eitaa logo
اقتصاد فرهنگی
5.9هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
139 فایل
در میانه‌ یک جنگ تمام عیار ترکیبی مطالب کانال کپی‌رایت ندارد! ارتباط: حسین عباسی‌فر @h_abbasifar تبلیغات حرام است! 😊 "دکتر نیستم" https://virasty.com/ABBASIFAR
مشاهده در ایتا
دانلود
خواهش نکرده‌ایم ز دست کریم او گردن شکسته‌ایم ز بالاییِ قدش... ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
طلب مکن ز کریمان که کوه عزتشان اگر طلب کنی از شرم، کوه آب شود ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
مرا به خانه‌ی خود خوانده‌ای و می‌دانم کریم آل عبا سفره‌دار این خانه‌ست کریم آل عبا میزبان اگر بشود گمان نمی‌برد اینجا کسی، که مهمان‌ست ماه مبارک امام حسنی‌ها مبارک 😍 ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
طشت ار دهان گشاید و خونش طلب کند خون جگر به طشت ببخشد کریم ما... ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
میان ماه کرامت کریم آمده است صدا کنید گداهای بی‌سر و پا را 😍 ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
نام تو رفت در دهنم یاحسین شد هرکس که بود با تو یقین باحسین شد در خانه آمدی تو و برپا حسین شد زآقایی تو بود که آقا حسین شد یا من هربت منک الی عشقِ‌ماترین در حصر عشق روی توام انّماترین ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
"وَاذْکرْهُ فِی الکتاب" توییّ و "خطاب" تو "علمٌ من الکتاب" نه! "علمُ الکتاب" تو راه خطاست غیر تو... راه ثواب تو باقی فسانه‌اند و تویی شعر ناب تو یا من هربتُ منک الیک ایّها الکریم باشد که بی‌حرم، بنِشانیم در حریم ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
بخشیده دست تو به دو عالم وجود را از فضلت آفریده خدا فضل و جود را حُسن تو داده حکم وجوبِ سجود را هم جنگ و صلحت اَمرِ قیام و قعود را یا من هربت منک الیک ایها العزیز احلی من العسل به دل خون‌مان بریز ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
این چند بند پیشکش به مولانا الحسن المجتبى علیه‌السلام تا عطر گیسوان تو مُشکی است از خُتَن من می‌درم برای تو از پیش پیرهن تا می‌شود غزال غزل زادۀ سخن آهوی لطف دیدۀ تو می‌رسد به من «من می‌سرایم از پسر مرتضی، حسن» امشب کویر حُسن، ز باران تو را سرود تفسیر ناب سورۀ انسان تو را سرود دیگر مسیر دست یتیمان تو را سرود شب با تو در سرادق ایمان تو را سرود «هستی کریم مطلق آل عبا حسن» زاهد رسید و گفت که ترک گناه کن عارف شنید و گفت ز دل سوز و آه کن ساقیِ مست گفت به مِی، طیِّ راه کن شاعر به خنده گفت به چشمش نگاه کن «تا خود بگو خدا و بگو تا خدا حسن» حیدر پدر شده است که لبخند می‌زند گوید پسر به فاطمه مانند می‌زند پس پرده را ز حُسن خداوند می‌زند حُسنی که دست عاقله در بند می‌زند «جاهل رسید و گفت که: نامش چرا حسن...؟» دیوار عرش خورده ترک شام چارده حق بر زمین کشیده سرک شام چارده جمع است در تو حُسن و نمک شام چارده ذکر قنوت جنّ و ملک شام چارده «صلّ علی محمد و بارِک علی حسن» بیرون ز حِصن حُسن تو آزاده‌ها اسیر حتی گرفته سمت تو دستان خود امیر هر چند جود اهل کرم هست کم نظیر ماییم پیش دست شما بیشتر فقیر «رحمی کن ای خلاصۀ حاجات ما، حسن...» هم نور و چشم و منظرۀ چشم ما تویی پایان راه عشق تو و ابتدا تویی قصه تویی فسانه تویی ماجرا تویی معنای حصر در لغت "إنّما" تویی «بر عرشه ایستاده علی، ناخدا حسن...» وقتی که دید خاک تَف کربلا حسین وقتی خمید پشت یل مرتضی حسین وقتی رسید پشت در خیمه‌ها حسین وقتی شنید نالۀ أدرک أخا حسین «می‌گفت زیر لب به تو أدرک أخا حسن...» ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
میان ماه کرامت کریم آمده است صدا کنید گداهای بی‌سر و پا را 😍 ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
وقتی که دید خاک تَف کربلا حسین وقتی خمید پشت یل مرتضی حسین وقتی رسید پشت در خیمه‌ها حسین وقتی شنید نالۀ أدرک أخا حسین «می‌گفت زیر لب به تو أدرک أخا حسن...» ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
طشت ار دهان گشاید و خونش طلب کند خون جگر به طشت ببخشد کریم ما... ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar