eitaa logo
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
455 دنبال‌کننده
157 عکس
72 ویدیو
2 فایل
شاعرانه ها #حسن_زرنقی ارتباط با حسن زرنقی @h_zarnagh
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا از لحظه ای که نشسته عشق حسین تو بر دل دائم تو را برده با خود ، این عشق منزل به منزل همراه نام حسینت نام تو را می توان دید در هر دم روضه خوانان، در سطر سطر مقاتل گاهی بلندای تل و گاهی سراشیب گودال در عشق اینگونه کردی یک روزه طی مراحل آه از زمانی که برگشت شیون کنان مرکب از دشت صد آه از آن دم که میشد دار و ندار تو بسمل دیدند کوفی صفت ها در تو شکوه علی را آنجا که خنجر کشیدی در مقتل از دست قاتل وقتی که مردان خود را بر مرکب نیزه دیدی حق داشتی سر بکوبی  آن لحظه بر چوب محمل ای خشم تو سیل و طوفان، با زخم های فراوان مانند کوه ایستادی، رو در روی هر چه باطل از کربلای حسینت راهی شدی خطبه بر لب ای فاتح کوفه و شام این راه شد با تو کامل @h_zarnaghi
گودال قتلگاهه طرف گلمیشم ولی داشلار ائدوبدی جسمیوی پنهان تاپانمیرام عطرین گلیر ولی سنی ای جسم غرق خون نیزه شکسته لر آراسینان تاپانمیرام هئچ جسمه سن کیمین باشا باش یاره دیمییب بو دشتیده سنین کیمی قربان تاپانمیرام هر یاره، گوزدی بو بدنینده قان آغلیور بو جسمه آیری دیده ی گریان تاپانمیرام @h_zarnaghi
چه غمگین، کاروانی می‌رود از کربلا تا شام گره خوردست آیا سرنوشت کربلا با شام؟ به نیزه آفتابی می‌شکافد سینه شب را و از گودال خون منزل به منزل می‌رود تا شام چنان سنگین‌دلی‌ها با کبوترهای زخمی شد که در شام بلا از غصه شد هر روز آنها شام به دل بغض علی، در دست سنگ و بر زبان طعنه در استقبال آل مصطفی برخاست از جا شام نمی‌دانم چه دیده حضرت سجاد در این شهر که پرسیدند از رنج سفر، فرمود مولا: شام ولی این کاروان همراه با خود زینبی دارد به دست دختر شیر خدا افتاد از پا شام اگرچه جای خنجر خیزران می‌دید اما باز شبیه کربلا در چشم زینب بود زیبا شام اسارت را ببین راز شهادت بر ملا کرده چنان که مو به مو تفسیر کرده کربلا را شام @h_zarnaghi
https://www.azarbaydgan.ir/topic/detail/%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D9%86%D9%8A%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85 روزنامه آذربایجان / روز شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ /شعر از حسن زرنقی
نیزه این چه شوریست که برپاست چنین بر نیزه؟! گوئیا می برد از حادثه ها سر نیزه هم به قران ورق سوخته ای رحل شده هم به فریاد امامی شده منبر نیزه گوئیا می رسد از دور بهاری خونین بسکه آذین شده با لاله ی پرپر نیزه نه فقط قافله سالار سرش بر نیزه ست می برد بر سر خود اکبر و اصغر نیزه بر سر نی به برادر که می افتد نظرش می رود بر جگر  زخمی خواهر نیزه این چه داغی و چه دردی ست که در معرکه ای بعد خنجر بزند بوسه به حنجر، نیزه شام را یکسره در خلوت شب خواهد رفت؟ یا که دارد به سر اندیشه دیگر نیزه؟! کاش از کوچه و بازار نیفتد گذرش تا نیفتد نظر سنگ دلان بر نیزه تا سر سرور خوبان دو عالم با اوست می رود از سر هر بام فراتر نیزه بر سر نیزه رها می رود این سر اما آه و صد آه از آن پیکر و از سرنیزه... @h_zarnaghi
