🔴قانون و شفاء
🖊احمدحسین شریفی
🔶ابن سینا نام مهمترین کتاب پزشکی خود را «قانون» و نام مهمترین کتاب فلسفی خود را «شفاء» میگذارد. عدهای بر ابنسینا خرده گرفته و عنوان «شفاء» را برای کتاب طبی و عنوان «قانون» را برای کتاب فلسفی او مناسبتر دانستهاند، اما باید دانست که هر چند نامگذاریها غالباً ذوقی و سلیقهای است؛ اما وقتی یک شخص حکیم نامی را برای کتابی انتخاب میکند، علیالقاعده نباید یک نامگذاری صرف و بدون پیام دیده شود.
🔶به همین دلیل، برخی از نویسندگان تلاش کردهاند حکمتهایی برای این نامگذاریها بیان کنند:
🔹برخی گفتهاند این نوع نامگذاری نشان از آن دارد که ارزش و اهمیت طبابت جان، در نگاه ابنسینا کمتر از طبابت جسم نیست.
🔹برخی دیگر گفتهاند #ابن_سینا با این نامگذاری میخواسته است بگوید فلسفه چیزی جز «طب جان» و طب چیزی جز «فلسفه جسم» نیست.
🔹شاید بتوان این احتمال را تقویت کرد که وجه تسمیه کتاب طبی به «قانون» این بوده است که از نگاه ابنسینا دستورالعملهای پزشکی اموری سلیقهای و شخصی نیستند؛ بلکه قوانینی جهانشمول و کلیاند که تحت نظام علی و معلولی حاکم بر عالم قرار میگیرند. و طبیب واقعی کسی است که بتواند نظام علی و معلولی حاکم بر جسم و بدن انسان را بداند و نسخههای درمانی خود را بر اساس آنها ارائه دهد. و علت نامگذاری کتاب فلسفی به «شفاء» این بوده است که دانش فلسفه درمان بزرگترین بیماری بشریت یعنی «بیماری جهل و نادانی» است؛ به تعبیر قرآن کریم، بیماری جهل و غفلت چنان است که درجه آدمی را از چارپایان نیز پایینتر میآورد:
وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ (اعراف، ۱۷۹)
أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلا (فرقان، ۴۴)
#فلسفه
🆔 @h_falahati
🔻سبک زندگی متدانی از نگاه ملاصدرای شیرازی
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هر چند اصطلاح سبک زندگی اصطلاحی جدید است اما مباحث ناظر به سبک زندگی در میان گذشتگان نیز از مهمترین دغدغهها بوده است. از جمله کسانی که مطالبی مهم و اندیشههایی بنیادین درباره #سبک_زندگی دارد، ملاصدرای شیرازی است. از مجموع آثار وی مباحث بسیار مهمی در این باره قابل اصطیاد و استخراج است. انواعی از سبک زندگی در کلمات او تحلیل شدهاند. در مجموع میتوان گفت #ملاصدرا از دو نوع سبک زندگی سخن میگوید:
1.سبک زندگی متعالی
2.سبک زندگی متدانی.
هر کدام را به دستههایی تقسیم میکند.
در مجموع از سخنان وی چند ویژگی برای سبک زندگی متدانی به دست میآید:
یک. ضعف و کمبود در تواناییهای ادراکی و شناختی: نخستین شرط لازم برای برخورداری از یک زندگی متعالی، فهم «نفع و ضرر» و «خیر و شر» است؛ به همین دلیل از کسانی که فاقد چنین سطحی از درک و شناخت باشند نمیتوان انتظار انجام رفتارهای خیر را داشت. چنین افرادی به دلیل غلبه قوای وهمی و خیالی، خیر را شر و ظلمت را نور میپندارند. اینان نه تنها تمایلی به ادراک حقیقت (به عنوان لذیذترین اشیاء) ندارند؛ بلکه از آن وحشت و هراس هم دارند. افزون بر این، کسانی که از قوه ادراکی و عقلی ضعیفی برخوردار باشند حتی در صورت شناخت خیر، معلوم نیست که قوه عاقله آنان بتواند در مقابل وسوسههای قوای شهوی و غضبی مقاومت کند.
