در این طرف ملاحت لبخند را ببین
در آن طرف خصومت و ترفند را ببین
از بره های گله ما گرگ تیز چنگ
دل می برد به عشوه، هنرمند را ببین
دلداده ی عجوزه شدی, چشم باز کن
پشت بزک حقیقت دلبند را ببین
پرواز در حریم قفس هم حرام شد
در دست و پای چلچله ها بند را ببین
بر جام ما شرنگ به جای شراب ریخت
از این زمانه سستی پیوند را ببین
اما در این مبارزه ما ایستاده ایم
گر باور تو نیست دماوند را ببین
امید خود مباد ببندی به این وآن
با خود همیشه لطف خداوند را ببین
#حسن_زرنقی
#مرگ_برجام
#ترامپ
@h_zarnaghi
باز نشر
برای قدس مظلوم...
بر همان عهدی که بستی باخدا ،هستی هنوز
روبروی سنگ دل ها، سنگ بر دستی هنوز
بین طوفان حوادث ایستادی سربلند
بر خلاف میل استکبار نشکستی هنوز
خون دل خوردی ولی با قاتل فرزند خود
لحظه ای هم بر سر یک سفره ننشستی هنوز
سر کشیدی باده "قالو بلی" را در ازل
تا به امروز از همان جام بلا مستی هنوز
دوستان را همنشین دشمنان دیدی ولی
چشم خود بر بی وفایی هایشان بستی هنوز
گرچه همدست است دنیا بر علیه تو ولی
هست در بالای دست مردمان دستی هنوز*
* و یدالله فوق ایدیهم(الفتح/۱۰)
#حسن_زرنقی
#القدس_لنا
#روز_نکبت
@h_zarnaghi
حلم شتر چنان که معلومست اگر طفلی مهارش گیرد و صد فرسنگ برد گردن از متابعتش نپیچد اما اگر درهای هولناک پیش آید که موجب هلاک باشد و طفل آنجا به نادانی خواهد شدن زمام از کفش در گسلاند و بیش مطاوعت نکند که هنگام درشتی ملاطفت مذموم است و گویند دشمن به ملاطفت دوست نگردد بلکه طمع زیادت کند.
سخن به لطف و کرم با درشت خوی مگوی
که زنگ خورده نگردد به نرم سوهان پاک
#گلستان_سعدی
#برجام
#مذاکره_با_دشمن
#دیپلماسی_لبخند
@h_zarnaghi
درد دلی با امام خمینی ره آن بزرگ مرد تاریخ
بعد تو یک عده قدر راه تو نشناختند
بر تو و بر آرمان های تو کم پرداختند
روز و شب در منبر دین چشم در چشم خدا
کدخدا را مدح کرده بر خودی ها تاختند
ای امام امت مستضعف اکنون بعد تو
قبر مظلوم تو را مانند کاخی ساختند
از نصیحت ها گرفته تا وصیت های تو
هرچه را فرموده بودی پشت گوش انداختند
دلخوش از تدبیر خود بودند و مست برد-برد
غافل از اینکه به یک لبخند خود را باختند
یک به یک بر روی ما درهای تدبیر و امید
قفل کردند و کلیدش را به چاه انداختند
#حسن_زرنقی
#امام_انقلاب
@h_zarnaghi
به مناسبت سالروز تخریب بقیع
قصیده واره ای برای جنت البقیع...
ای شکوه زخمی تاریخ بر روی زمین
رشک می ورزد تو را ای خاک، فردوس برین
ای نسیمت مشکبار و دلپسند و دلنواز
ای غبار آستانت دلپذیر و دلنشین
ای گلستان غم انگیز بهار سوخته
در هوای دلکشت پیچیده عطر یاسمین
ایستادی در بلاها دردمند و سربلند
آفرین بر صبر زیبای تو صدها آفرین
آسمان هستی و داری در بغل خورشیدها
باقر و صادق ،حسن،سجاد زین العابدین
زائران آستانت انبیا و اولیا
فرش زیر پایشان بال و پر روح الامین
داغ دیرین پسر باقی ست بر دلهایشان
یک طرف زهرای اطهر، یک طرف ام البنین
گرد و خاک غربت قبر امامان غریب
توتیای دیده ی دل هست بر اهل یقین
از غم و اندوه دوران هم خزانی هم بهار
کس ندیده زردی و سبزی به یکجا اینچنین
با دلی غمگین سلامت می کند هرصبح و شام
از نجف شاه ولا حیدر امیرالمومنین
از ستم های زمانه گرچه ویران گشته ای
گنج های پربها داری ولی در آستین
دانش آموز دبیرستان باقر خضر ها
بر سر خان حسن خیل ملائک خوشه چین
چون علی را محرم اسرار هستی همچنان
این جماعت از تو دارد کینه های آتشین
صبر کن از بی وفایی ها و ظلم امتش
بر پیامبر شکوه خواهی کرد روز واپسین
صبر کن در لابه لای آه ها آیینه وار
درد غربت را تحمل کن مباش اندوهگین
آرزو داریم و غیر از این نداریم آرزو
بر دل ما گرد و خاکی از تو بنشیند,همین
#حسن_زرنقی
#تخریب_بقیع
@h_zarnaghi
نذر امام صادق ع
به لحظه لحظه های خود چه عاشقانه زیستی
و بار دین احمدی به روی شانه زیستی
در این جهان پر فریب و غرق در دروغ ها
تو ای امام راستین چه صادقانه زیستی
تمام هستی ات بجز محبت خدا نبود
تمام عمر خود فقط به این بهانه زیستی
به ساحل تو کی رسند "ابوبصیر"ها که تو...