برای سید الشهدای مدافعان حرم هرجا به قفل معرکه نامت کلید شد درهای بسته پنجره ای از امید شد پلکی زدی و معجزه ی چشم سبز تو آغاز پر شکوفه ی فصلی جدید شد با جلوه ای که داشتی ای ماه مهربان شب در نگاه روشن تو ناپدید شد هر بار در حصاری از آغوش امن تو آن کودک یتیم که خندید عید شد آسوده اهل خانه نشستن نبوده ای  در تنگنای حادثه مویت سپید شد در خیمه ی حسین هر آنکس که جا گرفت آخر شبیه حر شد و رو سفید شد از خیمه ی حسین هر آنکس که دور شد سرباز و سر سپرده ی راه یزید شد با اینهمه به قول تو اما در این مسیر باید شهید بود و پس از آن شهید شد @h_zarnaghi
باش... عشقین یولوندا دوشسه ده مینلر بلایه باش شایسته دور صبور اولا هر ابتلایه باش تندن اگر کی آیری دوشه تیغ عشقیله واردور یری کی ائتمیه حتی گلایه باش هر عاشقین بلالی اولار باشی من ولی بو شعری باشلادیم کی وورام کربلایه باش باخ کربلایه گور کی نئجه ایندی ده سالوب نیزه باشیندان عالم امکانه سایه باش ظالملره اگیلمییب، آخرده ظلمیلن تندن جدا اولوب ویریلوبدور جدایه باش شمشیر و تیر و دیل یاراسی باش باشا دییب الله یولوندا یوخ دمیوب هئچ یارایه باش توپراقلار اوسته گون قاباقیندا قالیب بدن اما فراز نی ده چاتوبدور سمایه باش دنیایه تا تانیددیرا قرآن ناطقی شوریله نی باشیندا گلیبدور نوایه باش جمعیت وفایه اشاراتیلن مدام تفسیر ائدوبدی حق سوزون آیه به آیه باش قان ایلییب اورکلری تا قانلی زلفونی گویلرده تاپشیریبدی نسیم صبایه باش گوندوز گونون شبیهی دی گویلرده سیر ائدر اوخشار گئجه چاغیندا ولی کامل آیه باش گوز یاشی یا گلابدی بو؟! یوخ یوخ هئچ بیری عطر بهشتیدور داغیدیبدور فضایه باش منبر ائدیبدی نیزه نی فریادینه و یا ... قارداش غمینده تکیه ائدیبدور عصایه باش؟! راه سعادت آختارانا یول نشان وریر بنزیر مسیر حقیده قبله نمایه باش گاهی تنور خولی ده... گاهی کنشتیده مهمان اولوبدی عشقده هر ماجرایه باش نیزه باشیندا کوچه و بازاری رد اولوب تشت طلاده صبر الیوب هر جفایه باش باشه باخیب تسلی تاپیبلار، دوزوبدولر بو یولدا هر بلا وریب آل عبایه باش عرشه چاتیبدی باشی یقینا حسین تک هر کیم اگیبدی دنیادا تکجه خدایه باش @h_zarnaghi
در اقیانوس غدیر.pdf
949K
"در اقیانوس غدیر: گزیده‌اشعار نهمین جشنواره‌ی ملی شعر غدیر" مقدمه‌ای درباره‌ی تاریخچه‌ی شعر غدیر و با آثاری از: ابراهیم آرمات، قاسم بای، دانیال بهادرانی، سهیلا بیابانی، احسان بیات، فاطمه بیرانوند، ایوب پرندآور، آرش پورعلی‌زاده، سمیه تورجی، راضیه جبه‌داری، عاطفه جوشقانیان، مهدی جهاندار، سیده اعظم حسینی، مرتضی حیدری آل کثیر، مجتبی خرسندی، حسن خسروی وقار، اسماعیل خلیفه، علی‌رضا رجب علی‌زاده، امیر رسولی، علی رضوانی، محمد زارعی، حسن زرنقی، طیبه سلمانی‌نژاد، فاطمه سلیمان‌پور، سید اکبر سلیمانی، علی سلیمیان، خدابخش صفادل، سیدمسعود طباطبایی، مرتضی عابدپور لنگرودی، علی عابدی، فاطمه عارف‌نژاد، جعفر عباسی، هادی فردوسی، بهجت فروغی مقدم، ابراهیم قبله آرباطان، روح‌الله قناعتیان، علی کاوند، محسن کاویانی، زهرا محدثی خراسانی، لعیا محمدی، راضیه مظفری، علی مقدم، حیدر منصوری، معصومه مهری قهفرخی، فاطمه نانی‌زاد، رضا نیکوکار و حمید هنرجو @mmparvizan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو همان کوهی همان بشکوه نستوهی که ما شانه هایت را فقط در روضه لرزان دیده ایم ❤️ @h_zarnaghi