دو. تکیه بر باورهای خرافی به جای عقاید راستین: از دیگر ویژگیهای سبک زندگی متدانی این است که صاحبان چنین سبکی به دلیل بریدگی و ناآگاهی از علوم حقیقی، بر عقاید خرافی و باطل تکیه میزنند. عقایدی که از قبیل اضغاث احلام بوده و نتیجهای در پی ندارند. به همین دلیل، به جای «تعهد به حقیقت» و «تقید به واقعیت»، «تقلید از عوام» و «تأسی به عادات رایج زمانه» است که زندگی آنها را مدیریت میکند.
سه. در جستجوی لذتهای حسی و خیالی و وهمی به جای لذتهای عقلی: هدف غایی صاحبان این نوع از سبک زندگی، دستیابی به لذتهای حسی و خیالی است. اینان به دلیل غوطهوری در شهوات حیوانی اساساً درکی از لذایذ معنوی و حقایق عقلی ندارند که در پی آنها باشند. شهوات حیوانی چشم و قلب آنها را تخذیر کرده و ذائقه آنان را به انحراف کشانده است. اینان مسحور وساوس درونی و بیرونیاند.
#فلسفه
#حکمت_متعالیه
🆔 @h_falahati
🔰 #سخن_نگاشت|رهبرانقلاب: #فلسفه برای نزدیک شدن به خدا و پیدا کردن یک معرفتِ درست از حقایق عالم وجود است؛لذا بهترین فلاسفهی ما مثل ابنسینا و ملاّ صدرا-عارف هم بودهاند.
🗓روز بزرگداشت #ملاصدرا
💻 @Khamenei_ir
🆔 @h_falahati
🔴ابوعبید جوزجانی و تدوین کتاب شفاء
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی از توفیقات ابنسینا بهرهمندی از شاگردی همچون ابوعبید جوزجانی بود. وی از سال ۴۰۰ تا پایان عمر ابنسینا همواره ملازم و همراه و مشوق او بود. بسیاری از تولیدات علمی ابنسینا مرهون تشویقها و حمایتها و خدمات ابوعبید جوزجانی بود.
فی المثل وقتی که همدان ناامن شد و ابنسینا تحت تعقیب تاج الملک قرار گرفت. مدتی در خانه یکی از شیعیان به نام ابوغالب عطار پنهان شد. ابوعبید جوزجانی از همین فرصت استفاده کرد و از ابنسینا خواست تا کتاب شفاء را تکمیل کند. خود جوزجانی دراین باره میگوید:
«و در سرای ابوغالب عطار پنهان میزیست و من از وی به پایان رساندن کتاب شفاء را خواستم. وی ابوغالب را بخواند و ازو کاغذ و دوات خواست و وی آنها را آورد و شیخ در نزدیک به بیست جزء به مقدار هشتیک رؤس مسایل را نوشت و دو روز ماند تا اینکه رؤس مسایل را نوشت و کتابی نزد او نبود و اصلی نداشت که بدان رجوع کند بلکه همه را از یاد خود و از دل خود مینوشت. سپس این جزوهها را رو به رو گذاشت و کاغذ برداشت و بر مسأله مینگریست و شرح آن را مینوشت و در هر روز پنجاه ورقه مینوشت تا آنکه به همه طبیعیات و الهیات رسید به جز کتاب حیوان و به منطق آغاز کرد و دو جزو از آن نوشت»
#ابنسینا
#فلسفه
🖋ابن سینا حقیقتا حیرت انگیز است! توفیق خواندن این کتاب ارزشمند را نزد برخی اساتید و شنیدن بخشی صوت ها و خواندن شروح داشته ام. سخت، صعب و بسیار عمیق است. برای اساتید هم حل برخی از مطالب آن دشوار است. گاه حتی با مراجعه به التحصیل بهمنیار و بخش هایی از اساس الاقتباس خواجه هم حل نمی شود.
چگونه اینطور فشرده بهترین موسوعه فلسفی در فلسفه اسلامی توسط او نگاشته شده است؟ از عجایب است.
حقیقتا ابن سینا از مفاخر اسلامی است که افسوس استاد کتابهای او و خواننده آن در قلت محض است.
🆔 @h_falahati
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۳)
🔶تعادل درونی
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یکی از مهمترین قواعد زیست فیلسوفانه برخورداری از «تعادل درونی» است.
توضیح آنکه فیلسوفان به دلیل شناخت خوبی که از قوای درونی خود دارند و همچنین به دلیل ورزیدگی و نیرومندی قوه عقلانیتشان، توانایی کنترل سایر قوای خود و در سیطره گرفتن آنها را دارند. به همین دلیل، احساسات و هیجانات و عواطفشان تحت کنترل عقلانیتشان است؛ و همین مسأله موجب تعادل درونی آنان میشود.
یکی از نشانههای تعادل درونی فیلسوفان این است که در شادیها و غمها، در خوفها و رجاها، در امیدها و ناامیدیها همواره تعادل را نگه میدارند. از نگاه فیلسوفان، جهان مادی، جهان ناپایداریها است. به همین دلیل، نه در شادیها از حد میگذرانند و نه در غمها بیطاقت و بیتاب میشوند. میدانند که هیچکدام از این دو حالت، پایدار نخواهد بود.
زمانِ خوشدلی دریاب و دُر یاب
که دایم در صدف گوهر نباشد
غنیمت دان و مِی خور در گلستان
که گُل تا هفتهی دیگر نباشد
#فلسفه
🆔 @h_falahati
🟢ابونصر فارابی؛ معلم بزرگ حکمت و فلسفه اسلامی
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روز ۳۰ آبان به عنوان روز بزرگداشت ابونصر #فارابی (۲۵۹- ۳۳۹ق) بزرگترین فیلسوف سیاسی مسلمان، نامگذاری شده است. زندگینامه شفاف و روشنی از فارابی در اختیار نیست. نه خود به نگارش زندگینامه خویش پرداخته است و نه شاگردانش. ابنخَلِّکان (۶۰۸-۶۸۱ق) در وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، (یعنی سه قرن بعد از فارابی) شرح حال نسبتاً مفصلی از او نوشته است. هر چند در اعتبار و سند مطالب او اختلاف است.
فارابی بدون تردید زبان فارسی و عربی را به خوبی مسلط بود. اما در درستی سخن ابن خلکان که فارابی به ۷۰ زبان مسلط بوده است! شک جدی وجود دارد.
اهل قریه وسیج در نزدیک فاراب ترکستان به دنیا آمد. ظاهراً اصالتاً ترک بوده است. پدرش شغل سپهسالاری داشته است. خود او هم مدتی به شغل قضاوت پرداخته است.
از میان علوم رایج تقریباً در همه آنها دستی داشت. اما ظاهراً اطلاعات چندانی از طبابت نداشت.
در جوانی به بغداد سفر کرد. که مرکز علم و فرهنگ بود. به مطالعه عمیق منطق پرداخت. مدت بیست سال در بغداد بود بعد به حلب رفت و در خدمت حمدانیان، سیفالدوله حمدانی، مشغول تحقیق و تدریس شد و تا پایان عمر در شام ماند و در همانجا (دمشق) هم از دنیا رفت. جایگاه والایی در دربار سیفالدوله حمدانی داشت. همین مسأله یکی از شواهدی است که برای شیعه دوازده امامی بودن فارابی اقامه کردهاند. چون حمدانیان شیعه دوازده امامی بودند.