نهایتی نداشتی و بی کرانه زیستی
شکفته از دم تو صد "زراره" و "هشام" ها
تو ای بهار جان چقدر جاودانه زیستی
همیشه قطره قطره سوختی به یاد جد خود
دمی بدون فکر و ذکر کربلا نزیستی
نبود یاوری تو را به روزگار فتنه ها
سکوت پیشه کرده با غم زمانه زیستی
حسن زرنقی
@h_zarnaghi
تقدیم به پیشگاه کریمه اهل بیت ع حضرت فاطمه معصومه س
از چند امام وصف تو را چون شنیده اند
علامه ها به پشت درت صف کشیده اند
پیران راه در حرمت سال های سال
مانند کودکان، پی لطف ات دویده اند
هستند عارفان که در ایوان آینه
با یک نگاهتان به تماشا رسیده اند
آیینه زلال خدایی و شیعیان
عمریست روی مادر خود در تو دیده اند
از برکت نگاه تو تصویر غنچه ها
بر کاشی حرم به تماشا دمیده اند
دیگر کویر نیست قم، از بس که زائران
چون ابر نوبهار در انجا چکیده اند
بر گنبد برادرتان یاکریم ها
اول از آستان شما دانه چیده اند
#
جایی نمی رویم از این آستانه ها
ما را گدای مشهد و قم آفریده اند
#حسن_زرنقی
#دهه_کرامت
@h_zarnaghi
#بیت_هشتم
آه ای غریبی که هستی از من به من اشناتر
در بند عشق تو هستم از هر رهایی رهاتر
در پیشگاه خدایت تنها تو تسلیم محضی
مانند تو هیچ کس نیست حکم قضا را رضاتر
شاه خراسان نه... شاه هر دو جهانی نه...بلکه
از هر چه گویند و گویم همواره شانت فراتر
وقتی که در آستانت می ایستم نیست دیگر
از تو کسی پادشاتر از من کسی بینواتر
صحن وسرای تو از هر باغ و بهاری ست سرتر
هر خشت خشت حریمت از برگ گل باصفاتر
تصویر آن غنچه های بر سنگ ها نقش بسته
از هر بهاری که دیدم زیباتر و دلگشاتر
از دور وقتی نگاه زائر به گنبد می افتد
با هر سلامی ست او را ناخواسته گونه ها، تر
#
بگذار در بیت هشتم ساکت شوم تا بگوید
حرف دلم را نگاه بارانی من رساتر
#حسن_زرنقی
#میلاد_امام_رضا
@h_zarnaghi
به یاد روستا
در این غربت برای بازگوی دردهای خود
نمی یابم کسی را از شما درد آشنای خود
دلم از شهرتان از این شلوغیها به تنگ آمد
دوباره بازگردم کاش در آن روستای خود
دوباره کاش برگردم همان آبادی ساده
مگر پیدا کنم در کوچه هایش رد پای خود
همان پس کوچه های خاکی و پست و بلندی که...
دلم را کرده با گرد و غبارش مبتلای خود
چه خوش دل می برد از میهمانانی که می آیند
کنار جاده، گندم زار با زلف رهای خود
درختان آسمان را دست بر دامن، چنانی که...
همه گرم مناجات اند دائم با خدای خود
میان باغ می بینم درخت پیر گردو را
کماکان ایستاده با همان قد دوتای خود
گره از کار دلها می گشاید در سحرگاهان
هوای روستا با هر نسیم دلگشای خود
#
اگر چه یاد آبادی کمی خوش می کند حالم
ولی همواره دارد شکوه ام از شهر، جای خود
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
تا هر زمان که تزویر سکه است کار و بارش
ایمان نخواهد افتاد در شهر ما گذارش
این روزها که نان مردم شدست آجر
بازار دین فروشی گرم است کسب و کارش
وا مانده گوئیا شیخ در کار خلق دیگر
شیخی که بوده تدبیر این سالها شعارش
شیخی که در ریاست این چند سال تنها
لبخند بر اجانب بودست افتخارش
با دوستان جفا و با دشمنان محبت
گویا فقط همین بود این شیخ ما عیارش
از برد_برد گفت و تا اینکه باخت آخر
دار و ندار ما را در پای این قمارش
این سالها که حتی نشکفت غنچه ای هم...
