفن می شدند، _ به چشم خود دیدم گنجشکی که ترکش به نوکش خورده بود و در لین بزرگ ۱۵ ساکت و خلوت افتاده و به بالینش آمدم توی دستانم گرفتم، بهش گفتم دژخیمان زمان به تو هم رحم نکردند تو هم خونی شدی، نوک شکست حالا چطور دانه خواهی گرفت و برای جوجه هایت می بری کمی بالهایش را تکان داد، سرش به اینطرف و آنطرف افتاد، با صدایی جیک شاید می‌گفت: چرا ؟ چرا من ؟ من چند صد متر از لانه ام دور شدم، جوجه هایم منتظرند و گرسنه ، ،، _ فقط به جیک جیک ناله اش گوش می دادم شاید می گفت: کمکم کن ، کمکم کن ،،، _ دقایقی بعد گنجشک زخمی با بالهای روحانی اش بال زد و پر کشید و جوجه هایش بی مادر شدند ، ، ، ، در ادامه.....👇