البته شواهد دیگری هم در تأیید شیعه بودن او اقامه کردهاند مثلا:
1.عادل و عالم بودن را شرط امامت و خلافت میداند. در حالی که هیچ یک از فرق اهل سنت چنین شرایطی را برای خلیفه و حاکم قائل نیستند.
2.نصب امام را بر خداوند واجب میداند در حالی که اهل سنت آن را وظیفه امت میدانند
3.معتقد است رئیس مدینه، چه ریاست کند و چه نکند، رئیس است. قبول یا عدم قبول امت، تأثیری در حق و شأن ریاست او ندارد.
درمقابل برخی از محققان مثل دکتر رضا #داوری، میگویند هر چند فارابی سنی نبوده است، اما شیعه هم نبوده است! زیرا اگر قول به عدل و علم خلیفه و رئیس دوم مدینه برای انتساب کسی به تشیع کافی باشد، افلاطون را هم باید شیعه بدانیم، زیرا او نیز در کتاب مرد سیاسی، چنین اوصافی را لازمه مقام رئیس دوم میداند.
اما آموزههای دوم و سوم یعنی اعتقاد به وجوب نصب امام بر خداوند و اعتقاد به مشروعیت ریاست رئيس مدینه حتی اگر مقبولیت نداشته باشد از شاخصههای الهیات سیاسی شیعی است و افلاطون چنین باورهایی نداشته است.
یک زندگی عمیقاً ساده و زاهدانه داشت. تا جایی که بعضی گفتهاند جامه صوفیان میپوشید. تألیفات بسیار زیادی داشت. برخی تعداد آنها را ۷۰، برخی ۱۲۰ و برخی ۱۸۷ رساله و کتاب دانستهاند! آثار او در موضوعات منطق، فلسفه، طبیعیات، ریاضیات، علم اخلاق و سیاست بود. کتاب الموسیقی الکبیر او، بدون تردید مهمترین کتاب درباره موسیقی کل دوران قرون وسطای مسیحی و دوران اولیه اسلامی است. حتی هانری کربن میگوید همان روح موسیقایی افلاطون که معتقد به نوعی توازن و تعادل بود، موجب شد میان آراء افلاطون و ارسطو وفق دهد و کتاب الجمع بین رأی الحکیمین را بنویسید! و حتی راز تلاش او در ایجاد توافق میان دین و فلسفه هم ریشه در همین روحیه او دارد.
میتوان سه ویژگی «دقت»، «صراحت» و «ایجاز» را از ویژگیهای سبک نگارش او به شمار آورد. و این بدان دلیل بود که معتقد بود مباحث فلسفی نباید در اختیار عامه مردم قرار گیرد. زیرا از فهم آنها عاجزند و ممکن است اسباب انحرافشان را فراهم کند.
#فلسفه
🆔 @h_falahati
🟢سادهسازی و عمومیسازی اندیشههای فلسفی
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔶یکی از ویژگیهای خوب اندیشمندان غربی «سادهسازی» اندیشههای انتزاعی و «عمومیسازی» افکار فلسفی است. هنر «امتدادبخشی» به بنیانهای فکری خود را دارند. حتی معماری و طراحیهای مدها و مدلها را نیز بر اساس بنیانهای فلسفی و معرفتشناختی خود انجام میدهند. در کنار کتابهای فلسفی پیچیده، کتابهایی مثل «لذات فلسفه» و «دنیای سوفی» و امثال آن را نیز مینویسند. یعنی کتابهایی که با ادبیاتی شیوا و شیرین و با ساختاری جالب و جذاب لباللباب افکار فلسفی اندیشمندان بزرگ را به خوانندگان غیرتخصصی منتقل میکنند.