فرقی نداشت ما را پاییز یا بهارش
#
ای صاحبان کاخ ای شاهان شرع پیشه
با ما چنین نبوده اسلاممان قرارش
یک روز هم شما را بر خاک خواهد افکند
این مرکبی که هستید با جان و دل سوارش
#حسن_زرنقی
#شعر_اعتراض
@h_zarnaghi
برای شهید محسن حججی
به مناسبت اولین سالگرد شهادتش
این طرف روی زمین افتاده بی جان پیکرت
آن طرف تر هم به روی خاک می غلطد سرت
تیغ ها در دست و دلها غرق در بغض علی ع
اینچنین جلاد ها بودند در دور و برت
شمر ها دور و برت بودند اما "یا حسین ع"
می شنیدند از لبت در لحظه های آخرت
دست هایت بسته بود و دست آنها باز بود
خنجری در رفت و آمد بود روی حنجرت
در اسارت مثل زینب در شهادت چون حسین ع
بهتر از اینها نباشد آرزوی دیگرت
من چه گویم دیگر از آن اشک ها و آه ها
خود خبر داری یقین از حال و روز مادرت
عطر غربت می وزید از جای جای میهنم
باز می گشت از سفر آنجا که جسم بی سرت
#
مرگ را تحقیر کردی با نگاه ژرف خود
آفرین بر غیرتت صد آفرین بر باورت
#حسن_زرنقی
#سالروز_شهادت_محسن_حججی
@h_zarnaghi
هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
وصیتنامه شهید حججی.mp3
2.29M
🎙وصیتنامه شهید محسن #حججی
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
👈 بمناسبت سالروز شهادت شهید مدافع حرم محسن #حججی
✅ @MeysamMotiee
این روزها که نان مردم شدست آجر...
شعر خوانی اعتراضی #حسن_زرنقی
در مسجد امام خمینی ره خطیب
#شیخ
#مذاکره
#گرانی
#اعتراض
@h_zarnaghi
#غیرت_ای_قلندر
یک کوچه غيرت ای قلندر تا علی مانده است
شمشير بردارد هرآنکس با علی مانده است
ديشب تمام کوچه های کوفه را گشتم
تنها علی، تنها علی، تنها علی مانده است
اي ماهتاب آهسته تر اينجا قدم بگذار
در جزر و مدّ چاه، يک دريا علی مانده است
از خيل مردانی که می گفتند می مانيم
انگار تنها ابن ملجم با علی مانده است
ای مرد بر تيغت مبادا خاک بنشيند
برخيز تا برخاستن يک يا علی مانده است
#مهدی_جهاندار
امام هادی(ع)
تو از تبار بهاران تو از سلاله رودی
تویی که شعر شکفتن به گوش غنچه سرودی
تویی شکوه بهار و به پیشگاه تو دارد
جوانه عرض ارادت شکوفه عرض درودی
به صدر جامعه* خود به السلام علیکی
تمام پنجره ها را به سوی باغ گشودی
از آسمان به زمین سیرکردی و همه دیدند
که آفتابی و داری عجب فراز و فرودی
مگر مقابل دشمن محمد(ص) دگری تو؟!
تو کیستی که ندارد صبوری تو حدودی؟
کسی که در قفس شیر رفت و آهوی چشمش
به یک اشاره دل از هر چه شیر برد تو بودی
#
اگرچه سامره ات را حصار کرده شب اما
میاید از سوی کعبه نسیم صبح به زودی
#حسن_زرنقی
*زیارت جامعه کبیره
@h_zarnaghi
قصیده واره ای تقدیم به مقام والای امیرالمومنین ع
اگر که شوق شکفتن بهار را مانده
امید او به نسیمی گره گشا مانده
وزیده باز نسیم محبتت در باغ
به دوش شاخه تلی از شکوفه جا مانده*
درخت زنده شده با دم مسیحاییت
و تا همیشه تو را دست بر دعا مانده
دمی حقیقت تو آشکار شد،عمریست
دهان کعبه از این اتفاق وا مانده
تو کیستی که در آزادی و وفا از تو
به جای جای زمین نامی آشنا مانده
از آن شبی که به جای رسول خوابیدی
طنین نام بلندت به یادها مانده
تو آن بلندمقامی که در شکستن شرک
به روی دوش نبی از تو رد پا مانده
حسین توست همانی که در دل تاریخ
از او حماسه بشکوه کربلا مانده
خلاصه، رو به تو آورده امت اسلام
به روزگار پر از فتنه هر کجا مانده
امید آخر هر دردمند بودی تو
امید هر چه یتیم و اسیر و وامانده
ولی پس از توکسی ازخودش نمی پرسد
که کوله بار تو روی زمین چرا مانده ؟!
