eitaa logo
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
472 دنبال‌کننده
140 عکس
61 ویدیو
2 فایل
شاعرانه ها #حسن_زرنقی ارتباط با حسن زرنقی @h_zarnagh
مشاهده در ایتا
دانلود
https://www.azarbaydgan.ir/topic/detail/%D8%A7%D9%8A%D9%86-%DA%86%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%8A%E2%80%8C%D8%B3%D8%AA459 ✔️روزنامه آذربایجان / صفحه فرهنگ و هنر / یکشنبه ۳۱ تیرماه 1403/ زیر نظر استاد جلال محمدی اين چه شوري‌ست ... شعر از حسن زرنقي @h_zarnaghi
عرشه چاتیبدی باشی یقینا، تک هر کیم اگیبدی دنیادا تکجه خدایه باش @h_zarnaghi
شهیدان غرق خون رفتند و من دردا که جا ماندم تمام عمر خود در آرزوی کربلا ماندم همه ایل و تبارم با قطار زخم ها رفتند دریغ از من که با انبوهی از این زخم ها ماندم من از آن روزهای تلخ و طاقت سوز تا امروز ز پا افتاده ای بودم که با دست دعا ماندم پدر، آن قله ی ایثار ما را سیلی از خون برد از آن بشکوه من بودم که مثل رد پا ماندم سری را زیر خنجر، روی نی،طشت طلا، دیدم  منی که خون جگر تا انتهای ماجرا ماندم کنار کودکان با دست های بسته افتادم کنار عمه ها منزل به منزل هم عزا ماندم میان کوچه و بازار یا هر مجلس شومی مرا هر لحظه عاشوراست از روزی که جا ماندم به دوشم پرچم کرببلا بود و در این پیمان به اشک و آه رمز آلود بی چون و چرا ماندم @h_zarnaghi
به غیرت اگر کوه آتشفشانیم عزادار و خونخواه مهمانمانیم از این پس به غوغای شمشیرهامان رجزهایی از جنس طوفان بخوانیم که این مرگ ها خط پایان ما نیست به هر قطره از خون خود بیکرانیم که مایبم خیبرشکن های امروز که ما ذوالفقاریم و ما بی امانیم سکوت شب تیره دشمنان را به فریادمان تندری ناگهانیم دمی زیر آوار دست نوازش به دلجویی از وحشت کودکانیم دمی همنوا با غم مادران و... به بالین فرزندمان روضه خوانیم دمی خشم طوفانُ الاقصای غزه دمی پرچم سرخ بر جمکرانیم که ما وارثان زمینیم فردا که ما وعده ی صادق آسمانیم @h_zarnaghi
غریب تویی... که در غربت زیستی و در غربت کشته شدی و در غربتی دیگر به خاک سپرده شدی @h_zarnaghi
دمی پرچم سرخ بر جمکرانیم .... @h_zarnaghi
🔹تفسیر کربلا🔹 چه غمگین، کاروانی می‌رود از کربلا تا شام گره خورده‌ست آیا سرنوشت کربلا با شام؟ به نیزه آفتابی می‌شکافد سینۀ شب را و از گودال خون منزل به منزل می‌رود تا شام در این راه سراسر داغ و درد کاروان نور شنیدیم از جقای کربلا و کوفه، اما شام ... به دل بغض علی، در دست سنگ و بر زبان طعنه در استقبال آل مصطفی برخاست از جا شام چنان سنگین‌دلی‌ها با کبوترهای زخمی شد که در شام بلا از غصه شد هر روز آن‌ها شام نمی‌دانم چه دیده حضرت سجاد در این شهر که پرسیدند از رنج سفر، فرمود مولا: شام ولی این کاروان همراه با خود زینبی دارد به دست دختر شیر خدا افتاد از پا شام اگرچه جای خنجر خیزران می‌دید اما باز شبیه کربلا در چشم زینب بود زیبا شام اسارت را ببین راز شهادت برملا کرده چنان که مو به مو تفسیر کرده کربلا را شام 📝 @ShereHeyat
تو را در بین خود دیدند و رو به غیر آوردند ببین در مردم دنیا کمال بی نصیبی را ✍ @h_zarnaghi
🔹دست خالی برنگردی🔹 می‌روی دریا دل من! دست خالی برنگردی از میان دردها با بی‌خیالی برنگردی خاطر آشفتۀ من! می‌روی یادت بماند تا سر و سامان نیابی این حوالی برنگردی با تو نامی و نشانی از اسیران بلا نیست از بیابان‌ها اگر با خسته‌حالی برنگردی با نسیم اشک و آهت پر بزن تا آستانش تا نسوزد آتش عشق از تو بالی برنگردی خانۀ ما کربلا و دوریِ از خانه تا کی! می‌شود آیا به خانه چند سالی برنگردی؟ ماهی تنگ بلورم! ای دل بی‌تاب و تنگم می‌روی و کاشکی از آن زلالی برنگردی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5713@ShereHeyat