🔹رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در دیدار اعضای محترم مجمع عالی حکمت اسلامی فرمودند:
«یک کار دیگری هم که به نظر من جایش خالی است، نوشتههائی دربارهی فلسفهی تطبیقی است؛ شبیه آن کاری که ویل دورانت در «لذات فلسفه » کرده، که لابد ملاحظه کردهاید. «لذات فلسفه» یک کتابی است که با ادبیات خیلی شیوا و شیرینی نوشته شده و مرحوم دکتر عباس زریاب هم ترجمهی خیلی خوبی کرده؛ انصافاً خیلی خوشقلم ترجمه کرده. این کتاب، مباحثه و مناظرهی بین فلاسفهی قدیم و جدید غرب است در یک مسئلهی خاصی؛ مثل اینکه اینها یک جلسهای تشکیل دادهاند و دارند با هم بحث میکنند؛ هگل یک چیزی میگوید، بعد کانت جواب او را میدهد، بعد دکارت حرف خودش را میزند؛ همینطور دانهدانه اینها شروع میکنند با همدیگر بحث کردن. اگر یک چنین کار شیرین و شیوائی انجام بگیرد، چقدر خوب است.»
🔻تا جایی که بنده اطلاع دارم مع الاسف نه از سوی مجمع عالی حکمت و نه به صورت خودجوش، از سوی محققان فلسفه اسلامی تاکنون اقدامی برای عملی شدن این خواسته به حق صورت نگرفته است!
#فلسفه
🆔 @h_falahati
🟢ناتوانی اذهان جزءنگر از فهم «پارادایمها و جریانهای فکری»: بحثی در «اخلاق نقد و انتقاد»
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اقتضای برخی از رشتههای علمی، مثل #فقه، «جزءنگری» است. همانگونه که اقتضای برخی دیگر از آنها مثل #فلسفه، «کلنگری» است. انس زیاد با هر یک از این دو دسته، درکی صرفاً جزئی یا صرفاً کلی نسبت به پدیدهها ایجاد میکند که نتیجه آن ناتوانی از فهم درست بسیاری از حقایق به ویژه پارادایمها و جریانهای فکری و فرهنگی است. صاحبان چنین نگاههایی معمولاً از «بصیرت علمی و فرهنگی و سیاسی» لازم هم برخوردار نیستند. همیشه در بزنگاهها، در جای نادرست میایستند. در میان غبارهای فتنه (فتنههای علمی یا اجتماعی) «قدرت دیدن» حق و «جرئت بیان» آن را ندارند.
از مصادیق و مؤیدات این سخن، مواجههای است که برخی از مدرسان فقه و حلقه مریدانشان با مناظره جناب مهدی جمشیدی و بیژن عبدالکریمی در موضوع #حجاب و عفاف داشتند! آنان (که بعضاً خود را مدافع حجاب و عفاف هم میدانند!) بدون اینکه توانایی درک و فهم کلیت این مناظره و منطق طرفین را داشته باشند، مدتی است به یکی از جملات استطرادی جناب آقای مهدی جمشیدی گیر داده و با شدیدترین الفاظ او را خطاب قرار میدهند و حتی دوست دارند که حق سخن گفتن را از او بستانند و معترضاند که چرا امثال او در این جامعه فرصت سخن گفتن دارند! (یکی از آنها گفته است: «من واقعا نمیدانم چرا این افراد راه پیدا میکنند حرف بزنند») [بترسید از روزی که چنین افرادی سکاندار مراکز علمی شوند؛ آنگاه است که بساط نفرین و لعن و بستن دهانهای هر کسی که غیر از آنان فکر کند، پهن خواهد شد.]
بزرگترین خطایی که برای ایشان در آن مناظره دوساعت و نیمه کشف کردهاند این است که چرا به نقل دیدگاه مشهور فقیهان و عالمان شیعی پرداختهاید که گفتهاند «حجاب از ضروریات دین است و ولایت امیرمؤمنان علیه السلام، از ضروریات مذهب است»؟ و میگویند این نقل شما به «مصلحت» نیست؛ زیرا موجب سوء استفاده وهابیت میشود!