♦️آیین اختتام کنگره منطقه ای شعر محرم ویژه استانهای شمالغرب کشور 🗓️زمان:سه شنبه ۱۴۰۲/۰۵/۳۱از ساعت ۱۵/۳۰ 🛑مکان:تبریز، ابتدای خیابان آزادی جنب مسجد طوبی اداره کل اوقاف و امور خیریه استان آذربایجان شرقی، جنب مسجد طوبی ♦️پارکینگ خودرو از درب پشتی اداره کل اوقاف روبروی بیمه دایر خواهد بود. اداره کل اوقاف و امور خیریه https://nshn.ir/e4sbA9m8eC4bh_ @shahid_heydarneya https://eitaa.com/Honarmandan313
 شنیدیم بسیار از تو ولی حیف کریما! تو را باز کم می شناسیم کشیدند سجاده از زیر پایت مگر بیش از این هم ستم می شناسیم؟! @h_zarnaghi
زمانه با تو فهمیده ست معنای غریبی را و با آن بی وفا یارانت اوج نانجیبی را تو را در بین خود دیدند و رو به غیر آوردند ببین در مردم دنیا کمال بی نصیبی را جماعت روی آورده به اسلامی که در پستو فراوان ضرب کرده سکه ی مردم فریبی را تو هم مثل علی مرهم شدی و زخم ها خوردی که خنجر می زنند این تیره دل ها هر طبیبی را نگاهی بر حسین انداختی "لا یوم..."را خواندی چو دیدی در نگاه مهربانش ناشکیبی را به تابوت تو در آن لحظه ای که تیر می بارید به سیمای حسینت دیدی احوال عجیبی را...   سرش بالای نی دیدی، تنش را در ته گودال که او در پیش رو دارد فرازی و نشیبی را @h_zarnaghi
🔹دست خالی برنگردی🔹 می‌روی دریا دل من! دست خالی برنگردی از میان دردها با بی‌خیالی برنگردی خاطر آشفتۀ من! می‌روی یادت بماند تا سر و سامان نیابی این حوالی برنگردی با تو نامی و نشانی از اسیران بلا نیست از بیابان‌ها اگر با خسته‌حالی برنگردی با نسیم اشک و آهت پر بزن تا آستانش تا نسوزد آتش عشق از تو بالی برنگردی خانۀ ما کربلا و دوریِ از خانه تا کی! می‌شود آیا به خانه چند سالی برنگردی؟ ماهی تنگ بلورم! ای دل بی‌تاب و تنگم می‌روی و کاشکی از آن زلالی برنگردی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5713@ShereHeyat 🌑 @h_zarnaghi
https://www.azarbaydgan.ir/topic/detail/%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D9%8A%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%D9%8A%D9%86 روزنامه آذربایجان /شنبه / ۴ شهریور ۱۴۰۲ / صفحه فرهنگ و ادب شعر از : شاعر جوان حسن زرنقی @h_zarnaghi
من این روزها غرق در اشک و آهم که در کاروانی ندادند راهم کدامین خطا سر زد از من خدایا؟! گرفت از من او را  کدامین گناهم ؟! ندانستم انگار رسم گدایی که اینگونه افتادم از چشم شاهم پناهم بده گوشه ای از حریمت حسین من!  آخر ببین بی پناهم منِ رفته از خاطر روزگاران به غیر از نگاه تو چیزی نخواهم مرا هم بخوان تا دوباره بیفتد بر آن گنبد و بارگاهت نگاهم بخوان تا که موکب به موکب بیایم که لب تشنه ی چایی بین راهم قبولم کن و رو سفیدم کن آخر که من نیز چون حرُم و روسیاهم @h_zarnaghi
؟ عشقیمیز تا گلیب تجلایه دایانیبدور جهان تماشایه آخمیشیک منتظر باخیشلاردان دونموشیک قطره قطره دریایه  عشق لیلی ده بیرده مجنونلار  دسته دسته دوشوبله صحرایه "ارنی" سسلیروک کی موسی تک گلمیشیک بیزده طور سینایه گورموشوک بوردا بیز خدانی...اگر "لن ترانی" دئیوبدی موسایه اربعین یا کی روز محشردور باخ اورکلرده شور و غوغایه اربعین دور یئنه آچیب معشوق قاپیسین عاشقان شیدایه اوپمگه زائرین ایاقینی ،یئر... هر قدم ده گلیر تمنایه یول وئریر آستانه سینده حسین نه فقط شیعه یه، کی ترسایه آپاریبدور اورک مسیحادن او کی بیر یول گئدیب کلیسایه وصل جانانه جان فدا ائدیروک اولا جانلار فدا بو سودایه دوشموشوک او باشین دالیجان کی عالمین باشینه سالیب سایه بیز پریشانیلر بو قانلی باشین بیر توکون وئرمریک بو دونیایه @h_zarnaghi  
صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🔹آه از آن روز...🔹 پس از تو آسمان از دامنش خورشید کم دارد زمین در سینه‌اش دریای طوفان‌زای غم دارد پدر بودی جهان را، بعد تو این پیر وامانده چنان طفل یتیمی تا ابد چشمان نم دارد رسیده پشت در، اذن دخول انگار می‌خواند که عزرائیل هم چشمی بر این باب‌الکرم دارد قلم کاغذ نیاوردند آن روز، آه از آن روز بگو بنویسد اینک هر که در دستش قلم دارد پس از خود می‌سپاری دوستان و دشمنانت را به دست مهربان‌مردی که شمشیر دو دم دارد تو می‌خواهی پس از خود آن کسی بر منبرت باشد که با هر خطبه‌اش صد تیغ بُرّان بر ستم دارد کسی که خم نکرده لحظه‌ای سر پیش این دنیا ولی پیش یتیمان و فقیران پشت خم دارد برایت جانشین باید علی باشد، علی باشد که بی نام علی اسلاممان بسیار کم دارد 📝 @h_zarnaghi
گلمیشم(آمده ام) بو روزگار اَلینن ائله جانه گلمیشم ترک ائتمیشم جهانی خراسانه گلمیشم بوشدور الیم، اورک دولی اما امیدیلن درگاه لطف حضرت سلطانه گلمیشم  منده امیدیلن گوتوروب جان کلافینی بازار حسن یوسف کنعانه گلمیشم هر بیر سلامینن حیاتیم تازه جان تاپیب هر دفعه کی حریم رضاجانه گلمیشم  چوللرده بیر غریب قوشویدوم ولی سنین عشقیندی کی سپیپ من اوچون دانه، گلمیشم  گولدی،چیچکدی صحن لرین نقشی، منده بیر پروانه یم کی سیر گلستانه گلمیشم آیینه کاری لرده باخان جنتی گورر به به حریم روضه ی رضوانه گلمیشم حوض حرمده تا کی ایچم آب کوثری  سیندیرمیشان پیاله و پیمانه، گلمیشم منده بو آستانه ده اوو تک اماندیام من کی پناه شاه خراسانه گلمیشم   @h_zarnaghi
تورکی دیلینده یوخدی سنین تک غزل یازان تکجه سنیدین آز یازان اما گوزل یازان دنیای شعریده داها گلمز سنین کیمین هر بیتینی فصاحته ضرب المثل یازان یوخدور سنین کیمین یول آچان شعریلن گویه چوخدور ولیک یئرده قالیب مبتذل یازان چوخدور تمام عمرونی قاش گوزده سیر ائدن یا مردما اگر یازان اولسا  دغل یازان تکجه سنیدین الله آدیلان بو اولکه ده عشق علی ده هر سوزونی بی بدل یازان افسوس آیریلیق غزلین بیرده شهریار! نیسگیلله یازدیریب سنه، حکم ازل یازان   @h_zarnaghi
https://www.farsnews.ir/news/14020627000602/روح-وحدت-ایرانی-در-کالبد-شعر-شهریار تاثیر اشعار استاد شهریار در حفظ زبان و سنت‌های ادبی با نوآوری در آن- چه در زبان و چه در محتوا- غیرقابل انکار است، آن هم در روزگاری که در سایۀ تاثیر نهضت ترجمۀ ادبیات غرب در ایران، تبلیغات گسترده‌ای در مورد پایان حیات شعر کلاسیک و ناکارآمدی قالب‌های آن به ویژه غزل در جریان بود. بعد دیگری از تاثیرگذاری استاد شهریار بر شعر معاصر، تقویت جریان شعر مذهبی و حضور آن در زندگی مردم با خلق اشعار درخشانی مانند «علی ای همای رحمت...»، «شب و علی»، «شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین...»، «گشودی چشم در چشم من و رفتی به خواب اصغر...» و...است که ذهن جامعه را تصرف کرد. شعر «علی ای همای رحمت...» با گذشت قریب یک قرن از سرودن آن، هنوز بر زبان خواص و عوام جاری است و خواهد بود. آذریهای قفقاز با عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای از ایران جدا شده‌اند و علایق تاریخی، فرهنگی و مذهبی با ایران دارند ولی در دوره‌ی شوروی و پس از فروپاشی شوروی، تلاش کرده‌اند میان مردم آن خطه با ایران فاصله و گسست ایجاد کنند. با این توضیح، انتشار صدای شهریار به مثابه‌ی صدای ایران در آن سامان برای حزب کمونیست شوروی و باکو به شدت ناگوار بود.