خاطر آشفته ی من می روی یادت بماند تا سر و سامان نیابی این حوالی برنگردی @h_zarnaghi
ببین در این سیل بی قراران، امیدها را اراده ها را که موج در موج عشقبازان، احاطه کرده ست جاده ها را ببین به کوه و به دشت و صحرا، فراتر از مرزهای دنیا در این مسیر به سمت دریا، سواره ها را پیاده ها را سفید را با سیاه دیدم گدا به همراه شاه دیدم همه در این شاهراه دیدم به پای دل سر نهاده ها را اگر رسیدیم تا به اینجا، گرفته عباس دست ما را به هر قدم می کنی تماشا شکوه از پا فتاده ها را یکی گرفته ست دست مادر، برادری در کنار خواهر چه جذبه ای جمع کرده یکسر؟، کنار هم خانواده ها را یکی رسیده به نان و آبش، یکی به دنجی ی جای خوابش که اربعین است و در کتابش، سروده این صاف و ساده ها را بگو اگر تیغ شعله بارد، به باغ لاله اثر ندارد که هیچ آتش جگر ندارد!، بسوزد این داغ زاده ها را ندارد این راه عشق بن بست، نمی کشیم از امام خود دست که راه و مقصد فقط حسین است در این مسیر ایستاده ها را @h_zarnaghi
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹آه از آن روز...🔹 پس از تو آسمان از دامنش خورشید کم دارد زمین در سینه‌اش دریای طوفان‌زای غم دارد پدر بودی جهان را، بعد تو این پیر وامانده چنان طفل یتیمی تا ابد چشمان نم دارد رسیده پشت در، اذن دخول انگار می‌خواند که عزرائیل هم چشمی بر این باب‌الکرم دارد قلم کاغذ نیاوردند آن روز، آه از آن روز بگو بنویسد اینک هر که در دستش قلم دارد پس از خود می‌سپاری دوستان و دشمنانت را به دست مهربان‌مردی که شمشیر دو دم دارد تو می‌خواهی پس از خود آن کسی بر منبرت باشد که با هر خطبه‌اش صد تیغ بُرّان بر ستم دارد کسی که خم نکرده لحظه‌ای سر پیش این دنیا ولی پیش یتیمان و فقیران پشت خم دارد برایت جانشین باید علی باشد، علی باشد که بی نام علی اسلاممان بسیار کم دارد 📝 @h_zarnaghi
من نه سلطان، نه پادشاه، فقط گفته ام دائما امام به تو تو امامی برای ما و چقدر، خوب می آید این مقام به تو تو نه آن پادشاه جباری که من از جبر نوکرش باشم تو امام منی و از سر مهر، می کنم دائم احترام به تو در علیک السلام تو آقا چه نهفته مگر که اینگونه هر کسی آمده به دیدارت گفته با گریه السلام به تو گوشه ی آسمان تو هر شب، دست بر سینه "یا رضا" برلب تا که بر گرد گنبدت باشد ، رو زده ماه ناتمام به تو تا که نام تو را شنیده ام و ...عشق پاک تو برگزیده ام و ... من که از این و آن بریده ام و ...کرده ام اقتدا مدام به تو با تو هر چند رو به راهم من، بی تو یک شهر بی پناهم من پس بگو از شما چه خواهم من، غیر از عشقی علی الدوام به تو گر چه از روزگار خونخواری بر جگر زخم شوکران داری در حریم تو می دهد آری ..حال خوب من التیام به تو من خداحافظی نخواهم کرد با تو تنها سلام باید گفت من جواب سلام میشنوم قبل از آنکه دهم سلام به تو # ای که در غصه ها گرفتاری! یا که بد کرده ای، خطا کاری  هم سوی شاه و هم امام برو، رحم دارد ببین کدام به تو @h_zarnaghi
ره‌آورد اربعين شعر از حسن زرنقي https://www.azarbaydgan.ir/topic/detail/%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%93%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%D9%8A%D9%86 ✔️روزنامه آذربایجان / صفحه فرهنگ و هنر / یکشنبه۱۱ شهریور ماه 1403/ زیر نظر استاد جلال محمدی