eitaa logo
اقتصاد فرهنگی
5.9هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
139 فایل
در میانه‌ یک جنگ تمام عیار ترکیبی مطالب کانال کپی‌رایت ندارد! ارتباط: حسین عباسی‌فر @h_abbasifar تبلیغات حرام است! 😊 "دکتر نیستم" https://virasty.com/ABBASIFAR
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
My recording 11.m4a
9.34M
🎙صوت سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید محمدرضا رضی (پژوهشگر حوزوی و دکترای اقتصاد) ⚜تجمع اساتید و فضلای حوزه علمیه قم در اعلام برائت از "طرح بانکداری مجلس" ⚠️مهم ترین انتقاد به این قانون مجلس، این است که فرصت طلایی تحول در گام دوم انفلاب را از ما می‌گیرد و شرایط جولان و تاخت و تاز بانک های خصوصی را بر بدن های مردم ما، به مدت ۲۰ الی ۳۰ سال دیگر، با این نعل های تازه اش، ادامه خواهد داد. ⛔️قانونی که در مجلس در حال تصویب هست، محصول تنگاتنگ جامعه لیبرال دانشگاهی ایران، بچه های شیکاگو و متاسفانه برخی از هم لباس های ماست! ⚠️در این میدان از لیبرال ها گله ای نیست! اما از بعضی از دوستان روحانی ای که امروز سردمدار این قانون هستند، توقع داریم، گله داریم. 〽️چون بحث مصالح مسلمین هست، اجازه بدهید بی تعارف عرض بکنم! اینجا کسانی که دارند کوتاهی می کنند، نمی توانند جواب خداوند را بدهند. با اجازه شما نام ببرم از حجت الاسلام بحرینی، نماینده محترم مجلس که علمدار تصویب این قانون به مدت ۸ و ۹ سال در کشور با تمام توان ایشان هستند! با همکاری نزدیک جامعه لیبرال دانشگاهی کشور! ‼️سرور عزیز! امروز کسانی برای شما کف می زنند که من چند تایشان را نام میبرم؛ سند ننگین مربوط به طرح ایران ۲۰۴۰ دانشگاه استنفورد، بچه های شیکاگو، مکتب مقداری پول متعلق به میلتون فریدمن، جامعه لیبرال ها، بدنه بانکی کشور، و در مقابل چه کسانی نگران هستند؟! اساتید معظم اقتصاد اسلامی در حوزه علمیه که به مراتب اقتصاد را هم و نه فقط فقه را، از لیبرال ها، بهتر و دقیق تر می فهمند. ⛔️امروز تکلیف جامعه حوزوی ماست که فریاد بزند! @jebhetse
4 موضوع: اصل 44 قانون اساسی شرح: حجتی کرمانی میگوید نفی نظام سرمایه داری در قانون اساسی بیاید، اما موسوی تبریزی میگوید یکدفعه بگویید مالکیت را لغو کنیم!! شهید بهشتی به نوع این برخورد اعتراض میکند... پ ن: این شیوه برخورد را بارها از لیبرالها دیده ایم 💠 @h_abasifar
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
14.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتگو با برنامه عیار شبکه افق موضوع: ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
به براندازها و اصلاحطلبا بگید ملکه تصادف کرده 😂 💠 @h_abasifar
ما از مردن هیچ خوشحال نمیشیم؛ ملکه 😂😂😂😂 مُرد 😂😂😂😂 💠 @h_abasifar
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
✨ماکروسفالی با گفتمان عدالت همخوانی ندارد آقای میرکاظمی رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت سیزدهم گفته است: "مالیات هر استان به همان استان اختصاص می‌یابد و جزو درآمد همان استان محسوب می‌شود، چون در همان استان این ثروت خلق شده است". به نظر می‌رسد آنچه آقای میرکاظمی بیان کرده، یک ایده یا برنامه باشد چرا که این سخن نه با آنچه در حال حاضر عمل می‌شود انطباق دارد و نه با قوانین موضوعه کشور. علی ای حال، این ایده و برنامه، حاصلی جز افزایش شکاف طبقاتی و بی‌عدالتی در کشور نخواهد داشت و به هیچ وجه نباید جامه عمل بپوشد. چرا؟ اگر در آمار درآمدهای مالیاتی کشور دقیق شویم، خواهیم دید که حدود ۸۰ درصد درآمدهای مالیاتی کشور مربوط به ۸ استان کشور است. دلیل این امر نیز پیشرفته‌تر و متمکن‌تر بودن این استان‌ها و فعالیت اکثر شرکت‌های بزرگ ملی در این استان‌هاست. اما سهم ۸ استان آخر از درآمدهای مالیاتی دولت، تنها ۲.۳ درصد است. اگر ایده رئیس سازمان برنامه و بودجه عملیاتی شود، استان‌هایی که از حضور شرکت‌های بزرگ محروم هستند و در نتیجه پرداختی مالیاتی کمتری دارند، بودجه کمتری نیز دریافت کرده و در دور باطل محرومیت خواهند افتاد. و در مقابل، استان‌هایی که درآمد مالیاتی بالایی دارند، بودجه بیشتری دریافت کرده، توسعه بیشتری یافته و فاصله‌شان با استان‌های محروم روز به روز بیشتر خواهد شد. نتیجه این رویکرد، یعنی پیشرفته‌تر شدن بخشی از کشور، پدیده‌ای است که در اقتصاد سیاسی از آن با عنوان Macrocephaly یا "بزرگی سر" یاد می‌شود؛ به نحوی که یک یا چند استان از کشور به شکلی غیرعادی بزرگ می‌شود و بخش اعظم منابع مادی و انسانی را در خود جای می‌دهد و علاوه بر شکاف طبقاتی و بی‌عدالتی، به بحران‌های اجتماعی متعددی دامن می‌زند. ان‌شاءالله ریاست محترم جمهور که دغدغه عدالت دارند و گفتمان این دولت را عدالت اعلام کرده‌اند، مانع اجرایی شدن چنین ایده‌هایی خواهند شد. @syjebraily
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
✨قانون تراشه‌ها و اصل مزیت یحتمل درباره مفهوم مزیت، فراوان شنیده‌اید. یکی از اصول اقتصاد متعارف یا همان اقتصاد بازار، این است که کشورها به تولید کالاهایی که در آن مزیت دارند، بپردازند و هر آنچه مزیت ندارند را از کشورهای دیگر دارای مزیت، وارد کنند. نقطه مقابل اصل مزیت نیز، خودکفایی همه‌جانبه تعریف شده و اینگونه عنوان می‌شود که اگر شما قائل به اصل مزیت نیستید، پس قصد دیوارکشی دور کشور و قطع ارتباط با جهان را دارید و می‌خواهید به جای تهیه ارزان کالاها از بازار جهانی، همه‌‌چیز را خودتان و به قیمت گران، تولید کنید. چنانکه در کتاب "دولت و بازار" استدلال کرده‌ام، مزیت در عمده موارد و به ویژه در حوزه فناوری، طبیعی نیست، بلکه اکتسابی است. یعنی اینگونه نیست که کشوری که در فناوری‌های حساس مزیت دارد، این مزیت را بدون صرف زمان و زحمت و هزینه به‌دست آورده باشد؛ و وقتی مزیت اکتسابی است، برای دیگران نیز قابلیت کسب دارد و توصیه دیگران به اینکه شما مزیت ندارید و به جای صرف زمان و هزینه و زحمت، کالاهای با فناوری بالا (High Tech) را به قیمت ارزان از کشورهای مزیت‌دار وارد کنید، توصیه به عقب‌ماندگی است. اینجاست که آن مغلطه و اتهام دیوارکشی و قطع روابط با جهان و تولید پرهزینه همه چیز مطرح می‌شود و پاسخی عقلایی می‌طلبد. آیا واقعا در یک سر طیف، دیوارکشی است و در یک سر دیگر، آزادسازی تجاری و واردات مایتحاج از خارج؟ پاسخ تاریخ اقتصاد سیاسی جهان به این پرسش خیر است. یعنی اینگونه نبوده که کشورها یا همه‌چیز را خودشان تولید کنند، یا اینکه درهای واردات را باز بگذارند تا کالاهایی که مزیت ندارند را ارزان از دیگران خریداری کنند. ترکیب کسب مزیت و بهره‌برداری از مزیت‌های دیگران، یک ترکیب ظریفی است که رعایت آن، مستلزم شناخت یک اصل مهم است. این اصل، عبارتست از "کسب فناوری‌های حساس عصر"؛ یعنی شما قرار نیست و ممکن هم نیست که منابع محدود خود برای کسب فناوری‌های تولید همه کالاها صرف کنید. اما در هر دوره‌ای از تاریخ، علاوه بر غذا که در صدر کالاهای استراتژیک قرار دارد، کالاها و خدمات استراتژیکی وجود دارند که کسب مزیت در آنها یا عقب‌ماندگی در آنها، جایگاه یک کشور را در نظام بین‌الملل تعیین می‌کند. در قرن نوزدهم، اگر بریتانیا موفق به تاسیس یک امپراتوری شد که خورشید در آن غروب نمی‌کرد، به سبب مزیتی بود که در فناوری‌های استراتژیک آن عصر یعنی آهن‌آلات، بخار و تلگراف به دست آورد. یا آمریکا اگر در قرن بیستم قدرت برتر شد، به جهت کسب مزیت در فناوری‌های فلزات، شیمیایی، الکترونیک، فضایی و اطلاعات بود. در قرن حاضر نیز، هر کشوری بتواند در هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی، نیمه‌هادی‌ها و فناوری‌های ارتباطی تحصیل مزیت کند، قدرت مسلط قرن خواهد بود؛ و به همین جهت، رقابت سختی در جهان حول این فناوری‌ها در جریان است. قانون اخیر کنگره آمریکا با عنوان CHIPS and Science Act که ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ با امضای بایدن اجرایی شد را باید در همین چارچوب تفسیر کرد‌. بر اساس این قانون، بالغ بر ۵۲ میلیارد دلار برای تحقیق و توسعه در زمینه نیمه‌هادی‌ها و سایر فناوری‌ها تخصیص خواهد یافت. این اقدام دولت آمریکا، یکی از مصادیق "خلق بازار" است که با تخصیص منابع عمومی، تقاضا برای یک فناوری ایجاد می‌شود تا با بسیج توان علمی ملی، به بازار عرضه شده و سپس به حوزه تجاری سرریز شود. به عبارت دیگر، این حوزه، حوزه‌ای نیست که به عرضه و تقاضای بازار و توان بخش خصوصی سپرده شود، بلکه نیازمند صرف منابع عمومی است. آمریکا می‌توانست به جای صرف این هزینه هنگفت، بر اصل مزیت تکیه کند و از آنجا که در نیمه‌هادی‌ها فاقد مزیت است، اقلام مورد نیاز خود را به قیمت ارزان از شرق آسیا تهیه کند، یا حتی به جای تحصیل فناوری، بعدها به دنبال پروژه "انتقال فناوری" از چین باشد؛ اما نیک می‌داند که این دو گزینه اخیر، یکی به معنی واسپاری قدرت به چین است و دیگری سراب. خلاصه سخن اینکه، در فهم مفهوم مزیت، نباید اشتباه کرد. اولا مزیت، طبیعی نیست، اکتسابی است و دستیابی به آن نیازمند صرف زمان و زحمت و هزینه است؛ ثانیا کسب مزیت در همه کالاها نیاز نیست لذا مراد از آن دیوارکشی هم نیست، بلکه باید بر تحصیل فناوری‌های برتر دوران تمرکز کرد؛ ثالثا مزیت از طریق سازِکار بازار به دست نمی‌آید و مستلزم تخصیص منایع عمومی است؛ رابعا، وابستگی در فناوری‌های دوران، منتج به حاشیه‌زیستی سیاسی در جهان است و البته انتقال فناوری نیز، سراب است. می‌توان به جرات مدعی شد در صدر فناوری‌های برترساز دوران، هوش مصنوعی قرار دارد و تاکید هوشمندانه رهبر حکیم انقلاب اسلامی در آبان ۱۴۰۰ بر ضرورت قرار گرفتن ایران در میان ۱۰ کشور برتر جهان در این زمینه، با جدیت تمام باید در برنامه هفتم توسعه دنبال شود. @syjebraily
هدایت شده از دکتر علی سعیدی
‏⁧ ⁩ ‏کتابی خواندنی از گئورگ زیمل ‏نویسنده در این کتاب، با عبور از لایه‌های تکنیکال و سطحی اقتصادی، پول را در بافت اجتماعی و فرهنگی جامعۀ مدرن بررسی و ارزیابی می‌کند. ‏مضامین اصلی کتاب شامل پول به مثابۀ استعاره‌ای ساختاری برای وجود انسان، ماهیت دوگانه واژۀ «ارزش» در معنای اخلاقی و در معنای پولی، فیزیکال‌سازی، جهانشمول‌سازی و کالاسازی ارزش ازطریق پول و اثرات ارزشگذاری و قیاس‌پذیری بر روابط انسانی است. @a_saeedi