در حالی که
اولاً، این سخن عین صواب است. بزرگترین عالمان شیعی از قدیم الایام تاکنون، همین دیدگاه را داشته و دارند؛
و ثانیاً مراد جناب دکتر جمشیدی از گفتن این سخن چیز دیگری بود. اما همانطور که گفته شد، اذهان جزءنگر، اساساً قدرت و توان درک اصل مطلب ایشان را ندارند؛ صدر و ذیل کلامش را نمیفهمند. فقط همین جمله «مثلهشده» را گرفته و تلاش میکنند با تمسک به آن، گویندهاش را به «مسلخ» بکشانند و اگر بتوانند ذهن و زبان او را «مثله» کنند!
#اخلاق
#نقد
🆔 @h_falahati
پاسخ به هشت پرسش مخالفان فلسفه.pdf
164.6K
💥پاسخ به هشت اشكال رايج به #فلسفه
✍توسط دکتر فنائی اشكوری(عضو هیئت علمی گروه فلسفه مؤسسه امام خمینی ره)
#فلسفه_فلسفه_اسلامی
#فلسفه_اسلامی
🆔 @h_falahati
29.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 آنچه میتواند جامعه را اداره کند، فقه است نه فلسفه. چون فلسفه اسلامی هنوز امتداد عینی پیدا نکرده است.
💠 رهبر معظم انقلاب (مدظله):
«فکر اسلامی در جنبۀ عملی، همان فقه اسلام است؛ البتّه بنده با فلسفه خواندن، نه فقط مخالف نیستم بلکه کاملاً تأیید میکنم، فلسفه هم لازم است؛ حالا چه جوری داخل برنامههای شما بشود، آنها به برنامهریزی مدیران محترم آنجا بستگی دارد؛ لکن فلسفه خوب است، لازم است، نه اینکه فقط خوب است؛ لازم است؛در این تردیدی نیست؛ لکن آنچه زندگی را اداره میکند، عملاً #فقه ما است؛ علّت هم این است که فلسفۀ اسلامی در طول زمان امتداد عملی نداشته؛ یعنی این حکمت نظری ما به حکمت عملی امتداد پیدا نکرده؛ در حالی که فلسفههای غربی که از لحاظ نفْسِ فلسفه بودن خیلی کممحتواتر و ضعیفتر از فلسفۀ اسلامی هستند، امتداد عملیّاتی دارند؛ یعنی اگر چنانچه شماها مثلاً فرض کنید که فلسفۀ کانت یا هگل یا مارکس را معتقد باشید، در مورد حکومت نظر دارید، در مورد فرد نظر دارید، در مورد ارتباطات اجتماعی نظر دارید؛ امّا [اینکه] اقتضای فلسفۀ ملّاصدرا یا فلسفۀ فرض بفرمایید که ابنسینا یا دیگری در حکومت یا در فلان [مسئله] چیست، چیزی برای ما روشن نشده؛ نه اینکه ندارد، قطعاً دارد؛ سفارش من به متفلسفین و فعّالان #فلسفه همیشه این بوده که این امتداد را پیدا کنند؛ چون معتقدم اثر دارد؛ این امتداد وجود دارد امّا خب روی آن کار نشده؛ بنابراین فعلاً آنچه میتواند جامعه را اداره کند، فقه ما است.
➖ در دیدار اعضای مؤسسه عالی فقه و علوم اسلامی (۱۳۹۷/۱۲/۱۳):
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41898
🆔 @h_falahati
پاسخ به هشت پرسش مخالفان فلسفه.pdf
164.6K
💥پاسخ به هشت اشكال رايج به #فلسفه
✍توسط دکتر فنائی اشكوری(عضو هیئت علمی گروه فلسفه مؤسسه امام خمینی ره)
#فلسفه_فلسفه_اسلامی
#فلسفه_اسلامی
#بازنشر
🆔 @h_falahati