مباد دل بسپاریم بعد پیغمبر
به منکر تو که در فهم "انما" مانده
یقین که در دل گرداب شب گرفتار است
از آفتاب ولا هر کسی جدا مانده
خوشا دلی که دراین عصر بی وفایی ها
تمام عمر به عشق تو مبتلا مانده
#
در آستان تو این دل ، دل شکسته من
کبوتریست به دام غمت رها مانده
#حسن_زرنقی
#یا_علی
@h_zarnaghi
نوسروده ای برای شهزاده علی اکبر ع
خوشا کبوتر شعرم دوباره پر بزند
به گوشه گوشه این دشت باز سر بزند
قلم به خون زده یکبار دیگر این طبعم
که واژه واژه در این بارگاه در بزند
پر از ستاره شود تازه، دامن این دشت
اگر که بگذرد امشب اگر سحر بزند
پدر چه دیده که دلواپس پسر شده است
مباد یوسف او را کسی نظر بزند
به چهره که نظر میکند پدر پس از این؟!
هوای دیدن جدش اگر به سر بزند
که دیده است از این جانگدازتر که پسر
به پیش چشم پدر در دل خطر بزند
بگو نگاه به تسبیح پاره اندازد
اگر کسی به سرش روضه پسر بزند
بگو که از دل خون یک عبا علی برگشت
بگو غمش به جگر زخم بیشتر بزند
#
بگو بگو که بگرید در این عزا عالم
که اشک، آب به دلهای شعله ور بزند
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
برای شهدای گمنام که این روزها از راه رسیده اند
باز از خلوت شب می رسد آواز اذان
وقت رفتن شده در غفلت خود خواب نمان
فارغ از وحشت شب راهی فرداست دلم
روشن از خون شهید است کران تا به کران
یا که بی نام و نشانند در این غربت خاک
یا که دارند به روی جگر از داغ نشان
هر که می دید به صد آه و نوا می پرسید
"که شهیدان که اند این همه خونین کفنان"؟!
همه از نسل حبیبند و وهب در ره دوست
همه قربانی اویند چه پیر و چه جوان
خیل عباس شهیدست روی شانه شهر
کمر شهر خمیده ست از این بار گران
پدران را غم فرزند شکستست کمر
مادران را غم فرزند بریدست امان
ایستادند ولی در دل طوفان چون کوه
ایستادند ، ولی با غم و اندوه نهان
#حسن_زرنقی
#شهدای_گمنام
#h_zarnaghi
چه غمگین ،کاروانی می رود از کربلا تا شام
گره خوردست آری سرنوشت کربلا با شام
به نیزه آفتابی می شکافد سینه شب را
و از گودال خون منزل به منزل میرود تا شام
به دل بغض علی،در دست سنگ و در زبان طعنه
در استقبال آل مصطفی برخاست از جا شام
چنان سنگین دلی ها با کبوترهای زخمی شد
که در شام بلا از غصه شد هر روز آنها شام
نمیدانم چه دیده حضرت سجاد در این شهر
که پرسیدند از رنج سفر، فرمود مولا، شام
ولی این کاروان همراه با خود زینبی دارد
به دست دختر شیر خدا افتاد از پا شام
اگرچه جای خنجر خیزران می دید اما باز
شبیه کربلا در چشم زینب بود زیبا شام
اسارت را ببین راز شهادت بر ملا کرده
چنان که موبه مو تفسیر کرده کربلا را شام
#حسن_زرنقی
#شعر_اسارت
@h_zarnaghi
نوسروده ای به پیشگاه جبل الصبر حضرت زینب س
بلا به چشم تو در هر نگاه زیبا بود
چنانکه در نظرت قتلگاه زببا بود
چگونه بود نگاهت به کربلا که تو را
هر آنچه بود در آن جلوه گاه زیبا بود؟!
چه راز داشت که بر پیکر عزیزانت
نگاه کردن با اشک و آه زیبا بود
به سمت نیزه و شمشیرها در آن غربت
وداع پادشه بی سپاه زیبا بود
چقدر آینه ی علقمه تماشا داشت
چقدر هاله ی خون گرد ماه زیبا بود
میان آتش و با دامنی که سوخته بود
فرار دخترکی بی پناه زیبا بود
#
به روی حنجره خنجر نداشت زیبایی
تو را به داغ برادر نگاه زیبا بود
#حسن_زرنقی
#ما_رایت_الا_جمیلا
@h_zarnaghi