eitaa logo
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
453 دنبال‌کننده
159 عکس
73 ویدیو
2 فایل
شاعرانه ها #حسن_زرنقی ارتباط با حسن زرنقی @h_zarnagh
مشاهده در ایتا
دانلود
برای و پر می کشند سوی تو یاران یکی یکی از اشک و آه قافله داران یکی یکی تا قامت صنوبری ات شد دوتا دوتا پاییز میشوند بهاران یکی یکی این لاله ها که رنگ خدایی گرفته اند گل کرده اند در شب باران یکی یکی تشریح می کنند به صدها زبان زخم اندوه داغ های فراوان یکی یکی در امتداد خون تو حالا گذشته اند یاران با وفای تو از جان یکی یکی در هر طرف حماسه تشییع شان ببین بر شانه های محکم ایران یکی یکی از خود گذشته اند و به دریا رسیده اند  این سرخ رودهای خروشان یکی یکی رفتند تا به وقت خودش سر بر آورند چون کوه از میانه ی طوفان یکی یکی یا نه... کنار پنجره در صبح روشنی زیبا شوند در دل گلدان یکی یکی آری هنوز منتظر روز رجعتیم روزی که می رسند شهیدان یکی یکی @h_zarnaghi
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو همان کوهی همان بشکوه نستوهی که ما شانه هایت را فقط در روضه لرزان دیده ایم ❤️ @h_zarnaghi
پرنده بودی و در سر هوای پر زدنت ولی به گرد تو دامی تنیده بود تنت گسست دام تنت پر زدی و زیبا بود... میان آتش و خون لحظه ی رها شدنت چراچنین شده ای؟! از چه غرق درخونی؟! مگر چه بوده گناهت؟! دفاع از وطنت مدافع حرمی تا همیشه چونکه خدا... نوشته نام حرم را به روی پیرهنت   در این بهارِ پس از تو کسی نخواهد دید به لطف سرخی خون تو زردی چمنت جوانه می زنی از خاک و سبز می مانی لباس سبز تو اکنون که می شود کفنت @h_zarnaghi
هدایت شده از علی
https://www.azarbaydgan.ir/topic/detail/%D9%BE%D8%B1-%D9%85%D9%8A%E2%80%8C%DA%A9%D8%B4%D9%86%D8%AF-%D8%B3%D9%88%D9%8A-%D8%AA%D9%88 روزنامه آذربایجان / صفحه هنر و ادب / مورخه ۹ دی ۱۴۰۲ شعر از :حسن زرنقي
شعله در شعله دید چشم جهان خشم شب را حدود ساعت یک موشکی تا زمین رسید و پرید خواب دنیا حدود ساعت یک دجله بغداد را گذشت و رسید تا به دریا حدود ساعت یک باز انگار بر زمین افتاد دست سقا حدود ساعت یک  مثل خورشید شب شکن شده بود ید بیضا حدود ساعت یک روضه ی اکبر است یا قاسم؟ "اربا اربا حدود ساعت یک"  بود آنشب در آسمان ها هم شور و غوغا حدود ساعت یک  باز در متن شعله مُحرم شد حاجی ما حدود ساعت یک جمعه ها زنده میشود پس از این  داغ دلها حدود ساعت یک این غزل را که بی سر است بخوان می روی تا... حدود ساعت یک بعد از این آه، حرف ها دارد دل من با حدود ساعت یک @h_zarnaghi
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم با دوست بگوییم که او محرم راز است شعر خوانی به یاد محضر ای
اولمز ایلسه هر اورگه عشق تجلا اولمز اولار آیینه سی نوریله مصفا اولمز عالم عشقیدی باشسیز بدنینن عاشق ایله سه چهره یه معشوقی تماشا اولمز عشق معبودیده پروانه کیمین هر عاشق یانسادا شعله ی غیرتده سراپا اولمز اول شهیدی کی جانینان گئچه جانانه گورا قان ایچینده اولا دیداره مهیا اولمز تا اباالفضل علمداریدی بو میداندا دوشسه ده قوللاری میدانیده، سقا اولمز کربلاده هله ده قاسممیز، اکبر تک دوغرانار عرصه ی پیکاریده اما اولمز فاطمیه دهه سینده هله ده روضه سی وار حاج قاسم دیریدی، نوکر زهرا اولمز عشقی چوخداندی بیزیم قلبیمیزه ریشه سالیب هئچ اورکده بئله بیر شاخه ی طوبی اولمز او زماندان کی یاریب شامیده ظولمون قلبین قلب مظلومیده اول ماه دل آرا اولمز وعده ی قطعی قراندی اولر اسرائیل  اول شهید هدف مسجد الاقصی اولمز ۱۲ دی ۰۲ @h_zarnaghi  
♦️🔸♦️🔸♦️ از شانه های چون دماوند تو می ترسند؟! یا اینکه نه ...از طرح لبخند تو می ترسند؟! تو اهل روضه بوده ای و این یزیدی ها از چشم های آبرومند تو می ترسند از "کلنا عباسک یا زینب" ات، آری از معنی زیبای سربند تو می ترسند این کافران و مشرکان بر روی لب هایت از نام نامی خداوند تو می ترسند ما را تو فرزند خودت خواندی و بدخواهان از این همه آماده فرزند تو می ترسند پرسیده اند از این و آن و در شب حمله از خشم طوفانی اروند تو می ترسند آنها از این خاک عزیزی که حرم خواندی آنها از ایران برومند تو می ترسند @h_zarnaghi  
برگزیده جشنواره سراسری شعر در خدمت اهالی پرشور و ولایت مدار شهرستان آذرشهر